eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
«🍼» « 👼🏻» . . آهای، آهای بزگاله‌ے عسیسم،😍🐑 میدونے شے مفیده؟🙄 یڪ گذاے ڪامله😋 تو شیشه‌ے سفیده🍼 هَل‌ڪے اونو بنوشه دیجه ملیض نمیشه🤗 بهتله لوزے چندبال یه شیشه یا دو شیشه میدونے اسمش شیه؟! بعله اون اسمش شیله😍😅 🏷● ↓ ندالیم☺️😅 ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ انقد به بچه ها سخت گیرے نڪنین ڪه ازتون پنهون ڪارے ڪنن!😱 یه مادر مهربون ،یه جورے برخورد میڪنه ڪه فرزندش خیال پنهون ڪارے یا دروغ رو اصلا نمیڪنه، چون میدونه با گفتن اتفاقات و تصمیماتش نه سرزنش میشنوه و نه مقایسه و نه غُر !!!☺️ رمزش هم اینه ڪه زیادے سخت گیرے نڪنین ،با سخت گیرے زیاد بچه ها حس زیر دست شدن و مورد ڪنترل بودن میڪنن ڪه ازش متنفرن!👌 . . «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
«💕» «🤩» #چالش‌_همسفرانه #مختص_عشق_حلالم . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره4⃣2⃣ جـان هـر زنـده دلـے، زنـده بـ
«💕» «🤩» . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره5⃣2⃣ یڪ جـان چـه بـود، صـد جـان منـے:))❤️ . . چالش قشنگمون فراموش نشه☺️🎀 جایزه هم داره ها😉🎁 آی‌دی خـادم چالش 👇🏻 🆔 : @BanoyDameshgh «🏃🏻‍♀» 👇🏻 «💕» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗ ◗┋ 💑┋◖ . . {🙄} باز مےپرسے: {🧐} چطور اینگونہ شاعر شد دل‌ات؟ {😜} تو دلت را جاے من بگذار... {😌} شاعر مےشود! ‌ 💐🐣 . . ◗┋😋┋◖ چنان‌ ، در دلِ‌من‌رفتہ،ڪہ‌جان‌، در بدنۍ👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◖┋💍┋◗
|. 🍁'| |' .| . . 📆|• روزها را میفروشم شب بہ جايش میخرم🌃 💚|• چون تصور ڪردنت هنڪَام شب زيباٺر اسٺ😘 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ /✍ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1626» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.🍁'|
هدایت شده از رصدنما 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
≼• 🌷 •≽ حاج قاسم به قدرے مقید به برگزارے مجلس روضه خانگے بود ڪه گاهے خود را از سوریه و عراق برای همین مجلس ساده مے‌رساند. یڪے از نزدیڪان حاج قاسم در این باره مے‌گوید: « در روضه‌هاے جمعه عصر ڪنار در مے‌نشست و مثل مادر بچه مرده براے ارباب زار مے‌زد. در این مجلس خودش برای مهمان چاے مے‌ریخت، میوه مےگرفت و پذیرایے مے‌ڪرد. او برای گـریه‌ڪن حــســیــن (علیه السلام) و شرڪت ڪننده در مجلس روضه احترام ویژه قائل بود. » . چَشمـِ تو بـود ڪه پرِ پـروازِ ما شـد🕊 .. ≼•🌷.• Eitaa.com/Rasad_Nama
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . سینه، گـر خالے ز معشوقے بود سینه نبود، کهنه صندوقے بود 💚 . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
∫°🍁.∫ ∫° .∫ . ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌. ‌‌‌‌ ☁️🌾💙«‌آن‌گاھ که تاریکۍ بر وجودِ شما چیره گشت.» 🌛💚تاریکی، سپیده‌ دَمی است که صبح از آن زاده خواهد شد. اگر شب مرا در رَداۍِ خویش فرو پیچد، سپیده در جانم زاده خواهد شد چُنان‌که بر بلندی زاده می‌شود. ___ پیامبر وَ باغِ پیامبر؛ جُبْران‌ خَلیل جبران " ادیب و نقاش لبنانۍ .. ❣✨ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍁.∫
•‌<💌> •< > . . ❣°• سہ روز بیشتـر از ازدواجـمون نمےگذشت. توے زیرزمیـن خونہ‌ے پدرش هم ساڪن بودیم. 🤭°• یہ روز ڪہ مــادرش داشت توے حیاط رد مےشد، از روے خجــالت سریع بلنــد شدم و در اتاق رو بستـم. 😓°• در این هنگــام دیدم ڪہ عبدالرحمــن با ناراحتے گفت: «بذار مـادرم از جلو در اتاق رد بشہ، بعد در رو ببنــد.» 💠 همیشہ براے پـدر و مـادرش یہ احتــرام خاص قائل بود. 🌷شهید دفاع مقدس . . •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡ ‡ ‡ . . توصیه‌اے به دختران ایران🇮🇷 توصیه من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهیهایتان را بیشتر کنید. مطالعه، دقّت، تحقیق، درس، ورود به مسائل مورد ابتلای روز و اهتمام به کارهای دینی، جزو وظایف حتمی و مسلّمی است. که امروز زنان 🧕🏻کشور 🇮🇷باید مثل مردان، خود را موظّف به انجام آنها بدانند. . . ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
|•👒.| |• 😇.| . . لطفا خودخواه باش😎 ببین برای ازدواج کردن از همون اول به تو نمی‌گن سازگار باش😕 بلکه سازگاری و بساز بودن برای زمانی هست که دیگه جواب بله رو هر دو طرف دادن و قراره تو یه رابطه جدی و رسمی با چاشنی محبت باهم برن زیر یه سقف😍 حالا شاید برات سؤال پیش بیاد؛ یعنی چی خودخواه باشم!؟🧐 همونطور که میدونی خودخواهی يعنی فقط خودمونو دیدن!🤩 اما خب ربطش به ازدواج چیه!؟🤔 اینکه در زمان خواستگاری هیچ سازگاری با طرف مقابل نداشته باشی؛🤗 برای مثال وقتی قد بلند تو ظاهر برات مهمه به خاطر حرف کسی از خواسته قلبت نگذری؛ چون اگر بگذری بعدها دچار مشکل میشی...😥 یا اگر دوست داری مستقل زندگی کنی رو بیان کن...🙂 در مورد تحصیلات و شغلت هم صحبت کن...😌 در کل اگر کسی تو رو بخواد و بحث زندگی کردن با تو مطرح باشه قسمتت میشه زیاد به خودت سخت نگیر😍☺️ . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
هدایت شده از رصدنما 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😜 🤝∞ منو از چی میترسونے⁉️🤨 🔝اغتشاشگر به روایت تصویر😂🤣 . . اینجانب:)وزیر‌خارجهـ‌🤣هستــم😅👇 💬 = Eitaa.com/Rasad_Nama
•[🎨]• •[ 🎈]• مطمئن باش «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ» اگر خدا یاورت باشه محال ممکنه شکست بخوری. . . •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
Hasan Ataei - Khakam Nakonid (128).mp3
3.32M
↓🎧↓ •| |• . . 🎙 خاکم نکنید... دلم فقط آقام رو می خواهد... امام رضا قول داده بیاد...(:🕊💚 . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
◉❲‌🌹❳◉ ◉❲‌ 💌❳◉ . . ڪوتاه مینویسم✋ اما تـــو🙂 بلند بخوان☝️ به بلنداے احساسم دوستت دارم …(:♥️ 😍❤️ . . ◉❲😌‌❳ ◉ چــون ماتِ ، دگر چہ بازم؟!👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◉❲‌🌹❳ ◉
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
«💕» «🤩» #چالش‌_همسفرانه #مختص_عشق_حلالم . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره5⃣2⃣ یڪ جـان چـه بـود، صـد جـان م
«💕» «🤩» . . ↩️شرڪت ڪننده:شماره6⃣2⃣ چـون تـو دارم هـمه دارم♥ . . چالش قشنگمون فراموش نشه☺️🎀 جایزه هم داره ها😉🎁 آی‌دی خـادم چالش 👇🏻 🆔 : @BanoyDameshgh «🏃🏻‍♀» 👇🏻 «💕» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》 [ #قسمت_چهل_وششم ] ناهار خورده شد. بخاطر حاج رسول که
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] آبی به صورتم زدم و کمی توی حیاط قدم زدم. «خدای مهربونی داریم ها...» صدای حاج رسول بود که تمام محفظه ی ذهنم را گرفته بود. کمی که بهتر شدم به داخل منزل رفتم. حاج رسول میوه را برایم پوست گرفته بود و منتظر گوشه ی مبل لم داده بود. _ بیا حسام جان. یه گلویی تازه کن، طعم دهنت عوض شه... مثلا زنگ تفریحه و خندید. بی صدا نشستم و تکه ای میوه به دهانم گذاشتم. _ اگه اذیت میشی، بذارم برا بعد _ نه... اذیت نمیشم، فقط دارم میبینم چی بودم و چه خدایی داشتم و نشناختمش... _ می دونی حسام... ما آدما گاهی یادمون میره خدامون چقدر خاص و خارق العاده ست و زود ناامید میشیم. وقتی دوتا گناہ کردی زود ناامید نشو از روزی که تو اومدی توی این دنیا تا قیام قیامت خدایی داری که سرتاسر لطفه! اِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ پروردگارا تنها تو را می‌پرستيم، و از تو ياری مي‌جوييم و بس! علامه طباطبایی از این آیه تعبیر خیلی قشنگی دارن. می دونی چرا اول میگیم ایاک نعبد و بعدش ایاک نستعین؟ خدا دارہ میگه که اول بندگیِ منو بکن، بعد هرچی از من میخوای بخواہ. حدیث قدسی داریم، خداوند فرمودند: من مطیع کسی هستم که از من اطاعت کند. اول إِيَّاكَ نَعْبُدُ، تو از خدا اطاعت کن، خدایا من بندہ ی تو، از من چی میخوای؟ حجاب؟ چشم پاکی؟ درستکاری؟ إِيَّاكَ نَسْتَعِين حالا خدا میگه تو از من چی میخوای؟ بگو ببین چطور برآوردہ کنم! توی نماز دارہ اینو بهمون یاد میدہ که اول بندگی، بعدش درخواست. اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيم فرض کن من نابینا هستم،تو اتاق نشستم روی صندلی. میخوام برم بیرون از اتاق، تو رو صدا می کنم که منو ببری، وقتی تو میای، نمیخواد که منو بغل کنی و ببری! اولین کاری که می کنم چیه؟ باید بلند بشم دیگه ،وقتی من بلند میشم یعنی آمادہ ی رفتنم. ما توی نماز می ایستیم، میگیم اهدنا الصراط المستقیم می گیم خدایا ما نابینا هستیم، ما راست و دروغ رو تشخیص نمیدیم، خدایا بیراهه ها انقدر زیاد شدہ، ایستادن از ما، اعلام آمادگی برای رفتن از ما، مارو ببر توی راہ راست. چرا میگیم ما رو به راہ راست هدایت کن؟! چرا نمیگیم منو؟ چرا میگیم ما؟ اینم یکی از درس های نمازہ، دلیلش اینه که خدا میگه بندہ ی من، خوبی هارو برای همه بخواہ. پس یکی از درس های دانشگاہ نماز اینه که خودخواهی ممنوع... حالا چرا میگیم ما رو به راہ راست هدایت کن؟ چرا مثلا نمیگیم ما را به راہ قرآن، به راہ دینت، به راہ پیامبر هدایت کن؟! خندید و گفت: _ دیگه این همه ریاضی که خوندیم این یه چیزو یاد گرفتیم که نزدیک ترین فاصله بین دو نقطه؟! خط راست و مسقیمه➖➖ با خدامون میگیم خدایا خودت میدونی بیراهه ها چقدر زیادہ! من نمیخوام توی زندگی همش چپ برم، بالا برم، پایین برم، انقدر الکی دورِ خودم بچرخم. تا شاید یه روزی هم برسم به سرمنزل مقصود. خدایا من میخوام زود بهت برسم. مستقیم و راست. به خودِ خودت. زودِ زود... این اشک ها چه بود که داشت آبرویم را می برد. _ بابا... آقامحمدرضا دم در کارتون داره. _ بگو بیاد توی حیاط این پسره اینجا چه کار داشت؟ چطور خودم را خلاص می کردم؟ _ حاجی من رفع زحمت می کنم. بدون اینکه منتظر جوابشان باشم از نگاه پرسشگر حوریا فرار کردم و در حضور پر از تعجب و کینه توزانه ی محمدرضا کفش پوشیدم و سریع آنجا را ترک کردم. [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》 [ #قسمت_چهل_وهفتم ] آبی به صورتم زدم و کمی توی حیاط
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] انگار هیچ جا نبودم. توی مغازه بودم و نبودم. همه جا برایم قفس بود. انگار وسط ابرها بودم و چشمم هیچ کجا را نمی دید. گنگ بودم و سردرگم. حسام بودم اما حسام نبودم. حسام یک آدم تنها و خوش گذران بود که مرتب به مغازه اش می آمد و خودش را با عروسکش مشغول می کرد. پایه ثابت پارتی ها بود و نوشیدنی دلخواهش... حسامی که نه سر از کار کسی در می آورد و نه کسی اجازه نزدیک شدن به حریمش را داشت. حسام بودم اما نه آن حسامی که توی ذهنم به او فکر می کردم. به خدا بی احترامی نمی کردم و یا حتی او را انکار نکردم. اما آنقدر از او دور بودم که انگار فکر می کردم خودم تحت اختیار حسام بودنم نفس می کشم. نمی دانم به خودم خرده بگیرم یا بگویم حسام تنها که کسی را برای آموزش به موقع نداشت بهتر از این هم از آب در نمی آمد. دوست داشتم بیشتر بشناسمش. هنوز بلد نبودم نماز بخوانم اما خیلی وقت ها که به خودم می آمدم، می دیدم ساعت ها و دقیقه هاست که توی ذهنم با او حرف می زنم یا به حرف های حاج رسول فکر می کنم و غرق خدایی می شوم که نمی دیدمش. قرار مغازه را نداشتم و قبل از غروب مغازه را بستم. وقتی به خانه بازگشتم، برای اولین بار طی این چند سالی که تنها شده بودم، تلویزیون را روی آنتن ملی بردم. شبکه ها را بالا و پایین کردم و بی هدف روی یک کانال کنترل را رها کردم. مشغول خوردن غذا بودم که صدای تلاوت قرآن و بعد از آن اذان مغرب از تلویزیون پخش شد. بعد از فوت مادربزرگم این اولین بار بود که نوای قرآن و اذان را اینقدر واضح می شنیدم و توی خانه ام پخش می شد. گاهی در آپارتمانهایی که اجاره می کردم و نزدیک مسجد بود، صوت اذان را به اجبار می شنیدم. اما آن بی خیالی و لاقیدی کجا و این بی قراری کجا. روی کاناپه نشستم و تا انتهای اذان به تلویزیون زل زدم. دلم یک جوری بود. حسی داشت مثل شعف و دلشوره. اصلا انگار قاطی کرده بود. بلند شدم و رفتم وضو گرفتم اما نه طریقه درست نماز را می دانستم، نه مهر و سجاده داشتم و نه حتی می دانستم قبله کدام جهت است. خودم را به بالکن رساندم و سرم را به آسمان گرفتم و گفتم: _ خدایا خسته شدم از خودم. اون راه مستقیمی که امروز حاج رسول می گفت زود زود بهش می رسیم، میخوام اون راه مستقیم رو بهم بدی. من دیگه هیچکس رو به غیر از تو ندارم. همانجا توی بالکن نشستم و چندین دقیقه با خدا حرف زدم و سبک شدم. ماشینی جلوی منزل حاج رسول ایستاد و افرادی شبیه به یک خانواده از آن پیاده شدند و در آخر پسری بلند بالا که کت و شلوار به تن داشت و سبدی گل از جعبه ی ماشین درآورد، به دست گرفت و زنگ خانه ی حاج رسول را زدند. خوب که دقت کردم، محمدرضا بود. انگار یک لحظه کسی به ته قلبم یک نیشگول محکم گرفت. دهانم تلخ شد و روی صندلی توی بالکن نشستم به تماشا. همه وارد خانه شدند و من از فاصله پنج طبقه بالاتر از آن سطح، با حالی که دست خودم نبود و نمی فهمیدمش به قیافه ی محمدرضا با آن سبد گل توی دستش فکر می کردم. [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚🤩 🍃 شگفتانه ای ناب فقط برای شما عاشقانه‌هاے حلالے♥✨ به عشق ارادتی که به شما عزیزکرده های عالَم داریم به شما مخاطبینِ پویا و عاشق دلدارانِ فرهیخته و مانوس به کتاب و کتابخوانی😍🌸🍃 این طرح رو تقدیم وجودِ تک تکتون میکنیم😌🌱 کلیپو بازش کنید و ببینید چه خوابی براتون دیدیم😬✌️ نویسنده ی رمان توبه‌ی نصوح به تک تک شماها اینطور و به این شیوه منت نهادن و ارادت خودشونو نشون دادن☺️ !فقط شما عاشقانه‌حلالی¡😃🖐 اره با شمام.. خودِ شما کلاهتو بنداز هوا ک خبرخوشی آوردیم😍 - فقط از طریق این ایدی اقدام کنید👇 - @Fb_110 [ @Asheghaneh_halal ] 📚 🤩🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
📚🤩 🍃 #شگفتانه شگفتانه ای ناب فقط برای شما عاشقانه‌هاے حلالے♥✨ به عشق ارادتی که به شما عزیزکرده ها
‌ ‌ - به بههه😍💚 برای رمان‌خون ها چه خبری خوش‌تر از این اونم تو این سرمای پاییزی😁 دوستاتونم باخبر کنید😍✌️
「💚」◦ ◦「 🕗」 از ایـن جـهان سـرد و پـر از دود و بے بهـا مشهد برای من، همه‌اش مال دیگران:) | لاادری | .. ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» . . مامانم دوفته باید لباس گَلم بپوشم🧣 دیجه هوا سَلد شده باید مُلاقب باشم☃ منم ڪِیلے این لباسمو دوس دالم😍 ... . لاستے اَنجُشت پام ڪوشمزست😍😂 🏷● ↓ اَنجُشت = انگشت ڪوشمزه= خوشمزه ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ به شخصیت ڪودڪ احترام بگذارید😌 حتی زمانے ڪه قصد تربیتے دارید به او احترام بگذارید. بچه هایے ڪه از پدر و مادر خود احترام میبینند بیشتر به آنها احترام میگذارند اگر ڪمے سخت گیری ڪردید یا عصبانے شدید از او عذرخواهے ڪنید. همان طور ڪه دوست دارید او با شما رفتار ڪند با او رفتار ڪنید☺️👌 . «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
«💕» «🤩» #چالش‌_همسفرانه #مختص_عشق_حلالم . . ↩️شرڪت ڪننده:شماره6⃣2⃣ چـون تـو دارم هـمه دارم♥ . .
«💕» «🤩» . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره7⃣2⃣ بخنـد که خنـده تو زیبـاست! 🤪 . . چالش قشنگمون فراموش نشه☺️🎀 جایزه هم داره ها😉🎁 آی‌دی خـادم چالش 👇🏻 🆔 : @BanoyDameshgh «🏃🏻‍♀» 👇🏻 «💕» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗ ◗┋ 💑┋◖ . . •🌿• وقتی به تو فکر میکنم، بخدا که فکر میکنم پروانه ای از بهشت می آید ومینشیند روی قلبم!🙈‌‌‌♥ . . ◗┋😋┋◖ چنان‌ ، در دلِ‌من‌رفتہ،ڪہ‌جان‌، در بدنۍ👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◖┋💍┋◗
|. 🍁'| |' .| . . ⚔|• رَزمَنده بوده‌اَم به مِیدانِ جَنگِ عِشق❤️ حالا اَسیرم و چَشمَت🍃 مدارا نمی‌کند...😉 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ /✍ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1627» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.🍁'|