🌷••
#چفیه
تڪ تیر انداز خودی را #صدا زدم،
گفتم اوناهاش #اونجاست، بزنش
اسلحه اش را برداشت و نشانه گرفت؛ #نفسش را حبس کرد، ولی ناگهان اسلحه اش را #پایین آورد..! لحظه اے بعد دوباره نشانه گرفت و #شلیک کرد و... گفتم: چرا بار #اول نزدیش؟!
به آرامی گفت:
داشت #آب میخورد...
#یاحسین
#شهدارایادکنیمباذکرصلوات
•🕊• @Asheghaneh_halal •🕊•
🌷••
#ریحانه
❌میگــــــــــــــــــــــم :
عکس با چادر و آرایش و هزار عشوه و غمزه نذار ، پسرا دلشون آب میشه و ڪامنتاے ناجور میذارن !🤳
میگــه: خب بشه ، چیڪار ڪنم ؟؟!! بعدشم ! من ڪه مسئول ڪامنت گذاشتن دیگران نیستم ..!!😐
❌میگــــــــــــــــــــــــم :
آخه آرایش غلیظ و چادر با هم جور در نمیآد !💄
میگـه : چرا ؟؟!! ڪے گفته چادرے باید ڪثیف بره بیرون ؟😧
❌میگــــــــــــــــــــــم :
شهید راضے نیست ڪه باهاش عڪس میگیرے و میذارے تو فضاے مجازے واسه #لایڪ !️😣
میگـه : وا ! دارم ڪارِ فرهنگے میڪنم !!😳
❌میگــــــــــــــــــــــم :
چرا چادر سرت میڪنــے ؟🤔
میگـه : حجابِ #حضرت_زهراست !😓
❌میگــــــــــــــــــــــم :
آیا اگه الان ، حضرت زهرا"س" بـــود ، عڪسشو میذاشت تا نامحرم لایک ڪنه ؟؟؟😑
میگـه : ............. !!! (واین بحث هاے بے نتیجه ادامه داره)‼️
.
🔴خلاصه هـــــــزاران توجیه براے ڪارش میآره تا خودنمایے ڪنه بعد
لحظه شمارے میڪنه واسه #ایام_فاطمیه و #محرم !!!😏
#تبرج_ممنوع⛔️
#آرایش_با_چادر_ممنوع🚫
#خودنمایی_با_چادر❌
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
@Asheghaneh_halal
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
🍃✨
#پشتک
حک کن به عقیق•🖋•
دل ما•💔•
حضرت زهرا (س)•💐•
#السلامعلیکِیابنترسولالله
#فاطمیه
خوشگل ــسازے😌👇
@ASHEGHANEH_HALAL
🍃✨
#خادمانه✍
تقــــریبا تنـــها ســــهـ هفته
تــــا انتخابات نمــــایندگان مجلس ۹۸
زمــــان باقےاست.😉✋
جمـــعه اے ڪه گذشت حضرت آقــا
در خطبه دوم خود اعلام ڪردند
پیرامون انتخابات صحبتهـــایے خواهم داشت.✋☺️
ایـــن یعنے انتخابات مهمــــ و سرنوشت سازے را
پــــیشرو داریم.
ایــــن ڪانال👇👇👇
خــــبرهاے به روزےپـــیرامون
#انتخابات🗳 بارگزارے میڪنه.
🗂 @Rasad_Nama
#تحـــلیل اتفاقات پیش رو
اینجــــا👆👆👆👆👆
بخــــــــوانید.✋
دولت جوان حزب اللهے انقلابے👆👇😉🇮🇷
@asheghaneh_Halal
🍃👕
#همسفرانه
همیشه یڪ نفر[••☝️
پشتِ شلوغے هاے خیالت هست،
ڪه مدام دوستت دارد[••☺️
ڪه مدام دلتنــ[••💚ـگِ توست...
و تو، مدام بی خبرے :)
🍃👕 @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_هفتاد_و_هفت سهیل توی دلش گفت: وقتی یک ماه هر روز منتظر باشی که اخر
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_هفتاد_و_هشت
-میتونم بپرسم این پرونده رو چرا دادید به من؟
-بله، می تونی بپرسی، به خاطر اینکه من مثل تو نیستم، وقتی میگم عاشقم یعنی هستم، و حاضرم اینو ثابت کنم.
سهیل که از عصبانیت سرخ شده بود از جاش بلند شد و به صورت شیدا خیره شد و گفت: خفه شو... پروژت مال خودت باشه.
بعد هم پرونده رو روی میز قرار داد و میخواست از در بره بیرون که شیدا گفت: من دوست دارم این پروژه رو تو قبول کنی، اما اگه خودت نمی خوای اصراری نمیکنم... اما میشه بگی برای دیگران میخوای چه دلیلی برای قبول نکردن این پروژه بیاری؟ ... چون پیشنهاد دهندش زن سابقت بوده؟
سهیل لحظه ای مکث کرد... اما بالاخره بدون توجه به شیدا از اتاق رفت بیرون و در رو بست.
با رفتن سهیل شیدا با عصبانیت نفسی بیرون داد و گفت: پسره لج باز یک دنده...
+++
کلاسهای کارگاه که شروع شد سر فاطمه گرم شده بود، از صبح تا ساعت 42 سر کار بود و به بچه ها درس میداد ،درس دادن به بچه ها حسابی سر ذوق آورده بودتش، مخصوصا محیط دوستانه ای که توی کلاسش برقرار شده بود ،همه با هم میگفتن و میخندیدن، کارها هم خیلی خوب و سریع پیش میرفت و حتی خاله سیمای بد عنق هم از کلاس فاطمه راضی بود.
سه شنبه بود که از با تموم شدن کلاس بیرون اومد و رفت پیش سها. سها با دیدنش لبخندی زد و گفت: خسته نباشی پهلوون.
-سلامت باشی. با مشتری هات چطوری؟
- خوبم، همشون عاشقم شدن، میگم کاش من قبل اینکه با کامران عروسی کنم می اومدم اینجا کار میکردم حتما یه آدم درست و حسابی گیرم می اومدها!
-سها!!! نگو این حرف رو، کامران پسر به این خوبی
-خیلی!!! دلم میخواد سر به تنش نباشه
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_هفتاد_و_هشت -میتونم بپرسم این پرونده رو چرا دادید به من؟ -بله،
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_هفتاد_و_نه
-باز چی شده؟
-هیچی بابا، به قول خودت مشکلات خودم رو خودم می تونم حل کنم
بعد هم با حرس ادای فاطمه رو در آورد، فاطمه که خندش گرفته بود گفت: خوب حالا بگو شاید منم بتونم کمکت کنم
-نخیر نمیگم
چند لحظه گذشت که خود سها دوباره گفت: ا ا ا، پسره نفهم نمیگه من زنشم، خیر سرم اون خونه مال منه، رفته واسه خونه میز ناهار خوری خریده یک ندا به من نداده که تو هم بیا نظر بده، بعدم که بهش میگم چرا به من نگفتی، بر میگرده تو صورتم نگاه میکنه و میگه، پولشو که خودم می خواستم بدم تو واسه چی نظر بدی!!!
-خوب تو هم زدی تو ذوقش دیگه، اون بنده خدا واسه خوشحال کردن تو رفته واست میز ناهار خوری خریده بعد تو به جای اینکه ازش تشکر کنی بهش توپیدی، میخواستی ناراحتم نشه
-خوشحالی من بخوره تو سرش، اصلا این میخواست حرس منو در بیاره
-پاشو، پاشو که میدونم واسه در آوردن لج اون بنده خدا ناهار درست نکردی، پاشو بریم از بیرون غذا بگیر که گناه داره
-برو بابا، غذا بگیر چیه؟ من تازه امروز ناهار میخوام بیام خونه شما
-شرمنده، از پذیرش هر گونه مهمانی معذوریم
-خونه داداشمه، به تو چه
بعد هم بلند شد و در حالی که کیفش رو برمیداشت بلند گفت: راستی ناهار چی دارین؟
-قیمه
-اااااااااه، تو چرا اینقدر قیمه درست میکنی! اصلا نخواستم بیام، میرم خونه مامان اینا، ایش.
فاطمه خندید و گفت: امروز که ماشین دست منه، هیچ جایی جز جلو در خونتون پیادت نمیکنم
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
[• #آقامونه😌☝️ •]
یا مولانا! یا صاحب الزمان(عج)✋
😭/• در ماتم فراق شما گریه کردهایم
😔\• این دیده را زغمت خسته کردهایم
👇\• در آخروالزمان و در این وادی بلا
😌/• مولای ما! به نایبتان تکیه کردهایم
۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید!
••چه تفاهم نابے داریم😉••
#سلامتے_امامخامنــهاے_صلوات📿
#شبنشینے_با_مقاممعظم_دلبرے😍
#نگاره(634)📸
#ڪپے⛔️🙏
°•🍁•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
🖤🍃
🍃
#همسفرانه
عادٺ داشٺ اگر یڪ
روز خانہ نمےآمد، حتما
فردا با یڪ دستہ گل 💐
بہ دیدݩ #همسرش مےرفت 😌
بہ همسرش گفته
بود تو #عشـ💗ــق اولم
نیستے... 😐
⇜اول خـــــ💚ـــــدا
⇜بعد سیدالشهـ🌷ـدا
⇜بعد #شمــ😊ـــا
#همسرشهیدحمیدسیاهڪالےمرادے🕊🌷
@Asheghaneh_halal
🍃
🖤🍃
[• #ویتامینه ღ •]
°•💞اگر بعد هرکاره کوچکے زن و شوهر ازهم سپاس گزاری کنن؛ زندگی سرشار از عشق و محبت خواهد شد
تشکر کردن را فراموش نکنید!👌🏻
چه پیامکے
چه حضوری
و چه در جمع خانوادگی و دوستانه و اقوام💞•°
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•ღ•] @asheghaneh_halal