#ریحانه
🎀🌿🎀🌿
🌿🎀🌿
🎀🌿
🌿
آویــل فــولــر ؛
بانــوے مسلمــان شــده
از ایــالات متــحــده آمــریکــا!
آرامشے پیــدا کـــردم که
در مسیــحیـت نداشتــم، اکنون
میــدانم به چه معــتـقــــدم،که هستم
و میخـواهم زندگیـم چگــونه باشــد، برای
اولیــن بار احســاس میکنم میدانم چه میکنم!
عجــیب اســت که
آرامــش را در دینے یافتــم
که در کشــــورم بسیــارے آن را
با نفــــرت مــرتـبــط میــداننــــــــد!
#زندگے_دوباره😊
#بانوی_تازه_مسلمان_شده💛
🌿
🎀🌿
🌿🎀🌿
🎀🌿🎀🌿
•>🌸<• @Asheghaneh_halal
😜•| #خندیشه |•😜
یڪمــاه در بےخبری ڪامل بهـ
ســـر بردید خوش گذشت😉
طنـــزسیاسے لایهـ های پنهـــانے
داره ڪه با ڪشف ڪردنش راحت میتونید
قــــاتل #مرحومهـ_میترا_استاد و
ردیابےڪنید😌
البتـــهـ اگهـ #ڪشف_ڪنید.
چهـ خبر از ڪاخ و سفید و ترامپ!
طرف واقعــا از #شفا هم گذشتهـ
یهـ دفعهـ ناو میفرستهـ میگهـ جنگ😅😜
یهـ دفعهـ میگــهـ جناب #روحانے تڪ بزن
من میـــزنگم☎️
جدیدا هم ڪه گفتهـ بیا مذاڪره!
داداش✋
مـــا به چه زبونے بگیم؛ دست از سر ما
بــــردار✋
برو ڪشڪتو بساب!😂😂
داداش! حریف ما نمیشے
اینو تو ڪله پـــــوڪت فروووو ڪن✌️😉
سیاست را جور دیگـرےببنیم✌️👇
•|😜|• @asheghaneh_halal
[• #تیڪ_تاب📚 •]
[•نام ڪتاب:
فاطـمه علــے استــ💕 •]
[•نام نویسنـده:
علـے قهرمانے☺️•]
[•برشے از ڪتاب⇩
درخدمت ـباشیم😉👇
[•📖•] @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
[• #تیڪ_تاب📚 •] [•نام ڪتاب: فاطـمه علــے استــ💕 •] [•نام نویسنـده: علـے قهرمانے☺️•] [•برشے از ڪت
[• #تیڪ_تاب📚 •]
.•°داستانهایی از سبکزندگی حضرتعلیوفاطمه.•°
♡بنده مقرب♡
خدایا! تو را به محبوب ترین بندگانت
قسم که به گناهکاران درگاهت رحم کنی.🙏
خداوندا! تو را به برترین بندگانت...،🙃
بارالها! تو را به علـ✨ــے...
عایشه این مناجات ها را از پیامبر(ص) شنید
و بعد دعا پرسید:«مگر خداوند فرشته ای بلند مرتبه یا پیامبری والا مقام مانند شما ندارد که او را برای آمرزش گناهان امت ، به علی قسم میدهی؟!»🌱
در پاسخ همسر گفت:«هرچه در ملکوت خدا نظر کردم ، بنده ای برتر از علی نیافتم که تدا را به مرتبهی او قسم دهم».💜
••فاطـمه علـے استــ✨
بہ قلم: علے قهرمانے😍
درخدمت ـباشیم😉👇
[•📖•] @asheghaneh_halal
👑🍃
🍃
#شهید_زنده
•✍•از فـرماندهے بہ بچـہ ها:
اگر ڪسے شوق شهادت دارد،
آن را فعلا طلب نڪند؛☺️
شهادت را در جنگ با آمریڪا و اسرائیل از خدا بخواهید•💪•
پ.ن:
پـس برادر و خـواهر گرامے التماس شهـادت باشہ بـرا جنگ بـا آمریڪا و اسرائیل😎✌️
#سرداردلهـا
#سردارسرلشڪرحاجقاسمسلیمانے
🍃 @asheghaneh_halal
👑🍃
⏰🍃
🍃
#قرار_عاشقی
🕋}•واجبِ شرعےِ عشقسـت
سلامِ سرِ شب...•{🌙
✋}•السلامـ اے همہے
عشق و مسلمانے من•{♡
#سلامحضرتعشـق
#السلامعلیڪیاعلےبنموسےالرضا
🍃 @asheghaneh_halal
⏰🍃
🎯°•| #غربالگرے |•°🎯
بیــــانے ڪه آزادےاش را
گُـم ڪرده است🔍
آن هــــم در مـــرڪز اروپــــا✋
اروپــــایے ڪه حق ملت خودش و
به راحتے #پــایمال میڪنهـ
چهـ جوری میتونهـ از جمهوری اسلامے در برابر آمریڪا دفاع ڪنه👌👌👌
دل بهـ اروپــــــــا نبندیـم
•|🎯|• @asheghaneh_halal
🇮🇷🍃
🍃
#خادمانه
از خواب پرید ڪشور من اما
معناے #مدافع_حرمـ را فهمید!
•{یاد و خاطره شهداے حملہ تروریستے ۱۷ خرداد عناصر داعش بہ مجلس شوراے اسلامے و حرمـ مطهر امام خمینے(ره)گرامےباد}•
#مدافعانحرمـ✌️🏻
#شادےروحشانصلواتےختمڪنید
🍃 @asheghaneh_halal
🇮🇷🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وبیست_وسه لبخندی حاکی از رضایت بر لب داشت. به اتاق شاهرخ که رسید در ز
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وبیست_وچهار
شروین که می دانست شاهرخ از ساختگی بودن این تملق ها خبر دارد، دوست داشت عکس العملش را ببیند اما شاهرخ لبخند می زد. فقط لبخند! با خودش فکر کرد آیا اصلاً چیزی وجود دارد که شاهرخ را عصبانی کند؟
او را به بچه ها معرفی کرد و همه با هم دست دادند. در همین حین بابک رسید. سعید زیر گوش شروین پچ پچ کرد.
- نمایش آغاز می شود... دی ری ری ریم
برخلاف تصور سعید خیلی آرام فقط با هم دست دادند. سعید که گویا از این صفحه آرام و کسل کننده شوکه شده بود زیر لب گفت:
- دهه!
بابک با همان خوش رفتاری همیشگی اش گفت:
- شروین؟ نگفته بودی همچین استاد باحالی داری
بعد بطری را که دستش بود به سمت شاهرخ تعارف کرد
- ممنون. اهل نوشابه نیستم
-اهل بازی چی؟
- جوونتر بودم بازی می کردم
سعید که تصور هر جوابی غیر از این را می کرد با چشم هایی گرد شده یواشکی به شروین گفت:
- نگفته بودی این کاره است
- نپرسیده بودی!
بابک پرسید:
-یعنی نمی خواید بازی کنید؟
- همون موقع هم علاقه چندانی نداشتم. برای همین هیچ وقت نتونستم خوب بازی کنم
بابک گفت:
- حیف شد
و رو به شروین اضافه کرد:
- توچی؟ نمی خوای جلوی استادت خودی نشون بدی؟
-بهتره یکی دیگه بازی کنه منم نگاه می کنم
- چرا؟
قبل از اینکه شروین چیزی بگوید صدائی آمد
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وبیست_وچهار شروین که می دانست شاهرخ از ساختگی بودن این تملق ها خبر دار
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وبیست_وپنج
- می ترسه ضایع بشه
مسلماً صاحب صدا کی جز آرش نبود.آرش رو به شروین ادامه داد:
-درسته جوجه؟ خودت کم بودی یکی دیگه رو هم آوردی؟ اون مال کدوم آشغالدونیه؟
شروین پرید جلو و یقه آرش را گرفت و داد زد:
-حالا نشونت می دم
بقیه ریختند تا جدایشان کنند. چند تائی مشت و لگد بینشان رد و بدل شد. البته از فاصله دور!
شاهرخ شروین را از پشت گرفت و عقب کشید.
- ولم کن شاهرخ. این خیلی پررو شده
- آروم باش
- نه باید حالش رو بگیرم.اینجوری نمیشه
شاهرخ شروین را که داشت می رفت تا دوباره گلاویز شودعقب کشید، در چشم هایش خیره شد و با حالتی تحکم آمیز گفت:
- می گم آروم باش
نگاه تند شاهرخ مجبورش کرد تا بایستد.
- می خوای حالش رو بگیری؟ وقتی راهش هست چرا با لگد؟
این را گفت و به میز بیلیارد اشاره کرد.شروین نگاهی به میز و بعد به شاهرخ کرد.
- ولی مطمئن نیستم بتونم
- اگه باختی یعنی اون درست می گه و بازیش بهتره. کی گفته همیشه تو راست می گی؟
شروین که از شنیدن این حرف تا حدودی دلخور شده بود گفت:
-معلوم هست طرف کی هستی؟ رفیق منی یا اون؟
-رفیق توام و طرف کسی که بازیش بهتره. این عادلانه تره، نه؟
شروین که حرف شاهرخ به مذاقش خوش نیامده بود و از طرفی منطقی بود با بی میلی قبول کرد. سعید را صدا زد.
- بهش بگو باهاش بازی می کنم. هر کی برد درست می گه
وقتی سعید خبر را برد آرش گفت:
- سر چند؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒