اَللَّهُمَّاغْفِرْلِيَالذُّنُوبَالَّتِيتَحْبِسُ الدُّعَاءَ
همیشه
ٺوشروعمےڪنے!
بیشٺرشآنوقٺهایے
ڪهنمےٺوانمباٺوحرفبزنم ...
·
·
#خدا
شبتون بخیردرپناه خدا🌺
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
#سیره_شهید_ابراهیم_هادی
🌸همیشه منتظر بود به خلق خدا یاری دهد . هیچ کاری نزد او اینقدر ارزش نداشت و برایش وقت نمیذاشت!
🌸همه ی کارها، رفتارها، حرف زدنها و حتی ورزش کردنش برای خدا بود...در همه چیز #خدا را میدید .
🌸دست یاری تنها سمت خدا دراز میکرد . از رازها و دردهای دلش تنها خدا باخبر بود... چه حرفها که نداشت و چه غم ها که بر دلش تلنبار شده بود اما... فقط خدا از حال دل او آگاه بود...
🌸تا او بود، همه چیز خوب بود...همه راضی بودند،خوشحال و شکرگزار بودند... اصلا ابراهیم که بود انگار خدا در آن حوالی قدم میزد...
🌸ابراهیم دست خدا بود، دستی که برای کمک به مردم دراز شده بود و چه دلها که شاد میکرد این دست خدا...
🌸برای خدا کار کردن و شاد کردن دل بندگان خدا انقدرا هم سخت نیست، مثل ابراهیم باشیم?❤️
🕊شهید_ابراهیم_هادی 🌷
🌸یادش با ذکر #صلوات
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✨﷽✨
#صلوات💚😍
✍ شبلی نقل نموده است
من همسایه ای داشتم که وفات نمود . او را خواب دیدم ،از او پرسیدم
#خدا با تو چه کرد ؟
گفت
ای شیخ ! هول های بزرگ دیدم ، و رنج های عظیم کشیدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر ، زبان من از کار باز ماند . با خود می گفتم
واویلاه ، این عقوبت از کجا به من رسید ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد ، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسیدم تو کیستی
خدا تو را رحمت کند – که من را از این غصه خلاصی دادی ؟
گفت
من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادی آفریده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم.
📚 آثار و برکات صلوات ص۱۳۱
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🍁🍃🍂🍁
🍃🍁🍂
🍂🍃
🍃
#داستان 438کوتاه_آموزنده
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند .
روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.
حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید.
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت .
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی.
فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد.
فقط #ایمان و #اعتقاد من و توست که فرق دارد....
از #خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت #بخشنده و #مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات #ایمان داشته باش
┈┈••☘🍃🐣🍃☘••┈┈
💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🍃
🍂🍃
🍃🍁🍂
🍁🍃🍂🍁
🍃🕊🍃🕊
🕊🍃🕊
🍃🕊
🕊
#داستان 441 کوتاه_آموزنده
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند .
روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.
حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید.
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت .
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی.
فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد.
فقط #ایمان و #اعتقاد من و توست که فرق دارد....
از #خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت #بخشنده و #مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات #ایمان داشته باش
┈┈••☘🍃🐣🍃☘••┈┈
💫 @Atredelneshin_eshgh💫
🕊
🍃🕊
🕊🍃🕊
🍃🕊🍃🕊
آرامشـــــــ یعنــــے;🍃
درمیان صدها مشڪلاتـــــــــ
وسختے هایـے ڪہ دارے ، عین خیالت هم55 نباشــد،↓↓°•°•°
چـون امـید دارے #خـــــــدا در همـین حــوالے اسـت🌸|••
#حسخوبامیدوارے🙃
★═हई༻★༺ईह═★
@Atredelneshin_eshgh
★═हई༻💌༺ईह═★
✨🍃🌸 ﷽ 🌸🍃✨
📌 #تلنگر
✍چند وقت پیش از آقا پرسیدم: «چطور می شود امام زمان را درک کرد؟» گفتند: «زیاد #قرآن بخوانید و به قرآن زیاد نگاه کنید.»
از وقتی این حرف را زدند، قرآن خواندن روزانه ام ترک نشده بود؛
اما امروز خیلی دلم گرفت، با خودم گفتم: «توی این مدت، چرا نباید یک حس نزدیکی به امام زمان داشته باشم؟»
بعد از جلسه، بدون اینکه حرفی بزنم، آقا برگشتند به من گفتند:
«چشم آدم باید مواظب باشه. اگر کسی میخواد آقا امام زمان "عجل الله فرجه" رو ببینه، باید مواظب چشمش باشه که گناه نکنه.»
💥سرم را انداختم پایین، حساب و کتاب چشم هایم خیلی وقت بود از دستم در رفته بود.
⭕️(براساس خاطره یکی از اطرافیان آیت الله بهجت)⭕️
📚 در خانه اگر کس است، ص ۴٣
#خدا
🌱💫اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج💫🌱
●▬▬๑۩ ◦•●◉✿◉●•◦ ٍ۩๑▬▬●
★═हई༻★༺ईह═★
@Atredelneshin_eshgh
★═हई༻💌༺ईह═★
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی بسیار زیبا
❤️خدایا پناهم باش🙏
💥پیشنهاد دانلود👌👌
🌸پست ویژه
#خدا #قران
★═हई༻★༺ईह═★
@Atredelneshin_eshgh
★═हई༻💌༺ईह═★
🙏🌸الهی رضایت تو مرا کفایت
#خدا
★═हई༻★༺ईह═★
@Atredelneshin_eshgh
★═हई༻💌༺ईह═★
🌻#خدا
★═हई༻★༺ईह═★
@Atredelneshin_eshgh
★═हई༻💌༺ईह═★
🌸🍃
.
.
🌱 #حجاب یعنی:
بی نیاز از هر نگاهی جز نگاه #خدا
.
.
★═हई༻★༺ईह═★
@Atredelneshin_eshgh
★═हई༻💌༺ईह═★