eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.1هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
- - - 💚🕗 - - - #قرارعاشقی 🔹 بگو که سنگ حوادث از آسمان بارد بگو که سیل بلا رو به این دیار آرد 🔹شکست خورده بیدادگر چه پندارد بگو که کشور ما ثامن الحجج دارد 🔹بگو پادشاه کشور قضا اینجاست بگو که مملکتِ حضرت رضا اینجاست - - - 💚🕗 @asheghaneh_halal - - -
••👒•• #همسفرانه ᴬᴺᴰ ᴵ ᵂᴵᴸᴸ ᴸᴼᵛᴱ ᵞᴼᵁ ᵁᴺᵀᴵᴸ ᴵ ᵀᴬᴷᴱ ᴹᵞ ᴸᴬˢᵀ ᴮᴿᴱᴬᵀᴴ ᴼᴺ ᵀᴴᴵˢ ᴱᴬᴿᵀᴴ..! ✋• و مݩ تآ •💓 آخرین نفسمـ 🌱• در ایـن زمیــنــ😘 •😍 دوستت خواهم داشت..! #عشق_منی❤️ [ @asheghaneh_halal ] ••👒••
°🐝| #نےنے_شو|🐝° 👼 { اَجه فِچ چَلدی این پوپ 🏐 لو بهت میتَم اِستباه فچ چلدی❌ بلای خودمه بهتم نِنیدَمِس😀 ☺️| مگه خانوم سفید برفی ای مثله شما که قلبشم رنگ لباساشه میتونه بخشنده نباشه!! بَیه میتونه😝 ساخ تو جیبم نزال شاخ که برای سره که البته شما پاپیون داری🎀 استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_شصت -البته، حق با شماست، من الان کار دارم اما از آقای اصغری می خوا
💐•• 💚 سهیل با شنیدن این حرف برگشت و با تعجب به فاطمه نگاه کرد، و گفت: -خوب پس تو چرا قبول کردی بری توی کارگاه کسی کار کنی که برادرش قاتل خواهرته -چرا در مورد مردم اینجوری قضاوت میکنی؟ اولا که برادرش آدم درستی نبود، به خودش چه ربطی داره، بعد هم توی ماجرای ساجده هر دوتاشون مقصر بودند، هم مهران، هم ساجده. -چه راحت با این قضیه برخورد میکنی!!!! -خیلی وقت از اون قضایا گذشته، دلیلی نداره من سخت بگیرم، از همون زمانم محسن، یعنی همین آقای خانی با کارهای خانوادش مخالف بود، خیلی سعی میکرد روابط این دو تا رو سر و سامون بده، بعد از مرگ ساجده هم چند بار اومد پیش بابا و کلی حلالیت طلبید. -دو تا آدم توی یک خانواده بزرگ شن و این قدر با هم فرق داشته باشن؟! -آخه این محسن پیش پدر بزرگ و مادر بزرگ پدریش بزرگ شده، اونها آدمهای خوبی بودند و خوب تربیتش کردند، اما مادرشون خیلی آدم درستی نبود، کلا تو خونشون زن سالاری بود، مهران هم زیر دست مادرش تربیت شد و پدرش هم کلا غلام حلقه به گوش زنش بود. -چرا محسن پیش مادر و پدرش زندگی نمیکرد؟ -چون بچه که بود آسم کودکان گرفته بود، نباید توی شهرهایی زندگی میکرد که ارتفاعشون از سطح دریا زیاده ،مادر بزرگ و پدربزرگش هم شمال زندگی میکردند، اینم پیش اونا موند، بعد که مریضیشم خوب شد، پدر بزرگش نذاشت برگرده، میگفت دلم میخواد زیر دست خودم بزرگ شه، مادرش خیلی قشقلق به راه انداخت اما ازونجایی که خود محسنم پدر بزرگش رو بیشتر دوست داشت، بالاخره پیششون موند. -تو اینا رو از کجا میدونی؟ -ساجده تعریف میکرد واسمون، همیشه میگفت کاش به جای مهران زن محسن میشدم، اما قسمته دیگه، کاریش نمیشه کرد. خوب حالا که شما مشکلی نداری با این که من اونجا کار کنم؟ -وقتی خودت مشکلی نداری من چرا مشکل داشته باشم، نه عزیزم، تازه سها هم که هست، دو تایی که با هم باشید ،خیال منم راحت تره . ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_شصت_ویک سهیل با شنیدن این حرف برگشت و با تعجب به فاطمه نگاه کرد،
💐•• 💚 آره خیلی خوبه که سها هم هست، دلگرمی بزرگیه سهیل سری به نشانه تایید تکون داد، در همین زمان صدای زنگ اس ام اس سهیل اومد، فاطمه نگاهی به سهیل انداخت و سرش رو به سمت تلویزیون برگردوند،دل تو دلش نبود که نکنه پیامی که به شوهرش رسیده از جانب یک زن باشه، اما نمیخواست چیزی بروز بده. حتی اگر از جانب یک زن هم بود، مهم نبود، چون کاری از دستش بر نمی اومد، فقط در دلش شروع کرد به دعا کردن ... سهیل به سمت موبایلش رفت، پیام رو که باز کرد، دید نوشته: سهیل عزیزم، با وجود همه حرفهایی که به من زدی باز هم بهت میگم من دست از سرت بر نمیدارم، چون عاشقتم. هیچ چیز ازت نمی خوام، جز عشق... سهیل دکمه حذف پیام رو زد و بی خیال موبایل رو روی مبل پرت کرد و مشغول پوست کردن سیب شد. کسی که این پیام رو فرستاده بود در طرف دیگه شهر منتظر جواب پیامش بود، احتمال میداد جوابی دریافت نکنه ،اما با خودش میگفت: من هر جور که شده به دستت میارم، حتی شده به زور... بعد از بستن قرارداد اولین روز کاری سها به عنوان مسئول روابط عمومی و فاطمه به عنوان یک مربی و همچنین یک قالی باف شروع شده بود، قرار بود این دفعه سها ماشین بیاره، فاطمه هم بچه ها رو آماده کرده بود که سهیل برسونتشون مهدکودک، ساعت از هفت و نیم گذشته بود که بالاخره سها رسید و زنگ زد، فاطمه آیفون رو برداشت و گفت: سلام، چه عجب اومدی؟ الان میام بعد فوری کیف و وسایل دیگش رو برداشت و از سهیل خداحافظی کرد و رفت. سهیل که از هول بودن فاطمه خندش گرفته بود، بدرقش کرد و بعد هم مشغول لباس پوشیدن شد که موبایلش زنگ زد، شماره خانم سهرابی منشی شرکتشون بود، دکمه رو زد و گفت: بله -سلام سهیل -علیک سلام خانوم سهرابی -اوه، ببخشید سلام آقای نادی سهیل خندید و گفت: امرتون. -آقای رئیس امر کردند که شما امروز بازدید از ساختمون رو کنسل کنید و یک راست بیاید شرکت. ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
[• #آقامونه😌☝️ •] °☺️| مــن تَنـم °😘|و مِــهر تُــــو °😌|جـانِ مَنست °🌌|مــن شــــــبم °💚|و تُـــــو °🌙|مَه تابانِ من ۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #سیف_فرغانی|✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(604)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🍁•° @Asheghaneh_Halal
- - - 💚🍃 - - - #پابوس سلام من به مدینه به غربت صادق سلام من به بقیع و به تربت صادق سلام من به مدینه به آستان بقیع سلام من به بقیع و کبوتران بقیع - - - 💚🍃 @asheghaneh_halal - - -
#همسفرانه {💍🍃} ❤️|♢ عشــق ٻعنی 🙂|♢ ڪودتــای چشم تو 💗|♢ در قــلــب مــن #چشــات_آرامشی_داره😍 #که_تو_کل_جهــانم_نیست😊✋️ ☃️/• @Asheghaneh_halal
[• #مجردانه♡•] •💐•پیامبر اڪرم‌ص: رهسپآر شدنت به سوی مسجد و بازگشت به سوی خانواده‌ات، ثواب یڪسان دارند... [المطالب العالیه، ج‌1، ص133] مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
🌷🍃 #چفیه این مَردها رفتند ، تا ما بچه‌ها دورِ هم بمانیم... ‌ قد: نصف من کمتر وزن: کمی بیشتر از پَر سن: نصف سن من ایمان: هزار برابر من اخلاص: تا خودِ خدا ‌ #بزرگمردان‌کوچک #شهدا‌را‌یاد‌کنیم‌باذکرصلوات •🕊• @Asheghaneh_halal •🕊• 🌷🍃
#ریحانه ما هم شہیـ🕊ـد می شویم ! وقتی در قتلــگاه دنیا ...💔 لذت گنـ😓ـاهانش را حــراممان می کنیــم ...✋️ و به جرم حـ✌️ـزب اللہی بودن هم ، ســرزنش می شویم ...😑 جہــاد اکبـ💛ـر بیش از، جہــاد اصغر شهید دارد ...🌱 شہـ🌷ـدایی از جنس ذوب شدن های چنــدین ساله ذره ذره ...😔 . . اما امان از قتلــگاه مجازی ...😓 چه خوب هایی آمدند و غــرق شدند!😔 و آن هم ، ذره ذره ...☝️ اینجا هم میتواند سکوی پرش باشد✅ و هم مرداب شیطان ...😈 #بنگر_که_چگونه_ایی؟ . #مراقب_دل_هایمان_باشیم☝️ @asheghaneh_halal ➣💐
[• #خادمانه •] ♻️ وقتشه یه سوزن به خودمون بزنیم خودمون 👈👈👈 #انقلابیون 🇮🇷🇮🇷 ما تو سال ۹۶ به خودمون باختیم✋ خیلے بد هم بــــاختیـــم✋ جریان انقلاب یڪ مانده مونده به انتخابات از خواب بیدار میشه که ای وای بددددووو بدوووو جامونـــدیم🗣🗣🗣🗣🗣 📍غافل از اینڪه اون طرف از خیلے وقت پیش داره بدووو بدوووو میڪنه!! ⛔️⛔️⛔️ امـــشب رأس ســــاعت ۲۱:۱۵ بــــا موضوع #واڪاوی‌جریان‌انقلاب با حضور استاد گرامے#سید‌احمد‌رضوی همـــراهمون باشید. بدوووو اینجـــا👇👇👇😉😊 ♻️ @Rasad_Nama دولت جوان حزب اللهےانقلابے👇☺️ @Asheghaneh_halal