•| #دردونه |•
بچہ ها بہ دلیل ڪنجڪاوی👀دوست دارند
بہ هر چیزے دست بزنند و احساس خطر هم نمے ڪنند، بنابراین براے پرهیز از این بڪن نڪن ها و این محدودیت ها ما بہ عنوان پدر و مادرے خوب باید ڪارے ڪنیم ڪہ محیط خانہ ما ساختار داشتہ باشد🏡 یعنے وسایل خطرناڪ و شڪستنے را دور از ڪودڪ نگہ داریم💥 و محیط خانہ را امن ڪنیم .بطور ڪلے هر اندازہ خانہ ما سادہ تر باشد تربیت نیز در آن سادہ تر است زیرا چیزے در آن وجود ندارد ڪہ مدام مانعشان شویم و آن هارا امر و نهے ڪنیم در نتیجہ در این شرایط بچہ ها باثبات تر ،قانون مدار تر و مطیع تر مے شوند.👌
#نڪاتریزوتربیتےفرزندپرورے☺️👇
🍒•• @asheghaneh_halal
[• #قرار_عاشقی⏰ •]
|•💚•|
بہهواے
حرمتمحتاجمـ😓
اےڪہبےتو
نفسمتنگودلمتنگتراستـ💔
#امامرضاجانم
#آرامدلبیقرارم
|•💚•|
هرشب ـراس ساعت عاشقے😌👇
[•💛•] @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو|🐝°
نیدا تون 🍒بیبین چیگَده خوسگِله
لابُت دِلِدَم میخوات؟!! °😊°
بله خیلییی بِش میاد خوشمزه باشه •😋•
آله دوتاسا اوبَقتیه خولدم
خیلی خوسمزه بوت°😋°
حالام سوما پاسو بُلو دَلی مغازه
آ بِخِلا بُخول °☺️°
دسد دردنکونه، خِریدَنِشا خودم بلد بودم•😕•
میخواسَم بیبینم شوما
میدِی یکیشا به من یانه؟! •😃•
نَ، اینالا بابام خِلیده، گِلونه
سوما بُلو خودِد بِخِلا بُخول°🙂°
شیعه کوچولی، ما باید اِز امیرالمونین یاد بیگیریم
آقا تو نمازشونم به فقیر انگشترشونا دادند
دَسا دلباز باش💚
تا شیعه واقعی باشی عزیزکم •☺️•
خب باسه، بیا🍒 بَلا سوما °🙂°
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🎀 #عشقینه #عارفانه💚 #قسمت_بـیـست_و_چهارم با احمدآقا و چند نفــــږ از بچہ های مسجد راهی بهشت زهرا ش
🍃🎀
#عشقینه
#عارفانه💚
#قسمت_بـیـست_وپـنـجـم
احمد آقا عارفی وارسته بود که نمازهایش بوی ملاقات با پروردگار می داد.
معمولا چنین انسان هایی یا از جامعه فاصله می گیرند. یا اگر وارد جامعه و مسجد شوند ، خود را درگیر هیچ کاری نمی کنند تا حضور قلب داشته باشند.
بارها از این عارف نماها دیده ایم که فقط سجاده و عبای خود را می شناسند دیگر هیچ...
اما این شاگرد وارسته آیت الله حق شناس درس ایمان و عمل را از استادش فرا گرفته بود.
او سخت ترین کارهای اجرایی مسجد را برعهده داشت و در عین حال ، روز به روز بر معنویتش افزوده می شد!
من دیده ام برخی مدعیان عرفان ، وقتی نماز را به پایان می رسانند مشغول ذکر و تسبیح و... می شوند.
اما احمد آقا وقتی نماز معراج گونه اش به پایان می رسید و سفر عرفانی اش تمام می شد ، همگان با نمازگزاران مسجد تکبیرها را تکرار می کرد.
الله اکبر خمینی رهبر...
بعد دستانش را به نشانه ی دعا در مقابل صورتش قرار می داد و مانند بقیه می گفت :
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی....
بعد هم مشغول تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) می شد. آن هم با توجه کامل
وقتی تعقیبات نماز به اتمام می رسید از جا بلند می شد و مشغول فعالیت های بسیج و فرهنگی می شد.
البته در میان شاگردان حضرت استاد چنین افرادی کم نبودند. که این هم از زحمات حاج آقای حق شناس بود.
به قول آن انسان وارسته : (( آیت الله حق شناس عرفان و سلوک را به سطح پایین جامعه منتقل کرد.
ایشان عرفان و دوستی با خدا را کوچه بازاری کرد. کم نبودند از کسبه های بازار و افراد عادی که در کنار زندگی روزمره خود راه سیر و سلوک را از این انسان خدایی آموختند.
#ادامــہدارد
بہ قلــم🖊:
گروهفرهنگےشهیدابراهیمهادے
#ڪپےبدونذڪرمبنعشرعاحــــراماست☺️
#تایپڪتابهادرمجازےباڪسباجازه
#ازانتشاراتومولفبلامانعاست
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🎀
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🎀 #عشقینه #عارفانه💚 #قسمت_بـیـست_وپـنـجـم احمد آقا عارفی وارسته بود که نمازهایش بوی ملاقات با پرو
🍃🎀
#عشقینه
#عارفانه💚
#قسمت_بـیـسـت_و_شـشـم
(( دائما طاهر باش و به حال خویش ناظر باش. عیوب دیگران را ساتر باش. با همه مهربان باش و از همه گریزان باش.
یعنی با همه باش و بی همه باش. خداشناس باش و در هر لباس باش. ))
علامه حسن زاده آملی ، کتاب نامه ها و برنامه ها ، صـــ۱۲ــ
احمدآقا به این عبارات به خوبی عمل می کرد. فعالیت بسیج به جهت حضور منافقین و ترورها و شرایط جنگ بسیار گسترده بود.
آن زمان نیروهای بسیج برخی شب ها در مسجد می ماندند تا در صورت احساس خطر وارد عمل شوند.
در این شب ها احمدآقا نیز مثل بقیه ی بسیجی ها در مسجد می ماند. او مثل یک جوان عادی با بقیه صحبت می کرد. می گفت. می خندید و...
او با همه ی افراد حتی کوچکترها بسیار با ادب برخورد می کرد، اما در برخورد با غیبت کننده ملاحظه ی هیچ کس را نمی کرد.
حتی اگر نزدیک ترین دوست یا شخصی بزرگتر از خودش بود، خیلی محترمانه از او می خواست این بحث را ادامه ندهد.
احمدآقا در زمینه ی فعالیت های بسیج مثل یک نیروی عادی حضور فعال داشت.
اسلحه به دست می گرفت و در گشت شبانه در بازار مولوی و محله های اطراف، همراه دیگر بسیجیان گشت می زد.
اما تفاوتش این بود که وقتی ساعت 3 نیمه شب به مسجد برمی گشتیم و اکثر بسیجی ها مشغول استراحت می شدند، او به داخل شبستان می رفت و مشغول نمازشب می شد.
خلاصه اینکه احمدآقا یک بسیجی واقعی بود.
از آن بسیجی هایی که حضرت امام خواسته بود با آن ها محشـور شود.
از آن هایی که امام عزیز بر دست و بازوی آن ها بوسه می زد.
#ادامــہدارد
بہ قلــم🖊:
گروهفرهنگےشهیدابراهیمهادے
#ڪپےبدونذڪرمبنعشرعاحــــراماست☺️
#تایپڪتابهادرمجازےباڪسباجازه
#ازانتشاراتومولفبلامانعاست
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🎀
[• #ویتامینه ღ •]
•💐•سعے ڪنید
همیشه از همسرتون صبورتر باشید
چون گذشت از محڪمترین پایههاے یه زندگیه...
•💐•تو شرایطے ڪه
ممڪنه پاتون به بحث بےنتیجه اے
باز بشه، بیهوده اصرار نڪنید...
•💐•در جریان باشید
از ڪاه، ڪوه ساختن هیچ ڪمڪے
به حل موضوع نمیڪنه، پس سادهترین شڪل
واڪنش به خشم، نادیده گرفتن اونه...
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•ღ•] @asheghaneh_halal
[• #مجردانه♡•]
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ
ﺗﺼﻤﻴﻢ مهمیہ
ڪہ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍے ﺗﻤﺎﻡ
ﻋﻤﺮ ﮔﺮفتہ بشہ ﻭقتے ﺷﻤﺎ
ﻓﺮﺩے ﺭﺍ بہ ﻫﻤﺴﺮے ﻗﺒﻮﻝ ڪﺮﺩید
ﺍﺯ اوﻥ بہ ﺑﻌﺪ بہ ﻫﻴﭻ ﺯﻥ ﻭ
یا ﻣﺮﺩے ﺍﺯ هیچ نظرے
ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﮕﺎﻩ ڪنید و
فڪر ڪنید...
🌗 #وسلام
🌘 #قبلازانتخابچشماتونوبازڪنید
🌑 #بعدشباخیالراحتچشماتونوببندید
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃
#طلبگی
⚔ جهاد با نفس
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
⏱ زمان: ۳ دقیقه
📥 حجم: ۸ مگابایت
✨ @asheghaneh_halal ✨
🍃
#ریحانه
بانــو‼️
به اسم آزادی،😏
سالهاست پوششت را؛
دست آویز قرار داده اند...😞
اصلا قبول کنیم✋
آزادی در این باشد که،
هرچه میتوانی کمتر بپوشی،
آیا کرامت انسانی ات هم آزاد است⁉️
یا با همچون عروسکِ پشت ویترین بودنت،
اسیر سودجویان شده است❓😑
بانــو‼️
برایت عجیب نیست،
که مردان سنگِ آزادی ات را به سینه میزنند⁉️
در پی منافع خود هستند یا آزادی تو⁉️😔
#غزاله_زارع_آرشیدا✍
#مراقب_امانت_مــادرم_باشیم💔
بانــوے ـخاصــ😇
🍃🌼 @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• #قرار_عاشقی⏰ •]
سلام آقا°°✋••
از راه دور°°😓••
هرڪے دلتنگہ
دلشڪستہاس
داغونہ
محتاج نیمنگاهہ
محتاج معجزهاس
نگاه ڪنہ
#اگہدلتونشڪستالتماسدعا🙏
هرشب ـراس ساعت عاشقے😌👇
[•💛•] @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو |🐝°
بَشِّہ ها
بَشِّہ ها
بیاین ژود باشینـ😁•→
جاے شیلینےها لو پیدا تَلدَمـ😍•→
بیاین بخولیمشون تا مامانی نیشتِشـ🙈•→
واااای خداااا
چِگده این شیلینےها لو دوش دالَمـ😌•→
همہ لو بخولم ڪہ اگہ مامانے باشہ
اجاژه نمیدهـ☹️•→
اے شیطون بلا←😅•
چشم مامانت رو دور دیدے←😉•
رفتے سراغ شیرینےهااا←🙊•
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🎀 #عشقینه #عارفانه💚 #قسمت_بـیـسـت_و_شـشـم (( دائما طاهر باش و به حال خویش ناظر باش. عیوب دیگران ر
🍃🎀
#عشقینه
#عارفانه💚
#قسمت_بـیـسـت_و_هـفـتـم
(مربـی فرهـنگی)
همیشـہ یک لبخـند ملیـح بر لـب داشت. از این جــوان خیلـے خوشم می آمد.خیلـے با محبت بود.خیلے با ادب بود.
وقتــی در کوچـہ و خیـابـان او را می دیدم خیلـے لذت می بـردم. آن ایـام با ایـنکـہ پـدرم همیشـہ بہ مسجـد می رفت امـا من اینگـونہ نبودم.
تا ایـنکہ یک روز پـدرم من را باخودش بہ مسجـد برد و دستـم را در دسـت همـان جـوان قرار داد و گفت: هـر چـے احــمد آقا گفــت گـوش کن. هرجـا خواستـے با ایشـان برے اجـازه نمے خواد و...
خـلاصہ ما را تحــویل احــمد آقا داد. براے من یک نکـتہ عجیــب بود!
مگر پدرم چہ چیزے دیده بود کہ اینگـونہ اختـیار من را بہ یک جـوان شـانزده یا هفــده سـالہ مےسپرد؟!
چنــد شــب از این جریـان گذشـت. من هم مسـجد نرفتم.
یـک شــب دیـدم درب خـانہ را مے زنند.
رفتم در را باز کــردم. تا سـرم را بــالا کردم با تــعجب دیدم احــمد آقا پشت در اســت!
تا چشـمم بہ ایشـان افتاد خشکــم زد!
یک لحـظہ سـکـوت کردم. فکـر کردم اومـده بگہ چــرا مسجـد نمیای؟
گفتــم: ســـلام احــمـد آقــا، بہ خـدا این چند روز خیلے کار داشـتـم، ببـخـشید.
همـین طور کہ لبخـند بہ لـب داشـت گفت: من کہ نیومـدم بگـم چـرا مسـجد نمے یای، مـن اومـدم حالـت رو بپـرسـم.
آخـہ دو سہ روزه ندیـدمــت.
خیلے خجـالت کشیـدم. چے فکر می کــردم و چـی شد!
گفــتـم: ببـخـشــید از فـردا حتــما می یام
دو سہ روز دیـگہ گــذشــت. در ایـن سـہ روز موقـع نـمـاز دوبـــاره مشـغـول بازی بـودم و مسـجــد نرفتم.
یـک شـب دوبـاره صــدای درب خــانہ آمد. من هـم کہ گـرم بــازی بــودم دوبـاره دویـدم سـمـت درب خـانہ. تو فکـر هرکـسی بـودم بہ جـز احـمــد آقــا.
تا در را بـاز کـردم ازخــجــالـت مُــردم. با هـمان لـبخـند همیـشـگی من را صــدا کــرد و گفــت: سلام حــســیـن آقـا.
حســابـے حـال و احـوال کرد. امـا من هـیـچـے نگـفـتم. فـہــمـیــده بــود از نیـامدن بہ مــســجــد خـجـالـت کـشـیده ام. براے همین گفــت: بـابـا نیومــدے کہ نیـومــدے، اومـدم احـوالـت رو بـپـرســم.
خلاصہ آن شب گذشــت. فردا شب زودتر از اذان رفـتـم مسـجـد. و ایــن مســجــد رفتـن همـان و مسـجـدی شـدن مـا هـمـان.
احمـد آقـا ایـن قدر قشنگ ـو جوان ها را جذب مســجــد می کرد کـہ واقعا تـعجـب می کردیم.
آن مـوقع ایــشــان شانـزده
یــا
هفـده سال بیشتر نداشـت.
امـا نــحوه ی مدیریت او در فرهنگی مسجد فــوق الـعـاده بــود.
شــب هـا...
#ادامــہدارد
بہ قلــم🖊:
گروهفرهنگےشهیدابراهیمهادے
#ڪپےبدونذڪرمبنعشرعاحــــراماست☺️
#تایپڪتابهادرمجازےباڪسباجازه
#ازانتشاراتومولفبلامانعاست
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🎀
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🎀 #عشقینه #عارفانه💚 #قسمت_بـیـسـت_و_هـفـتـم (مربـی فرهـنگی) همیشـہ یک لبخـند ملیـح بر لـب داشت.
🍃🎀
#عشقینه
#عارفانه💚
#قسمت_بـیـسـت_و_هـشـتـم
شب ها بعد از نماز چند دقیقه دور هم مینشستیم و بچه ها حدیث یا ایه ای میخواندند.
احمد اقا کمتر حرف میزد،بیشتر با عمل مارا هدایت میکرد.
همیشه خوبی های افراد را در جمع میگفت
;مثلا اگر کسی چندین عیب و ایراد داشت اما یک کار خوب نصفه نیمه انجام میداد،همان مورد را در جمع اشاره میکرد.
همیشه مشغول تقویت نقاط مثبت بچه ها بود.
باور کنید احمد آقا از پدر و برادر برای ما دلسوز تر بود. واقعا عاشقانه برای بچه ها کار میکرد.
یکبار من کنار احمد آقا نشسته بودم. مجلس دعای ندبه بود .
احمد آقا همان موقع به من گفت:مداحی میکنی؟!
گفتم : بدم نمیاد
بلافاصله میکروفن را در مقابل من نهاد
من هم شروع کردم همینطور غلط و غلوط شروع به خواندن دعا کردم.
خیلی اشتباه داشتم .
ولی بعد از دعا خیلی من را تشویق کرد.
گفت:بارک الله خیلی عالی بود .برای اولین بار خیلی خوب بود..
همین تشویف های احمدآقا باعث شد که من مداحی را ادامه دهم و اکنون هم با یاری خدا وعنایت اهل بیت(ع)در هیئت ها
مداحی می کنم..
فراموش نمیکنم..یکبار احمدآقا موقع صحبت حاج آقا حق شناس وارد مسجد شد .حاج آقا تا متوجه ایشان شدند صلوات فرستاد..
همه جمعیت صلوات فرستادند..
احمدآقا که خیلی خجالت زده شده بود همان جا سریع جلوی در نشست...
(دعای ندبه)
نماز صبح را به جماعت در مسجد می خواند.
بعد از نماز مشغول تعقیبات میشد.
قیافه اهل ذکر به خود نمیگرفت.
اما حسابی مشغول ذکر بود.
یکبار رفتم کنار احمد آقا نشستم.
دیدم لبانش به آرامی تکان می خورد.
گوشم را نزدیک کردم...
دیدم مشغول خواندن دعای عهد است.
احمدآقا همیشه بعد از نماز صبح از حفظ دعای عهد را میخواند.
او به ساحت نورانی امام زمان (عج)
ارادت ویژهای داشت.
کارهایی را که باعث تقرب انسان
به امام عصر (عج) می شود را هیچگاه ترک نمیکرد.
مدتی از شروع برنامه های بسیح و فرهنگی مسجد نگذشته بود که احمدآقا پیشنهاد کرد برنامهی دعای ندبه را در مسجد راه اندازی کنیم.
وقتی اعلام کرد که برنامه صبحانه هم داریم استقبال بچه ها بیشتر شد..!!
صبح جمعه بچه ها دور هم جمع میشدیم و برنامه ی دعا آغاز میشد.
ایشان اصرار داشت که برنامه دعا در شبستان مسجد باشد که مردم هم شرکت کنند.
#ادامــہدارد
بہ قلــم🖊:
گروهفرهنگےشهیدابراهیمهادے
#ڪپےبدونذڪرمبنعشرعاحــــراماست☺️
#تایپڪتابهادرمجازےباڪسباجازه
#ازانتشاراتومولفبلامانعاست
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🎀
[• #ویتامینه ღ •]
⇦💖تحقیقات نشان میدهد...
روابطے ڪه به مدت طولانے
ادامه مےیابد و زوجین در سنین
پیرے هم از رابطه شان راضے هستند...
معمولا دو ویژگے مهم در هر دو طرف
وجود دارد...💖⇨
« #بخشش »
« #مهربانے »
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•ღ•] @asheghaneh_halal
🌷../
#چفیه🕊
گفت اِسکله چه خبر؟!
گفتم:
"منتظرشماست بروید شهید شوید"
خندید..
چند قدم جلو رفت برگشت
نگاهی کرد و دوباره رفت.
جسدش را که آوردند گریه ام گرفت.
گفتم:
"من شوخی کردم تو چرا شهید شدی"
#اللهمارزقناشهادتبحقزهرا💔
@asheghaneh_halal
🌷../