eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
[• ღ •] 💞تقریبا تمام زوج هایی که با هم مشکل دارند، صرفنظر از اینکه نوع مشکلشان چیست بینشان یک نکته مشترک و جهان شمول وجود دارد و آن اینکه یکی یا هردونفر آنها معتقدند که اگر طرف مقابل تغییر کند، زندگی آنها شادتر خواهد بود! 💞 مشکل این طرز تفکر این است که سهم خودمان را در مشکل نمی بینیم بطور مثال اگر طرف مقابلم سروگوشش می جنبد، شاید بخشی از آن به این دلیل است که من معتاد به کار هستم و وقت کمی برای او دارم، و یا اگر طرف مقابل علاقه ای به تماس تلفنی با من نشان نمیدهد شاید به این دلیل است که من عادت دارم پشت تلفن مدام از مشکلات روزمره گله و شکایت کنم. 💞این که ما بتوانیم سهم خودمان را در مشکلات ببینیم باعث می شود که انگشت اتهام را بی رحمانه به سمت طرف مقابل نگیریم و بتوانیم با حسن نیت به او نگاه کنیم. 💞 داشتن یعنی این باور که طرف مقابل اساسا آدم خوبی است که در پس رفتار ناخوشایندش نیازی ارضا نشده وجود دارد که هرچند با استفاده از روشی اشتباه، در پی برآوردن آن نیاز است. ☺️💚 ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇 [•ღ•] @asheghaneh_halal
[• ♡•] تصمیم عجولانه برای ازدواج ممنوع⛔️ اگر حتی در یکی از شرایط زیر قرار دارید، در مورد ازدواج احتیاط کنید👇 ❌شیفتگی و دلدادگی بیش از حد ❌ تن دادن به ازدواج برای راضی کردن دیگران ❌ ازدواج پیش از کسب شناخت ❌ آماده نبودن برای تعهد طولانی‌مدت ❌ عدم تناسب در اعتقادات دینی ❌ نارضایتی والدین هر یک از طرفین ❌ انتخاب کسی که نیازمند تغییر است ❌ تن دادن به ازدواجی جدید درحالی‌که زخم ازدواج پیشین بهبود نیافته ❌ انکار یا نادیده گرفتن شواهدی دال بر ویژگی‌های نامناسب رفتاری و شخصیتی طرف مقابل. 😉 مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
🌼🍃 🍃 ✨تا زمانی که انسان نفى خطورات نكند حضور قلب حاصل نخواهد شد. ✨شرط حضور قلب آن است که انسان متوجه به معشوق خود باشد در مقام قلب. ✨در نماز اكثري افراد به دلیل حشر بیش از حد با دنيا ذهن آنها از افکار دنیوی پر است و وقت فکر کردن به معشوق حقیقی را ندارند. 🌼🍃 🍃 @asheghaneh_halal
🍃🕊🍃 | 📿|ختم صلوات امروز 🍃| هــدیـہ بہ شهید⇓ ❣| امیرحاج‌آمینے 💔 ارسال تعـداد به آے دے😌👇 •🌷• @F_Delaram_313 تعداد صلواٺ ها •• ۱۳۰۰ •• هر روز میزبان یڪ فرشته😃👇 |❤️| @asheghaneh_halal 🍃🕊🍃
🍃💜🍃 💜🍃 🍃 خواهرم! ⭕️ دنیا خراب آبادی است که هر نقطه آن👇🏻 به نگاه های آلوده ناامن گشته است‼️ 👼🏻 اما فرشته های حجاب در محفل انس و یاد خدا💚 در امنیتی بسر می برند که دیگران از طعم آن بی خبرند😇✌️🏻 💞 @Asheghaneh_halal 🍃 💜🍃 🍃💜🍃
hamin arezome.mp3
5.5M
🍃 📝 همین‌آرزومه،‌همین‌مسیرم ،‌حسینےبمیرم😍 هوایےشدم‌آقا،هوایےتو😍 الهےبشم‌روزے‌فدایےتو😍 ✌️🇮🇷 🎙 ڪلیڪ‌ڪن،صفاڪن👇 🥀| @Asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیبایے در جزئیاتہ...💖 خوشگل ــسازے😌👇 @ASHEGHANEH_HALAL 🍃
°🐝| |🐝° 😳] چی دُفتَن؟؟ دُفتن دَژبین دو لِیلون نَپَل مُلدَن؟؟ 😎] بُلو عاموووو خدا لوزیتو جای دیده حَباله تونه. 😜] اخبالُ فَدَت از صدا سیپا . استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_سی_و_نه -آره، مطمئنم از پسش بر میای سهیل توی مدت این چند م
💐•• 💚 -باشه میام، مواظب خودت باش. بعد هم سوار ماشین شد و رفت. -امسال دومین سالیه که میخوایم عید رو تنها توی این شهر دور از خانواده هامون جشن بگیریم. سهیل در حالی که سعی داشت پرتقالی رو که روی بالاترین شاخه درخت بود بکنه گفت: کو تا عید، هنوز دو ماه مونده. -آره، اما هر سال از همین موقعها مامان میومد کمکم تا گردگیری کنیم ... سهیل دلم واسه همه تنگ شده -عزیز دل سهیل، همین مهر بود که مامانت یک هفته اومد اینجا و موند، سها و کامرانم که دو هفته پیش اینجا بودن ،مامان و بابای منم که هر روز زنگ میزنن، دلت واسه چی تنگ شده؟ فاطمه که تلاش سهیل رو میدید گفت: نمیدونم دلم گرفته، تو که همش سر کاری، وقت سر خاروندنم نداری، منم که اینجا به جز چند تا دوست کسیو ندارم ... اصلا نمیدونم ... دلم میخواد غرغر کنم سهیل با یک پرش بلند دستش به پرتقال رسید و محکم کندش و گفت: بالاخره تونستم... بعد هم در حالی که پوستش میکند گفت: غر غر کن، هر چقدر دوست داری غرغر کن، من سر تا پا گوشم ... فاطمه چیزی نگفت و به حیاط خونشون نگاهی انداخت، سهیل که نصف پرتقال رو به سمت فاطمه دراز کرده بود گفت: راستی بهت گفتم اینجام یک صخره داره مثل همون صخره ای که توی شهر خودمون داریم؟ فاطمه پرتقال رو گرفت و توی دهنش گذاشت و گفت: نه، نگفته بودی. -چند روز پیش کشفش کردم، یک آدرس گرفته بودم از یک سری باغ که برم باهاشون صحبت کنم، توی مسیر همچین جایی رو دیدم، بی نظیر بود، باید یک بار ببرمت. فاطمه بی حال سری تکون داد که سهیل گفت: خوب غرغر که نکردی، اجازه میدی من برم؟ کاری نداری؟ فاطمه در حالی که از روی پله بلند میشد گفت: بیا، حتی نمیذاری من حرف بزنم. برو به سلامت... سهیل خندید و فاطمه رو که داشت به سمت در خونه میرفت از پشت بغل کرد و گفت: قول میدم امشب دیگه زود برگردم اون وقت تو هرچقدر که دلت میخواد غرغر کن. خوب؟ ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_چهل -باشه میام، مواظب خودت باش. بعد هم سوار ماشین شد و رفت
💐•• 💚 فاطمه لبخندی زد و گفت: باشه. منتظرتم. سهیل موهای فاطمه رو بوسید و خداحافظی کرد و رفت. فاطمه نگاهی به رفتن سهیل کرد و بعد خسته وارد خونه شد، احساس بدی داشت، نمیدونست چرا چند روزه اینقدر احساس بدی داره، دلش میخواست سهیل همش کنارش باشه، با این که کار و بار سهیل حسابی گرفته بود اما ذره ای از مشغولیتش کم نشده بود، حالا چندتا ماشین برای حمل بارهای باغها داشت و چند تا کارگر، کارش داشت روز به روز پر رونق تر میشد، اما ... خسته آهی کشید و به سمت اتاق بچه ها رفت، علی توی اتاقش مشغول درس خوندن بود، کلاس سوم بود، نگاهی بهش کرد، پسر دوست داشتنی ای که خیلی شبیه سهیل بود، پوست سفید و چشم و ابرو و موهای سیاهش زیباترش کرده بود، علی که متوجه نگاه مادرش شد سرش رو بالا کرد و گفت: چیزی شده مامان؟ -نه مامان جون... بعد به سمتش رفت و عاشقانه بوسیدش و یک خسته نباشید بهش گفت، ریحانه خونه یکی از همسایه ها بود، خسته بالشتی رو از اتاق برداشت و توی هال کنار بخاری دراز کشید و به خواب فرو رفت... +++ صدای وحشتناکی بلند شد، نمیدونست خوابه یا بیدار، سراسیمه از جاش بلند شد، چند بار پلکهاش رو به هم زد، همه خونه میلرزید، پنجره با صدای بدی به هم میخورد، احساس میکرد زلزله اومده، به سختی از جاش بلند شد و فورا به سمت اتاق علی دوید، علی رو دید که با چشمهایی که ازش ترس میبارید گوشه اتاق ایستاده و نگاهش میکنه ،صداش کرد: علی... علی ... بیا ... خواست بره به سمتش که لرزشها شدید تر شد، احساس کرد دیوارهای خونه دارند کج میشن، از ته دل فریاد زد: علی ... و همه خونه آوار شد، یکهو اون همه صدا خاموش شد و .... تاریکی محض.. خدای من!!! حالا چیکار کنم توی راهروی بیمارستان قدم میزد، چیزی نمی فهمید، انگار جایی رو نمیدید فقط منتظر بود که دکتر از اتاق عمل بیاد بیرون، احساس تنهایی میکرد، انگار همه دنیاش رو خلا گرفته بود، بی تاب قدم میزد،مدام با خودش تکرار میکرد: خدایا چیکار کنم ... خدایا کمک کن... خدایا... ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
[• #آقامونه😌☝️ •] 💚|• جز «تـو» ☺️•| ڪسے نیست شِڪَر؛ 😌|• هم دهنت.. 😉•| هم سخنت.. ۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #حسین_منزوی/✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(670)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° @Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💕 { 💌 } ✍ در‌راه‌رسیدن‌به‌تو‌گیرم‌که‌بمیرم 🍃اصلا‌به‌تو‌افتاد‌مسیرم‌ڪه‌بمیرم 🍃حضــــــــــــرت‌مادر🍃 🌸یـــاچشم‌بپوش‌از‌من‌و‌از‌خویش‌برانم یــــــا‌تنگ‌در‌آغوش‌بگیرم‌ڪه‌بمیرم🌸 🍃❣حضــرت‌مادرمےدانم‌شفاعتم‌ڪنے،شهیدم 🎤 الحمدلله که در پناه حضرت‌مادریم💕👇 🍃🌙|@Asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(😥) مےتــرســم (❤️) آنقَــدَر دوستت بدارم که؛ (🤔) خــدا شک کنــد... (💕) شروع عشــق واقعے (😁) از ما بوده، (🍎) یا آدم و حــوّا... 😍💞 [💝:🍃] @Asheghanehـhalal
[• ღ •] معناے لبخند☺️ 💞 آنگاه که همسرتان با شما حرف می‌زند، بسیار ملیح در چشمانش نگاه کنید و تا حرف او تمام نشده است، مژه بر هم نزنید، عبوس نباشید و همیشه کمی لبخند بر لب داشته باشید. 💞 خنده، تلخی زندگی را شیرین می‌کند. پشت لبخند کوچک یک‌ دنیای بزرگی وجود دارد و آن دنیا چیزی نیست جز: 💓عشق، محبت، آرامش و اینکه یه عالمه میخوامت💓 ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇 [•ღ•] @asheghaneh_halal
[• ♡•] برای جوانان مجردی که هنوز نکرده و در معرض احساسات و غرایز هستند. 👇 🌱به منظور کاهش موقت نیازهای غریزی و پیش گیری از سقوط در دام گناه و لغزش های احتمالی، رعایت نکات زیر سودمند است: 🌷الف) در حد امکان روزی یک ساعت ورزش کنید؛ تا انرژی زاید بدنتان کاستی پذیرد. 🌷ب) اگر توان جسمی دارید، هفته ای یک یا دو روز روزه بگیرید. 🌷ج) افکار خویش را کنترل کنید و از اندیشیدن درباره مسائل جنسی بپرهیزید. 🌷د) مراقب های خود باشید و به روابط افراد متأهل با یکدیگر و چهره و اندام جنس مخالف و فیلم های تحریک کننده، نگاه نکنید. 🌷ه) اوقات فراغت خود را با شرکت در برنامه های مختلف علمی، فرهنگی، دینی و انجام دادن کارهای شخصی، هنری و علمی، پر کنید و بکوشید که هیچ گاه بیکار و تنها نباشید. 🌷و) در انتخاب دوستان صمیمی و اطرافیان، دقّت کرده، با افراد متین، باوقار، با عفت، متدین و با ادب، ارتباط داشته باشید و در فرصت های آزاد، درباره مسائل علمی، تحصیلی، اخلاقی و دینی گفت وگو کنید. 🌷ز) سعی کنید نمازهای روزانه را اول وقت و به جماعت بخوانید. 🌷ح) پس از صبح، آیاتی از قرآن را تلاوت کنید؛ در معانی آنها بیندیشید و برای حلّ مشکلات خود، از خداوند متعال یاری جویید. 🌱امیدواریم که ضمن رعایت راهکارهای ارائه شده، و با توکل بر خدا، همه جوانان این مرز و بوم همسری شایسته یافته و به زندگی شاد و سعادتمندی دست یابند. مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
🌼🍃 🍃 ✨ کپسولے برای بیمارے ها برای بیماری ها چه کنیم؟ آیت الله بهجت پاسخ دادند: خداوند متعال کپسولی درست کرده است که تمام ویتامینها در آن است آن هم کپسول صلوات است.✨ 💚اللهم صلے علے محمد و آل محمد و عجل فرجهم💚 🌼🍃 🍃 @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💜🍃 💜🍃 🍃 همیشہ این بیت شعر را بہ یاد آورید...✋🏻 آن زمانے کہ"حضرت رقیہ س"💚🍃 خطاب بہ پدرش فرمودند: غصہ‌یِ |💔 حجابِ من را نخوری باباجان...! 『چادرم』 سوختہ اما بہ سرم هست هنوز💔😔 🌸🕊 @Asheghaneh_halal 🍃 💜🍃 🍃💜🍃
🎈🍃 💕{ } 💕 در‌راه‌رسیدن‌به‌تو‌گیرم‌ڪه‌بمیرم🍃 اصلا‌به‌تو‌افتاد‌مسیرم‌ڪه‌بمیرم❣ ⠀               ⠀        وقتۍ میگے:) " سپردم به " پس‌اون‌صدایے‌ڪه ته‌ دلت میگه: " نڪنه فلان اتفاق بیفته..." چے میگه؟! اینڪه‌بتونی‌جلوےاین‌صداروبگیری خودش یه پا هاآ     ⠀ . . دریــاب 👇 ڪه بسے انرژی زاست☺️ •|💕|• @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎓 فیلمے عجیب ڪه این امروز غوغا به پا ڪرد✋ . . . .بیمــــاری با ۷۰ درصد بیماری ڪلیوی ڪه مبتلا به ڪرونا شد بهبود یافت و مرخص شد.☺️. . .این فیلم را فقط در ڪانال سوم ما😉 دنـــــــــــبال ڪنید.👇👇👇👇👇 ❇️ eitaa.com/joinchat/527499284C698ab461f2 🌸🍃
📚✨ 🎁 . . 📖 ✐ـــ ـ ــــ ـ سید مهدے من را روے زمین خواباند. تا تنم به خاڪ رسید، چشم هایم دوباره بسته شد. فقط گرمے بوسه اش را روے پیشانے ام حس ڪردم. دوید و از من دور شد. صداهاي دور و برم ڪم رنگ میشد. در خلسه سنگینی فرو رفتم. نفهمیدم چقدر در آن حالت بودم ڪہ سرفه اے پرخون خیزاند و خواباندم. دوباره به جان دادن افتادم. روے زمین پا میڪشیدم. با هر حرڪت چاله اے زیر پایم درست شده بود، گود تر میشد. نمیدانم چند جان داشتم ڪہ خلاص نشدم. از هوش میرفتم و بہ هوش مےآمدم. دوباره به التماس افتادم: ➖ خدایا ! غلط ڪردم ڱناه ڪردم ! . . ‌. ✍ خاطرات شفاهے شهیــــد زنده؛ از دوران ڪودڪے تا پایان دفاع مقدس... " مربع هاے قرمز " به ڪوشش : زینب عرفانیان ناشر : مؤسسه سرلشگر شهید حاج احمد ڪاظمے . . مــطالـعہ با طـعـم لذٺـــــــ😃👇 • 📚✨• @asheghaneh_halal