eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•🕊•🍃• |• •| .{. شیخ جعفر ناصری .}. •حضور شیطان• نزد ما بےدلیل نیست ، |دلیل دارد| قبلا ما زمینه‌ے حضورش را ایجاد ڪردیم. 🍃 ✋ | @asheghaneh_halal | •🕊•🍃•
🌷🍃 🍃 #چفیه مآ‌باڪسے‌رفیقــ‌شدیمــ:) ڪہ‌چهار تیڪہ‌استوخونہــ بآکسے‌رفیقــ‌شدیمــ ڪہ‌اسمش‌دوبخشهـــ گمنامـــ ولیـــ همینـــ‌رفیقــ معرفتشـــ یہ دنـیآ‌ستـــ💔 #اخلاص‌یعنے #روےِغیرِخداحساب‌نڪنے #شهدا‌را‌یاد‌کنیم‌باذکرصلوات •|🕊|• @Asheghaneh_halal 🍃 🌷🍃
🗞🍃 سلامِ ویژه خدمت عاشقانھ‌ھاےحلالےھا حال و احوال دلتون خوبه؟! قدیمےها و جدیدے هآ همتون تاج سرید😍💓🍃 ما بھ وجودتون مفتخریم و بھ خود میبالیـم☺️✋ و این‌روزھا بابت اظهار لطفتون نسبت به ڪانال ویژه متشڪریم کانال خودتونه☺️🌸🍃 غریبگی نکنید:)❤️ نه جدید داریم نه و فقط اومدم حال و احوالی تازه کنم و بابت وجود تک تکتون از خداے مھربون تشڪر کنم❤️ و اینڪه بگم در بخش ارتباطات به یڪ خادم مجرب و ڪاربلد و البتھ نیازمندیم...🌸🍃 هرڪسے میتونه لبیڪ بگه و در این عرصھ ے عظیم جھادگرے کنه ان شاالله مھر رضایت مولا بھ پرونده‌‌ۍ اعمالش☺️🌹🍃 بھ این ایدی پیام بدید: •• @khadem_eshgh 🗞🍃
•[🍬]• •[ 🌈]• . . •{😇}• وقتۍ امید را انتخاب میکنۍ •{😉}• هر چیزۍ ، امڪان‌پذیر است . . •[🎨]• دنیاتو رنگۍرنگۍ ڪن👇 •[🍬]• @Asheghaneh_halal
💚🍃 #سین_مثل_سپاه 💪 چون تیغہ ذوالفقار حق منجلےاند⚔\•• سرباز ولایت‌اند و یار ولےاند✌️/°° الحق کہ محمدےترین فاطمیون🌹\•• آنان کہ بسیجیان راه علے اند☺️/°° #سپاه‌افتخار‌ماست مردان بے ادعــا😌👇 •[🇮🇷]• @asheghaneh_halal 💚🍃
•{☀️}• { 🕗 } . . •[🙃]• چہ شود گوشہ‌نگاهۍ بڪنۍ حضرت‌جان •[😇]• ڪہ بہ یڪ لحظہ، قنوت‌ات غم عالم برود 💚]•• 😢]•• ✍]•• . . {🕊} حتمآ قــرار شاه و گـدا هستــ یـادتـانــ!👇 @Asheghaneh_halal •{☀️}•
﴾💞﴿ ﴿ ﴾ . . ●•🙄•● چہ شد در من نمیدانم؟ ●•😶•● فقط دیدم پریشــــان‌ام ●•🧐•● فقط یک لحظہ فهمیدم ●•😍•● کہ خیـلۍ دوستت‌دارم 👀💎 😋💝 . . [🌎]ـتو مـــــرا جـــــان و جـــــهانے👇 ﴾💞﴿ @Asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
[• #عشقینه💍 •] #ٺـاپـروانگے↯ #قسمت_شصت_و_چهارم🦋🌱 طاها ناراحت بود، انگار شنیدن واقعیت هایی که تو تم
[• 💍 •] 🦋🌱 فردا همان آخر هفته ای بود که ترانه از او خواسته بود تا دشمن شادشان نکند! یعنی خانه ی عمو دعوت بودند، چون اربعین بود و مثل همیشه بساط نذری به راه بود... می توانست مثل این چند وقت اخیر نباشد و یا تنها برود و بخاطر نبودن ارشیا هزار بهانه بیاورد اما حالا شرایط باهمیشه فرق کرده بود... ارشیا توی همین دو سه روز بارها پیام داده و زنگ زده بود، شبیه قبلترها نبود، بی تفاوت نبود و همین هم ریحانه را خوشحال می کرد و هم نگران! هرچند ریحانه گارد گرفته بود، اصلا برای پروانه شدن مجبور بود این پیله ی موقت را دور خودش داشته باشد! امروز گوشی را روی حالت پرواز گذاشته بود چون باید فکر می کرد، بس نبود این آشفتگی ها و مدام دور ماندن از هم؟ حالا که ارشیا با همه ی خطاها باز هم کوتاه آمده و غرورش را کنار گذاشته بود پس تکلیف خود ریحانه چه بود؟ وظیفه ای نداشت در قبال همسر و کودکش؟ اصلا تا کی باید دربه در می ماند؟ بیچاره طفل بی گناهش... تصمیمش را باید می گرفت. حتی شب قبل از خواب برای خودش خط و نشان هم کشید! فردا باید می رفت خانه ی عمو... از همین جا باید تغییرات را شروع می کرد. صبح آماده شد و برعکس ترانه که متعجب بود از رفتارش، خودش با آرامش آماده شد و راهی شدند. نمی دانست چه پیش می آید اما دلش گواهی بد هم نمی داد. وارد کوچه که شدند با دیدن پرچم هیئت و دود غلیظ اسفندی که همه جا را پر کرده بود اشک به چشمش نشست. چقدر امسال از این فضاهای دوست داشتنی دور مانده بود. عمو با دیدنش لبخند دندان نمایی زد و مثل همیشه گرم و صمیمی خوش آمد گفت و بعد هم زنش را صدا زد... زنعمو هم که حسابی دلتنگش بود دو سه باری در آغوشش کشید و کلی قربان صدقه اش رفت. خوشحال بود از قرار گرفتن در جمع اقوامی که این چنین از حضورش استقبال می کردند و دوستش داشتند. ده دقیقه ای از توی حیاط بودنشان گذشته بود که زنعمو گفت: _ریحانه جان، پاشو بیا بریم سر دیگ. یه همی بزن حاجت بگیری، می دونی که این شله زرد ما خوب حاجت میده و چشمکی حواله ی ترانه کرد، ترانه با خنده گفت: _وا! خاک بر سرم زنعمو... حالا نوید اگه بشنوه فکر می کنه راست میگین _مگه دروغ میگم گل دختر؟ _نه نه، منظورم این نبود ولی خب به این شوری نبوده که. حالا هر دختر مجردی که بره پای دیگ واسش حرف درمیارن، وگرنه من که تا بیام دست راستو چپمو بشناسم این نوید پاشنه ی خونه رو از جا کند و ما رو برد... همه هم شاهدن! زنعمو که انگار از اداهای ترانه به وجد آمده بود خندید و بعد بین انگشت اشاره و شصتش را گاز گرفت و گفت: _خدا خفت نکنه دختر... همیشه ی خدا جواب تو آستین داری. بسه دیگه نخند دهنت کج میشه روز اربعینی... استغفراله چادرش را جمع کردو دست ریحانه را گرفت و رفتند کنار دیگ. ملاقه ی دسته بلند را برداشت، با بسم الله شروع کرد به هم زدن و بعد به او داد. ریحانه زیرلب صلوات فرستاد و به حاجت هایش فکر کرد. کاش ارشیا هم بود، کاش بچه شان صحیح و سلامت به دنیا می آمد، هنوز هم بخاطر معجزه ای که شده بود شاکر خدا و امام حسین بود... کاش خدا لطف را در حقش تمام می کرد و این روزهای بلاتکلیف انقدر کش نمی آمدند. ترانه با آرنج به پهلویش زد و از حال و هوای خوبی که داشت درآوردش. با اخم برگشت و پچ پچ کنان گفت: _هوی، چته تو؟ پهلوم دراومد _خب بابا ببخشید هول شدم _چه خبره مگه؟ _اونجا رو... ببین کی اومده _کی اومده؟ لابد عمه ی خدابیامرزه خوشمزه جان! طاهاست... اوناهاش جلوی در با بهت سرش را چرخاند و نگاه کرد به آن طرف، راست می گفت. بعد از چند سال می دیدش؟ طاها آمده بود اما تنها نه! • • ادامھ‌ دارد...😉💕 • • نـویسندھ: الهـام تیمورے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌸 🌿 🍃 @asheghaneh_halal 💐🍃🌿🌸🍃🌼
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
[• #عشقینه💍 •] #ٺـاپـروانگے↯ #قسمت_شصت_و_پنجم🦋🌱 فردا همان آخر هفته ای بود که ترانه از او خواسته بو
[• 💍 •] 🦋🌱 با بهت سرش را چرخاند و نگاه کرد به آن طرف، راست می گفت. بعد از چند سال می دیدش؟ طاها آمده بود اما تنها نه! دختری بلند قامت، با چادر عربی و چشمانی سبز کنارش بود. خوش خنده بود و بامزه... ناخودآگاه لبخند زد. ترانه با طعنه پرسید: _به به زنعمو، انگار فقط ما نبودیم که حاجت روا شدیما زنعمو با ذوق و آرام گفت: _الهی شکر، بالاخره این بچه هم از خر شیطون اومد پایین و حرف منو آقاش رو خوند. فائزه رو سه ماه پیش نشون کرده بودم، دفعه اوله باهمن! ایشالا به امید خدا بعد از ماه صفر، عقد می کنن. ریحانه نیازی نداشت فکر کند! خوشحال شده بود، می دانست طاها بعد از شنیدن خبر ازدواج ناگهانی اش آن هم با مردی با وضعیت و شرایط ارشیا حسابی شوکه شده بود. حتی با خانم جان هم صحبت کرده بود تا نظرشان را عوض کند... طاها تنها کسی بود که علت این ازدواج را می دانست! حالا بعد از چند سال خودش هم تصمیم گرفته بود از انزوا درآید و این خیلی خبر خوبی بود برای ریحانه! طاها بعد از احوالپرسی با بقیه پیش آمد و با دیدن ریحانه، چند لحظه ای مکث کرد و بعد مثل همیشه و همانطور که در شانش بود احوالپرسی کرد: _سلام _سلام پسرعمو _خوب هستید ان شاالله؟ خیلی خوش اومدین _ممنونم ریحانه با چشم و البته لبخند به فائزه اشاره کرد و گفت: _تبریک میگم، خوشبخت باشید _تشکر و بعد به صورت شرمزده ی نامزدش نگاه کرد و معرفی کرد: _ترانه و ریحانه خانم، دخترعموهای بنده _خیلی خوشبختم _ما هم همینطور عزیزم _خدا رو هزار مرتبه شکر که بعد مدتها دوباره دور هم جمع شدیم، فقط جای ارشیا خان خالیه زنعمو سری تکان داد و کلام همسرش را کامل کرد: _خیلی، هم آقا ارشیا و هم بچم فاطمه ترانه پرسید: _وا راستی فاطمه کو؟ _خیلی دوست داشت بیاد منتها دکتر بهش استراحت مطلق داده _خدا بد نده _خیره مادر، قراره نوه دار بشم ایشالا ترانه با شوق گفت: _وای آخجون چه عالی... پس دو طرفه خاله شدیم چیزی توی دل ریحانه هری پایین ریخت، عرق شرم روی پیشانی اش نشست. واهمه داشت از سر بلند کردن و پاسخ تبریکات عمو و زنعمو را گفتن. کاش ترانه جلوی دهانش را گرفته بود. آخر سر دیگ نذری و آن هم در حضور طاها جای باز کردن چنین مساله ای بود؟! زیرچشمی نگاهی به طاها کرد، او چطور باور می کرد چنین خبری را؟ دست ردی که به سینه اش خورده بود بخاطر همین موضوع بود اصلا. طاها که ملاقه را گرفته و خیلی خونسرد شروع به هم زدن شله زرد کرده بود، سر بلند کرد و با لبخند به ریحانه گفت: مبارک باشه دخترعمو، ایشالا بسلامتی سلام و این دومین شوک امروز بود. سر رسیدن ارشیا درست وقتی طاها و ریحانه با لبخند مقابل هم بودند! • • ادامھ‌ دارد...😉💕 • • نـویسندھ: الهـام تیمورے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌸 🌿 🍃 @asheghaneh_halal 💐🍃🌿🌸🍃🌼
•[🕊]• ♡ •|استادپناهیان|• از !! مددگرفتن از شهدا رسمِ دست به خاڪ قبر شهدا بگذاریم بگیم ! به حق این شهداے خودت به ما نگاه کن واسطه قرار بدیم شهدا رو ...🍃💜 . 💔 . . •❣• اینجا؛ صآف برو بغلِ خُدآ 👇 |🔑| @asheghaneh_halal
[• #آقامونه😌☝️ •] •(° جان دلـم💚 بهار و تابستان ندارد✋ من فقط👇 در فصل آغوش "تـو"😘 سبز خواهم شد!🍃 °)• ۱۴ ثانیه به عڪس☝️🥰 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #سودی_ش /✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(772)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
[• #صبحونه 🌤•] ••❣•• الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى و مهربان، به فرمان‌روایے ایستاده است #قطره‌ای‌از‌دریایِ‌نور🌱 #صبحـتون‌بعشق❤️🍃 ••❣•• [•♡•] @asheghaneh_halal
‴💍‴ •[ #همسفرانه ]• . . زندگی یعنی امیدوار بودن ...🌱 محبوبِــ💓 من ! زندگی مشغله‌ای جــدی است‼️ درست مثل دوست داشتن تو ...🤩 #صبحتون‌‌شکلاتی🍫 . . ••💜| تا نَفَــس دارم قلبــم اقامتگاهـِ توست👇🏻 ‴💍‴ @Asheghaneh_halal
[• ♡•] ••💭}خیال آمدنت ••⛏}دیشبم بہ سر مے‌زد ••👀}نیامدےڪه‌ببینے ••💓}دلم چہ پر مےزد •• •• ...😩 مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
•🕊•🍃• |• •| حدیث داریم اجابت دعا در لقمه حلال است. | لقمه حلال بخور| یواش هم بگویے •الهےالعفو• خدا قبول میڪند. 😉 🍃 | @asheghaneh_halal | •🕊•🍃•
🌷🍃 🍃 موقع رفٺنش همش‌سفارش‌سیداحمد و میڪرد.. میگفٺ‌یھ‌وقٺ‌سیداحمدونزنے..! مراقب سیداحمد باشے.. نمازٺ‌قضانشھ.. مراقب‌خودٺ‌باشے.. یھ‌وقٺ‌نمازٺ‌قضانشھ.. نمازٺوسروقٺ‌بخونیا.. نمازٺقضا نشھ.. •|🕊|• @Asheghaneh_halal 🍃 🌷🍃
..🕊.. #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید محسن حججی •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃 #شهید مدافع حرم [🌷]ارسال صلوات ها [🌷] @Deltang_karbala99 جمع صلـوات گذشتہ: • ۲۶۱۳ • ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 @asheghaneh_halal ••🍃🕊••
🦋| |🦋 بـــ🧔🏻ــرادرم... او در گرماے تابستان چادر سر ميکند، سخت است ؛😣 ولے تنها 3 ماه است ، چادر آزادے حرکت و دستانش را مے گيرد ، سخت است ولے نه زياد ؛🙂 چادر سر کردن مسئوليت مے آورد و انتظار ، ولے تـــــمام اينها سخت تر از کار تو نيست ؛✋🏻 سخت تر از کار تو نيست که بايد در تمام طول سال ... سر به زير راه بروے 🚶🏻‍♂ و از ميان مدادرنگے هاے متحرک کوچه ها و خيابان ها، از ميان بانوانے که نتوانسته اند خودنمايے شان را کنترل کنند ، سالم رد شوے ...👌🏻 از تو سخت تر نيست که در اين هجوم بے مهاباے وسوسه هاے دلفريب و پليدے هاے نا جوانمردانه بايد پاکـــــ باقے بمانے ! و " خـــ🌸ــداوند " مرد را قوے آفريد زيرا وظيفه ات بسے سنگين تر است ؛ و اگر در اين آزمون ها پيروز شدے مردے خدايــــے ميشوے ...❤️ 🌹 💚•• ـوَ خُــدا ـخواست ڪه تو ریحانه‌ے خلقت باشے👇🏻 @asheghaneh_halal 🌺🍃~°
🍒🍃 🍃🍒 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜 🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣 ➕ نکات کاربردی برای تربیت جنسی کودکانمان: ➖هرگز بچه ها را مجبور نکنید کسی را ببوسند. "مادر برو یه بوس به عمو بده" و حرفهایی از این دست. بگذارید یاد بگیرند که برای بوسیدن و در آغوش کشیده شدن اجازه بچه ها شرط است. ➖ هرگز بچه ها را در سن پایین با هیچ مردی حتی محارم تنها نگذارید. فکر نکنید پسربچه ها در خطر نیستند اتفاقا آمار تجاوز و آزار جنسی پسربچه ها رو به افزایشست. ➖ مهارت "نه" گفتن را به بچه ها بیاموزید. ➖ سعی کنید راننده سرویس بچه ها مرد نباشد. خصوصا مراقب آخرین نفری که با راننده تنهاست باشید. ➖ هرگز وقتی بیرون از منزل هستیدسفارش چیزی را ندهید که بچه ها مجبور شوند تحویل بگیرند. ➖ اسم اعضای تناسلی را به بچه ها درست آموزش دهید. استفاده از اسامی متفرقه را کنار بگذارید. به بچه ها یاد دهید صحبت در این موارد خارج از عرف است و هرکسی خواست در این موارد با ایشان صحبت کند سریع شما را درجریان بگذارند. بگویید این حرف ها فقط در چارچوب خانه مطرح می شوند. ➖ بیشتر متجاوزین بچه ها را می ترسانند. به بچه ها بگویید هر کاری که کرده باشند دوستشان دارید هرگز حتی برای تنبیه های معمولی هم این جمله رو به کار نبرید" این کارو کردی دیگه دوست ندارم". بچه ها باید بدانند تحت هر شرایطی خانواده پذیرای ایشان است. ➖ هرگز در سنین 2 تا 5 سال شوخی جنسی با همسرتان نکنید به این امید که بچه ها نمیفهمند. به بچه ها در مورد مسایل جنسی دروغ نگویید. اگر در مورد نحوه باردار شدن سوال کردند بهترست با جفتگیری حیوانات شروع کنید. ➖ فضایی فراهم کنید که بچه‌ها حرف هایشان را برای شما بگویند. یه کاغذ بردارین یه بچه رو روش بکشین. قسمت اندام های جنسی و لبها و پاها رو ضربدر قرمز بزنید. به بچه ها نشون بدین که این قسمتها حریم خصوصی توست و هرکسی به این قسمت ها دست زد از خودت دفاع کن و حتما به من یا بابا خبر بده. 🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣🐣 ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️ ☺️👇 🧒🍃°| @asheghaneh_halal
YEKNET.IR - shoor 2 - hafteghi 99.03.22 - narimani.mp3
2.32M
[•🎧•] >•<💔>•< مےترســمــ از آخــر خــودمـ >•<🕊>•< مــے ترسمــ ڪــہ از تـو دور بشــمــ 🎤 سیــد رضــا نریمانــے ـتو خلوتٺ گوش بِده👇 🎤:🍃 @asheghaneh_halal [•🎧•]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°🐝| #نےنے_شو|🐝° 😴] عااااااااااههه. چیقده عابیدممــ!!! الان بیدا میسم😊 دیجه باعَد بیلم سَل کا! 😱] باس دی بیدا شُدم. دوبایه می‌عابم 😴] از فَدا شلوع می‌تُنم . فَیدا دَنشنبه اس؟ از عفته دیجه. 😅 . شما بخواب عزیزم . استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
•[🍬]• •[ 🌈]• . . 🌸💗 •|😔|• دستِ مـــــرا بگیر ڪہ آب از سرم گذشت •|😢|• 😓💔 . . •[🎨]• دنیاتو رنگۍرنگۍ ڪن👇 •[🍬]• @Asheghaneh_halal
•{☀️}• { #قرارعاشقے🕗 } . . |•😍•| شاید امسال بیایم ، حـرم‌ات یا شاید |•💔•| سر و کار دل من هست فقط با شاید |•😥•| ولۍ آقــــــا اگر زود ، بہ دادم نرسۍ |•🙃•| دیگر از دست رَوَد این‌دلِ‌شیدا شاید #ایها_الرئوف💚🌱 . . {🕊} حتمآ قــرار شاه و گـدا هستــ یـادتـانــ!👇 @Asheghaneh_halal •{☀️}•
°🐝| |🐝° 😎] مَبادِّ لازم بلای دُدُس کَلدنه ههِ دونه باچغه . عودَم ، آبپاس ، پیس‌بند بلای تمیس موندن عِلاسام و تَمَلکُز تامِل. ☺️ عالیهه! فقط باغچه گل هم میخواداا. 🤨] پس عودَم چی ام؟؟ استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal