فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه بودیم و در کوچه مان
یک حسینیه ساختیم شبی
سقف آن بود چادر مادر
آجرش چند قوطی حلبی
بهترین روزهای عمرم بود
نه دروغی نه کبر نه غضبی
کام من شد به خاک تو شیرین
تربت کربلا مگر رطبی
دل من لک زده برای حرم
یک زیارت مرا نمیطلبی
شاید این گریه های آخر است
بسته است عمر آدمی به تبی
بین گودال ماجرایی بود
تو پر از زخم و قاتلت عصبی
#شب_جمعه
#مهرداد_ملکی
.