eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.4هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
#عیدانه🎉 ⚔)•زمانہ برسر جنگ است یاعلےمددے ☀️)•کمک ز غیر تو ننگ است یاعلےمددے ✨)•گشاد کار دوعالم بہ یک اشاره توست 💚)•بہ کار ما چہ درنگ است علےیامددے #فقط_حیدرامیرالمؤمنین_استـ👑 •(🎈🍃)• @asheghaneh_halal
°🌙| #آقامونه|🌙° رهبـر معظـم انقلاب: ڪسانے که آن خصومت‌ها را نسبت به ملت ایران انجام مے‌دادند، اڪنون استخوان‌هایشان زیر خاڪ است اما جمهورے اسلامے ایستاده است. ولایتیا؛ڪلیڪ‌رنجه‌لدفا😉👇 🌹:🍃 @Asheghaneh_Halal
#ریحانه آقا جــان❤️ سـ👮ـرباز توام در این جنـ🚀ـگ نرم با تنها سلاحـ⚔ـم یعنی ⬅ "چــادرم" #سرباز_توایم_آقـــا ❤️ 🍃🌼⇨ @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [😍] لفـطا مُـداحِـم نَســید😌 خَلـید تَلدَمـ🛍 دالـم میلَـم اونـ🏡ـه مهمـون دالـمـ☺️ یه عـاااالمه تــال دالمـ [😎] بعله ببخشید مراحمـ شدیمـ😊 بفرمایید به ڪـارهاتون برسید خـوووش بگـذره😅🖐 #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 ••✾...____😍____...✾•• استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 •🍼• @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
♥️📚 📚 #عشقینه🌸🍃 #ناحلہ🌺 #قسمت_صدوپنجاه_وهشت °•○●﷽●○•° صورتم جمع شده بود از دردش ولی بازم نگاهم به
♥️📚 📚 🌸🍃 🌺 °•○●﷽●○•° کلافه به ساعت رو مچم نگاه کردم _اه چرا نمیاد پس؟!! مامان گفت +چرا انقدر تو غر میزنی؟ _خب چیکار کنم؟خسته شدم. تازه درس هم دارم. +خب خودت از ذوق داشتی میمردی زود حاضر شدی _وا مامان ...! با شنیدن صدا بوق ماشین محمد گفت: +بیا اومد ازش خداحافظی کردم و رفتم پایین. تو دوربین گوشیم یه نگاه به خودم کردم و در رو باز کردم. محمد منتظر تو ماشین به رو به روش خیره بود در ماشین رو باز کردم و گفتم _پخخخخ برگشت سمتم لبخند زدو +سلام _سلام +خوبی؟ _اوهوم!عالی.تو چطور؟ +منم خوبم. خب کجا بریم؟ گوشیم رو در اوردم و ادرسی که از مژگان گرفتم رو براش خوندم این دوازدهمین مزونی بود که میرفتیم. سرش رو تکون دادو حرکت کرد . _چرا انقدر دیر اومدی؟ +رفتم بنزین بزنم که معطل نشی! _اها چه خبر؟ +سلامتی رهبر چیزی نگفتم ساعتی که بابا سر عقد بهش زده بود تو دستش بود. بعد از چند دقیقه سکوت رسیدیم همونجایی که مژگان ادرسش رو داده بود محمد بعد از اینکه پارک کرد پیاده شد منم همراهش پیاده شدم با دیدن مژگان رفتم سمتش همو بغل کردیم و رفتیم‌تو مزون محمد هم‌پشت سرمون اومد محمد یه گوشه ایستاد من و مژگان رفتیم بین لباس ها.. با دیدن هر کدوم کلی ذوق میکردیم و میخندیدیم همینجور که بینشون میچرخیدیم و حرف میزدیم چشممون به یه لباس سفید قشنگ خورد. مژگان ایستاد و گفت: +وای فاطمه اینو نگاااا _اره منم میخواستم بگم خیلی نازه. تازه زیاد باز هم نیست. دامنش رو گرفتم تو دستم _وای مژی این خیلی قشنگه. از بالا تا پایینش پر از نگین و سنگ های قشنگ بود در عین سادگی فوق العاده بود و به دلم نشست دستم رو بردم‌سمت تورش و یه خورده رفتم‌عقب رفتم ناخوداگاه برگشتم‌ببینم کی پشت سرمه که با لبای خندون محمد مواجه شدم _وای ترسیدم محمد. +کدوم لباسه؟ _اینه. نگاه کن چقدر قشنگه. مژگان بلند گفت: +مگه میشه سلیقه ی من بد باشه محمد برگشت طرفش بعد از یه مکث چندثانیه ای گفت +خوبه؟ دوسش داری؟ _ب نظر من‌که ‌اره ولی تو چی میگی؟ +من حرفی ندارم همین که تو میگی قشنگه ، قشنگه! قدم های مژگان رو پشتمون حس میکردم محمد گف: +باهاشون صحبت کنین اگه خواستی بپوشش راستی زنگ بزن از مادر هم‌نظرشونو بپرس +مامان تو راهه _اها باشه این رو گفتو از ما دور شد قرار شد تا مامان بیاد لباس رو بپوشم. مسئول مزون مشغول در اوردن لباس بود. رفتم تو اتاق پرو و لباسو پوشیدم انقدر که قشنگ بود دلم میخواست از ذوق جیغ بزنم. یاد همه ی روزهایی افتادم که زار میزدم و گریه میکردم. مژگان هلم داد که یه ذره جابه جا شدم _چته مژگان ؟اه. میافتم زمین لباس مردم نخ کش میشه چرا درک نداری؟ +میگم برم به آقا محمد بگم بیاد؟ حواست کجاست تو دختر؟ _خب برو بگو بیاد دیگه به من چیکار داری؟ای بابا با رفتن مژگان دوباره تو سیل رویاهام غرق شدم بہ قلمِ🖊 💙و 💚 🤓☝️ هرشب از ڪانال😌👇 ♥️📚| @asheghaneh_halal
♥️📚 📚 🌸🍃 🌺 °•○●﷽●○•° چند وقتی بود که دنبال کت و شلوار میگشتیم براش .. ولی محمد همش برخلاف میل من میرفت بین ساده ترین ها... عصبی گفتم _چرا فکر کردی من میزارم اینا رو بپوشی؟نمیگن موحد گدا بود واسه دامادش هیچی نخرید؟ +فاطمه اذیت نکن تو رو خدا ! من نمیتونم چیز سنگین بپوشم. سختمه. همینجوریش هم همه نگاهشون به ماست...دیگه نمیخام لباس پرزرق و برق بپوشم. خجالت میکشم بیخیال ... _اه محمد شورشو در اوردی دیگه بس کن خواهش میکنم. _ناراحت نشو فاطمه جان فروشنده مغازه نگاهمون میکرد. از فروشگاه رفتم بیرون. محمدم‌اومد دنبالم‌ سوییچ زد که نشستم تو ماشین. خودش هم بعد از من نشست. بدون اینکه چیزی بگه حرکت کرد. خیلی ناراحت شده بودم. سرم رو به شیشه ی ماشین تکیه دادم ونفهمیدم چقدر گذشت که دم خونه ی خودشون نگه داشت. گفتم: _چرا منو اوردی اینجا؟ من میخوام برم خونه خودم‌ چیزی نگفت و رفت تو حیاط من هم به ناچار پشتش رفتم. رفت بالا و محکم در رو بست . الان اون بهش برخورده بود یعنی؟ چه آدم پرروییه. در رو باز کردم و وارد شدم. صداش زدم : _محمد نشست تو اتاقش و یه کتاب دستش گرفت رفتم کنارش نشستم و کتاب رو از دستش گرفتم _یعنییی چیی؟؟؟چرا جواب منو نمیدیی؟ من باید قهر کنم،تو قهر میکنی؟ برگشت طرفم و با اخم گفت : +مگه بچه ام که قهر کنم؟ _خب پس چرا اینجوری میکنی؟ +فاطمه من خوشم نمیاد جایی که یه مرد غریبه هست یا اصلا هرکس دیگه، صدای شما بالا بره . وقتی میتونستیم حرف بزنیم دلیلی واسه لجبازی نبود.این چه رفتاری بود که نشون دادی؟ من که همیشه واسه نظرت ارزش قائل شدم‌ و سعی کردم اونطوری که تو میخوای بشه! اونوقت تو حتی اجازه حرف زدن هم نباید بهم بدی؟کارت خیلی بچگونه بود. پوزخند زدم و گفتم : _آره دیگه با این همه اختلاف سنی حق داری بهم بگی بچه ... نفس عمیق کشید و گفت : +ببین عزیزم من که گفتم از جلب توجه زیاد خوشم نمیاد .وقتی میتونم با یه کت و شلوار ساده تر آراسته ومرتب باشم چرا برم کت به اون گرونی رو بخرم؟ خداییش من اون رو تن یکی ببینم خندم میگیره ... من تو عمرم اونطوری نپوشیدمم.... فاطمه باور کن انقدر دوماد زشتی نمیشم که کنارم ابروت بره و احساس خفت کنی... دلم براش سوخت.میخواستم بگم هر طوری که کنارم باشی احساس افتخار میکنم ،ولی غرورم اجازه نداد. بہ قلمِ🖊 💙و 💚 🤓☝️ هرشب از ڪانال😌👇 ♥️📚| @asheghaneh_halal
°🌙| #آقامونه |🌙° °| آقـــا بخـــدا ڪـه -{✋}- /° عشـقـ سـرمایـه ماسـتـ -{😍}- °\ خـورشید ولایـتـ علـے -{💚}- /° سـایــه‌ے مـاســتـ -{😉}- °\ امــروز عنــانـ عـاشـقـے -{😅}- /° دســتـ تـــو اســتـ -{👋}- °\ دســتے ڪـه همیـشـه -{✌️}- °| بهتــرینـ آیــه‌ے مـاسـتـ -{🍃}- #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍✌️ #نگاره(133)📸 #ڪپے⛔️🙏 🌹| @Asheghaneh_Halal
#صبحونه /🌸/ چشـ👀ـمانمـ سختـ #تو را مے‌جویند اے جارے زلالـ😍 اے تابیده بر دلتـ مِهـ💚ـر و من باز همـ از دستانتـ شڪـ🌼ـوفه مهربانے مےچینمـ امروز😊 /🌸/ #مهدےجان_سلام✋ #آدیــنـه‌تون_مـهـدوے💐 🍃🌺|| @asheghaneh_halal
| #همسفرانه |°💍 <👀>چشمان تویک <👌>چشمه ازچشم <😌>پرےهاست <💊>آغوش تودرمان <🍃>این دربه درےهاست <😄>لَختے بـخند و حال <🌍> دنیا را عوض کن <😅>دنیاخراب خنده ی <☀️>شهریورے هاست #خوش‌خنــده‌ڪے‌بودےتو😉 <👗> @asheghaneh_halal
💚🍃 🍃 آدم اول ڪہ نگاه مےڪند همہ‌اش حسن است. بعد ڪہ وارد مےشود اخلاقیاتے هست ❌••نقایص و ڪمبودهایے هست ✋••ضعف هایے وجود دارد ڪہ بہ تدریج ڪشف مےڪنند. ••اینها نباید موجب سردے بشود•• 👌••باید با ڪمبودها ساخت.. چون بالاخره مرد ایده آل بے عیب و زن ایده آل بے عیب در هیچ ڪجاے عالم پیدا نمےشود. 🌸•• 😉•• پ.ن: کاندراین‌ره‌ڪشتہ‌بسیارندقربان‌شما [جناب‌حافظ]✍ 🍃 @asheghaneh_halal 💚🍃
🕊🇮🇷🕊 #چفیه آنروز که آخرین فشنگ مان در صحنه نبرد جنگ تمام شود(🙌) آنروز اولین روز نبرد جنگ ماست(💪) #شهید_مدافع_حرم_علی_عابدینی🕊 #شهید_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات🍃 [ @Asheghaneh_Hala ] 🕊🇮🇷🕊
°•| 🍹 |•° 🌸••امام باقر(ع)••🌸 ||همان گونہ ڪہ مردان دوست دارند زينت و آرايش را در زنانشان ببينند، زنان نيز دوست دارند؛زينت و آرايش را در مردانشان ببينند.|| 📚••مڪارم الاخلاق،ص۸۰••📚 😉 لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇 °•|🍊|•° @asheghaneh_halal