eitaa logo
پاتوق کتاب آیه
208 دنبال‌کننده
476 عکس
49 ویدیو
3 فایل
📚عرضه‌ی تازه‌های نشر بهمراه ارائه محفل های کتابخوانی و گفتگو📖 و 🛵پیک کتاب . آدرس آیه🔻 اصفهان.بلوارشفق.کوی کوه نور.پاتوق کتاب آیه https://maps.app.goo.gl/z3VtRdFY6Gq7XTLi6 ارتباط با آیه🔻 @Omid_maktoubian
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم اللّه... اما گویا غریبی این امام تمامی ندارد. شاه جوان که به پایتختش رفت، دوباره ناآرامی سراغ مشهد آمد. هنوز هم مشهد زیر یوغ و ستم عبداللّه شبیک خان ازبک بود. مردم باز داغ می دیدند و در حسرت آرامش در مشهدالرّضا و حرم مولا می سوختند و به ناچار می ساختند. هنوز از آخرین یور ش ازبک ها ، اهل مشهد داغ دار بودند. سید فاطمه با سید محمد بعد از اولین پیروزی شاه اسماعیل، ازدواج کرده بودند اما حالا داغ دار به اسارت رفتن سید رضا بودند. شبیک خان ، این بار و قبل از آمدن دوبارۀ شاه اسماعیل، به مشهد تاخته بود و غیر از غارت، جمعی از سادات را نیز با خود گروگان گرفته و برده بود. فرصتی برای کسی نگذاشته بود تا بگریزد و چاره ای بیندیشد. سیدرضا وقتی شنید که سواران شبیک در حال دستگیریِ سادات مشهدالرضایند، تنها توانست یادگاری موروثی ، نشان مهر رضا را به دست دامادش ، سید محمد بسپارد. 🔹 تاریخ ساخت و ساز این صحن و سرای با صفای مولاجانمون حضرت ثامن الحجج (ع) ، در دوران های نوغانیان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، چنگیزی ها، ایلخانان، تیموریوان، صفویان، افشاریان و قاجار را در کتاب بخوانید. 🔸 پاتوق کتاب آیه این کتاب را با قیمت ۷۰ هزارتومان ( قیمت فعلی در کتابفروشی ها ۹۹ هزار هست ) ، خدمت عزیزان ارائه میدهد. 🌹 😍
بسم اللّه... مجموعه پنج جلدی منتشر شد. دلتنگ امام رضا (ع)، در مهمانی امام رضا (ع)، ما گم شده‌ایم، سلام کردن ممنوع! و کبوتری که حرف می‌زد عناوین مجموعه 5 جلدی «مامان‌جونی و زیارت» هستند که در قالب داستان و دسته موضوعی زیارت امام رضا (ع) منتشر شده‌اند. 📚 عیدی به بچه هامون کتاب هدیه بدیم🥳 @Ayehbook
بسم ربّ الشّهدا... 🔹ابلاغ سلام رهبر انقلاب به مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس🌹 🔹معاون دفتر مقام معظّم رهبری از سبا بابایی (کونیکو یامامورا) عیادت کرده و گفت: حضرت آقا به شما سلام رساندند و برای سلامتی شما که عمر خود را در مسیر اسلام و انقلاب صرف نموده‌اید، دعا کردند. 🔹اخیرا رهبر انقلاب کتاب خاطرات شما «مهاجر سرزمین آفتاب» را مطالعه کرده و ضمن تحسین کتاب، تقریظی هم بر آن نوشته‌اند. @Ayehbook
بسم اللّه... هما شخصیت اصلی داستان خواب باران دختری است که از بخت بدش در یک خانواده زندگی می‌کند با پدری که گرفتار اعتیاد است و رفتارهای ناپسند دارد که زندگی همه اعضای خانواده اش بخصوص هما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. و هما نمادی از همه ی دخترانی است که پدرانشان گرفتار اعتیاد هستند. مادرِ شهیدی هما را در آغوش میکشه و اونو دوباره به زندگی بر میگردونه❤️ پ.ن: ۲۶ ژوئن روز جهانی مبارزه با مواد مخدر @Ayehbook
بسم ربّ الشّهدا ... خانم «سبا بابایی» تنها مادر شهید ژاپنی ساعاتی قبل در آغوش جگرگوشه اش شهید « محمد بابایی » آرام گرفت.😔🌷 سفرتون بخیر ... سلام ما رو به امیرالمومنین برسونید🙏 @Ayehbook
بسم اللّه... ۲۵۰_ساله | امام هادی علیه‌السلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند امام هادی علیه‌السلام با دیدِ یک انسان مبارز  به دربارِ متوکّل رفت و مجلسِ شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی او را مغلوب کرد؛ به طوری که در آخرِ حرفهایش، متوکّل برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد. در مبارزه‌ای که شروع کننده‌ی آن، خلیفه‌ای تندخو و قدرتمند بود، امام هادی دست به یک جنگ روانی زد؛ مبارزه‌ای که در آن نیزه و شمشیر کاربُرد ندارد ۲۵۰_ساله @Ayehbook
بسم اللّه... 📚 مجموعۀ داستانی "بال‌های رنگی رنگی" با نثری لطیف و شاعرانه به روایت داستان‌هایی از زندگی پنج تن آل عبا می‌پردازد. جلد سوم این مجموعه به نام کوهی که خنده‌رو بود سه داستان از زندگانی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را روایت می‌کند. در این سه داستان سعی شده است ویژگی‌های امام علی(ع) از جمله سخت‌کوشی، مهربانی، شجاعت، دلاوری، سخاوت و یتیم‌نوازی با زبانی کودکانه به تصویر کشیده شود. @Ayehbook
بسم اللّه... 📚 در این کتاب بچه یعنی شتر کوچولو، کودکان را با آقایی مهربان آشنا می کند که از نظر او بهترین و مهربان ترین مرد دنیاست. اولین بار این مرد مهربان وقتی به داد او رسیده بود که عده ای می خواستند او و آی دی را کتک بزنند و مرد مهربان گفته بود : ” نه… حیوان زبان بسته را نزنید، چه کارش دارید؟”😊 بچه شتر در دیگر خاطراتش چند بار دیگر هم از آن مرد مهربان حرف می زند. مثل این که بچه شتر عاشق آن مرد مهربان شده است چون یک بار به خاطر دیدن او از مسابقه شتر سواری درست وقتی که داشت به خط پایانی مسابقه به عنوان اولین شتر نزدیک می شد انصراف داده بود. او دلش می خواهد یک شتر بفهم باشد و خیلی دلش نمی خواهد آدم باشد.😌 این کتاب که درون مایه دینی دارد به بازخوانی می پردازد و آی دی و بچه شتر را در یک سفر زیبا و خاطره انگیز به غدیر می کشاند و بچه شتر، مرد مهربان را آن جا دست در دست پیامبر(ص) می بیند.😍 @Ayehbook
من یک شتر یک ساله هستم و اسمم بچه است. با اینکه هیچ شتری توی دنیا اسم بچه‌اش را بچه نگذاشته، اما دوست دارم من به این اسم زیاد است😃. به خاطر همین، این اسم را برای خودم انتخاب کردم. من یک شتر خاطره جمع کن هستم. هیچ شتری مثل من، خیلی‌تر از خیلی‌تر از خیلی، دلش نمی‌خواهد من میخواهم! خاطره جمع کند😌؛ اماِ پدر آدی صاحب ماست؛ ما، یعنی من و پدر و مادرم. آدی دوست من است. او، یعنی آدی، پسر صاحب ِ ماست. دوست دارم آدی به جمع کردن خاطره مثلِ من نیست. دوست دارم آدی به یک عالمه بازی کردن و لج درآری است🙄؛ اما چون دوست دارمش به من زیاد ست، دو تا کار انجام می‌دهد: اول اینکه برایم خاطره تعریف می‌کند؛ دوم اینکه برایم خاطره می‌سازد☺️. مثل همین الان که با آدی آمده بودیم خانه دوست پدرش تا دو کیسه گندم ببریم خانه. آدی خودش را محکم به من چسباند و گفت:«زودباش، زود باش بچه، فرار کن.» زود باش من برای فرار زیاد بود. بیشترتر از آن نمی‌توانستم زود باشم و تند بدوم. به پشت سرم نگاه کردم. هنوز آن چند نفر دنبال ما بودند. آدی گفت:«همه‌اش تقصیر تو است.»😉