🔻دلیل هشدار زلزله صبح امروز در شمال رژیم صهیونسیتی
🔻نیروهای ارتش اسرائیل با 400 تن مواد منفجره یک تاسیسات زیرزمینی حزب الله را منهدم کردند.
🔻تیم رزمی تیپ چتربازان به فرماندهی لشکر 98 یک ماه است که در مناطق درهم و کوهستانی در بعل و این منطقه زیرزمینی در جنوب لبنان در حال نبرد هستند.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️درخواست ایران برای برگزاری نشست فوری شورای امنیت
💢معاون بینالملل وزارت خارجه: حملات رژیم صهیونیستی به ایران، ناقض اصول بنیادین حقوق بینالملل و منشور ملل متحد، به ویژه بند ۴ ماده ۲ است.
💢با توجه به پیامدهای تجاوزات مداوم و سیستماتیک رژیم اسرائیل، ایران از دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت میخواهد که موضع قاطعی بگیرند و اقدامات رژیم صهیونیستی را قویا و بهطور صریح محکوم کنند.
💢ایران از رئیس شورای امنیت درخواست میکند که برای رسیدگی به این نقض شدید و اقدامات غیرقانونی رژیم جنایتکار، نشست فوری تشکیل دهد.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
⭕️درخواست ایران برای برگزاری نشست فوری شورای امنیت 💢معاون بینالملل وزارت خارجه: حملات رژیم صهیونیس
به نام خدا
" به دشمن بشریت ، رحم نکنید ! "
یکی از مفسران غیر ایرانی ، در تحلیل خود نسبت به تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران و با این پیش فرض که دستان قدرتمند جمهوری اسلامی ، از آستین نیروهای مسلح کشورمان خارج خواهد شد و حمله ویرانگری را صورت خواهد داد ؛ در جمله ای ناب ، نوشته بود که : از میان بردن اسرائیل ، خدمت به بشریت است .
رژیم حرامزاده و نامشروع اسرائیل ، حتی از دوران جنینی و نیز از هنگامی که وجود نحس آن در این منطقه ، شکل گرفته است ؛ به جز جنگ و اشغالگری و به غیر از جنایت و خونریزی و به جز ایجاد ناامنی و ویرانگری ، هیچ اثر دیگری نداشته است .
خطرات این موجود پلید و خبیث نه فقط مردم و کشورهای منطقه را تهدید میکند بلکه تبعات و دامنه شرارت و بحران آفرینی آن ، تمام جهان و کل بشریت را با نگرانی و وحشت ، مواجه ساخته است .
واقع بینی و درک صحیح جهانیان از این حیوان وحشی بالفطره ، انتظار نابود ساختن آن را ، به انتظار غالب ، بدل ساخته است .
توقع حاکم بر باور بشریت ، زمینه بسیار مناسبی را فراهم آورده است تا نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ، با حمله ای بنیان کن ، رژیم رو به زوال صهیونیستی را به سرانجام محتومی که راه گریزی از آن ندارد ؛ نزدیک سازند . / .
#وعده ــ صادق ۳
#طوفان ــ الاقصی
#سید ــحسن ــ نصرالله
#یحیی ــ سنوار
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
⭕️درخواست ایران برای برگزاری نشست فوری شورای امنیت 💢معاون بینالملل وزارت خارجه: حملات رژیم صهیونیس
📌حیله ای در کار است !
⭕️🖊اینکه به حمله ضعیف اسرائیل بخندیم و مسخره کنیم از طرف مردم کاملا عادی و درسته ولی فقط از طرف مردم ، مسئولین نظامی ما باید بدونن حریم کشور مورد تجاوز قرار گرفته اگه تو خواب حمله ضعیف اسرائیل بخوابیم و میدان رو تسلیم سیاسیون کنیم ، اولا که مجددا این حملات رخ میده در مقیاس قوی تر دوما میز مذاکره به سمت مذاکرات منطقه ای و موشکی پیش میره
🖊مطمئنا تمام غرب و اسرائیل در حاضر منتظر نوع واکنش ایران به تجاوز به خاکش هستن و هرگونه سستی و بی عملی ما اونارو پرو تر و گستاخ تر میکنه
🔔اسرائیل بعد از حمله سحرگاهی شنبه مطمئنا با توجه به شرایط موجود به سمت #ترورهای جدید میره ، بازم میگم پاسخ محکم و به جای ما میتونه شرایط تغییر بده
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🔻صنایع دفاعی و نظامی رژیم صهیونیستی زیر ذرهبین موشکهای ایرانی
یک وابسته نظامی در تهران اعلام کرد که ایران قصد دارد برخی شعبههای اصلی صنایع دفاعی و نظامی "البیت سیستم" و "رافائل" را به صورت گسترده هدف قرار دهد.
این نگرانی وجود دارد که ممکن است برخی موشکها به دلیل جمینگ ارتش اسرائیل به سمت مناطق جمعیتی منحرف شوند.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🔻 تخلیه هوایی زخمی ها و کشته های اسرائیل از جنوب لبنان !
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
621K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻وقتی صهیونیستها فهمیدند حملاتشون بی فایده بوده😂
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🔻اهداف اسرائیل از حمله به ایران چه بود؟
▪️سه منبع اسرائیلی ادعا کردهاند که یکی از اهداف کلیدی اسرائیل در حمله تلافیجویانه به ایران، ۱۲ "میکسر سیارهای" بود که جزء حیاتی برنامه موشکی بالستیک ایران میباشد.
▪️میکسرهای سیارهای برای تولید سوخت جامد موشکهای بالستیک دوربرد استفاده میشوند و انهدام آنها به شدت به توانایی ایران برای تجدید انبار موشکی آسیب میزند. میکسرها تجهیزات بسیار پیچیدهای هستند که ایران به تنهایی قادر به تولید آن نیست و باید آن را در چین خریداری کند. ساخت مجدد میکسرها حداقل یک سال طول میکشد.
▪️منابع اسرائیلی اعلام کردند که سامانههای پدافند هوایی اس-۳۰۰ که در نقاط استراتژیک قرار داشتند و از تهران و تاسیسات هستهای و انرژی ایران محافظت میکردند نیز مورد حمله قرار گرفتند. اسرائیل همچنین به یک کارخانه تولید پهپادها حمله کرد و یک حمله «نمادین» به تأسیساتی در منطقه پارچین انجام داد که در گذشته برای تحقیق و توسعه سلاحهای هستهای استفاده میشد.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 از آسمان کدام کشورها برای حمله به ایران استفاده شده؟
👤 خبرنگار ارشد بی.بی.سی پاسخ میدهد:
🔺تمام کشورهای منطقه از بیم اینکه مورد حملات ایران یا محور مقاومت قرار بگیرند، هرگونه استفاده اسرائیل از حریم هواییشان را برای حمله به ایران مدام تکذیب میکنند!
#وعده_صادق
@BACHE_HEZBOLLAHi #بچه_حزب_اللهی
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_هفتاد_چهارم🎬: حالا مدتی بود که ابراهیم به مقام خلیل الله رسی
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_هفتاد_ششم🎬:
اولین فرزند ابراهیم که نامش را «اسماعیل» نهادند پا به این دنیای خاکی گذاشت و اراده خداوند بر این بود که از نسل اسماعیل، اسماعیل ها پا بگیرد برای یاری دین خدا و اسماعیل ها قربانی شود برای آبیاری درخت تنومند اسلام....
حالا ابراهیم از شوق لبریز شده بود و بارها از داشتن این موهبت به درگاه خداوند سجده شکر نمود.
ابراهیم مانند قبل، شبی در کنار هاجر و فرزندش بود و شبی در کنار ساره و روزها ساعتی را با فرزند نوزادش می گذراند، نگاه به چهره اسماعیل، نیرویی مضاعف به ابراهیم می داد، ساره این صحنه ها را می دید و ناخوداگاه دلش می شکست.
آخر ابراهیم به خاطر دیدار اسماعیل ساعت بیشتری در کنار هاجر بود و این روند طبیعی یک زندگی تعددی ست، درست است عدالت در حرکات ابراهیم جاری بود اما ساره تاب دیدن این صحنه ها را نداشت، البته او چیزی به زبان نمی آورد اما حرکاتش مؤید این موضوع بود و گاهی ساره در خفا از این وضع گریه می کرد.
ابراهیم که نمی خواست آرامش خانواده اش بهم ریزد و خواسته قلبی اش این بود که هم هاجر و اسماعیل و هم ساره زندگی آرام بدور از حسادت و بغض و کینه داشته باشند و این حرکات ساره، او را نگران کرده بود پس روزی از روزها به درگاه خداوند از این وضع سخن ها گفت و از خداوند خواست تا خود در این موضوع او را یاری رساند.
در این هنگام فرشته وحی به ابراهیم نازل شد و کلام خداوند را به او رساند: ای ابراهیم! پروردگار اراده کرده تا هاجر و فرزندت اسماعیل را از اورشلیم خارج کنی و آنها را به سمت حرم امن الهی ببر چرا که کعبه و سرزمین مکه منتظر فرود این عزیزان هستند، همانا خداوند اراده فرموده تا اسماعیل در دامان کعبه رشد و نمو یابد.
ابراهیم از شنیدن این وحی بسیار مسرور شد و این خبر را به هاجر و ساره داد، هاجر سر تعظیم فرود آورد و گفت: هر آنچه خداوند و نبی خدا امر کنند بر چشم می گذارم و اما ساره باز هم ناراحت از اینکه قرار است ابراهیم مدتی او را ترک کند گفت: آنها را از اینجا دور کن اما باید قول بدهی به محض آنکه به سرزمین بکه رسیدید، لحظه ای هم توقف نکنی و سریع به سوی من برگردی و ابراهیم این سخن را پذیرفت.
هاجر اندک وسایل خود که شامل لباس های خود و فرزند نوزادش می شد را در بقچه ای پیچید و آماده شد تا طلوع صبح فردا حرکت کنند، گویا قرار بود جبرئیل مرکبی بیاورد و آنها را تا سرزمین بکه همراهی کند.
البته اورشلیم سرزمینی سرسبز و پر از جویبار و آب روان و انواع و اقسام گیاهان بود و آنها گمان می کردند سرزمین بکه هم چنین موقعیتی داشته باشد و نمی دانستند که در سرزمین بکه به خاطر نبود آب، سالهاست بنی بشری ساکن نیست و همه جا بیابان با ریگ های سوزان است
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_هفتاد_هفتم🎬:
صبح زود بود که جبرئیل همراه با اسبی بهشتی به نام«براق» که بعدها مرکب معراج پیامبر اسلام شد، به زمین نزول اجلال فرمود و به محضر نبی خدا رسید.
ابراهیم از ساره خداحافظی کرد و ساره با چشم خویش عظمت هاجر و اسماعیل را شاهد بود که خداوند مرکب بهشتی برایشان فرستاده بود و راهنمای آنها هم حضرت جبرئیل امین بود و گویا مأمن آنها نقطه مرکزی زمین درست محاذی بیت المعمور در آسمان، سرزمین بکه و خانه امن پروردگار بود.
ابراهیم، هاجر و نوزادش را سوار بر براق نمود و خود پشت سر آنها بر اسب نشست و اسب به امر نبی خدا حرکت کرد.
قلب ابراهیم و هاجر از اینکه قرار بود از هم جدا شوند مملو از غم و غصه بود اما سفری هیجان انگیز در پیش داشتند براق انگار نه یک اسب بلکه یک پرنده تیز بال بود، او با اولین حرکت به آسمان پرواز کرد و آسمان جولانگاه حضور او و سواران عزیزکرده اش بود.
حضرت هاجر از آن بالا مردم روی زمین را میدید که به اندازه مورچه کوچک شده بودند، درختان سرسبزی که منظره ای زیبا در پیش چشم سواران ترسیم کرده بودند، آنها از میان ابرها تصویری زیبا از دنیای خلقت می دیدند و سرشار از شوق شده بودند.
همزمان با حرکت براق، نسیمی ملایم به صورتشان می خورد و در بین زمین و آسمان، حلاوتی به آنها می رساند.
براق به پیش می رفت و هاجر غرق دیدن دنیای زیر پایش بود، از روی هر سرزمین سرسبزی که می گذشتند، ابراهیم از جبرئیل سوال می نمود: آیا اینجا سرزمینی ست که باید توقف کنیم؟! و هر بار جبرئیل با رویی گشاده و لحنی پر از مهر می فرمود: نه نبی خدا! هنوز به بکه نرسیده ایم.
بکه، اولین شهر روی زمین، جایی که خدا پرستی از آنجا نشأت گرفت و تا آخرالزمان هم باید نماد پرستش خدا باشد، گرچه گاهی دست ابلیس به کار می افتاد و با دسیسه ای این سرزمین به دست ایادی شیطان می افتاد اما خداوند مقدر نموده که عاقبت این سرزمین تحت فرمان حجت او باشد.
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_هفتاد_چهارم🎬: حالا مدتی بود که ابراهیم به مقام خلیل الله رسی
بالاخره بعد از ساعتی که از حرکت این کاروان کوچک می گذشت، براق آرام بر روی زمینی خشک و تفتیده که گرمای هوا از ریگ های بیابانش بلند بود، بر زمین نشست.
هر سه نفر از براق پیاده شدند، آنها در کنار درختی خشکیده فرود آمده بودند.
ابراهیم دستش را سایه چشمش کرد و نگاهی به دور دست ها نمود، تا جایی که چشم کار می کرد، بیابان بود و شوره زار، نه خبری از آب بود و نه آبادی، نه درخت و چمنی بود و نه حتی خاک حاصلخیزی که بشود چیزی کشت کرد، یا شن بود و یا صخره های سنگی که در هیچکدام گیاهی رشد نمی کرد.
ابراهیم نگاهی به بیابان نمود و سپس به هاجر و اسماعیل چشم دوخت، گرما بیداد می کرد، او پارچه ای برداشت و روی درخت خشکیده انداخت تا سایبانی هر چند کوچک برای همسر و فرزندش درست کند و رو به هاجر فرمود: خدا اراده کرده که شما اینجا ساکن باشید و خود خوب می داند چگونه مراقبتان باشد، پس نگرانی به خود راه ندهید و من به خاطر قولی که به ساره داده ام باید سریع برگردم، اما بدانید که همیشه به فکر شما خواهم بود و برایتان دعا می کنم و هراز گاهی به تو و فرزندم اسماعیل سر میزنم و از شما غافل نخواهم شد.
هاجر که ایمانش به خداوند محکم بود با نگاهی به بیابان فرمود: من در مقابل امر خداوند تسلیمم و هر آنچه نبی خدا بگوید بر چشم می نهم.
بغضی گلوگیرش شده بود، او از این صحرای سراسر آتش نمی ترسید، چرا که خدایی به بزرگی خدای یکتا داشت همانکه ابراهیم را در غار حمایت کرد همانکه آتش نمرود را بر ابراهیم خنک نمود، پس این خدا، حتما حواسش به هاجر و اسماعیل هم خواهد بود اما او دلتنگ ابراهیم می شد، هاجر که محو در وجود ابراهیم بود، اینک دل کندن از او برایش سخت می نمود، اما این است رسم عاشقی:
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi