eitaa logo
آتش به اختیار
89 دنبال‌کننده
765 عکس
240 ویدیو
2 فایل
سلام . ملاک حال فعلی افراد است ... . کانال روشنگری و انتشار حقیقت ... با ما همراه باشید . #راه ارتباطی :: @Yaran_r
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 با پیشی گرفتن #بابک میرزا در طوفان توییتری از #ربع پهلوی، #حناچی و اکبر ترکان می توانند در پخت بزباش و هبه الباقی خاک وطن از این عتیقه ها استفاده کنند ⁉️ 👺 💢 @Atash_B_Ekhtiar
♦️ هلاکت دست راست ابوبکر بغدادی در دیالی 📌در پی حملات هوایی ارتش عراق به مقر داعشی‌ها در منطقه‌ای در مرزهای دیالی و صلاح‌الدین، این سرکرده داعش که ملقب به ابوعمر العراقی بود، بر اثر شدت جراحت به درک واصل شد. 💢 @Atash_B_Ekhtiar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بعد از غائله آبرسانی ، درگیری و اغتشاش ، حمله مسلحانه به مردم،موج سواری اعتراضات کارگران زحمتکش هفت تپه ، #غائله_جدیدی برای خوزستان در راه نیست ⁉️ ♦️ یعنی یکی از هسته های #مریم_قجر در دستگاههای امنیتی نفوذ کرده یا همه چی آرومه⁉️👌 💢 @Atash_B_Ekhtiar
🍃🍃🍃میلاد دو نور الهی،حضرت رسول مهربانی ص و حضرت صادق آل محمد ص مبارک 🌺🌺🌺 #تنها_ولی_استوار 💢 @Atash_B_Ekhtiar
@Atash_B_Ekhtiar
@Atash_B_Ekhtiar
@Atash_B_Ekhtiar
با 400نفر مجروح و صدها نفر بازداشتی ...🤔 ♦️اگه یکصدم این اتفاقات در اهواز , تهران یا صورت میگرفت ، مدعیان روشنفکر اصلاح طلبی کشور را به قهقهرا برده و حداقل خواستار همه پرسی می شدند. 💢 @Atash_B_Ekhtiar
🔻اذانِ پشتِ موتور😳 ✅خاطره‌ای عجیب از اخلاص #شهید_مجید_زین‌الدین 🌺🌺 #آتش_به_اختیار 💢 @Atash_B_Ekhtiar
🍃 یک آیه با قرآن مجید خدا را یاد کنید و از غافلان مباشید🌺 💢 @Atash_B_Ekhtiar
🍃 حکایت خواندنی ؛ پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر می گذراند و با سائلی برای خانواده اش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباسش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد : 🍃ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای. پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد ، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت ؛😔 من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز🍂 آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!🍂  پیر مرد نشست تا گندم های ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! 🤔 پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود ...  🌺تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه 😢 💢 @Atash_B_Ekhtiar