eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
13.4هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
87 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
#ریحانه (🍃🌸) در حـجــــاب کــامــــل، ناخن خیلی بلند یا لاک زده شده نباید در معرض دید نامحرم قرار بگیرد چــھ در دنــیــاۍ حـقــیــقــۍ چــھ در دنیــاۍ مجــازۍ #خطاهاے_رایج_در_حجاب👌🏻 (🌼🍃) @ASHEGHANEH_HALAL
[• •] 🍁 در پاییزی ترین حالت ممکن از عاشقانه ترین کانال ایتا به شما سلام و درود✋😎 💌 ریا نشه از بودن توی جمع خادمای این کانال به حدی خوشحال و خرسندم که اینجا رو به کرسی های مجلس ترجیح میدم😍😍😍😍😍😌😌 اینجا اینقد برکت و معنویت داره که اومدنت با خودته برگشتنت با ملائکه✋✌️ بیا اصلا دلت نمیخواد بری اینو حاضرم قسم بخورم اگه کسی خواست✋ اگه دلت میخواد توی یه جمع با صفا پرمحبت، دلسوز، رشد و پیشرفت کنی با ما همراه شو🤝✋ قول میدم پشیمون نمیشی✋ امتحانش ضرر نداره✋ برای خادم تبادلات درخواست همکاری میدیم 🤝 اگه دوس داشتید اینجا در خدمتیم👇 ✅ @yazahra_ebrahim قدمتـــــون روی چشمــــان مـــــا👇🏻 🌐| @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_چهل_و_چهار بعد از اینکه نمازش تموم شد انگار سبک شده بود و بی اختی
💐•• 💚 فاطمه برگشت به سمت خورشید و چیزی نگفت، سهیل ادامه داد: برای دیشب خیلی حرف دارم که باید بهت بگم و تو هم باید بهم گوش بدی.... اما الان فقط اینو می تونم بگم که باور کن من به خاطر تو دو سال تمام حتی یک بار هم زیر قولمون نزدم، مخصوصا زیر قولی که براش دست روی قرآن گذاشتم . اینها رو گفت و منتظر واکنش فاطمه شد، اما وقتی با سکوتش مواجه شد گفت: -نمی خوای چیزی بگی؟ حرفم رو قبول نکردی یا اینکه... به فاطمه که حالا پشتش رو بهش کرده بود نگاهی کرد، اما وقتی دید حرف زدن بی فایدست اون هم سکوت کرد. و هر دو با هم به تماشای طلوع آفتاب مشغول شدند، و در دل دعا میکردند، فاطمه دعا میکرد که خداوند بهش راه رو نشون بده، خدا خودش زندگی به هم ریختش رو سر و سامون بده و سهیل دعا میکرد که خدا هیچ وقت فاطمه رو ازش نگیره، مخصوصا حالا که دو سال تمام سر قولش به فاطمه ایستاده بود . هر دو در حال راز و نیاز با خدا بودند، یکی بر سر سجاده و دیگری نشسته بر خاک... صدای زنگ موبایل بدجوری روی اعصابش بود، دیشب که نخوابیده بود، ریحانه تا صبح تب داشت و مجبور بود بالای سرش بشینه، خودش از تب خاطره خوبی نداشت، بچه که بود یک بار تشنج کرده بود، برای همین حسابی نگران ریحانه بود و حتی یک لحظه هم چشم روی چشم نگذاشته بود تا اینکه بعد از نماز صبح که تب ریحانه کم شده بود سهیل به زور مجبورش کرده بود بره بخوابه و بهش قول داده بود بالا سرش میشینه و حواسش هست. اما حالا این خروس بی محل کی می تونست باشه که خوابش رو به هم زده بود... گوشی رو نگاه کرد یک شماره ناشناس بود، با تعجب ابرویی بالا انداخت و با خواب آلودگی جواب داد: بله صدای مردی توی گوشی پیچید: -سلام خانوم شاه حسینی -سلام، بفرمایید -حالتون خوبه؟ -ممنون. ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_چهل_و_پنج فاطمه برگشت به سمت خورشید و چیزی نگفت، سهیل ادامه داد: ب
💐•• 💚 -راستش من محسن هستم. شناختید؟ فاطمه کمی فکر کرد، چیزی به ذهنش نرسید، محسن نامی توی خاطرش نیومد برای همین خیلی سرد جواب داد: -خیر -محسن هستم، برادر مهران، شوهر ساجده، خواهر مرحومتون با شنیدن این حرف انگار برق سه فاز بهش وصل کرده بودند، از رختخواب بلند شد و با تعجب پرسید: -بله، به جا آوردم، خوب هستید؟ -ممنون، ببخشید مزاحم شدم -خواهش میکنم، بفرمایید -چند روز پیش بین درخواست دهندگان کار توی کارگاهمون اسم شما رو دیدم، مثل اینکه در خواست داده بودید برای کار، میخواستم ازتون دعوت کنم فردا صبح تشریف بیارید برای مصاحبه فاطمه گیج شده بود، درخواست کار؟ توی کدوم کارگاه؟ -یعنی شما توی کارگاه قالی بافی نقش جهان درخواست نداده بودید؟ فاطمه یادش اومد که یک ماه پیش همچین در خواستی داده بود، اما نمیدونست که محسن هم اونجا کار میکنه، لحظه ای مردد شد اما ازونجایی که خیلی دوست داشت توی اون کارگاه قبولش کنند گفت: -آهان بله، ببخشید چون مدت زیادی ازش گذشته در خاطرم نمونده بود. -بله خواهش میکنم، من با دیدن اسمتون مطمئن شدم که خود شمایید چون یادمه دبیرستان هم که بودید قالی های زیبایی میبافتید. -شما لطف دارید، خوب الان من باید چیکار کنم. -تشریف بیارید کارگاه تا با هم در مورد نحوه کار صحبت کنیم فردا راس ساعت 9 صبح. ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
°🐝| #نےنے_شو|🐝° من املوز عیلی عیلی عصبانی سُدم🙃 وگتی هم عصبانی میسم این سکلی میسم😤 عاخه یه نفل نیست به دُکتل لوحانی بجه داداچم یه اینتلنت لو بلای ما بزال😤😤😤 ما به عمین زنده ایم😌 اینگد بلای ما آنچنان نتُن!!! استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
[• #آقامونه😌☝️ •] 👇)• آنڪه آسان می‌سپارد ❣)• جـان بـه دیدارت 😌)• منم.. ۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #فروغی_بسطامی|✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(589)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🍁•° @Asheghaneh_Halal
[• #صبحونه 🌤•] ﷽ #حسین‌جان💛../ اے ڪه هـر صُبـ🌤/ــح از سلامِ ساڪنان هَفټ‌چرخـ🌎/ بارگاهَٺ مےشــود از شش جهَټـ↻ دارالســلامـ💓/ #السلام‌علیڪ‌یاعزیزالله✋ #صبحتون‌حسینے.. [•♡•] @asheghaneh_halal
#همسفرانه [♡•• صبحـ☀️ـهـا؛ آنقدر به طلــوعِ خورشيد نگـ😊ـاه ميڪنم، تا نشانه هاى تـ❤️ـو را در او ببينــم...🤗 تڪرارِ هر صبــح، تڪرارِ صبــح بخيرهاى توست...😍 #صبح_بخیر_دلبــر_شیرینم💜🍭 💍|♡ @Asheghaneh_halal
[• ♡•] 📌قسمت و ازدواج ❓می‌گویند: «، قسمت است و هر کسی را که به نامت نوشته باشند، همان همسر تو می‌شود». پس این چه فایده‌ای دارد؟ 🔰قسمت عوامانه، قسمت دینی ⚠️این را ما و شما بسیار شنیده‌ایم؛ امّا به این راحتی نمی‌شود آن را پذیرفت. این اعتقاد در میان مردم هم دلیلی بر صحّت آن نیست. البتّه اگر منظور از و قدر، همان است که در روایات آمده، ازدواج هم از قضا و قدر الهی بیرون نیست؛ امّا قضا و قدری که می‌گوید، با قضا و قدری که مردم می‌گویند، زمین تا آسمان متفاوت است و بیشتر اسمی دارند. ❌در آنچه مردم «قسمت» می‌خوانند، انسان هیچ دخالتی ندارد. می‌گوید: «قسمت تو این شخص است. خودت را هم که ، کسی جز او نصیب تو نمی‌شود». ✅ امّا در قضا و قدری که اسلام می‌گوید، اختیار از اصلی است. این گونه نیست که من دست به هیچ کاری نزنم و بگویم: « من این است؛ چه تلاش بکنم و چه بیکار ». این اعتقاد، هیچ تناسبی با روح اسلام ندارد. ✔️همین که می‌گویند: خوب، باید این خصوصیات را داشته باشد و آن ویژگی‌ها را نداشته‌ باشد، نشان می‌دهد که اختیار ما در دخالت دارد وگرنه، این حرف‌ها بی‌معنا می‌شد. 🔶پس ما نباید وظیفۀ خود را کنیم؛ امّا ممکن است خدا کسی را با بد امتحان کند. این هم مانند سایر امتحان‌ها، رشد است. ❇️ اگر کسی وظایف خود را در مسیر ازدواج انجام داد و باز هم مبتلا به همسر بد شد، آن وقت ما هم می‌گوییم: «قسمتش بوده»؛ امّا این جا بن بست او نخواهد بود. او در این شرایط هم وظیفه‌ای دارد. اگر آن وظیفه را بفهمد و به آن عمل کند، خوش‌بخت خواهد بود. 📛به هر حال، «قسمت» به معنایی که اکنون در میان عامّۀ مردم مشهور است، کردن کاسه کوزه‌های شکسته، بر سر خداست. دقّت نمی‌کند، همسرش بد از آب در می‌آید و بعد می‌گوید: خواست! 📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۱۵_۱۱۳. ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ _عباس_ولدی مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
🌷/.. 🕊|••دقایقے حرف‌حسابِ‌دل••|🕊 درد دارد دویدن و نرسیدن که دویدن ما درجا زدن است... . به قول شهید آوینی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه زیسته باشند... . شهادت را نخواستیم و به خیال خودمان عاشق شهادتیم... بسنده کردیم فقط به عکس چسبانده شده ی دیوار اتاق! عکس و دلنوشته‌شهدایے که فقط پست شد! کانال که پرشد از صوت و روایت شهدا! و تصویر زمینه ی گوشےهایمان که سنگینی نگاه را درک نکردیم... . . تنها برای است... که و این عالم شهادت مےدهند به شهیدان... . . شهادت را؛ اگر هر مکان و زمان که باشیم شهادت ما را در بر خواهد گرفت... . . به یاد صحبت های حاج‌حسین‌یکتا در ظهر عاشورا ی فکه: اگر شهادت را می خواستیم! . در شیراز هیئت رهپویان وصال هم باشی به شهادت میری... در شمال تهران هم باشی،شهید صیاد شیرازی میری... . در وسط هم باشی، شهید لاجوردی میری... وسط این رمل های بعد از جنگ هم باشی،سید شهیدان اهل قلم میری... . مصطفی احمدی روشن هم بشی،در کوچه پس کوچه های تهران به شهادت میری... . . . شهادت را بخواهیم... اگر خادم الشهدا باشیم... شبیه شان می شویم... نه به حرف ، در ... زندگی کنیم که می شویم... . . و حالا باید گفت: زیر چرخ اتوبوس زائران شهدا در پارکینگ ، هم باشی! حجت الله رحیمی میری... . خادمه الشهدا در فضای مجازی، در حله عراق هم باشی؛ بعد زیارت اربعین... ... •|🕊|• @Asheghaneh_halal 🌷/..
#ریحانه (🍃🌸) از کجا آمده ای بانو...🤷🏻‍♂ از بهشت؟...🌳 آری...😇 از دیــار بهشتی که چنین؛👌🏻 از عطر چادرت بوی یاس می بارد...🌿🌺 #حجــاب_نیمے_از_ایمــان_است💚 (🌼🍃) @ASHEGHANEH_HALAL
🍃🕊🍃 #چفیه | #خادمانه 📿|ختم صلوات امروز 🍃| هــدیـہ بہ شهیدان⇓ ❣| محمودرضابیضایے #سالروزتولد❤️ ❣| محمداڪرم‌ابراهیمے #سالروزشهادت💔 ارسال تعـداد #صلوات به آے دے😌👇 •🌷• @F_Delaram_313 تعداد صلواٺ ها •• ۱۲۰۰ •• هر روز میزبان یڪ فرشته😃👇 |❤️| @asheghaneh_halal 🍃🕊🍃