📷 اکبر عبدی در سریال: "بازم مدرسه ام دیر شد"😊
⏳...که در سال ۱۳۶۲ از شبکه یک سیما پخش می شد. زمانی که فقط دو شبکه در تلویزیون وجود داشت؛ کانال ١ و کانال ٢ 😂😂😂
🔹 #نوستالژی
🆔 @Axe_zirkhaki ✔️JOIN
هدایت شده از عکسهای زیرخاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | قسمتهایی از سریال خاطره انگیز و طنز: "بازم مدرسه ام دیر شد"😊
💠 با بازیگری: اکبر عبدی، اسماعیل داور فر – مهین شهابی...
⏳ سال ۱۳۶۲
🔹 #نوستالژی
🆔 @Axe_zirkhaki
💠 یاد ایامی که پیکان داشتیم‼️
▫️روزگاری که پیکان، ماشین نبود، مرام بود!
پیکان برای ما ایرانیها ، فقط یک "وسیله نقلیه" نبود
همراه بی ادعای همه سفرهايمان بود. نشانه فخرفروشی نبود، کار راه انداز یک محله بود .
اگر در هر کوچه، یکی دو نفر پیکان داشت، انگار همه اهل کوچه ماشین داشتند.
نیمه شب اگر بیماری بود، رساندنش به بیمارستان وظیفه وجدانی صاحب پیکان بود.
مسافرت میرفتیم کلی آدم میچپیدیم توی پیکان!
دختری که عروس میشد، پیکان را گل میبستند و "عروس کشون " میکردند.
اهل پول نبود، اما قلک پول خیلیها بود، صبح تا شب مسافر میکشید تا صاحبش با بغل پر برود خانه.
این یار سفر و حضر، لوطی بود، گوشش پر بود از متلک "پیکان حلبی" و " قوطی روغن شاه پسند" اما وقتی همان متلکگوها "کارشان گیر میکرد، نه نمیگفت.
سالها گذشت تا اینکه ما بیوفا شدیم
اما او وفادار ماند، گاه توی دلش موتور پژو گذاشتیم، گاه موتورش را توی پژو کاشتیم. اما پیکان نرنجید.
گذشت و گذشت تا اینکه بعضی شیک شدند و پیکانسوارها بیکلاس!
بعد دیگر تولید پیکان صرف نکرد، حکمش آمد و تیر خلاص!
🆔 @Axe_zirkhaki ✔️JOIN
📸کانال "عکسهاے زیرخاکے"📽
هدایت شده از عکسهای زیرخاکی
📷 تفریح در یک روز تعطیل - جایی نزدیک کرج
⏳ اواسط دهه پنجاه
📢 رادیو ضبط روشن و بلندگوی آویزان از درب ماشین پیکان!
#نوستالژی
🆔 @Axe_zirkhaki ✔️JOIN
📸کانال "عکسهاے زیرخاکے"📽
هدایت شده از عکسهای زیرخاکی
🎤آوازسنتی در دستگاه شور
باصدای ابوالحسن اقبال آذر(متولدعهدقاجار-1242ودرگذشته بتاریخ 1349)
اوصدایی قوی داشت ودر آواز ایرانی بسیارمهارت داشت
تاریخ اجرای آواززیربهحدود1قرن پیش بازمیگردد
@Axe_zirkhaki
هدایت شده از عکسهای زیرخاکی
اقبال آذر - دستگاه شور.mp3
22.64M
📢 صوت | آواز سنتی در دستگاه شور
🎤 با صدای: اقبال آذر
⏳ اجرای آواز در یکصد سال پیش انجام گرفته است
🆔 @Axe_zirkhaki
📜 تاريخچه ترياك در ايران ؛
در دوره قاجار کشت گسترده خشخاش به منظور صادرات آغاز شد. در این دوران تریاک در صندوقهای ۱٫۲ شاهمنی (حدود ۶۰۰ کیلویی) صادر میشد. چون در طول مسیر حدود ۵ تا ۱۰ درصد به دلیل از دست دادن رطوبت از وزن آن کم شد وزن آن به یک پیکول چینی میرسید. در سال ۱۲۷۲ شمسی ۳۰۰ صندوق، در ۱۳۰۸ شمسی ۱۳۰۵ صندوق تریاک و در سال ۱۳۲۰ حدود ۱۰ هزار صندوق از ایران صادر شد که رشد سریع تولید این محصول را نشان میدهد.
سود قابل توجه فروش تریاک موجب شد تا زمینهای مخصوص کشت غلات، پنبه و محصولات دیگر به خشخاشکاری اختصاص پیدا کند و نتیجه آن یک قحطی بزرگ در سالهای ۱۷۲–۱۸۷۱ میلادی بود که خشکسالی و عوامل دیگری هم در آن دخیل بودند. به ویژه در اصفهان که رودها و نهرهای زیادی در آن واقع بود. در شیراز، بهبهان و کرمانشاه بیشتر زمینها به کشت این محصول اختصاص یافت و همین موجب کمیابی و گرانی گندم و غلات دیگر شد. مرغوبترین تریاک معروف به «تریاک عربستانی» در دزفول و شوشتر کشت میشد و تریاک یزد و ساری و بابل هم تریاک مرغوبی بود.
در سال ۱۳۲۰ حدود نیمی از کل صادرات تریاک به چین میرفت. بیشتر صادرات به چین از طریق بندرعباس و بوشهر به بنادر هنگ کنگ و مالزی میرفت و بخش کوچکی هم از طریق زمینی از مسیر بخارا - خجند - کاشغر وارد غرب چین میشد. بریتانیا دومین مقصد صادرات تریاک ایران بود. مقدار کمی هم از طریق زمینی به استانبول فروخته میشد و بخشی از آن پس از مخلوط شدن با داروهای محلی به اروپا فروخته میشد. بخشی نیز به زنگبار در شرق آفریقا فروخته شده و مقداری هم از طریق بلوچستان به هند قاچاق میشد.
بیشتر تریاکی که به لندن فروخته میشد دوباره صادر میشد. فقط بخش کوچکی در داخل انگلستان مصرف شده و از آن برای تولید کدئین استفاده میشد. به گفته دکتر رویل؛ تریاک ایرانی ۷۵ تا ۸۴ درصد محلول در آب بود و ۱۳ تا ۳۰ درصد گلوکز (قند) داشت. این قند که نوعی تقلب برای افزایش محصول محسوب میشد، معمولا قبل از برداشت به کاسبرگ گل خشخاش مالیده میشد و درخشندگی و سختی تریاکها هم به همین دلیل بود. همچنین در برخی نقاط تریاکهایی که برای بازار چین ساخته میشد را پس از خشک کردن با کمی روغن (به اندازه ۵ درصد وزن تریاک) میآمیختند تا با ذائقه چینیها سازگارتر باشد.
بهترین تریاک ایران که بعدها به «تریاک سناتوری» شهرت یافت در ماهان کرمان کشت میشد. دکتر پولاک، پزشک ناصرالدین شاه در این مورد نوشته است: «تریاک ماهان بسیار قوی است. جنس نامرغوب از شهر ری، کاشان و قم به دست میآید. مصرف آن عمومیت دارد، و مانند حشیش سرشگستگی ندارد، و قبول عامه یافته است. تقریبا هر ایرانی که بتواند از عهده خرج آن برآید، حداقل روزی یک بار حب تریاک میخورد، و در ساحل خزر مصرف دو برابر مناطق دیگر است.» قیمت تریاک هم در این دوره بسیار ارزان بود. قهوهخانه عرش در خیابان چراغ گاز تهران از پاتوقهای شیرهایها و تریاکیها بود و در آنجا قیمت دو استکان چای ۳ شاهی و قیمت سه مثقال تریاک و یک وعده قلیان ۷ شاهی بود.
🆔 @Axe_zirkhaki
💠 خیابان نادری تهران
⏳ فروردین ۱۳۲۵
📷 پیاده روی خیابانT تابلوی داروخانه فروزنده و در کنارش کافه فلوریا به خوبی دیده می شوند
بشکه ها هم مخصوص حمل و ساخت بستنی بود.
🆔 @Axe_zirkhaki
🔹 #ایران_قدیم
📷 خیابان ولیعصر نهران در یک روز برفی❄️
⏳سال 1364
🆔 @Axe_zirkhaki
📷 تصویر یک خیاط که در سیل در کشور هند تنها سرمایه زندگی و ابزار رزق و روزی اش را نجات می دهد!
⏳ سال ۱۹۸۳ میلادی
🆔 @Axe_zirkhaki
⏳ #ایران_قدیم
📷 روزگاری که برای کاهش درد هنگام کشیدن دندان از تریاک و وافور استفاده میشد!
🆔 @Axe_zirkhaki
📜 کوپن تریاک‼️
⏳در دوران پهلوی، مصوبهای مبنی بر واگذاری تریاک به صورت کوپنی به معتادان بالای ۶۰ سال شکل گرفته بود که البته جوان ها هم با جعل گواهی پزشک، از این سهمیه دولتی بهره می بردند!
🆔 @Axe_zirkhaki
📃 #بریده_جراید
⭕️ از حوادث دهه پنجاه..
📜مردی در اصفهان با کوپن «مُرده» تریاک می گرفت!!
🆔 @Axe_zirkhaki