🎉🍃
#عیدانه 🎀🍃
عـــید فطر است و اول شوال
نـــور عشق است و شور و جذبه و حال
💚💚💚
بهـــر توفیق درڪ ماه خداست
قلـب ها از نشــاط، مـــالامال
💙💙💙
جــشن قرآن و جشن غفـران است
عید اسلام و روز فخـر و جلال
💛💛💛
😍| عــــیدڪــم مـــبارڪ❣
☂ | ایـــامڪم سعــــیده💜
•|🎒|• @asheghaneh_halal
---
🍃💍
---
•• #همسفرانه اے
از جنسِ #مجردانه ••
سلامــ خدمتـِــ••👇
دلبر ناشناس قلبمــ••😉
ناشناختہ جانــ••😃
عیدتــــ مبارڪ••💖
•امسالــ ڪہ تنهایے روزه گرفتے و گرفتمـ
•شب قدر هم ڪہ تنهایے قرآن سر گرفتمـ
•خجالت هم خوب چیزیہ والا...😏
••حالا میبخشمتــ😌
•سرتـــ رو درد نیارمــ،
•خواستم خدمتتان عرض ڪنم ڪہ،
•دعایتان نمودیم تا در سال آینده،
•در همچین ایامے🌙
•توفیق داشتہ باشے
••در ڪنار منــــ✋••
•همچین عڪسے بگیرے🙈
پ.ن:
آرزو دارم ڪہ روزے••🌤
دست در دستان یــــار••💕
راهے صحن علمدارت شویم آقاے من••💙
---
🍃💍 @asheghaneh_halal
---
⏰🍃
🍃
[• #قرار_عاشقے🌙 •]
••❤️ساعـتــ هشـت ڪہ مےشود
بےخیـال آدمـ و عـالمـ حاضرمـ سر
قـرار، همان جاے همیشگے
••💚و تــو بـا همـان لبـخند همیشگےاتـــ
همیشہ حاضرے و میدهے جوابِ سلاممـ را...
••💛گاهے آنقدر دلمـ مےگیرد ڪہ
طلب مےڪنم اذن ورود بہ
صحن انقلابـت را،
و تـو خود میدانے ڪہ چہ انقلابے
در دلمـ ڪردے!
••💙شـب هاے قـبل تا سحر مےنشستمـ
بہ احـیا در صحنتــ!
بهانہ امـ ماه رمضان بود تـا ببـینم
ضریح را بہ نیت رُخ زیبایتـ♡...
••💖حـال ڪہ رمضان تمامـ شـده
و عیـد فطـر آمـده
چہ بهانہ اے پـیدا ڪنم؟!
#گمنامـ_بقیع😓💔
#السلام_علیڪ_یـاعلےبن_موسےالرضا
.
.
هرشب ـراس ساعت عاشقے😌👇
[•💛•] @asheghaneh_halal
بولور.mp3
3.95M
آهنگ #عیدفطر
حجت اشرف زاده
فرا رسیدن عید سعید فطربر همگان مبارڪ❤️
••🎻•• @Asheghaneh_halal
🐝°| #نےنےشو |° 🐝
زاتــــُون عیلے خالے بود صبے🙈
اَجِه بِجَم ڪُلے دلتون آب میسهـ😉
اِملوز ما لفتیم نماز فِطل ☺️
بعــدس اونجا اون آقا ڪلاه داله😍
ڪه بابام بهس میجه حضلت آقا
اونجا بود😍😍😍
من عیلے عیلے دوسش دالم😌
اون آقا نماز خوند بابامم پست سلش نماز خوند
به من یهـ عالمهـ خوس گذست☺️
دلتون بشوزه من آقا رو دیدم از نزدیڪ😌
الانم نِسَستم دالم اخبال و نجا میتُنم
تا دوباله حضرت آقا رو ببینم😎
آقاےسیاسے ڪےبودے شمـا
این وسط یهـ تماس با ترامپ بگیر✋😁
تا عُقـــده اے نشده✌️😂
استودیو نےنےشو؛
آب قنـــــــ🍭ــــد فراموش نشه👶👇
°🍼° @Asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وهفده - اینجا باید کار کنه. عهد تیر و کمون سنگی که نیست - آخه اونم خا
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وهجده
- شاید باورت نشه اما هیچ چیزی برای یه مرد مهم تر از این نیست که همسرش همراهش باشه و تائیدش کنه.شاید بعضی ها فکر کنن مردها نیازی به حمایت ندارن اما اگر میخوای ببینی یه مرد چقدر آرومه یا شاد باید ببینی چقدر زنش همراهشه، توی آرزوهاش سهیمه و بهش اعتماد به نفس میده
شاهرخ این را گفت، آهی کشید و گفت:
- فقط یکسال از رفتنش میگذره اما انگار سالهاست که تنهام
شروین بغض صدایش را فهمید:
-معذرت می خوام، نمی خواستم ناراحتت کنم
- مهم نیست
- اصلاً فکر نمی کردم بچه مایه دار باشی
- پول پدرم داشت همه چیز رو ازم می گرفت. پول چیز بدی نیست اما کمتر کسی بلده چه جور ازش استفاده کنه. اگر راحله نبود الان منم یکی بودم مثل بابام
- انگار از هرچی بپرسم آخرش فقط به یه چیز می رسیم
شاهرخ لبخندی زد. یکدفعه دستش را روی شانه شروین گذاشت و ایستاد. شروین کمکش کرد تا بنشیند.
- می خوای بریم خونه؟
-یه شب می خوای به ما شام بدی، می خوای از زیرش در بری؟
-نگران توام وگرنه من به این چیزا عادت دارم. حالا کجا بریم؟
- هتل لاله خوبه؟
شروین کمی متعجب گفت:
- چرا اونجا؟ جاهای بهتری هست
شاهرخ فقط خیلی کوتاه گفت:
- میدونم
پشت میز که نشستند، شروین گفت:
- اینم رستوران روتستری هتل لاله، خوبه؟
شاهرخ نگاهی به اطراف انداخت و گفت:
- خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم
بعد در حالیکه از دیوار شیشه ای رستوران به برج میلاد خیره شده بود ادامه داد:
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وهجده - شاید باورت نشه اما هیچ چیزی برای یه مرد مهم تر از این نیست که
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_ونوزده
- در واقع از اخرین باری که با راحله اومدیم. این میز پر خاطره ست. اولین باری که با راحله اومدیم تهران هنوز جهیزیه راحله نرسیده بود برای همین مجبور شدیم بیایم هتل چون قطعا خونه بابام راهم نمیدادن. بعد از اونم برای تجدید خاطره گاهی می اومدیم. اینه که اینجا شاید غذاش آنتیک نباشه اما خاطرات خاصی داره
شروین که دید شاهرخ در خاطراتش غوطه ور شده پرسید:
- حالا چی می خوای؟
شاهرخ با صدایی نه چندان مفهوم گفت:
-فرقی نداره
شروین شانه ای بالا انداخت و رو به گارسون غذا را پیشنهاد داد. بعد که پیش خدمت رفت پرسید:
-به بابات سر هم میزنی؟
- آره. البته اون خوشش نمیاد. اون انتظار داشت پسرش همه آرزوهاش رو برآورده کنه. اما خب هرکسی زندگی خودش رو داره
- اگه دوس نداره برای چی بهش سر می زنی؟
-خوبی کردن به کسی که بهت خوبی می کنه هنر نیست
- من نمی فهمم چرا ما باید آرزوهای برآورده نشده اونا رو برآورده کنیم؟
-نیازی نیست این کارو بکنی.فقط باید نوع برخورد رو عوض کنی تا با کمترین تنش همه چیز حل بشه
- حرف منطقی تو گوششون نمی ره
- با وجود همه اینا نباید بی ادبی کنی. هیچ وقت یادت نره که اونا پدر و مادرتن
پیش خدمت غذا را روی میز گذاشت
- بوش که خوبه
- به سلیقه من شک داری؟
- اگه سلیقت بد بود که با من رفیق نمی شدی
- پس سعید هم خوبه
- انسان ممکن الحظاست
چند لقمه که خوردند شروین گفت:
-چرا همیشه پدر و مادرها با بچه هاشون مشکل دارن؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_ونوزده - در واقع از اخرین باری که با راحله اومدیم. این میز پر خاطره س
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وبیست
- از این فیلم ها یاد گرفتی سر سفره مشکلاتت رو حل کنی؟ موقع غذا حرف زدن ممنوع. بعداً حرف می زنیم
وقتی غذا تمام شد و پیش خدمت صورت حساب را روی میز گذاشت شروین می خواست پول را توی بشقاب بگذارد که شاهرخ مانع شد و حساب کرد. بعد رو به شروین گفت:
-حالا بالا خونه کی تعطیله؟ قرار بود مهمون من باشی
شروین با چشم هایی گرد شده گفت:
- آره ... آره ... خوب شد یادم اومد
- مطمئنی خودت یادت اومد؟
از در رستوران که بیرون آمدند شاهرخ نگاهی به آسمان انداخت و درحالیکه درخودش جمع می شد گفت:
-با اینکه یه کم سرده اما خوب شد ماشینت رو نیاوردی
- گفتم شاید یه کم پیاده روی حالمون رو جا بیاره
چند دقیقه ای که گذشت شروین پرسید:
-اختلاف تو و بابات سر چی بود؟
-اختلاف 2 نسل متفاوت. با کم و زیاد خودش. وقتی راحله اومد شرایط بدتر شد. تغییر من چیزی نبود که پدرم دوست داشته باشه چون اختلاف فکری ما بیشتر می شد. براش قابل قبول نبود که یه دختر تنها پسرش رو ازش دور کنه. حتی تو مراسم ازدواج ما نیومد
کمی که رفتند شاهرخ گفت:
-اطلاعات تکمیل شد؟
-می ترسم سوال کنم؟
-اینقدر ترسناکم؟
-رابطه شما هر لحظه خراب تر میشه. می ترسم آخرش به قتل برسیم
شاهرخ خندید و پرسید:
-و دلیل اصلی؟
- نمی خوام با حرفهام اذیتت کنم. همه جوابها به یه چیز ختم می شه. دوست ندارم با یادآوری اون ناراحتت کنم
- راحله همه چیز من بود
- می تونم بپرسم چرا فوت کرد؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👑🍃
🍃
#شهید_زنده
•{ آرامشے ڪہ از اطمیـنان حضور همیشگے خدا بہ دنبال مےآید❣
•{ تـ♡ـو فقط بندگے ڪن
و بـگو چشمـ!
خـدا خوب خدایے ڪردن
رو بلده!☺️
•• #جرعہاےمعنـوےجات🍹
•• #حجتالسلاممسعودعالے
@asheghaneh_halal
🍃
👑🍃
⏰🍃
🍃
#قرار_عاشقی
.•{ تڪہ پارچہ اے سبز را گرهـ
زدمـ بہ پـنجرهـ فولادتــ!💚
گـرهـ امـ بـاز شود یـا نشود؟!
فراموش شـود یـا نـادیدهـ گرفتہ؟!
من دلمـ را دخیل و جاگذاشتہ امـ پشتـــ پنجرهـ فولادِ طلایےاتـــ...
اگـرمـ روزے گمـ شد دلمـ خوش بہ
این است ڪہ مےسپـارندش
امانات رضا😍}•.
#گمنام_بقیع💔
#السلامعلیڪیاعلےبنموسےالرضا
@asheghaneh_halal
🍃
⏰🍃
-•-•-
🌼🍃
-•-•-
#آقامونه
دلم ↯
شاعر
دلم 💗
عاشق∞
دلم♡⇦رسواے عالم شد
#علیرضا_سلیمانے
-•-•-
🌼🍃 @asheghaneh_halal
-•-•-