🪔 حکایت غسل جمعه آقای #قاضی
📜 شیخ #محمود_زنجانی نقل کرد :
پدرم نقل کرد : که روز جمعه ای به منزل آقای قاضی رفتم، بعد از اتمام روضه چند نفری نشستند و مشغول صحبت شدیم
نزدیک زوال که شد آقای قاضی فرمود : ببخشید، اگر اجازه بدهید من یک غسل جمعه ای بکنم ، چون ملتزم به انجام آن هستم
و پس از آن بلند شد و در ایوان منزل عریان شده و لنگی به کمر بست و یک پارچ کوچک را که در حدود دو لیوان آب می گرفت پر از آب کرده و در کنار خود گذاشت
سپس پارچه ای را داخل پارچ کرده و خیس نمود و با آن سر خود را مرطوب کرد
پس از آن صورت بعد بدن و بالاخره تمام بدن را خیس کرد و سپس با حوله پاک نمود و لباسهایش را پوشید و نزد ما آمد و نشست
گفتیم : آقای قاضی غسل شما این بود؟!
قاضی فرمود : بلی
این غسل سنت است که در آن نباید اسراف بشود
و ما از این رفتار بی آلایش و بدون تکلف ایشان بسیار تحت تاثیر قرار گرفتیم
📚 اسوه عارفان ، ص ۱۷۴
#غسل_جمعه