eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.5هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• خــدایا کوششـم را در این ماه مورد سپــاس🙏🏻 و گــناهم را آمــرزیده♾ و عـــملم را پذیرفتهــ✅ و عیبم را پوشـــیده قرار ده🥰 ای شــنواترین شـــنوایان . .🍃💝 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩💌𓆪• . . •• •• از مسائلی که برای خیلی از جوونها پیش میاد اینه که قصد ازدواج دارند، اما خواستگاری که 🍁 مناسبشون باشه ندارند برای این موضوع، چندتا راهکار وجود دارد که می‌تونه موانع رو برطرف کنه؛ مثلا اینکه اول اینکه 💚 از دلایلی که معمولا به گزینه‌ی خوب نمی‌رسیم، اینه که معیارهای فراوون داریم؛ یه راه برای انتخاب بهتر اینه که اهمّ و مهم کنیم یعنی ببینیم کدوم معیارها مهمه؛ و کدومهاش رو می‌شه ازش چشم‌پوشی کرد مثلا 🔆 ایمان، معیار مهمیه؛ اما اینکه خواستگارمون، نمازشب‌خون باشه، انتخاب رو سخت می‌کنه... 🔆 توانایی اداره زندگی مهمه، اما داشتن خونه و ماشین و درآمد آنچنانی، انتخاب رو سخت می‌کنه... 🔆 همینطور اینکه معیارمون برای درک بالا، داشتن مدرک تحصیلی خاص باشه... دومیش: 💚 همینطور که ما ✌ دنبال گزینه ایده‌آل هستیم، خواستگارهای ما هم دنبال گزینه خوبند؛ بنابراین نیازه اگه ضعفی در شرایط خودمون داریم اونها رو اصلاح کنیم مثلا آقایی که کار نداره، برای ازدواج خوب، باید دنبال کار یا حرفه‌ی خوب باشه؛ 🎀 خانمی که آراستگی ظاهر یا باطن نداره یا اینکه از نظر اجتماعی گوشه‌گیره نیازه برای بهتر شدن رفتارهاش تلاش کنه 🌸🍃 ‌‌‌. . 𓆩ازتوبه‌یڪ‌اشارت‌ازمابه‌سردویدن𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💌𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• 💐/ اے ؏ـشــ♡ــق 🕊/ چه در شرح تُـو 💐/ جز بگویم 🕊/ در ساده ترین شکلے 💐‌/ و پیــچـیــ∞ـــده تـریـنـــے 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
﷽ 【 | امروز بہ نیت: 🌱『 شهدای درگیری راسک 』 جمع سه روزه برای شهدای حمله‌ی تروریستی کنسولگری: حدود 10 هزارتا☺️📿 📿' چندتا صلوات میفرستی امروز؟👇🏼 ➲ https://EitaaBot.ir/counter/7oay3 ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 http://Eitaa.com/Asheghaneh_halal 🌱:📿
Tahdir joze25.mp3
4.01M
•𓆩🎧𓆪• . . •• •• منم‌آنکس‌که‌نمک‌خورد‌و نمکدان‌‌بشکست نه‌که‌یک‌مرتبه،‌بسیار‌الهی‌العفو ○تندخوانی‌قرآن‌کریم📖 ○به‌نیابت‌از‌شهدای مدافع حرم🕊 ○بانوای‌استاد‌معتز‌آقایی ○جزء بیست‌و‌ششم🤍 . . 𓆩هرگزنَمیردآن‌ڪہ‌دلش‌زنده‌شد به‌عشق𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🎧𓆪•
•𓆩🙍‍♂𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏مادربزرگم تعریف میکرد، یکی از آشناهاشون آدم نسبتا بی‌سوادی بود، این بنده خدا خیلی میترسید خونشون رو دزد بزنه، بهش گفته بودن آیةالکرسی بخون هیچی نمیشه واقعاً، طرف گفت باشه میخونم ولی خب بلد نبود😟 این بنده خدا میگفت یه شب خیلی ترسیدم، موقع خواب اومدم آیةالکرسی بخونم، دیدم بلد نیستم، گفتم بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم کرسی کرسی کرسی ...☺️، خوابم برد، خواب دیدم دور و برم صندلی رو هم چیدن تا بالا اومده، بعد اون طرف صندلیا یه دزدی بود، میخواست بیاد دزدی کنه، صندلیا مانع میشد👏 خلاصه که الاعمال بالنیات..☺️ . . •📨• • 881 • "شما و مجردی‌تون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩مجردی‌یعنی،مجردی𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🤦‍♂𓆪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪• . . •• •• شـواهــد و مدارک نـشان می‌دهنـد کهـ خــادم چهـ جــالب بهــ حـول و قــوه الهــی♥️ امـروز هـــم بـا دسـت پــر خــدمت مـخاطبــین کــدبــانو و هـنرمــند رسیــده🥳😍🤌🏻 پـیشنــهاد می‌شهـ تــا قـــبل از پــایــان مــاه مــبارک ــتما یه بار مــاکــارونی رو بهـ ایــن شیــوه بپــزید😇 مــوادی کهـ بــرای پـخت و پــز امـروز لازمه : مـــاکارونی ۱ بسته 🍝 سیـــب زمینی متـــوسط🥔 پیـــاز متــــوسط 🧅 فلفل دلمـــهــ🫑 هــویـــج🥕 گـــوجهـــ 🍅 رب 🥫 قـــارچ 🍄 ۱ پـــارچِ آب پـــودر سیر ، فلفل ســـیاه نمک ، آویشن🧂 ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🍳𓆪•
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• به همسرت بگو چرا متفاوته😍 بگوچرا برات اهمیت داره👏 بگوچرا دوستش داری♥ هرروز بگو☺️ تحسینش کن👏😘 او میخواهد شاهزاده سوار بر اسب قهرمان تو باشد🤴 . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
•𓆩📼𓆪• . . •• •• سردار رشید کم ندارد اسلام والله که قدِ خم ندارد اسلام . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_سیصدو‌سی نماز زیارت را که خواندیم احمد روبروی
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• اشکم چکید و گفت: احمد جان .... اگه تو بخوای و این طوری خیالت راحت تره میرم اصلا هر چی تو بگی نمیخوام باعث ناراحتیت بشم فقط یه چیزی میگم دلم نمیخواد ناراحت بشی و بد برداشت کنی ... احمد نگاه به چشم هایم دوخت. _بیا قبول کن طلاهامو بفروشیم بتونیم با پولش خوب زندگی کنیم احمد زیر لب نچ گفت و قبل از این که لب از هم باز کند گفتم: این طلاها پس اندازمونه برای روز مباداست به هردو مون کادو دادن اینا همه اش رو که من نمی تونم سر و گردنم کنم ... احمد نگاه به بالای سرش دوخت و نفسش را با صدا بیرون داد. نگاهش را به من دوخت و گفت: این طلاها مال توئه ... برای روز مبادای توئه نه من ... برای وقتی که من نبودم ... _ای وای احمد ... چرا این طوری میگی؟ دستم را دوباره در دست گرفت، فشرد و گفت: گوش کن رقیه .... من الان چند ماهه فراری ام ... تو به خاطر من این همه مدت سختی و آوارگی کشیدی ... درسته این انقلاب و این مبارزه به هدفش داره نزدیک میشه و دل همه مون ذوشنه به همین زودیا به ثمر بشینه ولی ساواک و اطلاعات حکومت شاه هم بیکار ننشسته ... ممکنه این انقلاب چندین سال طول بکشه تا به ثمر برسه ممکن هم هست زود به ثمر برسه تا به ثمر رسیدن این مبارزه ممکنه هر بلایی سر من بیاد ... بذار برای روزایی که شاید من نبودم یه پس انداز کوچیکی داشته باشی دلم نمیخواد تو نبود من ... محتاج کسی باشی ... سرش را پایبن انداخت و من به پهنای صورت اشک ریختم. با بغض گفتم: الهی همیشه باشی این حرفا چیه می زنی _دل خودمم همینو میخواد ... دلم میخواد یه عمر باهم زندگی کنیم ... ولی این حقیقته ... ممکنه تو مبارزه هر بلایی سرم بیاد قبلا بهت گفتم دلت از بابت من نلرزه الان میگم دلت نلرزه هر چی شد _این حرفا رو که می زنی پام برای رفتن شل میشه لبخند مهربانی زد و گفت: الهی قربونت برم ... فقط چند روزه ... برای این که یه سامونی به خودم و زندگی مون بدم بعدش خودم میام دنبالت حیفه مشهد باشی و از دیدن پدر و مادرت و خانواده ات محروم باشی 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان عین الله و هدایت الله اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• اشکم را پاک کردم و گفتم: حیف اینه تو باشی و من کنارت نباشم آه کشیدم و گفتم: همیشه تو سخت ترین شرایط منو از خودت دور کردی _من مَردم سختی هم مال مرده تو کم کنار من سختی نکشیدی دلم نمیخواد به خاطر من یه بلایی سرت بیاد که نشه جبرانش کرد _تو الان داغداری ... روا نیست تنهات بذارم تو این مصیبت احمد با آه کشیدن سعی کرد بغضی که صدایش را می لرزاند را پنهان کند و گفت: نگران من نباش ... از پا در نمیام. هر وقت دلم گرفت و بی طاقت شدم میام این جا پیش امام رضا آروم می گیرم مادرم هم که همین جا ... دفنه ... تو برو پیش خانواده ات ... همراه اونا مراسمای مادرم رو شرکت کن ... چشمش را فشرد و ادامه داد: جای من زینب رو بغل بگیر و آرومش کن ... سر خاک مادرم برو و جای من خاکش رو ببوس... اشک احمد چکید. به صورتش دست کشید از جا برخاست و گفت: پاشو زودتر بریم وسایلم را برداشت و من هم علیرضا را بغل گرفتم. با غم و غصه ای که در دلم نشسته بود با امام رضا وداع کردم و پا به پای احمد از حرم خارج شدم کنار خیابان ایستادیم و احمد ماشینی را دربست کرایه کرد. ماشین که به راه افتاد احمد علیرضا را از بغلم گرفت. چندین بار او را بوسید و نوازشش کرد. 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان نور الدین و محمد شفیع اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• به روشنای تو زل میزند سیاهی ها✨ شبیه غبطه ی جامانده ها به راهی ها🌸 بجز سلام به تو ، آن هم اکثرا از دور🥺 چه کرده ایم در این عمری از تباهی ها؟💔 . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ❈ꪤ هر کجا میگذری❤️ ❈ꪤ قبله نما می چرخد🧭 ❈ꪤ نیست بیجا✋🏼 ❈ꪤ سببش جاذبه‌یِ رویِ شماست😌 ꪤ✍🏼 راحم تبریزی . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 •📲 بازنشر: •🖇 «1328» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• خــدایـــا . . .💖🌿 روزى کـــن مــرا در آن فضیلت شب قدر را🔆 و بگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسـانى و بپـذیـر عـذرهایم😢 و بــریز از من گناه و بار گران را اى مـــهربان بهــ بندگان شایستهــ خویش😍🥺♥️ . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩🌿𓆪• . . •• •• الـــبــدر يڪــمل ڪل شــهــࢪ مـــرة و هــلال وجــــهك ڪل يــوم ڪامل..! قࢪص قـ🌖ـمࢪ، هر ماه، یڪ‌مرتبہ ڪامل می‌شود اما هـ😍ـلال‌ِرو؎ تـ‌♡ـو هر روز، بدر؎ تـمـــام است..! ✋🏻 . . 𓆩عاشقےباش‌ڪه‌گویندبه‌دریازدورفت𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌿𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• دنیا همه شعــ🎼ـر است به چشمـ👀ـم امّا شعرے که تکـ💓ــان داد مرا چشم بود . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
Tahdir joze27.mp3
4.02M
•𓆩🎧𓆪• . . •• •• یا غافرالخطیئات ای آمرزنده از خطاها . . .(: ○تندخوانی‌قرآن‌کریم📖 ○به‌نیابت‌از‌شهدای‌دفاع‌مقدس🕊 ○بانوای‌استاد‌معتز‌آقایی ○جزء بیست‌و‌هفتم🤍 . . 𓆩هرگزنَمیردآن‌ڪہ‌دلش‌زنده‌شد به‌عشق𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🎧𓆪•
•𓆩🧕𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏بچه بودم هر بار می‌خوردم زمین مامانم کتکم می‌زد می‌گفت اگه به سرت ضربه می‌خورد چی❔ و همزمان به سرم هم ضربه میزد🤫😐 . . •📨• • 882 • "شما و مامانتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌مامان،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🧕𓆪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪• . . •• •• مـــرغ تـــنوری مجـــلسی🍖 مـــواد لازم : پیــاز ۲ عدد🧅 سیب زمینی🥔 ران یا سینه مرغ🍗 ســـیر، فلــفـــل🧄 مـــواد سس : رب ۱ ق غ🥫 شـــیر ۱ استکان🥛 نمـــک، فلفل سیاه🧂 روغــــن مـــایع پـاپــریکــا آویشــن🌿 ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🍳𓆪•
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• در اختلاف خانوادگی شجاع باش و از همسرت معذرت خواهی کن ♥ زندگی زناشـــــویی میدان جنگ نیست میدان عـــــشق است وشادی💋😁 . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
اللهم عجل لولیک الفرج_۲۰۲۱_۱۲_۲۵_۰۸_۳۸_۲۲_۲۳۸.mp3
5.91M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• " انگار نه انگار " ‼️🚶‍♂ حضرت زهرا امام زمان عجل‌الله را امانت بدست ما سپرده است!! ما با او چه کرده‌ایم...؟! 🙃 . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_سیصدو‌سی‌ودوم اشکم را پاک کردم و گفتم: حیف ا
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• ماشین سر خیابان نگه داشت و همراه احمد از کوچه پس کوچه ها به راه افتادیم یک کوچه مانده به خانه آقاجان احمد صدایم زد. به سمتش چرخیدم که با شرمندگی گفت: من دیگه نمی تونم بیام ... اشک در چشمم جوشید. احمد نگاهی به اطراف انداخت و بعد صورتم را نوازش کرد _زود میام دنبالت ... قول میدم چادرم را از روی صورت علیرضا کنار زد و خم شد او را بوسید. _می تونی وسایل رو هم ببری؟ به تایید سر تکان دادم. علیرضا را با یک دستم به بغل گرفتم. چادرم را زیر بغلم جمع کردم و گوشه چادرم را به دندان گرفتم. احمد وسایل را به دستم داد و گفت: برو در پناه خدا با بغض گفتم: مواظب خودت باش ... احمد دست روی چشم گذاشت و گفت: چشم قربونت برم _زود بیای دنبالم من بدون تو می میرم _خدا نکنه عزیزم ... منم بدون تو طاقت نمیارم زود میام مطمئن باش زیر لب خداحافظی گفتم و به سمت خانه آقاجان به راه افتادم. هم دل کندن از احمد برایم سخت بود و هم دستم سنگین بود و باید مواظب می بودم چادرم یا علیرضا از دستم نیفتد برای همین آهسته قدم بر می داشتم. کوچه طویل بود و تا به خانه آقاجان برسم طول می کشید. هر چند قدم بر می گشتم و احمد را نگاه می کردم. او هم از دور گوشه ای ایستاده بود و نگاهم می کرد. جلوی در خانه آقاجان رسیدم. در باز بود اما وسایلم را زمین گذاشتم و در زدم. دوباره به احمد نگاه دوختم صدای کیه گفتن آقاجان به گوشم رسید. در حالی که نگاهم روی احمد بود صدای لخ لخ دمپایی های آقاجان که لحظه به لحظه نزدیک تر می شد را می شنیدم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان امان الله، فرج الله و آیة الله اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• با باز شدن در نگاه از احمد گرفتم و به آقاجان نگاه دوختم. با دیدن صورت مهربان آقاجانم اشک از گوشه چشمم سر خورد و سلام کردم. آقاجان با بهت و شگفتی خیره ام شد. انگار چند لحظه ای ماتش برده بود. با تعجب پرسید: رقیه بابا تویی ... قدم به کوچه گذاشت و با ذوق گفت: خودتی بابا؟ به دور و اطراف نگاه کرد و من دوباره به سمت احمد نگاه دوختم. نبود رفته بود. با دیدن جای خالی اش آه از نهادم برخاست آقا جان وسایلم را برداشت و در حالی که هنوز در اطراف نگاه می چرخاند گفت : بیا تو باباجان اشکم را پاک کردم و قدم در حیاط آقاجان گذاشتم. آقاجان در را پشت سرم بست. وسایلم را همان پشت در گذاشت و با اشک و خنده ای که با هم در آمیخته بود پرسید: این جا چه کار می کنی بابا؟ قبل از این که جوابی بدهم مرا در آغوش کشید. هنوز کامل در آغوشش فرو نرفته بودم که متوجه علیرضا شد. چادرم را از روی او کنار زد و با گریه ای که از روی ذوق بود گفت: الهی آقاجانش قربونش بره .... بابا کی این بچه دنیا اومده؟ بغضم را فرو خوردم و با لبخندی که سعی کردم بر لب برانم گفتم: یازده روزشه آقاجان علیرضا را از بغلم گرفت و گفت: قدمش مبارک باشه ... الهی من قربون خودش و مادرش برم آقاجانم به پهنای صورت اشک می ریخت. گریه اش از خوشحالی بود. من هم اشک می ریختم. آقاجان گفت: الان من خودتو بغل بگیرم و رفع دلتنگی کنم یا بچه ات رو بغل بگیرم و ذوق کنم صدای محمد حسن را از روی ایوان شنیدم که آقاجان را صدا زد. آقاجان دست پشت کمرم گذاشت و گفت: بیا بریم مادرت حتما خوشحال میشه از دیدنت چند قدمی به جلو برداشتم و با محمد حسن که به سمت مان می آمد روبرو شدم. محمد حسن چند لحظه ای از دیدنم ماتش برد و بعد با خوشحالی فریاد زد: مادر جان ... خانباجی .... از فریاد او مادر، خانباجی، محمد علی و محمد حسین به حیاط دویدند 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان نور محمد و حسین اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• پناه منی، دلخوشم به نگاهت مگیر از سرم، سایه‌ی لطف خود را . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ❈ꪤ عمر من و حیات من🌱 ❈ꪤ بود من و ثبات من❤️ ❈ꪤ قند من و نبات من😌 ❈ꪤ بی‌تو بسر نمی‌شود✋🏼 ꪤ✍🏼 فیض کاشانی . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 •📲 بازنشر: •🖇 «1329» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• خــدایا🌝 بــهـره ام را در این ماه از مسـتحــبات فراوان کــن ✨ و مــرا با تحقق درخـواســت‌ها اکرام فرما😍 و از میان وسـایـل وسیله ام را بهــ سویت نــزدیــک کن ای آنکهــ سرگرمــش نکند اصــرار و سماجت اصــرار کنــندگــان . . .🐚🤍 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩💌𓆪• . . •• •• 💍💫 دو تا حلقه‌‌ی ساده، در این حد که نشون یکی شدن باشه 🌱 یه مهریه‌ی ساده، در این حد که نشونه‌ی محبت باشه 🌸 یه جهیزیه‌ی ساده، در این حد که اسباب زندگی باشه، نه فخرفروشی... 😌 یه بسم‌الله و یه بله ❤ دو تا قلب پر از توکل و امید که اهل گذشت و همدلی‌اند و پا گذاشتن توی راهی که هر روزش از نور خدا و عشق، لبریزه . . . آره هنوز هم می‌شه به سبک پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س)، زندگی مشترک رو آغاز کرد . . . 😍 ‌‌‌. . 𓆩ازتوبه‌یڪ‌اشارت‌ازمابه‌سردویدن𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💌𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• /💕/ هرچه هســتـے😌 /💕/ جــ♡ــ‌♡ــان ما /💕/ قــــربـــ‌‌‌ツـــان توسـت ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👌🏻 😘 . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪
Tahdir joze28.mp3
3.99M
•𓆩🎧𓆪• . . •• •• الله... الصديق الذي لا تذهب ابدا(:♥️ ○تندخوانی‌قرآن‌کریم📖 ○به‌نیابت‌از‌شهدای‌شاه‌چراغ🕊 ○بانوای‌استاد‌معتز‌آقایی ○جزء بیست‌و‌هشتم🤍 . . 𓆩هرگزنَمیردآن‌ڪہ‌دلش‌زنده‌شد به‌عشق𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🎧𓆪•
•𓆩🧕𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏دیشب مامانم گفت خوابم نمی‌بره منم گفتم بخواب خوابت می‌بره!😉 حالم خوبه نگران نباشید. فقط این لنگه دمپایی تو حلقم یکم اذیتم می‌کنه🤫😐 . . •📨• • 882 • "شما و مامانتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌مامان،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🧕𓆪