°\💕/°
°/ #همسفرانه \°
.
.
یه شب بارونے بود⛈
فرداش حمید امتحان داشت..📚📝
رفتم توحیاط و شروع کردمبه شستن ظرفها..
همین طور که داشتم لباس میشستم دیدم حمید اومده پشت سرم ایستاده..
گفتم اینجا چیکار میکنے؟!
مگه فردا امتحان ندارے؟!
دو زانو کنار حوض نشست
و دستهای یخ زدمو از تو
تشت بیرون آورد و گفت:
ازت خجالت میکشم😓😌
من نتونستم اون زندگے که در
شأن تو باشه براتــ فراهم کنم.😔😢
دختری که تو خونه باباش با ماشین لباسشویی لباس میشسته،
حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه ...😓
حرفشو قطع کردم و گفتم :
من مجبور نیستم.🙂
با علاقه این کار رو انجام میدم.😊
همین قدر که درک میکنے. میفهمے.
قدر شناس هستے برام کافیه. 😊😇
✍همسرشہید
سیدعبدالحمید قاضی میرسعید
#زنان_مجاهد | #زنان_انقلابے
.
.
°/🕊\° بازآۍ دلبرا
کھ دلم بۍقرار توست👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°\💕/°