🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
🌸 #داستانبیتوهرگز 🌸 #قسمتبیستودوم علی زنده است ثانیه ها به اندازه یک روز ... وروزها به اندا
🌸 #داستانبیتوهرگز 🌸
#قسمتبیستوسوم
آمدی جانم به قربانت
شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود ...
اونقدر اوضاع به هم ریخته بود که نفهمیدن یه زندانی سیاسی برگشته دانشگاه ...
منم از فرصت استفاده کردم... با قدرت و تمام توان درس می خوندم ...
ترم آخرم و تموم شدن درسم با فرار شاه و آزادی تمام زندانی های سیاسی همزمان شد ...
التهاب مبارزه اون روزها ... شیرینی فرار شاه ... با آزادی علی همراه شده بود ...
صدای زنگ در بلند شد ... در رو که باز کردم ... علی بود ...
علی 26 ساله من ... مثل یه مرد چهل ساله شده بود ...
چهره شکسته ... بدن پوست به استخوان چسبیده ...
با موهایی که می شد تارهای سفید رو بین شون دید ... و پایی که می لنگید ...
زینب یک سال و نیمه بود که علی رو بردن ...
و مریم هرگز پدرش رو ندیده بود ...
حالا زینبم داشت وارد هفت سال می شد و سن مدرسه رفتنش شده بود ...
و مریم به شدت با علی غریبی می کرد ...
می ترسید به پدرش نزدیک بشه و پشت زینب قایم شده بود ...
من اصلا توی حال و هوای خودم نبودم ...
نمی فهمیدم باید چه کار کنم ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم ...
دست مریم و زینب رو گرفتم و آوردم جلو ...
بچه ها بیاید ... یادتونه از بابا براتون تعریف می کردم ...
ببینید ... بابا اومده ... بابایی برگشته خونه ...
علی با چشم های سرخ، تا یه ساعت پیش حتی نمی دونست بچه دوم مون دختره ...
خیلی آروم دستش رو آورد سمت مریم ...
مریم خودش رو جمع کرد و دستش رو از توی دست علی کشید ...
چرخیدم سمت مریم ...
مریم مامان ... بابایی اومده ...
علی با سر بهم اشاره کرد ولش کنم ...
چشم ها و لب هاش می لرزید ...
دیگه نمی تونستم اون صحنه رو ببینم ...
چشم هام آتش گرفته بود و قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ...
صورتم رو چرخوندم و بلند شدم ...
میرم برات شربت بیارم علی جان ...
چند قدم دور نشده بودم ...
که یهو بغض زینبم شکست و خودش رو پرت کرد توی بغل علی ...
بغض علی هم شکست ... محکم زینب رو بغل کرده بود و بی امان گریه می کرد ...
من پای در آشپزخونه ... زینب توی بغل علی ... و مریم غریبی کنان ...
شادترین لحظات اون سال هام ... به سخت ترین شکل می گذشت ...
بدترین لحظه، زمانی بود که صدای در دوباره بلند شد ...
پدر و مادر علی، سریع خودشون رو رسونده بودن ...
مادرش با اشتیاق و شتاب ... علی گویان ... دوید داخل ...
تا چشمش به علی افتاد از هوش رفت ... علی من، پیر شده بود ...
#ادامه_دارد...
♥️کانال #عاشقان_ظهور ♥️
eitaa.com/Asheghanezohoor
فوق العاده زیباست این متن ...
*وقتی ناراحتی تصمیم نگیر
*وقتی دیر میشه عجله نکن
*وقتی یکیو دوسش داری زود بهش نگو
بذار خودش بفهمه
*وقتی خیلی خوشحالی به کسی قول نده
*وقتی یکی دلتو شکست سر یکی دیگه تلافی نکن
*وقتی بغضت گرفته پیش هرکی گریه نکن شاید همون دشمنت باشه از ته دل خوشحال بشه
*وقتی با یکی قهر کردی پشت سرش حرف نزن شاید دوباره بخوای باهاش دوست بشی
و آخرش اینکه اگر خودت دلت پاکه
فکر نکن همه مثل خودتن
┄┅┅┄┅✶🕊✶┅┄┅┅┄
کانال عاشقان ظهور🌹
| 📿http://eitaa.com/Asheghanezohoor
📿📿
.أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
💎
#چادرانه... 🖇🌱
قشنگترین حس دنیاست
وقتی چادرت حد و مرز مشخص میکند برایت...
این حجابی که اسمش را اجبار گذاشته اید...
در زمانه ای که حیا و مردانگی بعضی از کردان سرزمینم، هر روز همچون برگ های پاییزی فرو میریزد
می پوشاند مرا...
یه حس شیرینی دارد...
با جان و دل ...
گرمایت را...
سیاهیت را...
بلندیت را...
پذیرفتم. اگر تو در این میان تنها سیاهیش را میبینی...
مشکل چادر من نیست.
انها که اسمش را اجبار گذاشته اند
نمیدانند که مشکی بودنش ابی ترین اسمان من است... سیاهترین رنگ جهان هم که باشد باطنش سبزترین نگاه عالم است...
#عاشق_چادرم_هستم❤
کانال عاشقان ظهور🌹
http://eitaa.com/Asheghanezohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🍃
حاج قاسم کجایے...؟!💔
#شهیدانه🕊
#امام_زمان
🌹کانال عاشقان ظهور🌹
http://eitaa.com/Asheghanezohoor
🇮🇷۲۰فروردین
سالگردشهـــــادت شهیـــدسیدمرتضی آوینی گـــرامی باد.
🇮🇷🕊
🔰 شهید سیدمرتضی آوینی:
ما هرچه جلوتر برویم کار ما سخت تر می شود.
راه نجات ما در تبعیت از ولایت فقیه است تا ان شاءالله خداوند امر خودش را برای ما برساند.
💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
🖤کانال #عاشقان_ظهور 🖤
🦋 @Asheghanezohoor 🦋
#حدیث_روز
✅امیرالمؤمنین عليه السلام:
✔رِضاكَ عَن نَفسِكَ مِن فَسادِ عَقلِكَ
از خود راضى بودن، نشانه تباهى عقل توست
{غررالحكم حدیث5412}
🦋 @Asheghanezohoor 🦋
#اخلاقی
🔰 ویژگیهای منتظر واقعی از نگاه آیتالله ناصری
✅ غیبت صاحبالزمان(عج)به معنای غایب شدن و حضور نداشتن نیست، بلکه به معنای حضور داشتن ولی ناشناس بودن در جامعه است.
✅ انتظار، حالتی روحی است که از ضمیر فرد منتظر بر میآید اما با چشم به در دوختن و حسرت خوردن تمام نمیشود.
🍁 انتظار واقعی فرج، به عمل و کردار انسان ختم شده و در تمامیِ ابعاد زندگی مادی و معنوی تأثیری شگرف برجای مینهد و انتظار فرج علاوه بر آثار باطنی و معنوی در جامعه، اثرات مثبت بسیاری دارد.
🍁 در روایات متعدد، انتظار به عنوان عمل، بلکه برترین اعمال معرفی شده و از جمله روایت پیامبر اکرم(ص) بوده که فرمودند "افضل اعمال أمتی انتظار الفرج" که برترین اعمال امت من، انتظار فرج است.
🍁 نخستین وظیفه شیعیان انتظار فرج است، اما آیا واقعا ما منتظریم و انتظار یعنی چه؟ کسی که به وظایف دینی اش عمل کند منتظر واقعی بوده و انتظار یعنی از وضع کنونی راضی نیستیم و منتظریم تا وضع اصلاح شود.
✔ تا کنون حکومت عدل الهی به طور کامل در دنیا برپا نشده است و با ظهور حضرت حجت(عج) حکومت عدل الهی برپا میشود.
✔ منتظر امام زمان(عج) کسی است که گناه نکند و اعمالی انجام ندهد که موجب نارضایتی ایشان شود چون ایشان کسی را می خواهند که بنده خدا باشد نه بنده شیطان و دنیا.
✔ میگوییم یابنالحسن اما این ندای ما تنها به زبان بوده و درون قلب ما وارد نشده است وگرنه باید این بیان همراه با اطاعت از امام زمان(عج) باشد؛ مادامی که این حجابهای ظلمانی، صفات خبیثهای همچون ریا، غیبت، تهمت، تکبّر، حسادت در وجود ماست، منتظر واقعی امام زمان(عج) نیستیم.
🦋 @Asheghanezohoor 🦋