eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
「💚」◦ ◦「 🕗」 💙نـوشـید هـر کسـے 🕌که به مشـهد سـفر نـمود ✨در بیـن صـحن هـاے تـو ، ❄️یـخ در بهـشت را! 🌨 ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
« 👼🏻» . . . شلام شب بعیر😴 بلیم بعوابیم 🏷● ↓ بریم بخوابیم دیگه.. نی‌نی‌مون خوابشون میاد😴😴😴 ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ هرگاه کودکان‌تان به هفت سالگی رسیدند رخت خواب‌های‌شان را جدا کنید. پیامبر اکرمﷺ🌱 ‌. . «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗ ◗┋ 💑┋◖ . . [😜] وقتی می‌خوای به معشوقت بگی [😍] در هرصورت عاشقشی! [😉] مثل بگو: [🌿] گر چنینی گر چنانی، [🤤] جان مایی جـانِ جـان 😌💝 . . ◗┋😋┋◖ چنان‌ ، در دلِ‌من‌رفتہ،ڪہ‌جان‌، در بدنۍ👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◖┋💍┋◗
|. 🍁'| |' .| . . 📝}• شعر گفتن کار سختی نیست❗️ وقتی حرف توست😘 👌}• تو خودِ شعری که هر دَم👌 بر زبانم می تَپی❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ /✍ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1644» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.🍁'|
💗🍃 سلام به همراهان وفادار الهی حال دلتون جوری باشه که سیر و سلوکتون به سمت خدا و بندگی عاشقونه ان شاالله کند نباشه و قطعا نیست☺️🌱 اومدم بگم هیچ‌جا نرید😁😎 وگرنه رمان جدید فرداشب که قراره کار بشه و فعلا اسمش رو نمیگیم تا سوپرایز بشید رو از دست میدید و جا میمونیدا😍 از ما گفتن✋️ ما فرداشب در همون تایم همیشگی با رمان زیبا و جذاب و جدید درخدمت شما خواهیم بود😌✌️ کنارمون باشید♥ که یک عاشقانه های حلال کنار شماست💓 یاعلی مدد @Asheghaneh_halal 💗🍃
∫°🍁.∫ ∫° .∫ [🌻☕️]صبح است و گل در آینه بیدار میشود [🕊👀]خورشید در نگاه ، تکرار میشود [💓☀️]خورشید نیز می شکند در نگاه ، [💫☁️]وقتی که آن ستاره پدیدار میشود 🙃💕🍃 ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍁.∫
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . امـام حسیـن(ع)✨ هـر گـاه دو نـفر قـهر باشنـد، آنڪه براے آشتے پیـش قـدم شـود؛ زودتـر از دیگرے وارد بهشـت خواهـد شـد😇 . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦ ◦≼ 💜≽◦ . . |📿| چه دعايے ڪنَمَت |🧐| بهترازاين |🌿| ڪہ شود |✨| عاقبتت |😌| ختمِ به من . . ◦≼🍬≽◦ زنده دل‌ها میشوند از ؏شق، مست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◦≼☔️≽◦
•‌<💌> •< > . . 🌹`` همیشہ همسـردار؎اش خـاص بود؛ وقتی می‌خواستیم با هم بیــرون برویم، لباس‌هایش را می‌چیــد و از من می‌خواست تا انتخاب ڪنم. 🌹`` از طـرف دیگر توجہ خاصی بہ مــادرش داشت، هیچ وقت چیـز؎ را بالاتر از مادرش نمی‌دید. 🌹`` تعــادل را رعایت می‌ڪرد بہ خاطر دل همسـرش، دل مــادرش را نمی‌شڪست و یا بہ خاطر مــادرش بہ همســرش بی‌احتـرامی نمی‌ڪرد. 🌷شهید مدافع حرم . . •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡ ‡ ‡ . . [•زن غربـــــےvsزن‌مسلمان•] حالا متوجه شدید چرا فمینیست های دو آتیشه مسلمان میشوند ⁉️ . . ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
|•👒.| |• 😇.| . . جالبه برام؛ افراد یه جوری از همسر ایده آل صحبت می‌ڪنند ڪه انگار از یه سیاره دیگه اومده!!!🙄 و جالب‌تر اینکه فڪر می‌ڪنند برای ایده آل بودن باید ڪارهای عجیب و غریب و گرون و خارق‌العاده انجام بدن!!!😬 در صورتی ڪه این اصلا تعریف ایده‌آل بودن نیست!!😕 جالبه بدونید افرادی ڪه روی مد لباس می‌پوشند، گرون‌ترین مارڪ‌ها رو استفاده می‌ڪنند اصلا ایده‌آل نیستند!!!☹️ اونا از خودشون یه تندیس ساختن ڪه باید برای رسیدن به شهرت و معروفیت به پای این تندیس خرج ڪنند!😏 اما حالا ما به شما می‌گیم ڪه بدونید🤩 ایده‌آل بودن به ذات ارزشمند و تفڪرات درست هست نه لباس مارڪ و زیبایی‌های آنچنانی!!!!😊 راستی برای ایده‌آل بودن می‌دونی باید چیڪار ڪنی؟!⁉️ بهـترین خودت باش🤗😍 . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
مداحی_آنلاین_هر_نامحرمی_رو_،_به_روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_راه.mp3
5.78M
↓🎧↓ •| |• . . 🎙 جنس عزای فـاطمیِّه جنس دیگریست قلبی که فاطمی شده وَالله حیدریست سـینه زن مـدینه ی غـم های مـادرم الگوی ناب سینه زدن یابن العسکریست . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]• •[ 🎈]• . . 🌼بـا‌قلبـےڪه‌بـه‌ عـشـقـت مـیـتپـه مــهربـون بـاش^^💛✨ . . •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
🏴🥀 . سلام و رحمت و برڪت 🌺🍃 حال و احوالتون چطوره؟! صدالبته ڪه یه عاشقانه حلالـے همیشه حال جسم و روحش احسنه!🌝👌 مزاحم شدم بگم ڪه... جآن؟🙄 [از پشت صحنه میگن ڪه انقد خشڪ و رسمے حرف نزنم😬✋] چشمـ... عرضم به حضورتون... چیزه! آغـــاااا میخوایم باهم و درڪنار هم چـلـــه بگیریم☺️ از امشب که آغاز دهه اول فاطمیه هست تا شب ولادت حضرت زهرا(س) ڪه میشه چهل شب😊 هرچله اے ڪه دوس دارید براے حاجت رواییتون; براے ظهور; براے سربلندے ایران اسلامے‌مون(: براے سلامتے آقامون امام خامنه‌اے(: مثلا چله‌ے حدیث ڪسا بگیریم روزی یڪبار تا چهل روز... ان شاءالله حاجت روا💚 آماده اید؟! یه ڪارے ڪنیم؟ هرڪس هر حاجتے داره اینجا براے ما بفرسته👇 🆔 @Daricheh_khadem منتشر میشه تا براے حاجت روایے یڪایڪتون چله گرفته بشه☺️ حالا خوب شد؟😌 پس بسم الله... 🎋 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal . 🏴🥀
💌🍃 •• | •• میگن کسی که صدر حوائجش توجه به ظهور و سلامتی امام زمان عج باشه اماممون هم توجه خاصه‌ای به حوائجشون میندازن الهی که حاجت روا🙏🌸 ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃
💌🍃 •• | •• همراهی با ما در همین پیامتون خلاصه میشه و سپاس از این شوق یاری♥🙏 و الهی که برای سپاه مولا سرادرِ یار بشید☺️🌸 ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃
💌🍃 •• | •• برای ایشون همگی با نفسهای حقتون یه دعای دست‌جمعی بکنید که البته دعا در حق و بحق بگیرش بالاست♥🙏 الهی که این دعاها نور بشه به گرفتاری ۴ ساله‌ی شما🌸 ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃
💌🍃 •• | •• برای حال دل ڪشاورزامون دعای خیر رو در عالم به جریان بندازید که برکت این دعاها، دامن زندگی خودتون رو میگیره☺️ ان شاالله🙏🌸 ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] خودکار را به چانه ام چسباندم، موقع درس هیچ چیز اهمیت نداشت .. رشته ای که از بچگی عاشقش بودم .. برایش جنگیده بودم و حالا هیچ چیز موقعش اهمیت نداشت ..... حتی او ..اویی که بعد یک ترم مرخصی دوباره آمده بود و شده بود بلای جان ....حوصله اش را ابدا نداشتم..بعد آن اتفاق ...بعد آن چیزی که دیده بودم ...فقط منتظر یک نگاه یا یک حرف اضافه بودم تا بهم بریزم و سر خودش آوار شوم ... با صدای خسته نباشید استاد محمدی سرم را به طرف سارا چرخاندم : چی گفتی ؟! با نگاهی به ردیف جلو دوباره به سمتم برگشت: میگما ، میخوایی چیکار کنی؟! ابرویم را بالا دادم : چی رو؟! - همین پسره نکبت رو با پوزخندی بر لب زمزمه کردم : حیف لقب نکبت نیست به این میدی سارا؟! دستی به مقنعه اش کشید : عه چطور تا چند ماه پیش که عزیزدلت بود ؟!هی برات اینجا داستان هزار و یک شب خوندم ، گفتم نکن این کار ها رو ..گفتی بیخیال همین یه باره ...یاسین خوندم تو گوش توِ خر ..مگه گوش دادی به حرف هام ؟! با ابرو های در هم تنیده گفتم : وای سارا ،جان هر کی دوست داری تمومش کن حال این مرثیه سرایی هات رو ندارم هااا بعد هم یک ضرب بلند شدم ، بدم می آمد بعد کردن یک کار هی توی سرت بزنند که" یادته گفتم ...گفتم و تو گوش نکردی "غرورم اجازه شنیدن این سرزنش ها را نمی داد ....عجیب خوردم کرده بود همان نکبتی که می گفت ، سارا غریبه نبود که اگر بود حالا دیگر منی نبود ، بعد آن حالی که سارا از من دیده بود..... به طرف در می رفتم که ناگهان نطقش وا شد : خانم تاجفر برنگشتم هر چقدر برایش ایستاده بودم بس بود برای تمام عمر .. دوباره صدایم زد و برای سومین بار بند کوله ام را کشید ، با سرعت به طرفش برگشتم و انگشت اشاره ام را به علامت تهدید بالا آوردم گفته بودم که به پر و پایم بپیچد آوار می شوم سرش : ببین جناب ، اینجا محیط دانشگاهه اگه نمی فهمی بفهم که من آبرو دارم دیگه دور و برم نبینمت که خانوم نمی مونم کاملا خونسرد با کلاسورش انگشتم را پایین آورد : انقدر کوچیک نشدم که تو جغله بچه برام انگشت بلند کنی و شروع کنی به تهدید کردن یادت رفته انگار بانو ؟ برات یه چیز هایی فرستادم حتما نگاش کن .. بعد هم بی توجه به منی که با یک جمله دیوانه اش کرده بود ، رفت ... نفسم را بیرون دادم ، سارا کلاس داشت و من باید می رفتم خانه ... وقت زیاد بود برای فکر کردن ....وقت زیاد بود ، برای اینکه گوشی دست بگیرم و بفهمم برایم چه نطق کرده و فرستاده ....بعدش هم چند جمله بارش می کردم و زیاد هم کار بیخ پیدا می کرد چاره اش بلاک بود ، فشار یک دکمه و تمام ....وقت زیاد بود برای این کار ها ..... داشتم هذیان می گفتم به گمانم ! [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه‌_حضور 》 [ #قسمت_اول ] خودکار را به چانه ام چسباندم، موقع
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ با خستگی وارد خانه شدم ، طبق معمول سوت و کور بود ... چرت می گفتن که تک فرزندی خوب است ، که پادشاهی است ... با بی حوصلگی مقنعه را از سر در آوردم و کوله مشکی ام را روی کانتر پرت کردم که باعث شد جا سوئیچی وصل شده به آن صدای بلندی ایجاد کند. روی یخچال یادداشتی از طرف مادرم بود: " سلام عزیزم ، با یکی از موکل هام جلسه داشتم مجبور بودم برم ، بعدش هم تو حوزه کلاس دارم ، غذا رو گرم کن حتما بخور ، خدا نگهدارت " با حرص کاغذ را مچاله کردم ، باز مامان و جلسه هایش .. از وقتی به یاد داشتم تنها بودم ، خواهر و برادری که نداشتم .. پدرمم آنقدر در شرکت سرش شلوغ بود که اکثرا عصر ها می آمد خانه ، مادرم ، هم حقوق خوانده بود و دفتر وکالت داشت هم تحصیلات حوزوی ، دیگر با این وضع مشخص است که زیاد خانه نبود .....اگر این تنهایی ها نبود شاید هیچ وقت سرگرم او نمی شدم تا آن بلا ها سرم بیاید ....وای گوشیم .... به طرق کوله ام رفتم و بعد پشیمان شدم ، یاد هذیان هایم افتادم ، هنوزم وقت داشتم برایش .... راهی اتاقم شدم و بعد تعویض لباسم ، سراغ غذا رفتم .. عادت نداشتم به گرم کردنش روی گاز ، به همان یک دقیقه ماندنش درون ماکروفر بسنده کردم ...با حوصله تمام غذا را خوردم ، فکر کنم به گفته پزشکان عمل کردم هر لقمه را سی و دو بار جویدم ... بعد هم سر حوصله جزوه ها را دورم ریختم ، گفتم بودم که هنوز وقت داشتم برای نگاه کردن به پیامش .... تا خود شب سرم را گرم کردم ، آهنگ گذاشتم و رقصیدم ، همراه مادرم میز شام را چیدم ، کاری که هیچ وقت نمی کردم ...نمی دانم از ترس بود به گمانم ، ترس از پیامش .... ولی خب به شب که رسیدم و زمانی که در رخت خواب خزیدم ، مقاومتم شکست ، گوشی را برداشتم ، با همان امید های واهی ، دیتایش را روشن کردم و پیام او در بالای صفحه حاضر شد .... بر خلاف امید هایی که داده بودم ، پیامش متن نبود بلکه عکس بود .... نمیدانم چرا حال خوبی نداشتم ! عکس ها را یک به یک باز کردم و بعد یک لحظه انگار دنیا روی سرم آوار شد ، کی این عکس ها گرفته شده بود؟! وای بلندی نا خود آگاه به زبانم جاری شد و گفت و گویم با سارا در ذهنم مرور شد : " وای سارا میشه برا من جانماز آب نکشی ؟! کار خیلی شاقی نیست ، الان هر بچه ای میره .... دستی به موهایش کشید : دِ اگه حرف منو می فهمیدی، من حال و روزم این نبود که ! ریحانه اگه یه آشنا ببینه چی ؟! فکر مامان و بابات رو کردی ؟! اگه بلایی سرت بیاد چی؟! با دستم برو بابایی نثارش کردم . " دوباره به زمان حال آمدم ، بعد آن اتفاق برای چه دنبالم بود ؟! اصلا چه شود ؟! در حال تایپش که افتاد بالای صفحه ، دست هایم لرزید .. کاش حرف هایت را جدی گرفته بودم ، سارا ... پیامش دقیقا این جمله ها بود : باید ببینمت وگرنه اینا پخش میشه دختر حاجی ! حالم ابدا خوب نبود ، بود ؟! [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه‌_حضور 》 [ #قسمت_دوم] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
خـب اینم از رمـان جدیدمون😍 امیدوارم که دوسش داشته باشید! یه عاشقانه پر از هیجـان🤩 خـب به نظرتون ریحانه چه میکنه با این قضیه؟!🤨 اصلا ماجراشون چی بوده؟😉 ممنـون از همـراهی تون🌿 🌱Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
💌🍃 •• | •• داشتن مخاطبِ منتقد هم نعمتی هست برای خودش!☺️ به ما در پویایی کمک خواهید کرد و ما همیشه از انتقادات نیز استقبال خواهیم کرد🙏 ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃
💌🍃 •• | •• ان شاالله فصل دوم میزبان چشم انتظاری های شما خواهیم بود🙏 ان شاالله نسل اینجور داستانها زیاد بشه☺️ با پرورش نویسنده هایی انقلابی با تفکر جهادی✌️ ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃
💌🍃 •• | •• فصل دوم نه پولی هست نه با طول و تفسیری که مدنظرتون هست😅 خالصانه در اختیارتون قرار میگیره🙏 ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃