eitaa logo
عصر تکاب
753 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
6.2هزار ویدیو
88 فایل
---عصر تکاب--- https://eitaa.com/AsreTakab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 ✍🏼 محمدرضا وقتی که عازم سوریه بود مهم ترین نگرانی اش این بود که مثل هر سال دهه محرم اینجا نیست و نمی تواند به هیئت برود .در تماس هایی که با ما و خانواده داشت هم همیشه این ناراحتی را بیان میکرد. یکی از شب های محرم به هیات میثاق باشهدا رفتیم.استاد پناهیان آن شب از اخلاص میگفت 🔅بعد از اتمام هیات ، محمدرضا تماس گرفت و به او گفتم امشب خیلی به یادت بودیم. انگار که رزق او بود که به او صحبتهای آقای پناهیان را منتقل کنم. گفتم: "محمدرضا ،اگر میخواهی شهید بشی، باید خالص بشی" آخرین تماسش با مادرش، سپرد که دعا کن شهید شوم و مادر هم به او گفته بود برای شهید شدن باید اخلاص داشته باشی . 🔅محمد رضا در جواب به مادرش گفته بود: "این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی به هیچ چیزی ندارم ... الان دیگه سبکبار سبکبارم"تخففوا تلحقوا...سبکبار شوید، تا برسید...شرط شهادت، خلاصه شده در همین جمله امیرالمومنین علی علیه السلام،سبکبار شدن... خالص شدن... و شهدا این را خوب فهمیدند و عمل کردند ... 🌷 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
👆خاکریز خاطرات ۱۹۸ 🌸 وقتی اینگونه شدیم، انقلابیِ واقعی خواهیم بود... 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
برشی از کتاب عمار حلب📚 🔹یک بار هم روز عاشورا شنیده بوده حرم (س) خالی است و عزادار ندارد🖤 🔸می گفت:توی اوج جنگ، هیچ پروازی✈️ نبود. فقط یه هواپیمای کوچیک می رفت که پای باند پرواز رفتم بالا. رفته بود داخل حرم حضرت زینب(س)، تک و تنها👤 🔹می گفت: تک و توک خمپاره💥 می افتاد داخل حیاط و گاهی می خورد به دیوارهای . شروع کردم به عزاداری و سروصدا کردن کم کم چند نفری👥 رو دیدم. 🔸بعد هم یه دسته اعراب وارد حرم شدند و حرم حضرت زینب(س) شد. 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
🔹ساعت ۸ شب خبر اعزام نیروها جهت دفاع از جان سادات دادند. قرار شد با افراد تماس☎️ بگیریم و برای حرکت ۷ صبح اطلاع رسانی کنیم تا ساعت ۲۲ مشغول تماس بودیم بجز چند نفر که شماره ما برای آنها نا آشنا بود همه پاسخ دادند حالا نوبت تکمیل کردن لیست شد و جایگزین کردن افراد 🔸قسمت که باشه، قسمت بود. آخه در اولین برخورد ما، یقه ما را چسبیده بود و گفته بود اگر مرا نبرید قیامت جلوی حضرت زهرا(س)♥️ دامن شما را میگیرم. ما کاره ای نبودیم انتخاب خود خانم بود که اسم در لیست اضافه شد. 🔹به محض تماس با ایشان آنقدر خوشحال شد که به شکرانه انتخابش تا صبح در امامزاده یحیی🕌 سمنان مشغول با خالق خود بود و صبح و اعزام. پیکر پس از حدود سه سال از شهادت ایشان به میهن بازگشت. محل شهادت خناصر جنوب حلب 🌷 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
۶۶ . 🌺 بخشی از وصیت‌نامه شهید محسن قاجار: بافت درونی انسان طوری است که میل دارد گاهی اوقات بنشیند و دردِ دل کند و خواسته ها و معصیت های درونی خویش را با معشوق خود بیان کند. حال اگر این معشوق خدا باشد و او را به عنوان محرم انتخاب کند، مطمئن باشد نجات خواهد یافت... . 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
عکس 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهدا و الصدیقین عبدالمهدي گفت: «من قبل از ازدواج، زماني كه درس طلبگي مي‌خواندم، خواب عجيبي ديدم. رفتم خدمت آيت‌الله ناصري و خواب را براي ايشان تعريف كردم. ايشان از من خواستند كه در محضر آيت‌الله بهجت حاضر شوم و خواب را براي وي تعريف كنم. وقتي به حضور آيت‌الله بهجت رسيدم، نويد شهادتم را از ايشان گرفتم.» زندگینامه زمینه ساز ظهور حتما دنبال کنید،پشیمون نمیشید...😉 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
📲 | شهید سرتیپ ایرج نصرت زاد به مناسبت روز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی زمینی شهادت: 31 فروردین ماه 🔸وقتی به دست دشمن اسیر شد و از او خواستند که با بی سیم دستور تخلیه و واگذاری پادگان سنندج را صادر نماید، این چنین با شجاعت تمام از طریق بی سیم نیروهایش را خطاب قرار داد: من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد، جانم فدای ایران، درود بر رهبر انقلاب، زنده باد ارتش جمهوری اسلامی ایران، زنده باد فرماندهان گردان تیپ یکم... خدا حافظتان، نصرت زاد... 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab
🔻 🔹خيلي عصباني بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري به ش مي رساند. ولي يك هفته نشده، خبر سحري دادن ها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه ي سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه «...سربازها را چه به روزه گرفتن!» و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. 🔅 ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييك ها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا مي كردند سرلشكر ناجي سر برسد. 🔅 ناجي در درگاه آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر شكسته بود و مي بايست چند صباحي توي بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچه ها با خيال راحت روزه گرفتند. 📚يادگاران، جلد ۲ كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص ۱۱ 💢قرارگاه سایبری شهید چمران👇 💠 Eitaa.com/Cybertakab