eitaa logo
بچه حزب اللهی
5.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
8.2هزار ویدیو
21 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 ⚜️کانال » بچه حِزبُ اللّٰهی 💛 فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ💛 خبر وتحلیل کم ولی خاص . سیاسی ونظامی . داخلی وخارجی . جبهه مقاومت. 🌹 ادمین: @Pirekharabat313 تبلیغات: @Amirshah315 لینک کانال: @BACHE_HEZBOLLAHI
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ بعضی‌ها زاییده‌ شده‌اند تا آمریکا را بخورند!🇺🇸 ۱. در توافق الجزایر قرار شد ایران گروگان‌های آمریکایی را آزاد کند و در قبال آن آمریکا پول‌های ایران را پس بدهد. اول گروگان‌ها آزاد شدند و بعد از آن بجز تحریم‌های جدید خبر دیگری نبود.(دولت هاشمی‌رفسنجانی) ۲. توافق سعدآباد که قرار شد ایران غنی‌سازی را تعلیق کند و در قبال آن تحریم‌ها رفع شود. غنی‌سازی تعلیق شد، اما تحریم‌ها افزایش پیدا کرد.(دولت خاتمی) ۳. در برجام که قرار شد همه تعهدات را ما انجام بدهیم بعد طرف مقابل شروع به انجام اقدامات خودش بکند و وقتی خرش از پل گذشت برگشت و به ما خندید.(دولت روحانی) ۴. در جریان جنگ یمن و عربستان نیز با یک تماس جان‌کری، کشتی کمک به یمن بازگشت خورد و پس از آن هر روز شاهد ریخته شدن خون کودکان یمنی بودیم.(دولت روحانی) ۵. در آخرین مورد مشخص شد پاسخ به شهادت هنیه در تهران به دلیل وعده آتش بس آمریکا به پزشکیان و ظریف عقب افتاد و امروز شاهد جنایت بی‌سابقه اسرائیل در شهادت سیدحسن نصرالله بودیم!(دولت پزشکیان) ● ولی فقیه با ما درد دل کرد و جدی نگرفتیم: «عقب‌نشینی غیرتاکتیکی غضب الهی را در پی دارد.» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @BACHE_HEZBOLLAHi
9.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کمین سنگین رزمندگان فلسطینی حماس تعدادی از کمین های خودش در روزهای اخیر در شمال شرق غزه ( که صهیونیست ها تا الان چند بار گفتن اونجا رو پاکسازی کردیم) به نمایش گذاشت. ببینید و لذت ببرید @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🌹:شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی ام: فضه مثل همیشه کارهای منزلش را کرد و راهی خانه مولایش علی علیه
🌹شاهزاده ای در خدمت قسمت صد وسی و دوم🎬: عمربن خطاب در حالیکه صورتش از خشم سرخ شده بود از جای برخواست و با تندی رو به جمع گفت : آری درست شنیدید ، امروز اذان ما «حی علی خیرالعمل » را نداشت و از این به بعد هم نخواهد داشت، چون من اینچنین می خواهم و دستور من است که لازم الاج است. من خلیفهٔ مسلیمن هستم و رأی و نظرم اینگونه است که اذان بدون این عبارت زیباتر خواهد بود ، پس لب فرو بندید و در کاری که به شما مربوط نیست دخالت نکنید و با زدن این حرف پشتش را به جمع کرد و باز در عالم خود فرو رفت. جمعیت که سخنان تند و آتشین عمر آنها را ترسانده بود مثل همیشه سکوت کردند و اجازه دادند بدعتی دیگر به بدعت هایی که عمر بر آنها اصرار داشت اضافه شود. پیرمردی که اول مجلس سوال پرسیده بود ، آرام زیر لب تکرار کرد : آخر کی می خواهد این دستوراتش تمام شود ؟! دستوراتی که بر خلاف راه و سیره پیامبر است ،به خدا قسم خودم شاهد بودم که پیامبر با دست باز نماز می خواند و خودم بارها و بارها دیدم که پیامبر به جای شستن پا و سر ، هنگام وضو ، به مس پاها و سر قناعت می کرد ، اما بعد از عروجش هر روز زمزمه تازه و طرحی نو درگرفت ، کم کم آب بازی ، جای وضو را گرفت ، مهر نماز غیب شد و نماز که با حالتی تسلیم میبایست ادا شود ،به حکم اینان دست بسته ادا شد و حالا هم که اذان را دستخوش سلایق خود قرار داده اند ، انگار که پیامبری دیگر به زمین نازل شده و فتواهای جدید می دهد و این اسلام ،اسلامی نیست که محمدبن عبدالله آورد... آن پیر ، این سخنان را آرام زد و از جای برخواست تا به خانه علی بن ابیطالب وارد شود و به حضرتش بگوید آنچه را رخ داده‌، اما جرأت این را نداشت که به اعمال عمر در مسجد و پیش رویش اعتراض کند ،چون می دانست اعتراض کردن همان و طعمهٔ شلاق عمر شدن همان... 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨 شاهزاده ای در خدمت صد و سی و سوم🎬: روزگار چونان اسبی سرکش به پیش می رفت ، روزگاری که بر وفق مراد خلیفهٔ خود خوانده بود و چنان با شتاب اسلام را از مسیر اصلی خود منحرف می نمود که هیچ اسب راهوری قدرت مقابله با آن را نداشت. بسیاری از قوانین دین محمدی دست خوش تغییر و تحریف شده بود ، دیگر اسلام این روزها رنگ و بوی اسلامی که محمد بن عبدالله صلی الله علیه واله آورده بود، نداشت و از اسلام واقعی جز نامی چیزی به جای نمانده بود. گویی مهر سکوت بر دهان ها زده بودند و مردمان آن زمان کر و لال شده بودند ، تمام تحاریفی که عمربن خطاب بر دین سراسر نور اسلام روا می داشت، از طرف جمع مورد پذیرش قرار می گرفت وهیچ کس را یارای برخواستن و اعتراض کردن نبود زیرا اینان مردانگی را به تمامی فروخته بودند ،آنزمان که غدیر را دیدند و نادیده گرفتند. عدالتشان آن زمان به تاراج رفت که رسول خدا به ملکوت پرواز نمود و دیدند که ناکسانی درب خانهٔ دخترش را آتش زدند و دم برنیاوردند. انسانیت شان آنزمان پا پس کشید که دستان ولی الله را به ریسمان بستند و زنی آبستن را با سینه ای خونین ،بی پناه رها کردند و دین را پشت گوش انداختند ودنیایشان را چسپیدند. مردم از ظلم و بدعت های عمر بن خطاب به ستوه آمده بودند ،اما خود کرده را تدبیر نیست، در همین ایام بود که واقعه ای رخ داد، واقعه ای که عمق جهالت خلیفه خود خوانده را به چشم ملت می کشید ، اما چه فایده، این مردم بارها و بارها بی عدالتی خلیفه شان را دیده بودند اما اعتراضی نمی کردند. بارها و بارها از زبان خود عمر شنیده بودند که «به راستی اگر نبود علی علیه السلام، عمر هلاک شده بود» اما گویی چشم حقیقت بینشان نا بینا گشته بود که حق عیان، علم عیان، ولیّ عیان را که کسی جز امیرالمومنین علی بن ابیطالب، نبود ، در تنهایی خویش رها کرده بودند ودامان دنیای دون را چسپیده بودند. آری در همین زمان بود که ان واقعه به گوش همگان رسید.... 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨 شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی وچهارم: مردم از بدعت های خلیفهٔ خود خوانده دوم به ستوه آمدند و جمعی به منزل امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام وارد شدند. فضه که این قضیه به گوشش رسید ، سریع چادر و روبنده به سر کرد و به طرف مأمن آرامشش حرکت نمود . درب خانهٔ مولایش باز بود و صدای همهمهٔ جمعیت به گوش میرسید. هر کسی حرفی می زد و چون حرف یکی تمام میشد ،آن دیگری لب به گلایه می گشود و تمام حرفها پیرامون ظلم ها و بدعت هایی بود که در این سالها دیده بودند. سخنان جمعیت که فرو نشست ، مولا علی چشم گرداند و تمام افراد را نظاره کرد و سپس اینچنین فرمود: تعجب است از قومی که می بینند سنت و روش پیامبرشان یکی پس از دیگری و فرازبه فراز جابه جا می شود و تغییر پیدا می کند و به این تغییر سنت ها و به این بدعت ها رضایت می دهند و انکار نمی کنند بلکه بالاتر از این که اگر کسی این بدعت ها را انکار کند و ایراد بگیرد او را سرزنش می کنند و بر او غضب می کنند.
بچه حزب اللهی
🌹:شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی ام: فضه مثل همیشه کارهای منزلش را کرد و راهی خانه مولایش علی علیه
و بعد هم گروهی بعد از ما می آیند و از بدعت ها و ظلم های عمر و آنچه از خودش در دین ایجاد نموده پیروی می کنند و بدعت های او را سنت و جزء دین قرار می دهند و با ان بدعت ها به سوی خدا تقرب می جویند. فضه پشت درب اتاق ،به سخنان مولایش گوش میداد و با پوست و گوشت و خونش مظلومیت ولیّ بلافصل پیامبر، مظلومیت دین اسلام ناب محمدی را حس می کرد که ناگاه متوجه شد صدای مولایش بلندتر شده ، گویا چیزهای مهم تری را گوشزد می نمود. پس سراپا گوش شد تا بشنود و بفهمد و برای دیگران نقل نماید... مولا علی علیه السلام چنین ادامه داد... ادامه دارد 📝به قلم :ط_حسینی 💦🖤💦🖤💦🖤💦🖤 @BACHE_HEZBOLLAHi
🌐 رئیس دومای روسیه: دوران هژمونی آمریکا و اروپا به سر آمده است رئیس دومای دولتی روسیه روز دوشنبه ضمن اشاره به عدم مداخله بریکس در امور داخلی کشورها، گفت که آینده جهان متعلق به بریکس است و دوران هژمونی آمریکا و اروپا به سر آمده است. @BACHE_HEZBOLLAHi
🌐 وزیر خارجه مجارستان: عضویت اوکراین در ناتو یعنی جنگ ائتلاف با روسیه «پیتر سیارتو» وزیر خارجه مجارستان روز دوشنبه گفت که بوداپست از عضویت اوکراین در ناتو حمایت نمی‌کند زیرا این امر به معنی آغاز جنگ با روسیه است. @BACHE_HEZBOLLAHi
🌐 ترامپ: سليمانى فرمانده بزرگى بود نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در گفتگو با فاکس‌نیوز درباره دستور ترور شهيد سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران اذعان كرد: «سلیمانی واقعا فرمانده بزرگی بود. او ادعا كرد: من سلیمانی را حذف کردم چرا که می‌خواست ارتش ما را نابود کند. او در حال کار روی نابودی پنج پایگاه نظامی ما بود. @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🔘‍ حجم حماقت یک غربزده خود تحقیر #وطنفروش_خائن به روایت تصویر #بچه_حزب_اللهی @BACHE_HEZBOLLAHi
خیانت و مزدوری استعمار به نام اسلام از زبان مهدی نصیری مهدی نصیری آخوند کشف حجاب کرده کنونی و سردبیر سابق کیهان در مصاحبه با بی بی سی استعماری بحث خیانت و مزدوری را به وسیله منطق صوری با رنگ و لعاب اسلامی به عنوان منافع ملی تئوریزه کرده و مشروع جلوه داده است. مجری رسانه استعماری از او میپرسد: "یک بحث بزرگتر هم مطرح است از زاویه ناسیونالیسم و وطن پرستی که میگویند ایران مهم است، باید ایران حفظ شود، مردم ایران، منافع ایران، کیان ایران. اگر اولویت ایران باشد می شود با جمهوری اسلامی کنار آمد با توجه به اینکه با تهدید خارجی مواجه است؟ یک دیدگاه قبلاً کسانی مانند اردشیر زاهدی داشتند که میگفتند ... چه فکر میکنید در این زمینه؟" مشخص است سئوال قبلاً از جایی برای تئوریزه کردن خیانت و مزدوری طراحی شده است. اما نصیری در پاسخ میگوید: "اینکه کسانی خواستند بخشی از اپوزیسیون را متهم کنند که خلاف ملی گرایی دارید عمل میکنید یا از خارجی دارید استقبال میکنید یا تشویق به حمله خارجی میکنید، این یک اتهام دروغ است ... این یک بحثی است ابتدا بگذارید من از منظر دینی بگویم چون بعضی ها ممکن است دغدغه دینی داشته باشند. ببینید مسئله کمک گرفتن تابع منافع ملی یک نظام سیاسی، تابع منافع ملی یک ملت است. دو تا شاهد می آورم، پیامبر اکرم در تحت فشار شدید مشرکان در مکه متوسل می شود به نجاشی پادشاه مسیحی حبشه و جمعی از مسلمین را می فرستد آنجا. یعنی نجاشی آن روز  کافر محسوب می شد اما پیامبر کمک میگیرد از او. پیامبر وقتی به مدینه می آید با یهودیان ساکن مدینه، جالب اینجاست پای یهود در میان است، یک پیمان همکاری میبندد که بخشی از این همکاری همکاری نظامی است. در این پیام قید می شود که اگر کسانی به یهودیان حمله کردند مسلمین موظفند از یهودیان دفاع کنند یا به عکس آنان هم وظیفه دارند این کار را بکنند" اما کجای کار و سخنان نصیری از جنبه همین مسائل و منظر دینی مخدوش است؟ نصیری از واژگانی مانند منافع ملی سخن میگوید و اینکه کمک از خارجی تابع شرایط و منافع ملی و منافع نظام سیاسی و منافع مردم است و بعد مسئله هجرت مسلمین به رهبری جعفر به حبشه را مطرح میکند. مسئله اینجاست که آیا نجاشی همچون اسرائیل ولد حرام استعمار بود که استعمار با بیانیه بالفور این جماعت را به منطقه آورده و ارتش نیابتی درست کرده است تا علیه تمام حقوق و منافع تمام ملت های منطقه توطیه کند؟! مسئله دوم اینکه آیا پیامبر اسلام ص مسلمین را به حبشه فرستاد تا مانند مهدی نصیری و بخشی از اپوزیسیون آلت دست نجاشی بشوند یا فقط در حبشه زندگی کنند؟! ماهیت نجاشی با ماهیت اسرائیل به عنوان ارتش نیابتی استعمار در منطقه که فریاد نیل تا فرات تا شوش و همدان سر می دهد یکی است که نصیری خائن از منافع ملی در مورد کمک گرفتن سخن میگوید؟! نصیری میگوید نجاشی مسیحی بود و در آن زمان از منظر دینی کافر محسوب می شد. یکی نداند گمان میکند نصیری آخوند نبوده و از آیات شریفه کلام الله در مورد اهل کتاب مانند مسیحیت، یهودیت و صابئین و مجوس مطلع نیست. البته نمیخواهم در این نوشتار به تبیین قرآنی مطلب بپردازم و بگویم که از دید قرآن، اهل کتاب در ذمه اسلام هستند و ازدواج با آنان از حرمت برخوردار نیست. اما به مسئله یهود و پیمان همکاری پیامبر ص با یهود مدینه نیز اشاره کرده و از معاهده پیامبر با یهود مدینه نیز سخن گفته است که کاملاً صحیح است. اما مسئله این است که این معاهده که در آن پیامبر تمامی اهل مدینه از مسلمان و یهود را امت واحده خواند کمک از قدرت خارجی نبود بلکه یک قرار داد اجتماعی پس از استقرار حکومت پیامبر در مدینه بود. در ثانی پیامبر مسلمین آلت دست یهود مدینه نشدند بر خلاف این اپوزیسیون که آلت دست اجنبی شده است. مضاف بر آن یهود مدینه یک حکومت و دولت نداشتند تا قدرت خارجی محسوب شوند که نصیری مسئله معاهده اجتماعی به عنوان یک قانون مدنی را به عنوان کمک گرفتن یا مزدوری از قدرت خارجی طرح میکند. همچنین در آن زمان در مدینه یهود همچون اسرائیل متجاوز نبود که با بیانیه استعماری بالفور و با تیر و تفنگ استعمار انگلیس مدینه را اشغال کرده باشد و علیه حقوق و منافع منطقه هر روز اقدام نماید. اما پس از اینکه یهود مدینه عهد و پیمان شکستند و همراه با کفار مکه طرح توطئه علیه مسلمین را ریختند پیامبر اسلام ص چه کرد؟! یا از دم تیغ گذراندشان یا تبعید و اخراجشان کرد. اسرائیل و استعمار غرب که هر روز علیه ما ملت های منطقه توطئه میکنند و علیه حقوق و منافع ما اقدام میکنند. یعنی نصیری که آخوند بوده و البته آخوند باسوادی هم بوده این مسائل را نمی داند؟! گمان ندارم نصیری نداند بلکه او می داند اما گویی باید تجاهل کند و وظیفه دارد با کمک گرفتن از منطق صوری مزدوری و خیانت در جهت منافع استعمار را به نام اسلام در کله عده ای بکند. @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_پنجاه_ششم🎬: آزر سرش را بالا گرفت و گفت: ابراهیم پسری کنجکاو ا
🎬: مجلس بزرگی در برج بابل تشکیل شده بود، مجلسی که دادگاه ابراهیم بود و تا آن زمان هیچ کس چنین دادگاهی به چشم خود ندیده بود. نمرود نماینده ای از طرف خود مشخص کرد تا قاضی آن دادگاه باشد و به او سفارش کرد که با تمام قوا سعی کند اول اینکه آبروی ابراهیم و خدایش را ببرد و مردم را بر علیه ابراهیم بشوراند و دوم اینکه مرگی سخت و تدریجی برای ابراهیم در نظر بگیرد. سمت راست تالاربزرگ کرسی هایی بلند و شاهانه قرار داده بودند که جایگاه بزرگان و نخبگان بابل بود و افرادی که آنجا به چشم می خوردند با لباس های بلند و زر دوزی شده و متکبرانه بر کرسی تکیه داده بودند و سمت چپ هم مردم عادی بابل بودند که آنقدر تعدادشان زیاد بود که جایی برای سوزن انداختن نبود و در صدر مجلس هم قضات دادگاه و نماینده مخصوص نمرود و در کنارش، آزر منجم بزرگ بابل نشسته بود. سر و صدا و هیاهوی مردم در تالار پیچیده بود به طوریکه صدا به صدا نمی رسید، در همین حین طبال شروع به زدن طبل کرد و ابراهیم را در حالیکه دو طرفش سربازان نمرود بودند وارد تالار کردند. ابراهیم را به پیش بردند و درست روبه روی میز قضات که بت مردوک به ان اشراف کامل داشت متوقف کردند. حالا همه جا ساکت ساکت بود و صدای بال زدن پشه هم به گوش نمی رسید. همه مردم منتظر بودند تا ببینند قاضی از ابراهیم چه می پرسد و ابراهیم چگونه به گناه بزرگش اعتراف می کند. انگار تاریخ به نقطه عطف خود رسیده بود و یک طرف مجلس نخبگان و تمدن بابل و طاغوت و حزب شیطان بود و یک طرف هم ابراهیم و حزب الله در همین هنگام صدای بلند قاضی در تالار پیچید: ای ابراهیم! تو با خدایان ما چنین کردی؟! ابراهیم نگاهی به تمام جمع انداخت و سپس به مردوک اشاره کرد و با آرامشی در کلامش فرمود: از بت بزرگتان مردوک بپرسید! این سخن ابراهیم بسیار هوشمندانه بود و از پرسیدن آن هدفی داشت و می خواست بت های ناتوان و بت پرستی را به چالش بکشد. قاضی که اصلا به فکرش خطور نمی کرد، هر حرفی که اینک بزند ممکن است به قیمت از دست رفتن اعتقادات مردم تمام شود، با عصبانیت رو به ابراهیم کرد و گفت: چه می گویی؟! از خدایگان مردوک بپرسیم؟! مگر بت مردوک می تواند سخن بگوید؟! قاضی دادگاه اصلا متوجه نبود که کاهنان یک عمر به دروغ در گوش مردم نجوا کرده بودند که بت ها با آنها سخن می گویند و فرمان می دهند وکاهنان فرمان بت ها را به مردم می رسانند. ابراهیم که به هدف خود رسیده بود لبخندی زد و فرمود: صورتکی که نمی تواند سخن بگوید!! در اینجا غوغایی در بین مردم شکل گرفت: بت ها نمی توانند سخن بگویند؟! مگر امکان دارد؟! و مردم بابل تازه فهمیدند کاهنان طی این سالها چه کلاه گشادی بر سرشان گذاشته بودند قاضی برای اینکه خطای قبلی خود را بپوشاند بار دیگر فریاد زد: سوالم را جواب بده، آیا تو این کار وحشتناک را با خدایان ما کردی؟! ابراهیم بار دیگر به بت مردوک اشاره کرد و فرمود: تبر بر دوش مردوک است و او هم بر خلاف بقیه بت ها سالم است، از او بپرسید، ببینید چه جواب میدهد، به نظر من مردوک در هر صورت مجرم است اولا چون تبر بر دوش اوست امکان دارد شکستن بت ها کار او باشد و ثانیا اگر شکستن بت ها کار مردوک نیست چرا این بت که بزرگ تمام بت هاست در مقابل آن کسی که آنان را شکسته، به دفاع از هم نوعان و دوستان و بت های دیگر بلند نشد و جلوی شکننده بت را نگرفت؟! قاضی که از کلمه کلمه سخنان ابراهیم لحظه به لحظه عصبانی تر می شد دستش را محکم روی میز کوبید و فریاد زد: تو‌چرا نمی فهمی؟! مردوک که نمی تواند حرکت کند و کسی نتواند حرکت کند نمی تواند باعث شکستن چیزی شود، آیا تو بت ها را شکستی؟! ابراهیم که می خواست تلنگری به وجدان و فطرت خفته مردم بزند، رو به آنها نمود و فرمود: چگونه بت هایی را می پرستید که نمی توانند حرکتی کنند، نه می توانند به شما نفع برسانند و نه مانع زیان رساندن به شما می شوند؟! کاهنان هم با این سخنان ابراهیم به حد انفجار، عصبانی بودند چون انها سالها بود به مردم می گفتند که بت ها قدرت های زیادی دارند وگاهی اوقات اجنه پشت بت ها هم حرکتی می زدند و مردم ساده لوح باور داشتند که بت ها خدای آنان هستند، اما اینک کاهنان نمی توانستند از بت ها دفاع کنند و بگویند بت ها قدرت دارند که اگر می گفتند بی شک ابراهیم پرده از اجنه ابلیسی که همکار کاهنان بودند بر می داشت و مردم طغیان می کردند. در این هنگام، مردم کمی به فکر فرو رفتند و‌در دل حرفهای ابراهیم را تایید می کردند اما چون از اول عمر به پرستیدن بت مشغول بودند و این کار برایشان یک عادت شده بود و ترک عادت یا محال بود یا باعث بیماری شان میشد پس ترجیح دادند در مقابل سخنان حق ابراهیم لب فرو بندند و در این هنگام باز قاضی با لحنی پرخاشگرانه گفت:ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ @BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعار «مرگ بر اسراییل» با زبان فارسی در دانشگاه های دنیا 👤 استاد "حسن " عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه بررسی تحولات اخیر و نقش دانشجو در مبارزه با رژیم صهیونیستی: 🔸غزه و لبنان صحنه مصاف حق و باطل است 🔸اهمیت این موضوع را از اینجا می شود فهمید که ببینیم شعار "نه غزه نه لبنان" از کجا آمده بود 🔸شما دیدید که در خیابان های ایتالیا، توکیو و شهر های دیگر دانشجویان به فارسی شعار "مرگ بر اسراییل " می دادند 🔸هیچکس به جز ایران در دنیا مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل نمیگفت 🔸اما اکنون در همه کشور ها این شعار شنیده می شود. این همان صدور انقلاب ااست @BACHE_HEZBOLLAHi
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ سردار ابراهیم رستمی، مسئول سابق مناسبات و روابط بین الملل سپاه: با اطلاع اعلام می کنم سلاح هایی قوی تر از بمب هسته ای در اختیار داریم @BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ گریه‌های عالم اهل سنت برای شهید نصرالله شیخ خالد الملا: 🔸 سید حسن اگر به دنبال دنیا بود می توانست در لندن یا لس آنجلس زندگی کند. 🔸اینقدر از او هراسان بودند که 85 تن مواد منفجره بر سر او ریختند. @BACHE_HEZBOLLAHi