eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.4هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
«🍼» « 👼🏻» اوووووممممم😴 تِی دالِه پَلدِه ها لو می‌تِشِه؟🤨 من لالا دالم ، می‌فَمین؟🙁 دیلوز دَشنِ بزلگِ انقلاب داشتیم ، لفته بودم لاهپیمایی ، نتونستم اوب بِتابَم😩 آلا دیدِه بیژالین بِتابَم ، اون پَلده ها لو دُلُست تُن😌 🏷● ↓ 🍏 بِتابَم : بخوابم 🍏 آلا : حالا 🍏 پَلده : پرده ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ اگر کودک کاری انجام می‌دهد که باعث رنجش شماست ، به او بگویید که دچار مشکل شده اید. مثلاً به او بگویید: صدای بلند تلویزیون باعث می‌شود دچار سردرد شوم. و از او بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. این‌گونه او که خود را دشمن شما نمی‌بیند ، خود را موظّف می‌داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل‌آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیّت دهد ، رفتار بد را ترک می‌کند💕 «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|. ❄️'| |' .| . . ‖↵ دل آراما نگارا💚 چون تو هستی🌺 ‖↵ همه چیزی که باید👌 هست ما را😌👥 /✍ |✋🏻 |📖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1713» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ 🧡اگر که عشق نمی‌بود... اگر که عشق نمی بود ، داستان حیات چگونه قابل توجیه و شرح و تبیین بود ؟ و آمدیم که عاشق شویم و در گذریم که راز زندگی و مرگ آدمی ، این بود ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . •اهل ڪرامت بر نگین حلقه ے خود• •ذڪر شریف یا حسن جان مے نویسند• 🍃🌸🍃 . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦ ◦≼ 💜≽◦ . . رنجِ فـراق هسـت و امیـدِ وصال نیسـت ... 💫🖇 این "هسـت و نیسـت" ڪاش ڪہ زیـر و زبـر شـود ... 🤲🏻💛 . . ◦≼🍬≽◦ زنده دل‌ها میشوند از ؏شق، مست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◦≼☔️≽◦
•‌<💌> •< > . . "🍯" بعد از مــاه عسـل مستقیم رفتیم دزفــول. مجتمع مسڪونی نیروها؎ هوایی. خانه‌ا؎ بود بسیار شیڪ و مجــلل. "🌈" وسایل و جهیــزیه من هم متناسب با آن. پــرده‌ها؎ رنگارنگ، مبــل و صندلی شیڪ و ظروف چینی و ڪریستال. "🙄" بعد از چند ماه زندگی در دزفول، حرف‌هایی در گوشم می‌خواند. مگر نمی‌شود در ظرف غیر ڪریستال آب خورد. چه اشڪالی دارد ڪه رو؎ زمین بنشینیم. مگر حتما باید رو؎ مبــل باشد. "💛" با اینڪه وسایل زندگی‌ام را دوست داشتم، زنــدگی با عبــاس دوست داشتنی‌تر بود. "💞" گفتم: مهم این است ڪه ما هر دو یڪدیگر را دوست داریم. حالا این عشــق می‌خواهد در روستـا باشد یا شهــر. برایم فرقی نمی‌ڪند. "🎁" این طرف و آن طرف ڪه می‌رفتیم، وسایل‌مان را ڪادو می‌بردیم. عبـاس از مادرم اجــازه گرفته بود. "🙂" مادرم گفته بود: من وظیفه‌ام تهیه این‌ها بوده، هر ڪار؎ ڪه خواستید انجام دهید. اگر دل‌تان خواست آتشش بزنید. "🌱" از آن جهیــزیه اعیانی دیگر چیز؎ نمانده بود. هر مدرسه‌ا؎ ڪه می‌رفتم، پرده‌ا؎ هم همراه خودم می‌بردم و به ڪلاس‌ها می‌زدم. "🛋" فقط مبل و صندلی‌اش مانده بود ڪه آن را هم دادیم به جهــاد سازندگی. 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.| |• 😇.| . . منظور از تناسب در ازدواج چیست؟ اولین نکته✅ منظور از تناسب در ازدواج، بیشتر تناسب اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، فکری، فرهنگی و خانوادگی میان دختر و پسر است، امّا گاهی برای امور ظاهری؛ یعنی اندام و قیافه نیز از این اصطلاح استفاده می‌شود که دختر و پسر علاوه بر تناسبات مذکور، از جهت ظاهری نیز باهم تناسب داشته باشند.👌🌸 روایتی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) که دراین‌باره فرموده است: «اُطلُبوا الخَيرَ عِندَ حُسانِ الوُجُوه؛ خير و خوبی‌ها را نزد زيبا چهره‌ها جستجو كنيد.»😇 لذا داشتن همسری زيبا، از سعادت و خوشبختی است.🤩🦋 مسلماً زيبايی، یک امتياز برای فرد به‌حساب می‌آید و در شيرينی و سعادت زندگی زناشويی همسران نیز تأثير به ‏سزايی دارد.👌 حُسن ظاهر و جمال از اهميت قابل توجه‌ای برخوردار است و گفته نشود دختر موردنظر که دارای معيارهای اساسی مثل ايمان، اخلاق، صداقت و... است، پس هر نوع ظاهری که داشت، بايد انتخاب و اقدام به ازدواج کرد، بلكه بايد از جمال و زيبايی (مورد پسند) نیز برخوردار باشد.🤗✨ . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . ✍ گاهے بی‌توجهے به زن از ناسزا گفتن و تنبیه بدتر است.😱 در تصمیمات و اتفاقات مهم زندگے از همسر مشورت نگرفتن و او را در ڪارها شریڪ نڪردن، نوعے بےتوجهے است. بازتاب توجه به همسر، شیرین و دلچسب است!✨ . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌سلام. من طلبه هستم🧔 چند وقت پیش رفتم ریش هامو کوتاه کنم قبلا ماشین ریش تراشی مون خراب بود زیاد کوتاه نمیکرد، نگو بابام درستش کرده بودن منم تو فکر اینکه ازززز ته نمیزنه😬 هیچی رفتم با خیال راحت ماشین گذاشتم رو ریشم... ریش هااامو از ته زد😑 فرداش روم نشد برم حوزه پس فرداشم که رفتم کل حوزه سوال پیچم کردن😅 هیچی گیر داده بودن دوماد شدی خبری شده😂🤦‍♂ . . ''📩'' [ 555 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]• •[ 🎈]• [وَمَابِکُم‌مِّن‌نّعِمَهِِ‌فَمِنَ‌اللهِ] "هرنعمتۍکہ‌شمارافراگرفته؛ است‌ازخداست.."💙☁️ •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت‌صدوچهلم ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] من میان کارون دلم را باخته بودم به او باخته بودم به یک جفت چشم مشکی که مردانگی و نجابت و مهربانی یک جا ترواش می کرد من باخته بودم برایش دلم را از خاطرات آن روز دل کندم و سریع تر آماده شدم قرار بود برویم بازار قدیمی امام آن روز عصر هم سپری شد بازاری قدیمی و به شدت دلبر برای منی که عاشق مکان های قدیمی بودم ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ مانتوی بلند گلبهی رنگی را همراه شال و شلواری سفید تن کرده بودم روشنی رنگشان به چهره ام می آمد عقدمان در محضر بود و نیازی به آرایشگاه رفتن نبود سفره ای که هنرِ دست عطیه و زهرا و نورا بود ، داشت می گفت شوخی شوخی همه چیز دارد جدی می شود کنار هم در حالی که رو به رویمان آینه بود نشستیم مهریه ام چهارده شاخه گل سرخ بود و یک سفر کربلا هر چند به یاد متنی که از همسر شهید چمران(خانم غاده جابر) خوانده بودم در شروط ضمن عقد ذکر کردم که داماد تعهد ببندد و تمام تلاشش را کند در راه تکامل دین من به اصرار پدر نواب پنج سکه ای هم به نیت پنج تن آل عبا در نظر گرفتیم که قرار بود خرج بهزیستی و بچه های روستا های دور افتاده کنیم و چقدر راضی بودن را از چشم همه به خصوص مادر و پدرم می خواندم مادرم صبح کنار گوشم گفته بود : این پسر عاقبت به خیرت می کند من مطمنم با او خوشبخت می شوی قبل عقد هم نواب برایم پیام داده بود که هنگام عقد با وضو باشم و من چَشم شیرینی برایش فرستاده بودم خودش خم شد و قرآن را از روی رحل برداشت و به دستم داد اتفاقی قرآن را باز کردم و سوره الرحمن آمد به فال نیک گرفتم عروس قرآن را و همراه او آیه ها را خواندیم لحن خواندنش باعث میشد دلم ضعف برود ! و حالا صدای عاقد : عروس خانوم وکیلم ؟! درون آینه دل به دل نگاهش دادم چال گونه قشنگش دلربایی کرد: بسم الله الرحمن الرحیم با اجازه پدر و مادرم و بزرگترای جمع .. مکث کردم دوباره در آینه خیره اش شدم: ...بله ... اول صدای صلوات و بعد صدای دست زدن بلند شد و حالا نواب همسرم بود امیر علی من ! [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal