به نام خدا
🔵 پسر بزرگم تلفنی ☎️ با مادرم صحبت میکرد، برادرش هم کنارش نشسته بود. من در آشپزخانه بودم که جیغ پسر بزرگه رفت بالا😫. معمولا واکنش سریع نشون نمیدم تا ببینم عمق فاجعه در چه حد هست🤣. ولی مثل اینکه عمیق بود. در کمال آرامش رفتم توی اتاق، چی شده بچه ها؟ هر دو باهم با جیغ و گریه ....😭😩
🧕: خوب اول تو بگو:
👦: مامان موهامو کشید
و طوطی خانواده👶: مامان موهامو کشید
👦: نه مامان اون موهای منو کشید
: 👶اون موهای منو کشید
🧕: خوب یکی یکی به نوبت
شما بگو:
👦: مامان موهامو کشید
🧕: دردت گرفت؟
👦: خیلی😭😫
🧕: فکر میکنی چرا کشید؟
👦: میخواست گوشی را بگیره با مامان جون حرف بزنه
🧕 : خوب تو بهش دادی؟
👦: نه من ندادم خودم داشتم حرف میزدم
🧕: آها پس داداشت مثل تو دوست داشت با مامان جون حرف بزنه، صبر نکرد و موهای تو را کشید، مو کشیدن خیلی درد داره
👦: اره،
بعد از پسر کوچیکه که کل زمان گفتگوی من و داداشش هم در حال صحبت کردن بود پر سیدم
چی شده مامان؟
👶: داداشی موهای من کشید
🧕: آخ آخ، مو کشیدن درد داره؟
👶 : آره خیلی
🧕: آها پس موهات را بکشند دردت میاد
👶: اره
🧕: آها پس موهای کسی را نمیکشیم.
👦: داداش حالا بیا بریم بازی، جالبه بعدش تا یک ساعت و نیم با هم بازی می کردند، از دویدن دنبال هم، ماهیگیری تخیلی لب دریا، قایم باشک، کتاب خوندن بزرگه برای کوچیکه که از روی تصاویر توضیح میده براش و ...، بکبار دیگر هم جیغشان بلند شد که از دفعاتی بود که نیاز به مداخله ی من نبود.
🤔 شاید سوال پیش بیاد، که همیشه به همین راحتی حل و فصل میشه؟ قطعا خیر
همیشه با یک روش حل میشه؟ قطعا خیر
خوب این دعواها تا کی ادامه داره؟ تا همیشه، اما تعدادشون با رفتار صحیح واقعا کاهش پیدا میکنه. مثلا در مورد فرزندان خودم، تقریبا از چهاردست و پا رفتن فرزند دوم این کشمکش ها شروع شد، زمان یک تا دو سالگی فرزند دوم دوران سختی بود اما به تدریج بچه ها تعامل و بازی با هم را یاد گرفتند و الان تعداد دعواهاشون بسیار کم هست و اون هم غالبا شروع کننده فرزند دوم هست که نیاز به تجربه های بیشتری داره. و تعداد و زمان بازیهای مشترکشون رو به افزایش.
♦️چرا علیرغم رفتار صحیح والدین بچه ها مجددا این دعواها را تکرار میکنند؟
چون بچه ها به اندازه ما تجربه ندارند و با تمرین و تکرار و تجربه کردن می آموزند، حتی خود والدین هم برای رسیدن به رفتار صحیح نیاز به تمرین و تکرارهای زیادی دارند.
♦️رفتار صحیح چیست؟
شنیدن حرف دو طرف، همدلی و درک احساس، آگاه کردن کودکان از شرایط به وجود آمده با توجه به حرفهای خودشان. عدم قضاوت و پیش داوری، عدم عصبانیت و تهدید و تنبیه و...،
ولی اغلب با شنیدن حرف دو طرف و همدلی، واگذاری تصمیم گیری به خود فرزندان مسئله قابل حل و فصل هست.
✅ یک مثال دیگر هم بزنم که شاید خیلی شایع باشه: دعوا بر سر اسباب بازی
مثلا پسر کوچکم ماشین پسر بزرگتر را از دستش میکشد، جیغ هر دو طرف بالا میره
🧕: چی شده مامان؟
👦 : ماشین منو میخواد،
خطاب به کوچیکه که بزرگه بشنوه: آها دوست داری با ماشین داداش بازی کنی در حالی که داداش هم الان میخواد خودش بازی کنه، نگران نباش داداشت تو انقدر توانا و دانا هست که الان یک تصمیم درست می گیره😉.
پسر بزرگم میگه بگذار من یک تصمیم درست بگیرم؛ بیا تو باهاش بازی کن من برم یک ماشین دیگه بیارم😉
ولی بارها پیش اومده این رفتار جلوی اطرافیان اتفاق افتاده میگن تو بزرگتری اون بچه هست نمیفهمه، تو این همه ماشین داری، خوب بده بهش بازی کنه و... ، و نتیجه چیزی جز جیغ بلندتر و کشمکش بیشتر و پرتاب ماشین در سر و صورت همدیگر نبوده...☹️
آیا این روش همیشه جواب میده؟ غالبا بله ولی قطعا نه، اما نتیجه بدی هم نخواهد داشت.
باز هم مثال و تجربه های عملی را در این زمینه خواهم نوشت انشاالله .
#تجربه_های_مادرانه
#تربیت_کودک
#دعوای_بین_بچه_ها