eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•[🎨]• •[ 🎈]• یا اکرم الاکرمین💌 بزرگترینِ این عالم، 🌱 •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت‌صدوبیستم ] همه تن چشم شده بودم و با هیجا
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] به طرف زهرا خم شدم : تو چیکار میکنی ، یه ربعه رفتی اون تو ؟! خندید و خیلی عادی گوشی اش را به طرفم گرفت صفحه چت ، پر بود از استیکر و عکس و متن نام مخاطب را که دیدم چشمانم گرد شد "فرمانده جانُم " نگاه خیره ام را که روی نام ذخیره شده دید ، نگاهش پر از ذوق شد : می پسندی ؟! سعی کردم جلوی خنده بلندم را بگیرم منبع انرژی بود این دختر! روی آخرین عکس ارسال شده زد و به طرف من گرفت : اینم فرمانده جان مو مردی با ته ریش مشکی در قاب لباس سبز پاسداری : خدا برات حفظش کنه گونه ام را به جای پاسخ دادن بوسید و بعد دوباره مشغول چت شد آه بلند بالایی کشیدم که توجه عطیه را جلب کرد دلم چنین فردی را می خواست این روز ها شدیدا هم می خواست ! با صدای امیر علی که اعلام کرد رسیدیم از افکار در همم دست کشیدم و نگاهی به خیابان خالی کردم از دهانم در رفت : دقیقا کجا رسیدیم ؟! اینجا که خیابونه! عطیه بلند خندید : زدی تو هدف! _ خانم های محترم پیاده بشن ، یه کوچولو جلوتره ما هم مطیع پیاده شدیم، هر چند خجالت کشیدم از شوخی یکدفعه ام بعد هم برای خودم شانه بالا انداختم : خوب چیکار کنم؟! کمی که جلو تر رفتیم ، تابلو را که دیدم دلم به قول نورا یک جیغ فرا بنفش خواست خدا رو شکر دوربینم همراهم بود وگرنه عزا می گرفتم ! ^ خانه ماپار^ از توضیحاتی که نواب داد فهمیدم خانه مربوط به دوران پهلوی است زهرا و عطیه هم عین خودم ذوق کرده بودند ذوق کردم هم داشت. [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت‌صدوبیست‌ویکم ] به طرف زهرا خم شدم : تو چی
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] یک خانه به شدت قدیمی و سنتی یک حوض میان حیاط با صفایش و شمعدانی های کنار حوض آبی و پنجره های سرتاسری رنگی اش و دیگر هیچ _ مطمن بودم خوشتون میاد! این را امیر علی رو به جمع گفته بود اما نمیدانم چرا دلم خواست به خودم بگیرم و جوابش را من بدهم! : واااای من عاشق اینجور جا هام جون میدن برا عکاسی ممنون واقعا و او همانطور که به طرف حوض می رفت خواهش میکنم آرامی نجوا کرد و من بدجنسانه فکر کردم " چرا گیس بلند ندارد ، تا حداقل آنها را از ته بکشم و دلم خنک شود؟ " از همان بدو ورود به آن یک تکه بهشت شروع به عکاسی کردم از پنجره هایش گرفته تا در و دیوار و راهرو های باریکش و بعد هر عکس بلند قربان صدقه اشان رفتم و عطیه و زهرا فقط خندیدند ! بعد هم عکس های دسته جمعی و تکی که از آنها گرفتم دلم می خواست یک عکس یواشکی هم از امیر علی موقعی که عجیب خیره پنجره رنگی شده بود بگیرم کمی در ،خانه و حیاط به شدت قشنگش گشتیم و حرف زدیم و ذوق کردم و ذوق کردند زهرا بازوی امیر علی را کشید : بیا خانم عکاس یه عکس خوشگل با جفت خواهرات بندازه و او با مهر دست زهرا از روی بازویش کشید و گفت : باشه عزیزم ، فقط دستم رو ول کن زشته و عطیه بخندد به این اخلاق های خاصش و من فقط و فقط نگاه کنم ! با بهت یا مهر نمیدانم ؟! فقط دلم تماشای این عجیبه الخلقت خدا را می خواست ! [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦ ◦「 🕗」 . هر عیدی که میرسه، دلمون میخواد اونجایی باشیم که خیلی دلتنگشیم:)❤️ ✨ . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🍼» « 👼🏻» موخام مُنَتب کَلدم. [👧]• بابادون عسیسم بلام [😍]• سنساق خوش سل[🎀]• خلیده. مَنم بلا بابایی کادو دُلست کلدم [🎁]• بِخِتون نیشون نیمیدم [😊]• 🏷● ↓ ‌ 🌹موخام : موهام 🌹 مُنَتب: مرتب 🌹سنساق: سنجاق 🌹بِخِتون: بهتون ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ ‌ 😊 کودکان رو منتظر نذاریم دلشون کوچیکه «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|. ❄️'| |' .| . . ‖↵ دست👋 همیشه به معنای آغوش نیست😉 گاهی فقط امنیت است😌 فقط مثل «دست پـــــــــــدر»💚 |✋🏻 |📖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1703» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ بـه تـو اے عـشقـ •|😍|• سـلامـ دگـرے صـبح بـخیر •|☀️|• مــن وآن خـنده ےتــو •|😊|• وقــت •|⏱|• صــبا صـبح بـخیر ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . 🔸حضـرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم: هرڪس فضیلتے از فضائل علےعلیه‌السلام را بنویسد، تا آن نوشته باقے است فرشتگان براے او طلب آمرزش مے ڪنند♥️ ✨میـلاد امیرالمومنین علے علیه السلام و روز پدر مبارڪ باد 😍✨ . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
•‌<💌> •< > . . 👩🏻‍🎓• دانشگاه ڪه بودم، یڪ گروه نه نفره بودیم و خیلی صمیمی. بعد از ازدواج همه ڪَسم شده بود حمید. 🥰• خیلی با هم دوست بودیم. اگر شب تا سر صبح می‌نشستیم به صحبت اصلا خسته نمی‌شدیم. شیطنت من و مظلومیت او خیلی خوب به هم می‌آمد. 😁• خیابان ڪه می‌رفتیم، می‌گفت: نخند! بد است. من بیشتر خنده‌ام می‌گرفت. ♥️• خیلی اظهار محبت می‌ڪرد. از جبهه ڪه آمده بود، می‌گفت: نمی‌دانی چقدر دلم تنگ شده بود. از یڪ اندازه‌ای ڪه می‌گذرد، تحملش سخت می‌شود. 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
16.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‡🎀‡ ‡ ‡ ( 😍😍) 💚 برای علے مثل فاطمه چادرم را روے سرم میگذارم :)✨ ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡