eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
💍 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 📩 سلام. خوبین؟ خوشین؟ یک نصیحت از من به زوجین کانالتون؛ زندگی جاریست.. 🌱😒 نمیدونم شایدم خواهر شوهر باشه😁 ولی هر چی هست از اقوام شوهره😢 چون خیلی رو اعصابه😂🤣 𓈒 1025 𓈒 "شما و همسرتون" رو بفرستین. 𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh . 𓂃ورودبدون‌همسرجان‌ممنوع𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💍 ⏝
🧸 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . شاعر میگه: تنت مانند اهواز و نگاهت چون شبِ شیراز دلت آشوبِ تبریز و غمت چاقوی زنجان است 🤌🏻' . 𓂃دیگه‌وقتشه‌به‌گوشیت‌رنگ‌و‌رو‌بدی𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧸 ⏝
💕⃟🛵 ⏝ •• •• . . √ حاج آقا .. من حافظه ی خوبی ندارم .. چیزهای زیادی هست که فورا یادم میره .. ولی حاج آقا هیچ وقت اولین برقِ نگاهتو یادم نرف و نمیره! اولین خنده ات .. (: اولین باری که دستاتو توی دستام گرفتم .. و کلی اولینای دیگه، کنارِ تو! اصلا میدونی من قبل از تو رو یادم نیست .. انگار از وقتی که فهمیدم کیم و چیم تو بودی:) حاج آقا با این دلُ و حافظه ی ما چیکار کردی آخه قربونت برم!؟ (: ○ کپے!؟ - تنها‌باذڪرآیدی‌منبع‌،موردرضایت‌است☺️ ‹ 💌 ›↝ ‹ 🤫 ›↝ . . ‌◞مرا وصلھ بزن بھ سمتِ چـ♡‌ـپِ پیرهنت⇩◟‌ Eitaa.com/asheghaneh_halal 💕⃟🛵 ⏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧃 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . ♥هر وقت خواستید یکی از ایرادات همسرتون رو بهش بگین... ♥خیــــــــــلی مهمه👆 . 𓂃ویتامین‌عشقت‌اینجاست𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧃 ⏝
☀️ ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . امام رضا(ع) همیشه متبسم و خوش‌رو بودند در خوش‌معاشرتی، سرآمد و مثال زدنی بودند در خنده، قهقهه نمی‌زدند و فقط تبسم می‌کردند. 📗 عیون اخبار الرضا. ج۲. ص۱۸۴ . 𓂃جایےبراےخلوت‌باامام‌رئـوف𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . ☀️ ⏝
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_صدوهشتادودو امروز دیگر کلاس ندارم. راه خانه ی فاطمه را پ
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . نگاه فاطمه رنگ شرم دار د،اما تقصیر او چیست؟ مثل خواهر،نگران آینده ام است،درکش میکنم... اما من همین پوسته ی ساکت و گوشه گیرم را ترجیح میدهم. نگاهی به ساعت میاندازم،باید به مامان تلفن کنم و بگویم اینجا هستم. برای آن ها فرقی ندارد اما من وظیفه میدانم خبرشان کنم. دست میبرم تا موبایلم را بردارم،اما نیست.... فاطمه نگاهم میکند +:چی شده؟ :_موبایلم نیست،باید به خونه زنگ بزنم. موبایلش را روی پایم میگذارد +:بیا حالا با مال من زنگ بزن،پیداش میکنیم بعدا موبایل را میگیرم و با لبخندی،از کارش قدردانی میکنم. جرعه ای از آب انار مینوشم و شماره ی خانه را میگیرم. * چادرم را سفت میکنم،حاج خانم را پشت یک میز دونفره میبینم. نفس عمیقی میکشم و به طرفش قدم برمیدارم. با دیدنم بلند میشود بازهم در سلام،پیش دستی میکنم و با هم دست میدهیم :_سلام،ببخشید که دیر شد +:سلام دخترم،خواهش میکنم،اتفاقا به موقع اومدی. بشین عزیزم پشت میز مینشینم و چادرم را مرتب میکنم. گارسون بالای سرمان میایستد،حاج خانم با لبخندی،متین نگاهم میکند +:خب چی میخوری نیکی جان؟ :_من چیزی نمیخورم،ممنون +:مگه میشه آخه؟ :_باور کنین میل ندارم،ممنون حاج خانم به گارسون اشاره میکند.. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ⊰📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . +:لطفا کیک شکلاتی بیارید و قهوه. گارسون یادداشت میکند،تعظیم کوتاهی میکند و میرود. مشتاق به حاج خانم نگاه میکنم. :_شما....کاری داشتین با من؟؟ حاج خانم با طمأنینه و آرام نگاهم میکند. لبخندی کنج لبش نشسته +:حالا چه عجله ایه؟مگه کار داری؟ :_نه..کارخاصی ندارم ولی...راستش یه کم کنجکاو شدم.. +:نگران نباش.. گارسون با سینی جلو میآید و کیک و قهوه را روی میز میچیند. +: بسم اللّه دخترم... چنگال را برمیدارم و گوشه ای از کیک را میبُرم حاج خانم،کمی شکر داخل قهوه اش میریزد. کیک،خوشمزه است و تازه. در دل میگویم:فاطمه ی عاشق کاکائو جات خالی حاج خانم گلویش را صاف میکند،منتظر به دهانش چشم میدوزم +:راستش نیکی جان...منم جای مادرت دخترم... میخوام یه سوالی ازت بپرسم،خواهشا با من رودربایستی نداشته باش... تو هنوزم جواب سیاوش رو راست و حسینی ندادی تو...قصد ازدواج با سیاوش رو داری؟ صاف در چشم هایش خیره میشوم. سوالش شوکه کننده بود و من،حیرت زده ام.... قبل از اینکه چیزی بگویم،ادامه میدهد +:ببین دخترم....واقعیت اینه که با وجود سختگیری های پدر و مادرت،میشه گفت ازدواج تو و سیاوش تقریبا غیرممکنه... میخوام ببینم تو،با وجود مخالفت پدر و مادرت، موافق این ازدواج هستی یا نه؟ سرم را پایین میاندازم،در کمال صداقت میگویم :_نه... +:یعنی تو به سیاوش علاقه... ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ⊰📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . * قلم و بیانی که در خدمت انقلاب نباشد😏 . ⊰🇮🇷 ⊰❤️ ⊰🌸 | ⊰📲 بازنشر: ⊰🔖 𓈒 1492 𓈒 . 𓂃𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🌙 ⏝
🍳 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . هـر پدیـده‌ای در دنـیا در نوع خود یڪـتا و دیـدنے است👌🏻 از جـملہ هر صبـحِ زندگے شـما 💛🌞 . 𓂃صبح‌رو‌عاشقانه‌بخیرکن𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🍳 ⏝
💛 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . «من تزوج امراة لمالها وکله الله الیه، و من تزوجها لجمالها رای فیها ما یکره، و من تزوجها لدینها جمع الله له ذلک» پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار می کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائی اش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع می کند.☝️🫀 منبع:وسائل الشیعه، ج 14، ص 31✍ . 𓂃حرفایے‌که‌میشن‌چراغ‌راهِت𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💛 ⏝
🧣 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . از نگاهِ روی تو، دل سیر می‌گردد مگر؟ آخر آدم با تو باشد، پیر می‌گردد مگر؟🫀 . 𓂃محفل‌مجردهاےایـتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧣 ⏝
💍 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ هــرچیزے آخـ🔚ـرے‌ دارد آخـرین آرزویم با بودن اســت به وسعت آخــرین ؏ـشـ💕ـق‌‌ دوستـت‌دارم😍☂️ 💚 🤲🏻 . . 𓂃بساط‌عاشقےبرپاس،بفرما𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💍 ⏝