•𓆩💟𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
سال 1394 بود که ایشان با گروهی آشنا شده و برای حضور در سوریه ثبتنام کرده بودند.🌱|•
آن سال، هنوز فرزند نداشتیم.
به من گفت که باید 3-4 هفته برای حضور در دوره آموزشی بروم تا بتوانم در سوریه حضور پیدا کنم.🎋|•
خیلی بیتابی کردم و از او خواستم که نرود؛
اما او گفت: «نمیتوانم نروم، چرا که منم سهمی دارم.» البته شهادت را هم خیلی دوست داشت.🍀|•
به دوره آموزشی رفت، اما در میاندوره به او گفته بودند که نمیتواند به سوریه برود. از آنجا که خانواده امیر احمدی یک شهید داشت، فرد دیگری اجازه پیدا نمیکرد که به سوریه برود.🌷|•
البته تا آخرین لحظه تلاش کرد،
اما نتوانست به آرزویش برسد. واقعاً ناراحت بود و خواب و خوراک نداشت.🍂|•
جالب است بدانید که گروهی که سلمان میخواست همراه با آنان به سوریه برود، همان شهدای خانطومان بودند، که تقریباً تمامشان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند یا مفقود الأثر شده بودند.🪴|•
همین موضوع او را بسیار بیشتر ناراحت میکرد و میگفت: «اگر میرفتم، شهادتم حتمی بود.»🥀|•
شهید مدافع امینت #سلمان_امیر_احمدی
.
.
𓆩توخورشیدےوبـےشڪدیدنتازدورآساناست𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💟𓆪•
•𓆩💟𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
🌿•° آقاسلمان کارمند بیمارستان لبافی نژاد و مشغول به تحصیل در مقطع فوق لیسانس مدیریت بود.
💔•° دوران زندگی ما خیلی خوب اما کوتاه بود و فکر نمیکردم اینقدر زود تمام شود.
🥰•° فقط می توانم بگویم همه چیز خیلی عالی بود، همسرم سنگ تمام در زندگی می گذاشت، مردم دار بود، احترام زیادی به پدر و مادرش می گذاشت و هر زمان که منزل مادرش می آمد دست و پای مادر را می بوسید.
🥲•° محمدصالح همچنان منتظر است تا پدر بیاید و دست بر سرش بکشد تا خوابش ببرد.
😇•° همسرم به دست و دلبازی و کمکهای جهادی و هیئتی بودن، مشهور بود.
☺️•° با بچه ها خیلی بازی میکرد و محمدصالح وابستگی زیادی به پدر داشت و بدون حضور پدر سر سفره، شام نمیخورد.
😢•° این مدتی که گذشته محمدصالح روزشماری میکند که چرا پدر به خانه برنگشته و این شب ها همچنان منتظر است تا پدر بیاید و دست بر سرش بکشد تا خوابش ببرد.
شهید مدافع امینت #سلمان_امیر_احمدی
.
.
𓆩توخورشیدےوبـےشڪدیدنتازدورآساناست𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💟𓆪•