__________________________________
📍 #معراج_السعاده(۱)
🌱فصل اول : شناختن نفس مقدمه شناختن خدا
🔶بدان که کلید سعادت دو جهانی ، شناختن نفس خویشتن است ، زیرا که شناختن آدمیخویش را اعانتبر شناختن آفریدگار خود مینماید . چنانکه حق - تعالی - میفرماید : «سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق»
یعنی : «زود باشد کهبنمائیم به ایشان آثار قدرت کامله خود را در عالم و در نفسهای ایشان ، تا معلوم شودایشان را که اوست پروردگار حق ثابت» .
و از حضرت رسول - صلی الله علیه و آله و سلم - منقول است که : «من عرف نفسه فقدعرف ربه» یعنی : «هر که بشناسد نفس خود را پس به تحقیق که بشناسد پروردگار خودرا» .
و خود این ظاهر و روشن است که : هر که خود را نتواند بشناسد به شناخت دیگری چون تواند رسید ، زیرا که هیچ چیز به تو نزدیکتر از تو نیست ، چون خود را نشناسی دیگری را چون شناسی ؟
تو که در علم خود زبون باشی عارف کردگار چون باشی .🔹
📗#کتاب_معراج_السعاده
📖صحفه 21
__________________________________
🌱 #معراج_السعاده(۲)
🔸ادامه فصل اول : شناختن نفس مقدمه شناختن خدا
📍تاثیر شناختن نفس در تهذیب اخلاق
و نیز شناختن خود ، موجب شوق به تحصیل کمالات و تهذیب اخلاق و باعثسعی در دفع «رذائل» میگردد ، زیرا که آدمی بعد از آنکه حقیقتخود را شناخت ودانست که : حقیقت او «جوهری» است از «عالم ملکوت» ، که به این عالم جسمانیآمده باشد ، که به این فکر افتد که : چنین جوهری شریف را عبث و بیفایده به این عالمنفرستادهاند ، واین گوهر قیمتی را به بازیچه در صندوقچه بدن ننهادهاند ، و بدین سببدر صدد تحصیل فوائد تعلق نفس به بدن بر میآید ، و خود را به تدریجبه سر منزلشریفی که باید میرساند .
و گاه است که گوئی : من خود را شناختهام ، و به حقیقتخود رسیدهام . زنهار زنهار ، که این نیست مگر از بیخبری و بیخردی . عزیز من چنین شناختن را کلید سعادتنشاید ، و این شناسائی ترا به جائی نرساند ، که سایر حیوانات نیز با تو در این شناختنشریکاند ، و آنها نیز خود را چنین شناسند . زیرا که : تو از ظاهر خود نشناسی مگر سر وروی و دست و پای و چشم و گوش و پوست و گوشت ، و از باطن خود ندانی مگر اینقدر که چون گرسنه شوی غذا طلبی ، و چون بر کسی خشمناک شوی در صدد انتقامبرآئی ، و چون شهوت بر تو غلبه کند مقاربتخواهش نمائی و امثال اینها ، و همهحیوانات با تو در اینها برابرند .
پس هرگاه حقیقت تو همین باشد از چه راه بر «سباع» و «بهائم» ، مفاخرتمیکنی ؟ و به چه سبب خود را نیز از آنها بهتر میدانی ؟ و اگر تو همین باشی به چه سببخداوند عالم ترا بر سایر مخلوقات ترجیح داده و فرموده :
«و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا»
یعنی : «ما تفضیل دادیم فرزندان آدم را بر بسیاری از مخلوقات خود» .
و حال اینکه در این صفات و عوارض ، بسیاری از حیوانات بر تو ترجیح دارند .
پس باید که : حقیقتخود را طلب کنی تا خود چه چیزی ، و چه کسی ، و از کجاآمدهای ، و به کجا خواهی رفت . و به این منزلگاه روزی چند به چه کار آمدهای ، تو رابرای چه آفریدهاند . و این اعضا و جوارح را به چه سبب به تو دادهاند ، و زمام قدرت واختیار را به چه جهت در کف تو نهادهاند .
و بدانی که : سعادت تو چیست ، و از چیست ، و هلاکت تو چیست .
و بدانی که : این صفات و ملکاتی که در تو جمع شده استبعضی از آنها صفاتبهایماند ، و برخی صفات سباع و درندگان ، و بعضی صفات شیاطین ، و پارهای صفاتملائکه و فرشتگان .
و بشناسی که : کدام یک از این صفات ، شایسته و سزاوار حقیقت تو است ، و باعثنجات و سعادت تو ، تا در استحکام آن بکوشی . و کدام یک عاریتاند و موجب خذلانو شقاوت ، تا در ازاله آن سعی نمائی .
و بالجمله آنچه در آغاز کار و ابتدای طلب ، بر طلب سعادت و رستگاری لازماست آن است که : سعی در شناختن خود ، و پیبردن به حقیقتخود نماید ، که بدون آنبه سر منزل مقصود نتوان رسید.
📖 #کتاب_معراج_السعاده🌱
مرحوم ملا احمد نراقی
🌱#معراج_السعاده(۳) 🌱
فصل دوم : ترکیب انسان از جسم و نفس
اگر خواهی خود را بشناسی ، بدان که : هر کسی را از دو چیز آفریدهاند : یکی این بدنظاهر ، که آن را تن گویند ، و مرکب است از : گوشت و پوست و استخوان و رگ و پی وغیر اینها . و آن از جنس مخلوقات همین عالم محسوس است ، که عالم جسمانیاتاست . و اصل آن مرکب از عناصر چهارگانه است که «خاک ، آب ، باد و آتش» است ، وآن را به همین چشم ظاهری میتوان دید .
و یکی دیگر «نفس» است که آن را روح و جان و عقل و دل نیز گویند ، و آنجوهری است «مجرد» (10) از عالم ملکوت ، و گوهری ستبس عزیز از جنس فرشتگان و «عقول قادسیه» ، (11) و دری استبس گرانمایه از سنخ مجردات ، که خدای - تعالی - بهجهت مصالحی چند - که شمهای از آن مذکور خواهد شد - به قدرت کامله خود ربطیمیان آن و این بدن ظاهری قرار داده و او را مقید به قید علاقه این بدن و محبوس درزندان تن نموده ، تا وقتی معین و اجلی موعود ، که قطع علاقه نفس از بدن میشودرجوع به عالم خود میکند .
📖 کتاب معراج السعاده مرحوم نراقی
لیست مطالب بارگزاری شده در کانال
همراهان گرامی می توانند با انتخاب هر کدام از هشتک ها ، مطالب مربوط به آن بخش را مطالعه فرمایند
❇️ #اصول_کافی
❇️ #کتاب_فطرت
❇️ #طب_الرضا
❇️ #میزان_الحکمه_باب_ذنب
❇️ #رساله_حقوق_امام_سجاد_علیه_السلام
❇️ #گناه_شناسی
❇️ #گناهان_کبیره
❇️ #دفتر_تحول_معنوی
❇️ #دستور_العمل
❇️ #قطعه_صوتی
❇️ #آموزش_فقه
❇️ #تحف_العقول
❇️ #مدیریت_توحیدی
❇️ #جزوه_تقوای_عمومی
❇️ #ورود_به_آستان_بندگی
❇️ #جهاد_اکبر
❇️#سرالاسراء
❇️#جمال_آفتاب
❇️#دیوان_امام
❇️#معراج_السعاده
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112
🔅بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🔅
🔶 قوای روح : مقدمه
✅ طبق فرمایش بزرگان اگر کسی نسبت به نفس خود آگاهی ذهنی اولیه نداشته باشد، در امر تهذیب و تزکیه موفق نخواهد شد. این مسئله از لحاظ عقلی نیز واضح است ؛ چنانکه اگر ما از اعضای بدن خود و نحوه کارکرد آن اطلاع نداشته باشیم، مسلما نخواهیم توانست بیماری های خود را درمان کرده و مواد مورد نیاز بدنمان را تامین کنیم. پس مرحله اول شناخت کلی نسبت به حالات مختلف نفس است. مرحوم ملا احمد نراقی در کتب #معراج_السعاده به صورت بسیار زیبا و مبسوط بحث #قوای_روح را مطرح میکنند، و طرح این موضوع در ابتدای کتاب، خود نشان دهنده اهمیت این مسئله در تهذیب نفس است. انشاءالله در آینده مطالبی به صورت خلاصه در این زمینه خدمتتان عرض خواهد شد.
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112
🔅بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🔅
🔶 قوای روح : قسمت اول
✅ مرحوم نراقی )رض( قوای روح را به چهار قسم بیان مینمایند و سایر قوای نفسانی را زیرمجموعه ای از این قوا می دانند :
1⃣ قوه عاقله
2⃣ قوه شهویه
3⃣ قوه غضبیه
4⃣ قوه واهمه
🔸 هر کدام از این قوا وظایف خاصی را در اداره امور نفس بر عهده دارند که در آینده مفصل بیان خواهد شد. مطلب مهمی که وجود دارد این است که نفس انسان مرکب از قوای عقلانی، حیوانی و شیطانی ست ؛ بدین معنا که ملائکه جنسشان کاملا از عقل است و جمیع حیوانات چیزی جز شهوت و غضب ندارند، همینطور قوه غالب در اجنه نیز وهم است. اما خداوند متعال موجودی بی سابقه خلق کرده که جامع تمام این قواست و انسان همیشه در پیروی از این قوا دچار تزاحم و درگیری بوده، تا اینکه در نهایت یکی از این قوا بر او غلبه پیدا کند و سرنوشتش را بسازد. مطلبی که مرحوم شیخ در کتابشان به آن اهتمام دارند #تعدیل_قوا و حاکم کردن قوه عاقله بر سایر قوای انسانیست. جهت شادی روح آن بزرگوار فاتحه ای قرائت کنیم.
_______________
📔#معراج_السعاده
📄صفحه ۳۷ و ۳۸
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112
🔅بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🔅
🔶 قوای روح : قسمت دوم
✅ قوه عاقله : این قوه وزیر پادشاه است که همان روح باشد، و همواره در تدبیر آن است که نفس از مسیر درست منحرف نشود و با فرمانروایی بر قوای دیگر، آخرت و معاد انسان را تامین کند. نکته مهم اینکه منظور از عقل در اینجا غیر از آن معناییست که عموم مردم در مکالماتشان به کار میبرند. مردم معمولا منظورشان هوش و حافظه و ذهن است، در حالی که اینها جزء لشکریان عقل هستند. اگر تصور کنیم نوری از سطح خورشید ساطع شده، از جو زمین و چند شیشه و مانع مختلف عبور کرده و سپس در منشور منعکس شود، هوش و ذهن و حافظه همان نورهای رنگی هستند و عقل همان خورشید است. این ها جلوه های ضعیفی از عقل اند وگرنه عقل مقام ملکوتی و بسیار بالا دارد. طبق روایت عقل 》ما عُبِدَ بِه الرَحمان《است، و بوسیله آن انسان به مقام قرب الهی میرسد. کار عقل اینست که همواره با قوای دیگر مخالفت کند و آنها را تحت تسلط خود درآورد، چراکه جنسش از عالم معناست و نمیخواهد با مشغولیت نفس به شهوت و غضب از مقام اصلی اش سقوط کند و گرفتار جهنم دنیا و زندگی حیوانی شود. بعد از اتمام بحث قوای چهارگانه، بیانات مرحوم شیخ جهت تقویت عقل و تعدیل قوا تقدیم حضورتان خواهد شد.
___________
📔#معراج_السعاده
📄صفحه ۳۰ و ۳۱
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112
🔅بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🔅
🔶 قوای روح : قسمت سوم
✅ قوه شهویه : این قوه در واقع مربوط به هر نوع نیاز از نیازهای حیوانیست. قوه شهویه وظیفه دارد تا تمام مشتهیات بدن حیوانی را جهت ادامه زندگی در این عالم فراهم نماید ؛ شهواتی همچون خوردن، آشامیدن، جماع و غیره. در همه احوالات سعی بر آن دارد که راه عقل را بزند و همیشه مخالفتش کند و تعبیر "هوای نفس" در بسیاری از آیات و روایات دال بر همین قوه است. باید در نظر داشت که وجود این قوه حیوانی مطلقا بد نیست و جهت کمال انسان لازم و ضروری ست، چرا که نوع آدمیت برای رسیدن به کمالات انسانی باید در عالم دنیا حضور داشته باشد تا بتواند #عمل_صالح انجام دهد. و این مهم امکان پذیر نیست مگراینکه دارای بدنی متناسب با این عالم باشد تا بتواند عبادت کند، و قوه شهویه ضامن بقای این بدن مادی ست. نکته اینجاست که به قول مولوی :
هین بیا که من رسولم دعوتی
چون اجل شهوتکشم نه شهوتی
ور بود شهوت امیر شهوتم
نه اسیر شهوت روی بتم
لیک شهوت بندهٔ پاکان بود
زر نسوزد زانک نقد کان بود
جسم ما روپوش ما شد در جهان
ما چو دریا زیر این که در نهان
ما باید از شهوت استفاده کنیم تا بتوانیم موفق به انجام اعمال صالح شویم، نه اینکه پایه و مبنای اهدافمان شهوات باشد.
📔#معراج_السعاده
📄صفحه ۳۸
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112
🔅بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🔅
🔶 قوای روح : قسمت چهارم
✅ قوه غضبیه : بر خلاف تصور عامه، این قوه به معنای خشم و عصبانیت مطلق نیست، بلکه اینها آثار قوه غضبیه هستند. اصلی ترین هدف این قوه محافظت از بدن حیوانی در مقابل تمامی تهدید های ممکن است ؛ مثل سرما یا گرمای شدید، خطر مرگ به علت گرسنگی و تشنگی، خطر حملات موجودات دیگر این عالم، و هر چیزی که باعث به خطر افتادن منافع دنیوی و حیوانی می شود. در واقع وقتی خطری انسان را تهدید میکند، غضب او فعال شده و با وحشی گری و خشونت به دفاع از منافع خود برمیخیزد ؛ چرا که این دنیا دارِ تزاحم و درگیری ست، امکان ندارد در زمان و مکان واحد یک چیز برای دو نفر باشد. پس هریک برای بدست آوردن آن نفعِ خاص با یکدیگر میجنگند تا #بقایشان را تضمین کنند. پس این قوه نیز مانند قوه شهویه ضامن بقای بدن حیوانی در این دنیاست. اگر دقت کرده باشید متوجه خواهید شد که این دو قوه همیشه همراه هم هستند و با هم مخالفت با عقل می کنند، چراکه جز سرای دنیا چیز دیگری نمیفهمند و تمام تلاششان برای باقی ماندن در دنیاست. انشاءالله مکمل بحث در قسمت بعدی خدمتتان عرض خواهد شد.
________________________
📔#معراج_السعاده
📄صفحه ۳۸
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112
🔅بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🔅
🔶 قوای روح : قسمت پنجم
✅ قوه واهمه (بخش اول) : در ابتدا باید گفت که وهم در لغت به معنای نشان دادن چیزی برعکس واقعیت است، مانند کودکی که در ماشین درحال حرکت بوده و میگوید: ما ساکن هستیم و دیوارها و درخت ها دارند حرکت میکنند! نکته مهم این که کودک صورت ها و اشیاء را میبیند، اما به حقیقتش پی نمیبرد. این قوه در وجود انسان برای درک عالم ماده لازم و ضروريست؛ چراکه این عالم چیزی جز صورت و ماهیت نبوده و واقعیتش در عوالم بالاتر از خودش است مثل عالم برزخ. به همین جهت باعث می شود که انسان عوالم فوق ماده را درک نکند و واقعیتشان را نداند و در غفلت به سر ببرد.《يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ》صریح آیه قرآن نیز به این مسئله اشاره میکند. پس نتیجه اینکه قوه واهمه یک جلوه خوب دارد و یک جلوه بد ؛ جلوه خوبش باعث درک صورت ها و اشیاء میشود و حیات انسان را در این عالم ممکن میسازد، و جلوه بدش باعث غفلت از حقایق شده و انسان را به تاریک ترین گمراهی ها میکشاند. اصلا تنها راه نفوذ شیاطین در انسانها قوه وهم است : 《قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ》شیطان قسم میخورد که من همه آنها را اغوا میکنم، یعنی حقایق را برعکس به آنها نشان میدهم که می شود #وهم.
____________
📔#معراج_السعاده
📄صفحه ۳۸ و ۳۹
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112
🔅بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🔅
🔶 قوای روح : قسمت ششم
✅ قوه واهمه (بخش دوم) : می توان گفت که مهمترین دشمن عقل همین قوه است، چرا که عقل کلیات و حقایق عالم را درک میکند درحالی که قوه واهمه کارش درک جزئیات است. همین قوه اگر درست تربیت بشود در بهشت یک صورت متعالی پیدا کرده و صُوَر اعمال خوبش را مشاهده میکند و لذت میبرد. اما چنانچه زیر نظر عقل نبوده و طغیان کند، بدترین گمراهی ها را به بار خواهد آورد. اصلا از یک دید ریشه تمام گناهان و رذائل در وهم است، چرا که حقیقت گناه چیزی جز آتش و غضب خدا نیست و اگر انسان میتوانست حقیقت را ببیند هرگز گناه نمیکرد. مثلا کسی که دچار رذیله بخل و خساست شده، با خودش وهم میکند که من واقعا صاحب ثروتم هستم، حال آنکه انسان حتی مالک خودش هم نیست چه رسد به دیگری! و همین توهم باعث عدم انفاق و تباهی شخص میشود. عواملی جهت تقویت عقل و وهم وجود دارند که در آینده از این کتاب به خدمتتان خواهد رسید.
_____________________
📔#معراج_السعاده
📄صفحه ۳۸ و ۳۹
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112
🔅بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🔅
🔶 قوای روح : قسمت هفتم
✅ مرحوم شیخ بعد از بیان توضیحاتی در باب قوای چهارگانه، به شرح چگونگی تعارض این قوا با یکدیگر میپردازند : "مخفی نماند که منشا نزاع و سبب جدال در مملکت نفس، قوه عاقله است ؛ زیرا که آن، مانع سایر قوا میشود از اینکه آثار خود را به ظهور برسانند، و نمیگذارد نفس را مطیع خود سازند."
ایشان میفرمایند که سایر قوا با یکدیگر نزاعی ندارند، چرا که هیچکدام منکر فعل دیگری نیست، و کاملا هماهنگ عمل میکنند. فرض کنید چند آقا در محل مشترکی با یک زن نامحرم قرار دارند، حال چه محل کار باشد یا غیره. هرکدام از آنها به جهت قوه شهویه میل به آن زن میکنند، و قوه واهمه نیز نگاه به نامحرم را در نظر آنان زیبا جلوه میدهد (حال آنکه باطنش آتش است). از طرفی امکان تصرف در آن زن فقط توسط یکی از آنان میسر است، و به همین منظور قوه غضبیه در آنان فعال شده و با یکدیگر جنگ و نزاع میکنند تا بتوانند به طریقی ارتباط با آن زن نامحرم داشته باشند. در اینجا تنها قوه ای که با قوای دیگر مخالفت می کند #عقل است. پس میتوان از یک نظر این طور گفت که هدف از تربیت نفس، همان حاکم کردن قوه عاقله بر سایر قواست که به آن #تعدیل_قوا گویند. انشالله در آینده بیاناتی از اساتید اخلاق جهت تقویت قوه عقل خدمتتان خواهد رسید.
__________
📔#معراج_السعاده
📄صفحه ۳۸ و ۳۹
💠درآستانه بندگی
📎@Astanbandegi112