عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩✨𓆪• . . •• #فانوس •• 💎 دعای سحر در سحرهای ماه رمضان💚 💠 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائ
سحر بیست و ششم ماه مبارک رو با زمزمهی دعای سحر مزین کنید
•𓆩🌤𓆪•
.
.
•• #صبحونه ••
خــدایا
کوششـم را در این ماه مورد سپــاس🙏🏻
و گــناهم را آمــرزیده♾
و عـــملم را پذیرفتهــ✅
و عیبم را پوشـــیده قرار ده🥰
ای شــنواترین شـــنوایان . .🍃💝
.
.
𓆩صُبْحیعنےحِسِخوبِعاشقے𓆪
http://Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌤𓆪•
•𓆩💌𓆪•
.
.
•• #مجردانه ••
از مسائلی که
برای خیلی از جوونها پیش میاد
اینه که قصد ازدواج دارند،
اما خواستگاری که
🍁 مناسبشون باشه ندارند
برای این موضوع، چندتا راهکار وجود دارد
که میتونه موانع رو برطرف کنه؛ مثلا اینکه
اول اینکه
💚 #تعدیل_معیارها
از دلایلی که
معمولا به گزینهی خوب نمیرسیم،
اینه که معیارهای فراوون داریم؛
یه راه برای انتخاب بهتر
اینه که اهمّ و مهم کنیم
یعنی ببینیم کدوم معیارها مهمه؛
و کدومهاش رو میشه ازش چشمپوشی کرد
مثلا 🔆 ایمان، معیار مهمیه؛
اما اینکه خواستگارمون،
نمازشبخون باشه،
انتخاب رو سخت میکنه...
🔆 توانایی اداره زندگی مهمه،
اما داشتن خونه و ماشین و
درآمد آنچنانی، انتخاب رو سخت میکنه...
🔆 همینطور اینکه معیارمون برای درک بالا،
داشتن مدرک تحصیلی خاص باشه...
دومیش:
💚 #بالا_بردن_شایستگیها
همینطور که ما
✌ دنبال گزینه ایدهآل هستیم،
خواستگارهای ما هم دنبال گزینه خوبند؛
بنابراین نیازه اگه ضعفی در
شرایط خودمون داریم
اونها رو اصلاح کنیم
مثلا آقایی که کار نداره،
برای ازدواج خوب، باید دنبال کار
یا حرفهی خوب باشه؛
🎀 خانمی که
آراستگی ظاهر یا باطن نداره
یا اینکه از نظر اجتماعی گوشهگیره
نیازه برای بهتر شدن رفتارهاش تلاش کنه 🌸🍃
.
.
𓆩ازتوبهیڪاشارتازمابهسردویدن𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💌𓆪•
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
💐/ اے ؏ـشــ♡ــق
🕊/ چه در شرح تُـو
💐/ جز #عشق بگویم
🕊/ در ساده ترین شکلے
💐/ و پیــچـیــ∞ـــده تـریـنـــے
#فاضل_نظرے
#آغاز_هفته_تون_عاشقانه💕
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•
﷽
【 #خادمانه | #چفیه 】
#ختم_صلوات امروز بہ نیت:
🌱『 شهدای درگیری راسک 』
جمع #ختم_صلوات سه روزه
برای شهدای حملهی تروریستی کنسولگری:
حدود 10 هزارتا☺️📿
📿' چندتا صلوات میفرستی امروز؟👇🏼
➲ https://EitaaBot.ir/counter/7oay3
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇
http://Eitaa.com/Asheghaneh_halal
🌱:📿
Tahdir joze25.mp3
4.01M
•𓆩🎧𓆪•
.
.
•• #دلارام ••
منمآنکسکهنمکخوردو
نمکدانبشکست
نهکهیکمرتبه،بسیارالهیالعفو
○تندخوانیقرآنکریم📖
○بهنیابتازشهدای مدافع حرم🕊
○بانوایاستادمعتزآقایی
○جزء بیستوششم🤍
.
.
𓆩هرگزنَمیردآنڪہدلشزندهشد بهعشق𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🎧𓆪•
•𓆩🙍♂𓆪•
.
.
•• #منو_مجردی ••
💬 مادربزرگم تعریف میکرد، یکی از
آشناهاشون آدم نسبتا بیسوادی بود، این
بنده خدا خیلی میترسید خونشون رو دزد
بزنه، بهش گفته بودن آیةالکرسی بخون
هیچی نمیشه واقعاً، طرف گفت باشه
میخونم ولی خب بلد نبود😟
این بنده خدا میگفت یه شب خیلی ترسیدم،
موقع خواب اومدم آیةالکرسی بخونم، دیدم
بلد نیستم، گفتم بسماللهالرحمنالرحیم کرسی
کرسی کرسی ...☺️، خوابم برد، خواب دیدم
دور و برم صندلی رو هم چیدن تا بالا اومده،
بعد اون طرف صندلیا یه دزدی بود، میخواست
بیاد دزدی کنه، صندلیا مانع میشد👏
خلاصه که الاعمال بالنیات..☺️
.
.
•📨• #ارسالے_ڪاربران • 881 •
#سوتے_ندید "شما و مجردیتون" رو بفرستین
•📬• @Daricheh_Khadem
.
.
𓆩مجردییعنی،مجردی𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🤦♂𓆪
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•𓆩🍳𓆪•
.
.
•• #چه_جالب ••
شـواهــد و مدارک نـشان میدهنـد کهـ
خــادم چهـ جــالب بهــ حـول و قــوه الهــی♥️
امـروز هـــم بـا دسـت پــر خــدمت مـخاطبــین کــدبــانو و هـنرمــند رسیــده🥳😍🤌🏻
پـیشنــهاد میشهـ تــا قـــبل از پــایــان مــاه مــبارک
ــتما یه بار مــاکــارونی رو بهـ ایــن شیــوه بپــزید😇
مــوادی کهـ بــرای پـخت و پــز امـروز لازمه :
مـــاکارونی ۱ بسته 🍝
سیـــب زمینی متـــوسط🥔
پیـــاز متــــوسط 🧅
فلفل دلمـــهــ🫑
هــویـــج🥕
گـــوجهـــ 🍅
رب 🥫
قـــارچ 🍄
۱ پـــارچِ آب
پـــودر سیر ، فلفل ســـیاه
نمک ، آویشن🧂
.
.
𓆩حالِخونھباتوخوبھبآنوےِخونھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
.
.
•𓆩🍳𓆪•
•𓆩🪞𓆪•
.
.
•• #ویتامینه ••
به همسرت بگو چرا متفاوته😍
بگوچرا برات اهمیت داره👏
بگوچرا دوستش داری♥
هرروز بگو☺️
تحسینش کن👏😘
او میخواهد شاهزاده سوار بر اسب قهرمان تو باشد🤴
.
.
𓆩چشممستیارمنمیخانہمیریزدبهم𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🪞𓆪•
•𓆩📼𓆪•
.
.
•• #ثمینه ••
سردار رشید کم ندارد اسلام
والله که قدِ خم ندارد اسلام
#لعنت_الله_علی_اسرائیل
#مرگ_بر_اسرائیل
#شهدای_طریق_القدس
.
.
𓆩چهعاشقانهناممراآوازمیڪنے𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩📼𓆪•
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یکسالونیمباتو #قسمت_سیصدوسی نماز زیارت را که خواندیم احمد روبروی
•𓆩⚜𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_سیصدوسیویکم
اشکم چکید و گفت:
احمد جان .... اگه تو بخوای و این طوری خیالت راحت تره میرم
اصلا هر چی تو بگی
نمیخوام باعث ناراحتیت بشم فقط یه چیزی میگم دلم نمیخواد ناراحت بشی و بد برداشت کنی ...
احمد نگاه به چشم هایم دوخت.
_بیا قبول کن طلاهامو بفروشیم بتونیم با پولش خوب زندگی کنیم
احمد زیر لب نچ گفت و قبل از این که لب از هم باز کند گفتم:
این طلاها پس اندازمونه برای روز مباداست
به هردو مون کادو دادن
اینا همه اش رو که من نمی تونم سر و گردنم کنم ...
احمد نگاه به بالای سرش دوخت و نفسش را با صدا بیرون داد.
نگاهش را به من دوخت و گفت:
این طلاها مال توئه ... برای روز مبادای توئه نه من ...
برای وقتی که من نبودم ...
_ای وای احمد ... چرا این طوری میگی؟
دستم را دوباره در دست گرفت، فشرد و گفت:
گوش کن رقیه .... من الان چند ماهه فراری ام ...
تو به خاطر من این همه مدت سختی و آوارگی کشیدی ...
درسته این انقلاب و این مبارزه به هدفش داره نزدیک میشه و دل همه مون ذوشنه به همین زودیا به ثمر بشینه ولی ساواک و اطلاعات حکومت شاه هم بیکار ننشسته ...
ممکنه این انقلاب چندین سال طول بکشه تا به ثمر برسه ممکن هم هست زود به ثمر برسه
تا به ثمر رسیدن این مبارزه ممکنه هر بلایی سر من بیاد ...
بذار برای روزایی که شاید من نبودم یه پس انداز کوچیکی داشته باشی
دلم نمیخواد تو نبود من ... محتاج کسی باشی ...
سرش را پایبن انداخت و من به پهنای صورت اشک ریختم.
با بغض گفتم:
الهی همیشه باشی این حرفا چیه می زنی
_دل خودمم همینو میخواد ... دلم میخواد یه عمر باهم زندگی کنیم ... ولی این حقیقته ... ممکنه تو مبارزه هر بلایی سرم بیاد
قبلا بهت گفتم دلت از بابت من نلرزه
الان میگم دلت نلرزه هر چی شد
_این حرفا رو که می زنی پام برای رفتن شل میشه
لبخند مهربانی زد و گفت:
الهی قربونت برم ... فقط چند روزه ... برای این که یه سامونی به خودم و زندگی مون بدم بعدش خودم میام دنبالت
حیفه مشهد باشی و از دیدن پدر و مادرت و خانواده ات محروم باشی
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان عین الله و هدایت الله اکبری صلوات🇮🇷
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174
.
.
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_سیصدوسیودوم
اشکم را پاک کردم و گفتم:
حیف اینه تو باشی و من کنارت نباشم
آه کشیدم و گفتم:
همیشه تو سخت ترین شرایط منو از خودت دور کردی
_من مَردم سختی هم مال مرده
تو کم کنار من سختی نکشیدی
دلم نمیخواد به خاطر من یه بلایی سرت بیاد که نشه جبرانش کرد
_تو الان داغداری ... روا نیست تنهات بذارم تو این مصیبت
احمد با آه کشیدن سعی کرد بغضی که صدایش را می لرزاند را پنهان کند و گفت:
نگران من نباش ...
از پا در نمیام.
هر وقت دلم گرفت و بی طاقت شدم میام این جا پیش امام رضا آروم می گیرم
مادرم هم که همین جا ... دفنه ...
تو برو پیش خانواده ات ...
همراه اونا مراسمای مادرم رو شرکت کن ...
چشمش را فشرد و ادامه داد:
جای من زینب رو بغل بگیر و آرومش کن ...
سر خاک مادرم برو و جای من خاکش رو ببوس...
اشک احمد چکید.
به صورتش دست کشید از جا برخاست و گفت:
پاشو زودتر بریم
وسایلم را برداشت و من هم علیرضا را بغل گرفتم.
با غم و غصه ای که در دلم نشسته بود با امام رضا وداع کردم و پا به پای احمد از حرم خارج شدم
کنار خیابان ایستادیم و احمد ماشینی را دربست کرایه کرد.
ماشین که به راه افتاد احمد علیرضا را از بغلم گرفت.
چندین بار او را بوسید و نوازشش کرد.
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان نور الدین و محمد شفیع اکبری صلوات🇮🇷
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174
.
.
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩⚜𓆪•