eitaa logo
آشنایی با نهج‌البلاغه
188 دنبال‌کننده
838 عکس
325 ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
باد تكبر یکی از دوستان می‌گفت: مدت‌ها در اصفهان پای خطبه‌های نماز جمعۀ مرحوم آیت اللّه حاج آقا رحیم ارباب بودم. (ایشان مقامات علمی و معنوی فراوانی داشتند) ایشان می‌فرمودند: تازه یک خیابانی از وسط تخت فولاد (که قبرستانی در شهر اصفهان است) کشیده بودند. یک روز از این خیابان عبور می‌کردم. دیدم استخوان‌های کسانی که دفن کرده بودند؛ یرون ریخته است. هنوز ساخت خیابان تمام نشده بود و کسی توجهی به این‌ها نداشت. نگاه من به جمجمه یک میّت افتاد. دیدم بچه‌ها آن را وسیلۀ بازی قرار داده‌اند و مثل یک توپ با جمجمۀ این آدم بازی می‌کنند. وظیفۀ هر مسلمانی است که جمجمه را بگیرد و دفن کند. من آن جمجمه را از بچّه‌ها گرفتم و با سر عصای خود چاله‌ای کندم و آن را دفن کردم. شب در عالم رؤیا یک آقایی را در خواب دیدم؛ آقایی که قیافۀ مذهبی داشت و مدام از من تشکر می‌کرد. می‌گفت: آقای ارباب! خیلی من از شما متشکرم. شما امروز به من لطف كرديد. من مديون شما هستم. گفتم: من شما را نمی‌شناسم. برای چه تشکر می‌کنی؟ گفت: من صاحب آن جمجمه هستم که شما از دست بچّه‌ها گرفتید. ولی من مستحق این مقدار عقوبت بودم.... باید همین جا در عالم برزخ، بدن من عقوبت می‌شد. سؤال کردم چرا؟ گفت: برای این که سر من یک مقدار باد داشت و متکبّر بودم. به خاطر این تکبر باید این طور مجازات می‌شدم. اگر انسان این رذائل اخلاقی را این جا از بین نبرد و ریشه کن نکند و همراه او باشد در آن جا تبدیل به عذاب قبر می‌شود. عذاب قبر بازتاب اعمال خود ماست. سمت خدا، ج۱، ص ۱۹