eitaa logo
اسناد المصائب
3هزار دنبال‌کننده
974 عکس
303 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
36.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙مهربانی در رفتار حضرت رسول ختمی مرتبت(صلوات الله علیه و آله) با دیگران در بیان :👆 @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅وقایعی که در هنگام ولادت (صلّی الله علیه و آله) رخ داد!👇 @AsnadolMasaeb
1⃣ممنوعیت کامل تردد شیطان به هفت آسمان : «كَانَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ يَخْتَرِقُ السَّمَاوَاتِ السَّبْعَ فَلَمَّا وُلِدَ عِيسَى(ع) حُجِبَ عَنْ ثَلَاثِ سَمَاوَاتٍ وَ كَانَ يَخْتَرِقُ أَرْبَعَ سَمَاوَاتٍ فَلَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) حُجِبَ عَنِ السَّبْعِ كُلِّهَا وَ رُمِيَتِ الشَّيَاطِينُ بِالنُّجُومِ» ♦️ابليس که در آسمان های هفتگانه، رفت و آمد می كرد، هنگامی كه حضرت عيسی(ع) متولد شد، از پرواز کردن به سه آسمان اول ممنوع گرديد، ولی تا آسمان چهارم، رفت و آمد می كرد، و هنگامی كه پيامبر(ص) متولد شد، از پرواز به سوی همه آسمان های هفتگانه ممنوع شد، و شيطانهايی كه به سوی آسمان می رفتند با تيرهای شهاب آسمانی رانده می شدند. 2⃣فرو ریختن تمام بت ها : «وَ لَيْسَ مِنْ الْأَصْنَامُ صَنَمٌ إِلَّا وَ هُوَ مُنْكَبٌّ عَلَى وَجْهِهِ» ♦️همه بتها از جا كنده و سرنگون شدند. امام علی(علیه السلام) فرمود : «لَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أُلْقِيَتِ الْأَصْنَامُ فِي الْكَعْبَةِ عَلَى وُجُوهِهَا» ♦️هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) همه بت ها در کعبه فرو افتادند و سرنگون شدند.(۱) 3⃣به لرزه درآمدن «ایوان کسری» و فرو ریختن چهارده کنگره از آن : «ارْتَجَسَ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ إِيوَانُ كِسْرَى وَ سَقَطَتْ مِنْهُ أَرْبَعَ عَشْرَةَ شُرْفَةً» ♦️در آن هنگام ايوان عظيم كاخ مدائن (كاخ شاه ايران) به لرزه درآمد و چهارده كنگره (دندانه سر دیوار) آن فرو ریخت. 4⃣خشک شدن دریاچه ساوه وجاری شدن سیل در بیابان «سماوه» : «غَاضَتْ بُحَيْرَةُ سَاوَةَ وَ فَاضَ وَادِي السَّمَاوَةِ» ♦️آب درياچه ساوه در زمين فرو رفت و خشكيد ودر بیابان سماوه سیل جاری شد. 5⃣خاموش شدن آتشکده فارس بعد از هزار سال : «وَ خَمَدَتْ نِيرَانُ فَارِسَ وَ لَمْ تَخْمُدْ قَبْلَ ذَلِكَ بِأَلْفِ عَامٍ» ♦️آتشكده سرزمين فارس، پس از هزار سال روشنايی خاموش شد. 6⃣خواب دیدن موبد موبدان : «وَ رَأَى الْمُؤْبَذَانُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ فِي الْمَنَامِ إِبِلًا صِعَاباً تَقُودُ خَيْلًا عِرَاباً قَدْ قَطَعَتْ دِجْلَةَ وَ انْسَرَبَتْ فِي بِلَادِهِمْ» ♦️موبد موبدان در آن شب در خواب دید که شتران سرکشی که اسبان عربی اصیل را در پی داشتند از دجله گذشتند و به سرزمین فارس وارد شدند. 7⃣شکاف برداشتن طاق کسری و جاری شدن آب دجله در درون کاخ : «وَ انْقَصَمَ طَاقُ الْمَلِكِ كِسْرَى مِنْ وَسَطِهِ وَ انْخَرَقَتْ عَلَيْهِ دِجْلَةُ الْعَوْرَاءُ» ♦️طاق كسرى از وسط شكست و رود دجله عريان بر آن مسلط شد. 8⃣تابیدن نوری در سرزمین حجاز و امتداد تا مشرق : «وَ انْتَشَرَ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ نُورٌ مِنْ قِبَلِ الْحِجَازِ ثُمَّ اسْتَطَارَ حَتَّى بَلَغَ الْمَشْرِقَ» ♦️و در آن شب نورى از سمت حجاز برآمد و تا مشرق امتداد داد. 9⃣سرنگون شدن تخت های پادشاهان جهان : «وَ لَمْ يَبْقَ سَرِيرٌ لِمَلِكٍ مِنْ مُلُوكِ الدُّنْيَا إِلَّا أَصْبَحَ مَنْكُوساً وَ الْمَلِكُ مُخْرِساً لَا يَتَكَلَّمُ يَوْمَهُ ذَلِكَ» ♦️و تخت همه سلاطين وارونه شد و خودشان لال شدند و در آن روز نتوانستند سخن گويند. 🔟علم پیشگویان از آنها سلب شد و جادوی جادوگران باطل شد : «وَ انْتُزِعَ عِلْمُ الْكَهَنَةِ وَ بَطَلَ سِحْرُ السَّحَرَةِ وَ لَمْ تَبْقَ كَاهِنَةٌ فِي الْعَرَبِ إِلَّا حُجِبَتْ عَنْ صَاحِبِهَا» ♦️دانش كاهنان ربوده شد و سحر جادوگران باطل گرديد و كاهنهاى عرب از همزاد شيطانى خود ممنوع شدند. 1⃣1⃣قریشیان نزد خداوند عظمت یافتند و آل الله خوانده شدند : «وَ عَظُمَتْ قُرَيْشٌ فِي الْعَرَبِ وَ سُمُّوا آلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا سُمُّوا آلَ اللَّهِ لِأَنَّهُمْ فِي بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ» ♦️قریشیان نزد خداوند عظمت یافتند و آنها را آل الله گفتند براى آنكه در بيت الله بودند. 2⃣1⃣ناله سردادن ابلیس و حزبش : «وَ صَاحَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي أَبَالِسَتِهِ» ♦️ابليس در ميان اعوان و انصار خود فرياد كشيد. 3⃣1⃣خوشحالی وتسبیح گفتن تمامی موجودات : «وَ أَضَاءَ تِلْكَ اللَّيْلَةَ جَمِيعُ الدُّنْيَا وَ ضَحِكَ كُلُ‏ حَجَرٍ وَ مَدَرٍ وَ شَجَرٍ وَ سَبَّحَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» ♦️و جميع دنيا در آن شب روشن شد و هر سنگ و كلوخى و درختى خنديدند و آنچه در آسمانها و زمين ها بود تسبيح خدا گفتند.(۲)(۳) 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۱ ۲)الخرایج و الجرایح راوندی، ج۱، ص۲۱ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج‏۱۵، ص۲۷۴ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕍مردی كه هلاکت «یهود» به دست او خواهد بود!👇 (صلّی الله علیه و آله) @AsnadolMasaeb
✅امام محمد باقر(علیه السلام) می فرماید : «لَمَّا وُلِدَ اَلنَّبِيُّ(ص) جَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ اَلْكِتَابِ إِلَى مَلَإٍ مِنْ قُرَيْشٍ فِيهِمْ هِشَامُ بْنُ اَلْمُغِيرَةِ وَ اَلْوَلِيدُ بْنُ اَلْمُغِيرَةِ وَ اَلْعَاصُ بْنُ هِشَامٍ وَ أَبُو وَجْزَةَ بْنُ أَبِي عَمْرِو بْنِ أُمَيَّةَ وَ عُتْبَةُ بْنُ رَبِيعَةَ فَقَالَ : أَ وُلِدَ فِيكُمْ مَوْلُودٌ اَللَّيْلَةَ؟» ♦️هنگامى كه حضرت رسول اكرم(ص) به دنيا آمد مردى از اهل كتاب نزد گروهى از قريش كه در ميان آنها هشام بن مغيره، وليد بن مغيره، عاصم بن هشام، ابو وجزة بن ابى عمرو بن اميّه و عتبة بن ربيعه ديده مى‌شدند آمد و گفت : آيا ديشب در ميان شما نوزادى ديده به جهان گشوده است؟ آنان گفتند : خیر! آن مرد گفت : «فَوُلِدَ إِذاً بِفِلَسْطِينَ غُلاَمٌ اِسْمُهُ أَحْمَدُ بِهِ شَامَةٌ كَلَوْنِ اَلْخَزِّ اَلْأَدْكَنِ وَ يَكُونُ هَلاَكُ أَهْلِ اَلْكِتَابِ وَ اَلْيَهُودِ عَلَى يَدَيْهِ قَدْ أَخْطَأَكُمْ وَ اَللَّهِ يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ» ♦️بنابراين بايد در فلسطين نوزادى ديده به جهان گشوده باشد كه نام او احمد است و خالى در بدن دارد به رنگ خاكسترى و اهل كتاب و يهود به دست او نابود شوند. اى قريشيان! به خدا سوگند اين نوزاد بهرۀ شما نشده است. «فَتَفَرَّقُوا وَ سَأَلُوا فَأُخْبِرُوا أَنَّهُ وُلِدَ لِعَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَبْدِاَلْمُطَّلِبِ غُلاَمٌ فَطَلَبُوا اَلرَّجُلَ فَلَقُوهُ فَقَالُوا : إِنَّهُ قَدْ وُلِدَ فِينَا وَ اَللَّهِ غُلاَمٌ!» ♦️آنها پس از شنيدن اين سخن از گرد آن مرد پراكنده شدند و به كند و كاو پرداختند و آگاه شدند كه در خانۀ عبداللّٰه بن عبدالمطّلب نوزادى به دنيا آمده است، پس به دنبال آن مرد گشتند و او را ديدند و گفتند : به خدا سوگند! در ميان ما نوزادى ديده به جهان گشوده است. آنان مرد گفت : «قَبْلَ أَنْ أَقُولَ لَكُمْ أَوْ بَعْدَ مَا قُلْتُ لَكُمْ» ♦️پيش از آنكه اين موضوع را به شما گفتم به دنيا آمد يا پس از آن‌؟ آنان گفتند : پيش از آن كه اين سخن را به ما بگويى! آن مرد گفت : «فَانْطَلِقُوا بِنَا إِلَيْهِ حَتَّى نَنْظُرَ إِلَيْهِ» ♦️ما را نزد او ببريد تا او را ببينم. آنها نزد مادر او آمدند و گفتند : «أَخْرِجِي اِبْنَكَ حَتَّى نَنْظُرَ إِلَيْهِ» ♦️نوزادت را پيش بياور تا او را ببينم. حضرت آمنه(س) گفت : «إِنَّ اِبْنِي وَ اَللَّهِ لَقَدْ سَقَطَ وَ مَا سَقَطَ كَمَا يَسْقُطُ اَلصِّبْيَانُ لَقَدِ اِتَّقَى اَلْأَرْضَ بِيَدَيْهِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَنَظَرَ إِلَيْهَا ثُمَّ خَرَجَ مِنْهُ نُورٌ حَتَّى نَظَرْتُ إِلَى قُصُورِ بُصْرَى وَ سَمِعْتُ هَاتِفاً فِي اَلْجَوِّ يَقُولُ لَقَدْ وَلَدْتِيهِ سَيِّدَ اَلْأُمَّةِ فَإِذَا وَضَعْتِيهِ فَقُولِي أُعِيذُهُ بِالْوَاحِدِ مِنْ شَرِّ كُلِّ حَاسِدٍ وَ سَمِّيهِ مُحَمَّداً(ص)» ♦️به خدا سوگند! پسر من زاده شد ولى آن گونه كه فرزندان ديگر زاده مى‌شوند. او دو دست خود را بر زمين نهاد و سر خود به آسمان بالا برد و بدان نگريست، سپس نورى از او برخاست كه من كاخهاى بصرى را مشاهده كردم و شنيدم هاتفى در آسمان ندا مى‌كرد : همانا تو سرور مردمان را به دنیا آوردی. پس وقتی او را بر زمين نهادى بگو : او را از شرّ هر حسودى به خداى يگانه پناه مى‌دهم و او را محمّد نامگذاری کن. آن مرد گفت : او را نزد من بياور و آمنه او را نزد آن مرد آورد. «فَنَظَرَ إِلَيْهِ ثُمَّ قَلَّبَهُ وَ نَظَرَ إِلَى اَلشَّامَةِ بَيْنَ كَتِفَيْهِ فَخَرَّ مَغْشِيّاً عَلَيْهِ فَأَخَذُوا اَلْغُلاَمَ فَأَدْخَلُوهُ إِلَى أُمِّهِ وَ قَالُوا : بَارَكَ اَللَّهُ لَكِ فِيهِ» ♦️آن مرد به او نگريست و كودك را برگرداند و همين كه چشمش به خال ميان دو شانۀ او افتاد بيهوش بر زمين افتاد. آنها نوزاد را گرفتند و نزد مادرش بردند و گفتند : خداوند اين نوزاد را براى تو مبارك گرداند. همين كه آنها از نزد آمنه(س) بيرون رفتند آن مرد به هوش آمد و حاضران به آن مرد گفتند : تو را چه شد که این حالت به تو دست داد؟ او گفت : «ذَهَبَتْ نُبُوَّةُ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ هَذَا وَ اَللَّهِ مَنْ يُبِيرُهُمْ فَفَرِحَتْ قُرَيْشٌ بِذَلِكَ» ♦️نبوّت بنى اسرائيل، تا روز رستاخيز از ميان رفت، و به خدا سوگند اين كودك همان كسى است كه آنها را نابود خواهد ساخت. قريش از شنيدن اين سخن شاد شدند. آن مرد وقتی كه شادى قريش را ديد به ايشان گفت : «أَمَا وَ اَللَّهِ لَيَسْطُوَنَّ بِكُمْ سَطْوَةً يَتَحَدَّثُ بِهَا أَهْلُ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ» ♦️به خدا سوگند! چنان يورشى بر شما ببرد كه خاور و باختر از آن سخن بگويند!(۱) 📚منبع: ۱)الکافی کلینی، ج۸، ص۳۰۰ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«کَرِیمُ السَّجَایَا، جَمِیلُ الشِّیَم نَبِیُّ البَرَایَا، شَفِیعُ الاُمَمِ» 💠وصف زیبای اخلاق (صلّی الله علیه و آله) در بیان :👇 @AsnadolMasaeb
✅مردی از اميرالمؤمنين امام علی(علیه السلام) درخواست كرد که اخلاق حضرت رسول اكرم(ص) را برايش وصف کند و بشمارد. حضرت(ع) فرمود : تو نعمتهای دنيا را بشمار تا من نيز اخلاق آن حضرت(ص) را برايت بشمارم. آن مرد گفت : چگونه ممكن است نعمتهای دنيا را إحصاء كرد و به شمارش آورد، در حالی که خداوند در قرآن کریم مي فرمايد: «وَ إِنْ تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لَاتُحْصُوهَا» ♦️اگر نعمت های خداوند را بشماريد، نمی توانيد آن را به پايان برسانيد.(نحل/۱۸) اميرالمؤمنين(ص) فرمود : خداوند تمام نعمت های دنيا را قليل و كم می داند، در اين آيه كه مي فرمايد : «قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ» ♦️بگو متاع دنيا اندك است.(نساء/۷۷) در حالی که خداوند متعال اخلاق رسول اكرم(ص) را در اين آيه عظيم شمرده و چنانچه مي فرمايد: «وَ إِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ» ♦️تو را خوئی بسيار بزرگ است.(قلم/۴) اينك تو چيزی كه قليل است نمی توانی بشماری، من چگونه چيزی كه عظيم و بزرگ است، شمارش كنم؟!! ولی همين قدر بدان، تمام پيامبران مظهر يكی از اخلاق پسنديده بودند، چون نوبت به آن حضرت(ص) رسيد، تمام اخلاق پسنديده را جمع كرد و از اين رو فرمود : «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» ♦️من برانگيخته شدم تا اخلاق نيكو را تمام كنم و به کمال برسانم.(۱) 📚منبع : ۱)السُنن الکبری بیهقی، ج۱۰، ص۳۲۳ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍نَسَب (صلّی الله علیه و آله) :👇 @AsnadolMasaeb
✅نَسَب حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در منابع، به گونه‌ های مختلف آمده است. ولی مشهور در بین سیره‌ نویسان و مورخان، نسب حضرت(ص) به این ترتیب می باشد : «محُمَّدٌ رَسُولُ اللهِ(ص) بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبْدِ المُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ قُصَيِّ بْنِ كِلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُؤَيِّ بْنِ غَالِبِ بْنِ فِهْرِ بْنِ مَالِكِ بْنِ النَّضْرِ بْنِ كِنَانَةَ بْنِ خُزَيْمَةَ بْنِ مُدْرِكَةَ بْنِ إِلْيَاسَ بْنِ مُضَرَ بْنِ نِزَارَ بْنِ مَعَدَّ بْنِ عَدْنَان بن....إسماعیل بن إبراهیم(ع) بن تارخ بن تاخور بن ساروخ بن أرعواء بن فالغ بن هود(ع) بن شالخ بن أرفخشد بن سام بن نوح(ع) بن لمک بن متوشلخ بن إدریس(ع) بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن أنوش بن شیث بن آدم(ع)»(۱) به نقل از ابن عباس از حضرت رسول اکرم(ص) روايت شده است كه ایشان فرمودند : «إِذَا بَلَغَ نَسَبِی إِلَى عَدْنَانَ فَأَمْسِکُوا» ♦️هرگاه نسب من به «عدنان» رسيد، توقف كنيد.(۲) علت این که ایشان از نام بردن اجداد خود بعد از عدنان نهی کرده اند، معلوم نبودن انساب و جلوگیری از اختلاف نسّابین و مورخان در این زمینه بوده است و از عدنان تا حضرت اسماعيل(ع) درست روشن نيست و آنچه همگان اتفاق دارند، آن است که نسب عدنان به حضرت اسماعیل(ع) می رسد. در تاریخ نقل است که؛ بعد از ولادت حضرت رسول اکرم(ص)، جدّ ایشان حضرت عبدالمطلب(ع) نوزاد را در آغوش گرفت و وارد كعبه شد و در آنجا به دعا و نيايش پرداخت و از درگاه خداوند به خاطر عطای چنين فرزندی، شكر به جا آورد و این شعر را سرود : «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعْطَانِي هَذَا الْغُلامَ الطَّيِّبَ الأَرْدَانَ» «قَدْ سَادَ فِي الْمَهْدِ عَلَى الْغِلْمَانِ أُعِيذُهُ بِالْبَيْتِ ذِي الأَرْكَانِ» «حِینَ یَکُونُ بِلُغَةِ الفِتْيَانِ حَتَّى أَرَاهُ بَالِغَ الْبُنْيَانِ» «أُعِيذُهُ مِنْ شَرِّ ذِي شَنَآنِ مِنْ حَاسِدٍ مُضْطَرِبِ الْعَنَانِ» ♦️حمد و سپاس خداوند را كه اين پسر را به من داد كه اندامى خوشبو دارد. او در گهواره بر همه پسران سیادت دارد و من او را به ارکان کعبه تعویذ می کنم.(۳) 📚منابع: ۱)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۲۱ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج‏۱۵، ص۱۰۵ ۳)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۸۲ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅از امام جعفر صادق(علیه السلام) سؤال شد : «هَلْ وُلِدَ الْقَائِمُ(عَلَیهِ السَّلامُ)؟» آیا حضرت قائم(علیه السلام)[در عصر ما] به دنیا آمده است؟ ایشان فرمود: «لَا وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي» نه! اگر او را درک می‌ کردم، تمام عمر خود را صرف خدمت او می‌ کردم.(۱) 📚منبع: ۱)الغیبة نعمانی، ص٢۴۵ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ ✍ 3️⃣2️⃣1️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔸🔶《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ(ص) یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(علیه السلام)》🔶🔸 ✅وقتی «عمر بن سعد» با لشکر عظیمى به کربلا آمد و در برابر لشکر محدود امام حسین(ع) ایستاد، فرستاده ی عمر بن سعد نزد امام حسین(ع) آمد. سلام کرد و نامه ابن سعد را به حضرت(ع) تقدیم نمود و عرض کرد : مولاى من! چرا به دیار ما آمده اى؟ امام(ع) در پاسخ فرمود : 📋《کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هَذَا أَنْ أَقْدِمَ، فَأَمَّا إِذْ کَرِهُونِی فَأَنَا أَنْصَرِفُ عَنْکُم》 ♦️اهالى شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کرده اند، و اگر از آمدن من ناخشنودند، باز خواهم گشت.(۱) در نقلی دیگر؛ امام(ع) به فرستاده ی عمر بن سعد فرمود : 📋《بَلِّغْ صَاحِبَکَ عَنِّی أَنِّی لَمْ أَرِدْ هَذَا الْبَلَدَ، وَ لکِنْ کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هَذَا أَنْ آتِیهُمْ فَیُبایَعُونِی وَ یَمْنَعُونِی وَ یَنْصُرُونِی وَ لَا یَخْذُلُونِی فَاِنْ کَرِهُونِی اِنْصَرَفْتُ عَنْهُمْ مِنْ حَیْثُ جِئْتُ》 ♦️از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامده ام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهى که آمده ام باز مى گردم.(۲) وقتى فرستاده عمرسعد بازگشت و او را از جریان امر با خبر ساخت، ابن سعد گفت : امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین بن علی(ع) برهاند. آنگاه این خواسته امام حسین(ع) را به اطلاع «عبیدالله بن زیاد» در کوفه رساند، ولى او در پاسخ نوشت : 📋《أَمَّا بَعْدُ.. فَأَعْرِضْ عَلَى اَلْحُسَيْنِ(ع) أَن يُبَايِعَ لِيَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ هُوَ وَ جَمِيعُ أَصْحَابِهِ، فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ رَأَيْنَا رَأْيَنَا، وَ اَلسَّلاَمُ》 ♦️از حسین بن على(ع) بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند. اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت، والسلام. وقتی نامه ابن زیاد به دست ابن سعد رسید، گفت : 📋《قَدْ حَسِبْتُ أَنْ لاَ يَقْبَلَ اِبْنُ زِيَادٍ اَلْعَافِيَةَ》 ♦️تصوّر من این است که عبیدالله بن زیاد، خواهان عافیت و صلح نیست.(۳) عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد امام حسین(ع) فرستاد. امام(ع) فرمود : 📋《لَا أُجیبُ اِبْنَ زِیادَ بِذلِکَ أَبَداً، فَهَلْ هُوَ إِلاَّ الْمَوْتَ، فَمَرْحَبَاً بِهِ》 ♦️من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامى خواهد بود؟! خوشا چنین مرگى!(۴) تا اینکه در عصر تاسوعا، امام حسین(ع) قاصدى نزد عمر بن سعد روانه ساخت و فرمود : 📋《أَنِ اِلْقَنِي اَللَّيْلَ بَيْنَ عَسْكَرِي وَ عَسْكَرِكَ》 ♦️مى خواهم شب هنگام، در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتى داشته باشیم. 📋《فَخَرَجَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ فِي نَحْوٍ مِنْ عِشْرِينَ فَارِساً، وَ أَقْبَلَ حُسَيْنٌ(ع) فِي مِثْلِ ذَلِكَ》 ♦️هنگامی که شب فرا رسید ابن سعد با بیست نفر از یارانش و امام حسین(ع) نیز با بیست تن از یاران خود در محلّ موعود حضور یافتند.(۵) امام(ع) به یاران خود دستور داد تا دور شوند تنها حضرت عبّاس(ع) برادرش و حضرت على اکبر(ع) فرزندش را نزد خود نگاه داشت. همین طور ابن سعد نیز به جز فرزندش «حفص» و غلامش، به بقیّه دستور داد، دور شوند. 📋《فَتَكَلَّمَا فَأَطَالاَ حَتَّى ذَهَبَ مِنَ اَللَّيْلِ هَزِيعٌ》 ♦️سپس آن دو مدت زيادى با هم صحبت كردند، به طورى كه پاسى از شب گذشت.(۶) ابتدا امام حسین(ع) آغاز سخن کرد و فرمود : 📋《وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد! أَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعادُکَ؟ أَتُقاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟ ذَرْ هؤُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَکَ إِلَى اللّهِ تَعَالَى》 ♦️واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟ آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست. ابن سعد گفت : 📋《أَخَافُ أَنْ يُهْدَمَ دَارِي》 ♦️اگر از این گروه جدا شوم، مى ترسم خانه ام را ویران کنند. امام(ع) فرمود : 📋《أَنَا أَبْنِیهَا لَکَ》 ♦️من آن را براى تو مى سازم. ابن سعد گفت : 📋《أَخَافُ أَنْ تُؤْخَذَ ضَيْعَتِي》 ♦️من بیمناکم که اموالم مصادره گردد. امام(ع) فرمود : 📋《أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْکَ خَیْراً مِنْها مِنْ مَالِی بِالْحِجَازِ》 ♦️من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم. ابن سعد گفت : 📋《لِي عِيَالٌ وَ أَخَافُ عَلَيْهِمْ》 ♦️من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند]. امام(ع) فرمود : 📋《أَنَا أَضمِنُ سَلَامَتَهُم》 ♦️من ضامن سلامتی آنها می شوم. 📋《ثُمَّ سَكَتَ وَ لَمْ يُجِبْهُ إِلَى شَيْ‏ءٍ》 ♦️سپس عمر سعد ساکت شد و چیزی نگفت. @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
امام حسین(ع) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، خطاب به عمر سعد فرمود : 📋《مَالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عَاجِلاً، وَ لَا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَوَاللّهِ إِنِّی لاَرْجُوا أَلاّ تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِرَاقِ إِلاّ یَسِیراً》 ♦️تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى! ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت : 📋《وَ فِی الشَّعِیرِ کِفَایَةٌ عَنِ الْبُرِّ》 ♦️جو عراق مرا کافى است!(۷) 📋《ثُمَّ اِنْصَرَفَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَى عَسْكَرِهِ بِأَصْحَابِهِ》 ♦️سپس آن دو با همراهانشان به طرف لشكر خود بازگشتند.(۸) در روز عاشورا حُبّ دنیا و حُبّ مقام به قدری عمر بن سعد را کور کرده بود، برای خوش خدمتی در نزد عبیدالله و یزید خود آغاز گر جنگ بود. در این هنگام به پرچم دار لشگر خود ندا داد : 📋《یا ذُوَیدُ! أدنِ رایَتَکَ! فَأَدناها، ثُمَّ وَضَعَ سَهمَهُ فی کَبِدِ قَوسِهِ ثُمَّ رَمی وَ قَالَ : اِشهَدوا أَنِّی أَوَّلُ مَن رَمَی، ثُمَّ أَرتَمَی النَّاسُ وَ تَبارَزوا》 ♦️ای ذُوَید! پرچمت را نزدیک بیاور. او نیز آورد. سپس عمر، تیری در چلّه کمانش نهاد و به سمت اردوگاه امام حسین(ع) پرتاب نمود و گفت : گواه باشید که من، نخستین تیر را انداختم. سپس، دو لشکر به هم تیراندازی کردند و به نبرد تن به تن برخاستند.(۹) و برای تحریک سربازان خود، به آنان گفت : 📋《یَا خَیْلَ اللّهِ! ارْكَبی وَ بِالْجَنَّةِ أَبْشِری》 ♦️لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت می دهم!(۱۰) سرانجام در روز عاشورا وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید و لشگر دشمن مشغول غارت خیمه ها شد، در این حین حضرت زینب(س) از خیمه بیرون آمد و خطاب به عمر بن سعد فرمود : 📋《یَابنَ سَعدِِ! أَ یُقتَلُ أَبُوعَبدِاللهِ(ع) وَ أَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟!!》 ♦️ای پسر سعد! آیا حسین(ع) را می کشند و در حالی که تو نظاره گر هستی؟ در این هنگام عمر بن سعد چیزی نگفت.(۱۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود شورش روز قیامت به جهان بر پا بود   خصم چون دایره گرد حرم شاه شهید در دل دایره چون نقطۀ پا بر جا بود   جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست با لب تشنه روان می‌شد و خود دریا بود   تو مپندار که شاهنشه این درگه رزم در بیابان بلا بی مدد و تنها بود   انبیاء و رُسُل و جن و ملائک هر یک جان به کف در بَرِ شه منتظر ایماء بود   پرده پوشان نهان خانۀ ملک و ملکوت همه پروانۀ آن شمع جهان آرا بود   در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین قاف تا قاف جهان، صوت همین عنقا بود 👤نیّر تبریزی  📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۵ ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، ص۲۴۱ ۳)وقعة الطّف یوسفی غروی، ص۱۸۵ ۴)اخبار الطوال دینوری، ص۲۵۴ ۵)مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، ص۲۴۵ ۶)وقعة الطّف یوسفی غروی، ص۱۸۶ ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۸۸/ مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، ص۲۴۵ ۸)وقعة الطّف یوسفی غروی، ص۱۸۶ ۹)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۱ ۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۹۱ ۱۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ ✍ 4️⃣2️⃣1️⃣ 👤 👤 @AsnadolMasaeb
🔹🔷《السَّلامُ عَلَى مَوْلانَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(عَلیهمَا السَّلامُ)》🔷🔹 ✅در اواخر خلافت «ابوبکر بن ابی قحافه»، «صعصعة بن صوحان» حدیثی در فضیلت امام علی(علیه السلام) به «مغیرة بن شعبه» گفت و مغیره در جواب به او گفت : 📋《إِیَّاکَ أَنْ یَبْلُغَنِی أَنَّکَ تُظْهِرُ شَیئًا مِنْ فَضْلِ عَلِیِّ(ع)! وَأَمَّا عَلَانِیةً فِی الْمَسْجِدِ فَإِنَّ هَذَا لَا یحْتَمِلُهُ الْخَلِیفَةُ لَنَا! بَل أنا أعلَمُ بِذلکَ! ولکِن هَذَا السُّلطَانُ قَد ظَهَرَ وَ قَد أَخَذنَا بِإظهَارِ عَیبِ عَلیِّ(ع) لِلنَّاسِ!》 ♦️مبادا از تو بشنوم که چیزی از فضائل علی(ع) برای من بگویی! اگر فضایل علی(ع) در مسجد علناً بیان شود خلیفه ما را معذور نمی‌ دارد. من از تو به آن آگاه تر هستم؛ امّا حکومت از ما خواسته است که عیب او را برای مردم بگوییم.(۱) «ابن ابی الحدید معتزلی» می گوید : 📋《إِنَّ مَعَاوِيَةَ أَمَرَ النَّاسَ بِالعَرَاقِ وَ الشَّامِ وَ غَيرِهِمِا بِسَبِّ عَلِي(ع) وَ البَرَاءَةِ مِنهُ وَ خَطَبَ بِذَلِكَ عَلَى مَنابِرِ الِإسلَامِ وَ صَارَ ذَلِكَ سَنَةً فِي أَيَّامِ بَنِي أُمَيَّةِ إِلَى أَن قَامَ عُمَرُ بنُ عَبدِالعَزِيزِ فَأَزَالَه‏ُ》 ♦️معاویه به مردم عراق و شام و دیگر بلاد دستور داد، تا علی(ع) را در خطبه های منبرهای اسلام سب و لعن کنند و از او برائت بجویند! تا اینکه این سنتی شد در ایام حکومت بنی امیه تا زمانی که عمر بن عبدالعزیز بر حکومت نشست.(۲) و نقل شده است که ؛ 📋《أَنَّ مَعَاوِيَةَ كَانَ يَقُولُ فِي آخِرِ خُطبَةِ الجُمعَةِ : اللَّهُمَّ إِنَّ أَبَا تُرَابِِ أَلحَدَ فِي دِينِكَ وَ صَدَّ عَن سَبِيلِك‏َ فَالعَنَهُ لَعنَاً وَبِيلَا وَ عَذَبَه عَذابَاً أَلِيمَاً فَكانَت هَذِهِ الكَلَماتِ يَشَارُ بِهَا عَلَى المَنابِرَ إلَى خَلافَةِ عُمرِ بنِ عَبدِالعَزِيزِ》 ♦️معاویه در آخر خطبه های نماز جمعه همواره می گفت : پروردگارا! اباتراب ملحد شده و از دین تو بر گشته است، پس خدا او را لعن کند و به عذابی دردناک دچار سازد. این جملات در منابر گفته می شد تا خلافت عمر بن عبدالعزیز!(۳) سَبّ و لعن امام(ع) از حدود سال ۴۰ تا سال ۱۰۰ هجری بوده، یعنی از زمان به خلافت رسیدن معاویه تا زمان شروع حکومت عمر بن عبدالعزیز، در هزاران منبر رسول خدا(ص)! جاحظ می گوید : 📋《أَنَّ قَوْماً مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَالُوا لِمُعَاوِيَةَ إِنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ مَا أَمَّلْتَ فَلَوْ كَفَفْتَ عَنْ لَعْنِ هَذَا اَلرَّجُلِ》 ♦️جمعی از بنی امیه به معاویه گفتند : تو که به آرزویت رسیدی، اگر از لعن این مرد دست برداری بهتر است! معاویه گفت : 📋《لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَرْبُوَ عَلَيْهِ اَلصَّغِيرُ وَ يَهْرَمَ عَلَيْهِ اَلْكَبِيرُ》 ♦️هرگز! به خدا سوگند! که دست‌ از سبّ او نمی دارم‌ تا زمانی كه‌ اطفال‌ امّت‌ با سبِّ علی(ع) جوان‌ گردند و با آن‌ سبّ رشد و نمو كنند، و بزرگان‌ به‌ صورت‌ پيران‌ فرتوت‌ درآيند.(۴) ابن حجر مي گويد : 📋《كَانَ بَنُو أميَّةِ إذَا سَمَعوا بِمَولُودِِ اسمُهُ عَليِِّ قَتَلُوهُ》 ♦️بنی امیه هنگامی که متوجه می شدند که نام کودکی را علی گذاشته اند، او را می کشتند.(۵) 🏴در روز عاشورا نیز یکی از فرماندهان لشکر کوفه به نام «عمرو بن حجاج زُبیدی» که چهار هزار نفر تحت فرمان او بودند، سربازان خود را به جنگ با امام حسین(ع) تشویق و ترغیب می نمود، در حالی که چنین می گفت : 📋《قَاتِلُوُا مَن مَرَقَ عَنِ الدِّینِ وَ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ》 ♦️بجنگید، بجنگید باکسی که از دین خدا برگشته و از صف مسلمانان بیرون رفته است. امام حسین(ع) وقتی گفتار عمروبن حجاج را شنید فرمود : 📋《وَیْحَکَ یا عَمْرُو! أَ عَلیَّ تُحَرِّضُ النَّاسَ؟ أََ نَحْنُ مَرَقْنَا مِنْ الدّینِ وَ اَنْتَ تُقِیمُ عَلَیْهِ؟ سَتَعْلَمُونَ اِذا فَارقَتْ اَرْواحُنَا اَجْسَادَنَا مَنْ اَوْلَی بِصَلیِ النَّارِ》 ♦️ای بر تو ای عمرو! آیا مردم را به این بهانه و اتهام که ما از دین خدا خارج شده ایم به جنگ و ریختن خون ما تشویق و ترغیب می کنی؟ آیا ما از دین خدا خارج شده ایم و تو در دین خدا پا برجا هستی؟ نه، هرگز چنین نیست؛ روزی که روح از تن ما جدا گردید، خواهید فهمید که چه کسی سزاوار آتش است!(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : بهترین رهبر ابناء بشر کیست علیست به یتیمان ستم دیده پدر کیست علیست داشت ایزد به صدف یک دُر یک گوهر ناب دُر یکدانه نبی هست و گهر کیست علیست آنکه بر دوش رسول مدنی پای نهاد تا کند بتکده ها زیر و زبر کیست علیست کس نگفته است سلونی به جهان بهر بشر آنکه فرمود و به ما داد خبر کیست علیست 👤ژولیده نیشابوری 📚منابع : ۱)تاریخ طبری، ج۵، ص۱۸۹ ۲_۳)شرح نهج البلاغة ابن أبی الحديد، ج‏۴، ص۵۷ ۴)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۲۱۴ ۵)تهذيب التهذيب ابن حجر ،ج۷، ص۲۸۱ ۶)البدایه و النهایه ابن کثیر، ج۸، ص۱۸۲ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎙💠🎙💠🎙💠🎙💠🎙 📋 زیبا با نوای :👇 @AsnadolMasaeb
4_5940271522231878715.mp3
4.33M
دوباره آمده ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به ناامیدی از این در نمی روم هرگز اگر جواب نگیرم، دوباره در بزنم 👤غفور زاده @AsnadolMasaeb