eitaa logo
میثم محسنی
663 دنبال‌کننده
103 عکس
42 ویدیو
3 فایل
@meysammohseni ارتباط با من
مشاهده در ایتا
دانلود
ناامیدی گناه بزرگی ست اما ناامید کردن نوجوانان گناهی بزرگتر! وقتی بزرگترها فقط قصه ی ضعف ها و زخم های وطن را تکرار می‌کنند! @Azkeya
پدرش یکی از سرشناس‌ترین مداحان زمان خودش بود؛ حاج‌اکبر ناظم که برای هیاتی‌ها کاملا شناخته شده است. البته این تمام خصوصیات او نیست. حرمت این پیرغلام اهل بیت تا اندازه‌ای بود که حضرت اباالفضل(ع) کودکش را كه همه فكر مي‌كردند مرده‌، زنده کرد. شاید شما هم زنده شدن کودک مرده حاج‌اکبر سركي (ناظم) را شنیده باشید اما شاید شنيدن این داستان از زبان‌‌ همان کودک که ۵۵ سال قبل در اثر معجزه شفا گرفته جالب‌تر باشد. معصومه سرکی(ناظم) بار‌ها داستان شفاگرفتنش را از پدر و مادرش شنیده. برای همین، طوری از آن روز برایمان تعریف می‌کند که انگار خودش هم یکی از شاهدان ماجرا بوده. محرم سال ۱۳۳۶ که شروع شد، معصومه کودک 7 ماهه حاج‌اکبر به‌شدت بیمار بود. كودك بی‌تابی می‌کرد و پدر و مادر دل‌نگران و مضطرب به هر دری می‌زدند تا شاید بچه بیمارشان خوب شود اما فایده‌ای نداشت. هر قدر به پزشکان مراجعه می‌کردند تا کودکشان را درمان کنند فایده نداشت و روزبه‌روز حال او بد‌تر می‌شد. روز تاسوعا بود و معصومه از شدت بیماری دیگر نای شیر خوردن هم نداشت. چشمانش بسته بودند و گاهی اوقات ناله ضعیفي از او به گوش می‌رسید. معصومه حالت احتضار داشت. چند نفری از بستگان در خانه حاج‌اکبر بودند و به همسرش دلداری می‌دادند. کودک را روبه‌قبله خواباندند. اما معصومه هنوز نفس می‌کشید. حاج‌اکبر آمد و مدتی بالای سر دختر کوچکش نشست. صبور بود اما به‌راحتی می‌شد غم از دست دادن فرزند را در چهره‌اش خواند. مدتی گذشت. حاج‌اکبر از اتاق بیرون رفت و بعد از وضو گرفتن، عبای مداحی را روی دوشش انداخت و آماده شد تا از خانه بیرون برود. همسر و آشنایان دورش را گرفتند و گفتند حاج‌آقا! کجا می‌روید. این بچه در حال مرگ است او را به حال خودش‌‌ رها نکنید. حاج‌اکبر خیلی محکم جواب داد: «می‌روم تا شفایش را بگیرم». دقایقی از رفتن حاج‌‌اكبر نمی‌گذشت که نفس‌های کودک به شماره افتاد و مدتی بعد قلب کوچکش از تپش ایستاد. اطرافیان مادر بی‌تاب را از اتاق بیرون بردند و پارچه سفید را روی صورت فرزندش كشيدند. حاج‌اكبر هنوز به هیات نرسیده بود که خبر دادند معصومه فوت کرده و از او خواستند برگردد. اما او کفش‌هایش را در‌آورد و راه بازار تهران را پیش گرفت. به بازار که رسید، پیشاپیش جمعیت عزادار حضرت سیدالشهدا‌(ع) قرار گرفت. اما قبل از اینکه مدیحه‌سرایی را شروع کند، گفت: «از دو نفر دو کار برمی‌آید. از حاج‌اکبر ناظم‌ روضه خواندن برمی‌آید و از حضرت اباالفضل‌ زنده کردن مرده‌ها». شروع کرد به مداحی ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم ... دو سه ساعتی از رفتن حاج‌اكبر از خانه می‌گذشت. هر کس مشغول کاری بود تا مراسم كفن و دفن معصومه به‌خوبی برگزار شود. مادر بی‌تاب دوباره وارد اتاقی شد که معصومه آنجا بود. ناگهان صحنه حیرت‌انگیزی دید. دست و پای کودکش حرکت مي‌كردند. باورش نمی‌شد. اول فکر می‌کرد به نظرش می‌آید ولي اين طور نبود. معصومه ناگهان سرفه‌ای کرد و دهانش را در جست‌و‌جوی غذا باز کرد. مادر فریادی از سر شوق کشید و کودکش را در آغوش كشيد. همه اهل خانه وارد اتاق شدند. هیچکس باورش نمی‌شد.‌‌ همان موقع یک نفر به سمت هیات حاج‌اکبر رفت و خودش را با زحمت به او رساند. وقتی به حاج‌اکبر رسید در حالی که گریه می‌گرد، گفت: «حاج‌آقا! معجزه شده، معصومه زنده شد». با این اتفاق بود که هیاتی‌ها همگی به‌سمت منزل حاج‌اکبر هجوم آوردند تا معجزه حضرت اباالفضل(ع) را به چشم ببینند. معصومه‌سادات به اینجای داستان که می‌رسد، بعضش می‌ترکد و اشکش سرازیر می‌شود؛ « خدا به حرمت پدرم و آبرویش نزد اهل بیت مرا شفا داد تا اکنون به ۵۵ سالگی برسم. @Azkeya
16.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک کار تربیتی تمیز ولی پر زحمت دوستان طلبه عزیز در قم از ابتدای سال تحصیلی با تعدادی از مدارس متوسطه اول (دخترانه و پسرانه) ارتباط گرفته اند و از هر مدرسه هم تعدادی از دانش آموزان جذب این کار شدند کم کم این دانش آموزان هیئت دانش آموزی تشکیل دادند با بحث هایی ک در این چندماهه داشتند ب این نتیجه رسیدند که یک کار عالی انجام بدهند: خادمی بشوند خادم زائران جمکران ب وقت نیمه شعبان و حالا میزبان ۲۰۰۰ دانش آموزند. در این خدمت ۸۰٪ کار با خود دانش‌آموزان است. میزبان و مهمان هر دو دهه هشتادی. و هر دو عاشق اهل البیت علیهم السلام ✅طرح بسیار خوبی ک برای خوزستانی های عزیز هم می تواند یک الگو محسوب شود به وقت اربعین. @Azkeya
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمو میشه شعر بخونم! ایشان امام جمعه همدان هستند به هنگام بحث های تفسیری شان این صحنه ها اتفاق افتاده... ببینید @Azkeya
دعا کنید برای کشورمان دعاکنید دشمن شاد نشیم ٱنظُرُونَا نَقۡتَبِسۡ مِن نُّورِكُمۡ شهدای مدافع حرم اهواز @Azkeya
رزمنده ی بهبهانی و دعوت متفاوت مردم ب شرکت در انتخابات @Azkeya
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بارها گفته شده و حقیر در این مدت مشاوره پیوسته با نوجوان ب این نتیجه رسیده ام نوجوان مسلمان ایرانی براحتی ساخت سخت خود را از دست نمی دهد منکر این نیستم ک ممکن است این ساخت سخت(شما بخوانید هویت و پیشینه ی خانوادگی و ملی شیعی) اش گاهی آسیب ببیند اما از بین نمی رود. این کلیپ مربوط به واکنش نوجوانان تهرانی ست ک ب نماز عید فطر نرسیده اند ...
میدانیم این روزها باید نوجوان مان درس بخواند اما نمیخواند موتورش در تعطیلات خاموش شده و روشن شدن ش کمی زمان میبرد و احتمالا نیاز ب شوک باشد دبیر عاقل مدیر دلسوز با برگزاری آزمون میتواند شوک وارد کند والدین هم میتوانند از همین نسخه استفاده کنند شوک امتحان یحتمل با رعایت پرتکل هایش موثر خواهد بود.
مادرها و پدرها گرفتارند زندگی برای شان گاهی سخت میگذرد گرفتاری های شغلی، اجتماعی ، خانوادگی و ... روی هم تلنبار می شود و این وسط شازده ی نوجوان ش هم درس نمیخواند یعنی تنها وظیفه ش را هم درست انجام نمی دهد. در فصل امتحانات حرص شان در می آید ک چرا تکان نمی خورد! و هر کسی از ظن خود برای تکان خوردن فرزندش راهکاری بدست می گیرد. بزرگترهای عزیز ! هر راهکاری به کار می بندید حواس تان باشد احترام خودتان و فرزندتان از بین نرود فرکانس صدای تان طوری نباشد که پشیمانی ب بار بیاورد! از احترام گذاشتن کسی ضرر نمی کند!
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انصافا استفاده هایی که این غربی ها از چفیه می کنند ، هیچ وقت بسیجی ها نکردند😂😂😂 ابتکار جالب شهروندان اسپانیایی در جهت حمایت و همبستگی با فلسطین و مردم غزه ✍خبرهایی در راه است ... راز به دوش انداختن آقا را کم کم داریم متوجه میشیم 🧐 فردی هوشمند که به زبان بدن و نشانه ها کاملا مسلط اند و هنرمندانه از آن استفاده کرده اند جبهه چفیه به دوش ها در عالم در حال شکل گیری است.
لاف زدن والدین برای تشویق یا تنبیه کودک و نوجوان موجب می شود به مرور اقتدار والدین کم بشود. پدر می گوید اگر نمراتت کم شد جای تو در این خانه نیست! آخه ما کی میتوانیم بچه‌ها را از خانه بیرون کنیم؟ مادر: اگر خیلی خوب(توصیفی) نشدی دوستت ندارم! آخر کدوم مادر میتونه بچه ش رو دوست نداشته باشد ؟ پس برای تهدید، تشویق یا تنبیه لاف زدن موجب می شود این کلمات عادی شود و بگوید اینها بدترین تهدیدات را کردند و خبری نشد همه ش لاف بود
جشن‌های مدرسه را باید ایده پردازی کنیم مثلاً از جشن امام رضا و جشن حضرت معصومه در مدارس برگزار کنیم و این باعث بشود که چشمه جوشان ولایت ر بین بچه‌ها رسوخ پیدا کند ین ساعت‌های متعددی دارد همینجوری که گفته شد آیه فطرت ۳۰ روم فطرت الله برای مردم است ما در مدرسه امروز به مناسبت تولد خانم معصومه سلام الله علیها و روز دختر را جشن گرفتیم و مراسم شادی برپا شد و در آخر به دانش آموزان شیرینی و شکلات هدیه‌ای گل سر به دانش آموزان اهدا شد و همچنین به دانش آموزانی که اسمشون معصومه بود هدیه داده شد. @Azkeya