•𓆩💟𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
🌺° جــــواد سرشــار از
نشـــــاط و زندگــی بود،
مخصوصاً وقتــی که
میتوانست به کسی
کمک کند و کار کسی
را راه بینــــــــدازد،
از خــوشحــــالی در
پوست خود نمیگنجید.
🌺° البته کمکهــــایش
همه مخفــــی بودند و
حتی من که همسرش بودم،
تا قبل از شهادتش نفهمیدم
چه کسانی را اداره میکند!
🌺° وقتی به شهادت رسید،
فهمیــدم پنــــج خانواده را
اداره میکرد و خــــــرج
زندگیشان را میداد.
🌺° گاهی شوخی میکرد
و میگفت: «اگر یک روز
هواپیمایم سقــــوط کند
چـــــه میکنــــــی؟»
و من جواب میدادم:
«تا آخــــر عمرم با خاطراتت
ســــــر میکــنــــــم!»
🌺° او میخندید و میگفت:
«ولی اگر خــــدای ناکرده
برای تــو اتفــــــــاقی بیفتد،
من بلافاصله زن میگیرم!»
ناراحت میشــدم، ولی
بعد میزدیم زیر خنــده
و او میگفــــت:
«تو که میدانی جــان من
به تو و بچــهها بند است.»
سرلشکر شهید #جواد_فکوری
.
.
𓆩توخورشیدےوبـےشڪدیدنتازدورآساناست𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💟𓆪•
•𓆩💟𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
💜|• موقع ازدواج 17 سال
ســـــن بيشتــــر نداشتم،
جــواد فكوری از دوران جوانی
خوش اخــلاق و از رفتــارِ
پسنديده برخــــــوردار بود.
💛|• هنگامی ايشان را برای
همســــری انتخاب كــــردم،
همه ابعــاد شخصيتــی و
خصوصيات اخــلاقی ايشان
را از قبل بــررسی كردم.
💜|• بعد از ازدواج هم كه
خداوند فرزندانی به ما عنايت كرد،
رفتــار خــوبی با فرزندان داشت.
بيش از اندازه به فرزندان
تــــوجــــه داشــت.
💛|• موقعی كه با جواد
ازدواج كــــردم، به تازگی
دوره آمــــوزش خلبــــانی را
پشت ســــر گذاشته بود،
و يك خلبان واقعی شده بود.
به پــــرواز عشــق میورزيد.
💜|• به من میگفت:
پــــرواز را دوست دارم.
بيشتر دوران زنــدگی را كه با
ايشان گذراندم، در خــانه نبود.
يا در مــأمـــــوريت، يا
در حال پــرواز شبــانه بود.
💛|• ولی تا جايی كه امكان
داشت كه با همسر و بچههايش
باشد كــــــوتاهی نمیكــرد.
هميشه به نحو احســن وظيفــه
خانوادگیاش را انجام میداد.
سرلشکر شهید #جواد_فکوری
.
.
𓆩توخورشیدےوبـےشڪدیدنتازدورآساناست𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💟𓆪•