May 11
بچه حزب اللهی
🔴 #سازمان_صهیونیستی_بهداشت_جهانی فقط با ظهور امام زمان عج نابود میشود... متاسفانه به اسم علم مغز مرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴#حتماً بادقت بشنوید؛
🔻چکیده اعترافات دکتر اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر بهداشت (نمکی) در برنامه تلویزیونی:
«ما (وزارت بهداشت) برای کاهش بیسابقه و شگفتانگیز جمعیت (از سازمان بهداشت جهانی) جایزه گرفتیم و پُز دادیم که پدر مردم را درآوردهایم و افتخار هم کردیم!
🔴 دروغ گفتیم که بارداری زنان زیر بیست سال و بالای چهل سال، خطر دارد!
بارداری، امری الهی و طبیعی است و غربالگری و سونوگرافی مادران باردار، غلط است!».
لعنت خدا بر خائنین
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_هشتاد_ششم🎬: شب شد و مردم شهر سدوم همچون اشباح سرگردان در بین
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_هشتاد_هفتم🎬:
آرسن وارد خانه شد و آن جوان را در اتاقی که مجاور اتاق خودش بود زندانی کرد و زمانی که از قفل و بند درب اتاق، مطمئن شد به بستر رفت.
آن شب خیلی خسته شده بود و همینطور چشمانش روی هم می آمد، در بستر آرمید و هنوز خواب کاملا بر او مستولی نشده بود که حس کرد کسی به دیوار می کوبد.
مانند انسان های مجنون از جا بلند شد، شدت ضربه هایی که به دیوار می خورد هر لحظه بیشتر میشد، آرسن نگاهی به دیوار که همان دیوار ما بین اتاقش با اتاق آن جوان خرابکار بود کرد و فریاد زد: ساکت باش! وگرنه می آیم چنان تو را با تازیانه بزنم که تمام تن و بدنت سیاه و کبود شود.
تا آرسن این حرف را زد، ضربه ها قطع شد و آرسن دوباره خوابید و چشمانش را بست، هنوز چشمانش گرم خواب نشده بود که صدای آن جوان دوباره بلند شد و این بار چنان ضجه و ناله ای می زد که دل هر شنونده ای را می لرزاند.
این بار آرسن با عصبانیت از جا برخواست و با قدم های تند و بلند از اتاق خارج شد و خود را به اتاق کناری رساند، در اتاق را باز کرد.
آن جوان گوشه ای کز کرده بود و تا جایی که توان داشت صدای فریاد و گریه اش را بلند کرده بود.
آرسن داخل اتاق شد و همانطور که از شدت عصبانیت چشمانش به سرخی می زد فریاد کشید: تو را چه شده؟! چرا اینگونه گریه می کنی؟! چرا امشب خواب را بر من حرام کردی؟! یا ساکت بشو یا هم اینک با ضربه ای شمشیر تو را به دونیم می کنم.
ابلیس به سمت آرسن برگشت و با لحنی متضرعانه گفت: به دادم برسید، تا دردم را التیام ندهید، من نه خود می خوابم و نه می گذارم که تو بخوابی...
آرسن با بی حوصلگی گفت: دردت چیست؟! گرسنه ای؟! تا دستور دهم غذایی برایت بیاورند، تشنه ای؟! تا آب به تو دهم، هر چه می خواهی بگو و صدایت را ببر و بگذار اندکی استراحت کنم.
ابلیس با همان لحن قبلی گفت: امشب نگذاشتید با خراب کردن زمین کشاورزیتان کمی آرام گیرم لااقل اجازه بدهید راحت بخوابم، آخر من پدری مهربان دارم و عادت کرده ام که شبها روی سینه پدرم بخوابم اما اینک پدرم اینجا نیست!
آرسن اوفی کرد و گفت: خوب چه کنم؟! بگذارم تو راحت از اینجا بروی پیش پدرت؟! که محال است، یا اینکه پدری برایت ظاهر کنم؟! که این هم از من بر نمی آید.
در این هنگام ابلیس از جا برخواست و جلوی آرسن زانو زد و همانطور که با التماس دست های آرسن را می گرفت گفت: به من رحم کن، بگذار امشب آسوده بخوابم که فردا در دادگاه شما باید از خود دفاع کنم، امشب تو نقش پدر من را داشته باش و بگذار سر به روی سینه تو بگذارم و بخوابم.
آرسن که از شدت خواب حاضر بود هر کاری کند که این جوان ساکت شود گفت: باشد به خوابگاه من بیا، اما باید قول دهی دیگر سر و صدا نکنی...
ابلیس که بار دیگر به مقصود رسیده بود گفت: باشد، قول میدهم که دیگری صدایی از من درنیاید و شما راحت بخوابید
به این ترتیب ابلیس به اتاق آرسن آمد و همانطور که خواسته بود روی سینه آرسن خوابید.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_هشتاد_هشتم🎬:
آرسن از شدت خواب، چشمانش روی هم افتاده بود، اما گرمای وجود ابلیس که اینک روی سینه اش خوابیده بود این خواب را از سر او پراند.
وقتی این گرما همراه با ناز و نوازش و بوسه های آتشین ابلیس شد، آرسن از خود بیخود شد، او که مانند باقی مردم شهر سدوم مرزهای فساد و فحشا را در نوردیده بود و مدتها بود که همسر و دخترانش را تحت اختیار دیگر مردها قرار میداد، اینک با وجود ابلیس، لذتی تازه و نو را تجربه می کرد، لذتی که تا به حال به فکر هیچ بنی بشری نرسیده بود، حالا او کمبود و نبود همسرش را با وجود ابلیس و عشوه گری های او، که در قالب مردی جوان و زیبا در کنارش بود بر طرف می کرد.
ابلیس دم به دقیقه حرکات جدیدی انجام میداد و آرسن هم با او همراه می شد، هر حرکتی که ابلیس می کرد، آرسن هم طوطی وار انجام میداد و این کارهای شیطانی شیرین بر مذاقش نشسته بود.
حالا او فراموش کرده بود که این جوان، خطاکاری ست که باید فردا در جلسه ای همگانی محاکمه شود و عجیب مهر این جوان بر دلش نشسته بود، او اینک هم آغوش شیطان شده بود و خود را غرق در وجود او نموده بود.
همراهی آرسن و ابلیس تا سحرگاه ادامه داشت، حالا آرسن لذتی شیطانی و زودگذر تجربه کرده بود، پلک چشمانش سنگین شد و کم کم به خواب رفت.
آرسن که خوابید، ابلیس از جا بلند شد و از خانه آرسن خارج شد و خود را بر تپه ای در مجاورت شهر سدوم رساند و همانطور که اشعه های نور خورشید را نگاه می کرد که در حال طلوع بودند قهقه ای بلند سر داد و گفت: طلوع کن ای خورشید عالم تاب، طلوع کن که امروز روزی سراسر جشن و سرور است برای من! طلوع کن که امروز نقطه عطفی در پرونده ابلیس است، روزی که بنی بشر را در منجلابی عمیق فرو نمودم و عملی را به آنها آموزش دادم که مستقیم آنان را به سمت دوزخ می برد.
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_هشتاد_ششم🎬: شب شد و مردم شهر سدوم همچون اشباح سرگردان در بین
ابلیس به خاطر کارش چنان خوشحال بود که با دیگر سردارانش مجلس عیش و نوش برپا کرده بود و البته منتظر بود تا نتیجه عملش را به زودی ببیند و آرسن همچنان در خوابی شیطانی فرو رفته بود.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
.
.
🔴 بهروزرسانی آخرین نتایج انتخابات آمریکا
ترامپ: ۲۴۸ الکترال
هریس: ۲۱۳ الکترال
برای راهیابی به کاخ سفید هر نامزد نیاز به آرا ۲۷۰ الکترال میباشد.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
✍ واکنش زیباکلام به پیروزی ترامپ در انتخابات: تبریک به اپوزیسیون که چقدرخدا خدا میکردند و امید و آرزو داشتند که آقای ترامپ پیروز شود
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 ترامپ و تملق پسا انتخاباتی از ایلان ماسک
🗣 رئیس جمهور آمریکا پس از پیروزی در انتخابات:
◀️ کارولینای شمالی دچار یکی از بزرگترین طوفان ها شد.
◀️ با ایلان ماسک صحبت کردم و به او گفتم که به استارلینک نیاز داریم تا در قطعی ارتباط مردم کارولینا از آن استفاده کنند.
◀️ او باعث شد جان هزاران نفر در آنجا حفظ شود.
_
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🔴 این احمقانه است نوع جبهه است..
تازگیا مُد شده تا می خوای حرفی بزنی و کاری وسط میدون انجام بدی یه مُشت مذهبی صورتی می گن پشت حضرت آقا حرکت کن و جلوتر نرو !!!
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
📢 ترامپ و تملق پسا انتخاباتی از ایلان ماسک 🗣 رئیس جمهور آمریکا پس از پیروزی در انتخابات: ◀️ کارولی
⭕️🖊با اعلام رسمی رسانههای آمریکایی، دونالد ترامپ چهلوهفتمین رئیس جمهور آمریکا شد
حزب جمهوری خواه، اکثریت جایگاههای سنای آمریکا رو کسب کرد.
👈اگه ترامپ بشه و تا زمان معینی باقی بمونه جنگای بزرگی رو تو دنیا خواهید دید
📌الان رسانه هاشون اعلام کردن ترامپ پیروزه یهو این وسط یه اتفاقاتی بیفته و هریس برنده بشه دیگه نمیشه ترامپ و هواداراش آروم کرد
⭕️🖊دیگه نباید صبر کرد و بهترین زمان برای پاسخ فوری به اسرائیل همین یکی دو روزه ، اگه امشب باشه که بهتر ، قضیه ترامپ با بقیشون فرق میکنه ، ترامپ قاتل سردار سلیمانی و نباید در مقابلش صبر و تعلل و فاز مذاکره برداشت
❌️فرقی تو اصل ماجرا نمیکنه ، هریس برمیگرده ...
📌افراد به شدت تندرو در اسرائیل حاکم شدن #موقت......
📌افراد به شدت تندرو در آمریکا حاکم شدن #موقت....
🔥آتش بزرگی دنیارو در بر میگیره
📣ترامپ: مرزها و همه چیزها را اصلاح می کنیم
آمریکا وارد عصر طلایی می شود
پیروزی را محقق کردیم که باعث می شود آمریکا دوباره عظمت یابد
🔥دو ماه دیگه مراسم تحلیف ترامپ برگزار میشه این مدت اینقدر باید جدی و محکم عمل کنیم تو منطقه و در برخورد با اسرائیل که حساب خیلی چیزا برای ترامپ مشخص بشه
📌ترامپ فقط بنزین روی آتیشه ، همین ...
❌️آز آینده نزدیک و پیش رو بعضیا به شدت تعجب میکنن بعضیا به شدت لذت میبرن
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
سخنرانی هریس فعلا کنسل شده گفته فردا حرفامو میزنم
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
سخنرانی هریس فعلا کنسل شده گفته فردا حرفامو میزنم #بچه_حزب_اللهی @BACHE_HEZBOLLAHi
هر دو نامزد انتخابات امریکا دو جانی قاتل بیش نیستند اما انتخاب ترامپ اشک اصلاحات به ویژه ظریف غربگدا را در خواهد آورد و خبری از رویای معاشقه سیاسی افساد طلبان با خانم هریس نیست.
ترامپ قاتل رویکردش علیه ایران واضح تر و دست معلوم تری دارد و طبعا برای ما که همیشه موافق برخورد های محکم تر با غرب و نوکر هایش در داخل بودیم فرد بهتری است.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استعمار غرب که با بیانیه استعماری بالفور عده ای را از این ور آن ور دنیا جمع کرده بود به فلسطین برده بود تا ارتش نیابتی استعمار در خاورمیانه را درست کند تصمیم داشت قوانینی را در غرب مخصوصاً اروپا مصوب کند که هر گونه انتقاد به اسرائیل برابر با یهود ستیزی تلقی و به عنوان یهود ستیزی جرم انگاری شود اما طوفان الاقصی یکی از مهمترین نتایجی که داشت این بود که قرائت ضد صهیونیستی از یهود را برجسته و به خیابان های اروپا و امریکا آورد. از روزهای اول طوفان الاقصی یهودیان ضد اسرائیلی و ضد صهیونیست در دانشگاه ها و خیابان ها علیه اسرائیل تظاهرات کردند و کار به بازداشت و زد و خورد هم کشیده شد. این فیلم برای همین یکی دو روز اخیر در امریکا است که خاخام های ضد صهیونیست علیه اسرائیل تجمع داشتند کار به درگیری میان صهیونیست ها و خاخام های ضد صهیونیست کشید. طوفان الاقصی با به خیابان کشیدن یهودیان ضد اسرائیلی در امریکا و اروپا تصویب قوانینی را که قرار بود مخالفت با اسرائیل را به عنوان یهود ستیزی جرم انگاری کند و مخالفت با اسرائیل را دشمنی با یهود جا بزند را نقش بر آب کرد. حالا فهمیدید چرا طوفان الاقصی طرح جامعی بود؟!
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🌹#داستان«سقیفه» #قسمت :هفدهم علیِ مظلوم. چون بی وفایی مسلمان نماها و حیله گری اهل مدینه را دید و یا
🌹:#داستان «سقیفه»
#قسمت: نوزدهم
چند روز از قضیه ی دست رد زدن عباس بن عبدالمطلب به سینه ی خلیفه ی غاصب می گذشت ، آنها مدتی قضیه را ساکت گذاشتند و فقط به فرستادن قاصدی به درب خانه ی علی(ع) بسنده کردند.
آنها می خواستند تا مردم از یاد ببرند که عباس چه گفت و علی چه کرد ، آنها می خواستند با گذشت زمان و جا افتادن بیعت تازه ی مردم ، بیعت گذشته را که پیامبر(ص) برای علی(ع) گرفته بود از خاطره ها محو کنند ....
اما علی(ع) باید ،یک بار دیگر حقی را که از آنِ او بود و حکم پروردگار در آن بود را دوباره برملا کند، او می خواست برای آخرین بار حجت را بر اهل مدینه تمام کند و در تاریخ ثبت نماید که علی(ع) حقش را جار زد اما یاری نیافت تا به کمکشان خلافتی را که غصب شده بود به صاحب اصلی اش برگرداند...
بعد از چند روز که قضیه ساکت مانده بود ، علی (ع) از خانه اش بیرون آمد ، درحالیکه قرآن را در یک پارچه جمع آوری و مُهر کرده بود ،داخل مسجد شد .
ابوبکر و جمع زیادی از مردم در مسجد پیامبر(ص) نشسته بودند.
علی(ع) نزدیک محراب مسجد شد و با صدای بلند به طوریکه به گوش همگان برسد چنین ندا برآورد:
«ای مردم، من از زمانی که پیامبر(ص) رحلت نموده مشغول غسل او و سپس جمع آوری قرآن بودم تا این که همه ی آن را در یک پارچه جمع آوری کردم، بدانید که خداوند هر آیه ای بر پیامبر(ص) نازل کرده در این مجموعه است، تمام آیات را پیامبر برای من خوانده و تأویل آن را به من آموخته است».
علی(ع) با این سخنش فهماند که اگر اسلام محمدی را خواهانید ،اگر دین خدا را برمی تابید، پس بدانید کتاب خدا با تمام تفاسیرش که هر حرف آن حکمت و رازی دارد ، پیش من است، اگر می خواهید؛ این گوی و این میدان...ولیّ خدا را دریابید و غاصبان خلافت را رها کنید.
علی گفت، اما صدا از جمع بلند نشد...
مولایمان نگاهی به جمع غافل و پیمان شکن روبرویش کرد و ادامه داد «این کار را کردم تا فردا نگویید، ما از قرآن بی خبر بودیم»و بعد نگاهی معنا دار به جمع کرد و فرمود:« روز قیامت نگویید که من شما را به یاری خویش نطلبیدم و حقم را برای شما بیان نکردم و شما را به اول تا آخر قران دعوت نکردم»
علی گفت و گفت و گفت ،اما هیچ یک از دنیا پرستان پیش رویش نفهمید که علی همان قرآن است و قرآن همان علی ست و بارها و بارها این سخن در کلام پیامبر آمده بود که علی با قرآن و قرآن با علی ست ، این دو از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر در بهشت به من برسند و چه بی سعادت بودند این دنیا پرستان بی دین، چه بی لیاقت بودند این مسلمان نماهای مدعی و قرآن را در غربت خود تنها گذاشتند.
در این هنگام که علی(ع) این سخنان را فرمودند، عمر که در جمع حضور داشت پاسخ داد : ای ابوتراب، آنچه که از قرآن پیش روی ماست ،ما را کفایت می کند و احتیاجی به آنچه ما را دعوت می کنی نداریم!
و علیِ مظلوم ، با شنیدن این سخن ، تنها تر از همیشه وارد خانه شد....
علی(ع) تلنگری به جمع زد تا اگر فطرت پاکجویی در آنجا باشد به خود آید....
اما به خود که نیامدند هیچ، کینه های درون سینه شان از حقد و حسد که سالیانی دور در آن انبار کرده بودند، به جوش آمد و واقعه ای را رقم زدند که تا قیام قیامت لکه ی ننگش بر دامان بشریت مانده است و غربت و مظلومیت این واقعه، مُهری شد که بر جبین شیعه خورد تا واقعه ها پس از این واقعه پیش آید...تا خوردن سیلی زهراپویان تکرار و تکرار شود.......و گذشتگان چه ظلم عظیمی کردند و چه ظلم عظیمی می کنیم ما، اگر واقعیت این مطلب را به همگان نرسانیم و نگویم که حق با مادرمان زهراس و حقیقت در ولایت مولایمان علی ع بود و بس...
#ادامه دارد....
🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
#داستان«سقیفه»
#قسمت :بیستم
علی(ع)، این قرآن ناطق ، وارد مسجد شد و قرآن را بر جماعت داخل مسجد عرضه داشت ، سخنان علی(ع) به ثمر می رسید اگر نبودند کسانی که به میان حرفش میدویدند و ذهن مردم را از حقایق دور می کردند.
علی(ع) که وارد خانه شد و درب خانه را بست.
عمر از ترس اینکه ،فطرت خداجوی ملت با تلنگر علی(ع) گُر گیرد ، رو به ابوبکر نمود و گفت : هم اینک به سراغ علی(ع) بفرست، او باید بیعت کند ،تا او بیعت نکند ما بر پایه ای استوار نیستیم، اگر چه امنای او بیعت کنند.
ابوبکر با این اشاره ی عمر ، قاصدی نزد علی(ع) فرستاد و گفت :«دعوت خلیفهٔ پیامبر را پاسخ بگو»
قاصد ابوبکر پیام را به امیرالمؤمنین رسانید و علی(ع) فرمودند:«سبحان الله ! چه زود بر پیامبر دروغ می بندید ،او و یارانش می دانند که خداوند و پیامبرش ،غیر مرا خلیفه قرار نداده اند»
قاصد بازگشت و جواب مولای متقیان را به ابوبکر رساند.
بچه حزب اللهی
🌹#داستان«سقیفه» #قسمت :هفدهم علیِ مظلوم. چون بی وفایی مسلمان نماها و حیله گری اهل مدینه را دید و یا
ابوبکر که در جمع یارانش احساس بزرگی می کرد دوباره قاصد را روانه نمود و گفت :بگو ،جواب امیرالمؤمنین ابابکر را بده!
قاصد دوباره درب خانه را زد و گفته های ابوبکر را به علی(ع) رساند.
امیرالمؤمنین ،علی بن ابی طالب فرمودند:«سبحان الله! دیر زمانی از پیمانتان نگذشته است که آن را فراموش کرده باشید ،او(ابوبکر) خوب می داند که این مقام(مقام امیر مومنان بودن) جز برای من صلاحیت ندارد، پیامبر به او میان هفت نفر امرکرد و همه ی آنها بر امیرمؤمنان بودن من تسلیم شدند ، در آن هنگام ،او و رفیقش عمر از میان آن هفت نفر از پیامبر پرسیدند:ایا این امر خداوند و پیامبر اوست؟ و پیامبر هم پاسخ داد: آری، حقی از خدا و پیامبر اوست، علی امیرالمومنین و رئیس مسلمانان و صاحب پرچم سفید نشاندار است ، روز قیامت خداوند او را بر پل صراط می نشاند تا دوستانش را به بهشت و دشمنانش را به جهنم بفرستند....»
چون این پیغام از جانب مولا علی (ع) به خلیفه ی غاصب و رفیقش رسید و همگان بر صحت گفتار علی(ع) شهادت می دادند، آن دو به ناچارجوابی ندادند و آن روز هم قضیه را به طور مصلحتی ساکت گذاردند.
و زهرای مرضیه ، این دختر داغدیده ،شاهد تمام این پیغام و پسغام ها و این ظلم و غصب و پیمان شکنی ها بود ....
مادرمان زهرا ،اشک از چهار گوشه ی چشمان مبارکش روان بود و نمی دانست بر کدامین داغ بگرید.بر عروج پدری که از جان عزیزترش می دانست؟ بر مظلومیت همسری که نفسش به نفس او بند بود ؟ بر غصب حق خلافت ،ولیّ زمانش بگرید یا بر پیکر اسلام که ناکسانی آن را به بیراهه می کشاندند...بر دینی که داشت از مسیر خدایی اش خارج می شد.... آری او میبایست بر تمام این دردها بگرید ، بگرید و بگرید تا جایی که به او بگویند : یا شب گریه کن و یا روز...
آن روز هم چون به شب رسید باز علی(ع) ،فاطمه (س) را بر الاغی سوار کرد و دست حسن و حسین ع را در دست گرفت و دوباره صحنه ای دیگر از غربت و مظلومیت به رخ مردم پیمان شکن کشیده شد.....
علیِ مظلوم درب خانه ی همه ی اصحاب پیامبر را زد و در اثبات حق خود آنها را به خدا قسم داد و از آنها خواست تا او را یاری کنند....اما باز هم فقط چهار نفر با او همصدا شدند...
#ادامه دارد....
🖊به قلم :ط_حسینی
🖤🌹🖤🌹🖤🌹
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🇮🇱 🇺🇸 نتانیاهو خطاب به ترامپ: پیروزیات در انتخابات را تبریک میگویم. بازگشت تو آغازی جدید است. پیروزی تو یک پیروزی بزرگ است.
🇺🇸 🇬🇧 🇮🇹 نخستوزیران بریتانیا و ایتالیا پیروزی رئیسجمهور آمریکا، ترامپ را تبریک گفتند.
🇺🇸 🇵🇸 حماس: "ما از ترامپ میخواهیم که از اشتباهات بایدن عبرت بگیرد"
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
⭕️🖊حضرات در نظام مقدس جمهوری اسلامی بدانند که وعده صادق سه را به توصیه جواد ظریف( رئیس جمهور اصلی) عمل نکردند مبادا در پیروزی ترامپ موثر باشد.
حالا که به احتمال فراوان ترامپ برنده شده دیگر هیچ جای مماشاتی نیست!
📌دموکرات ها با پنبه سر می برند اگر ترامپ رییس بشه امروز روز عزای بعضی از مسوولین غربگدا و اثلاح طلب به ویژه جواد ظریف خواهد بود.
❌️هم اکنون وضعیت فجازی:
👈براندازها:
ترامپ برنده شده/میشه/خواهد شد/ میریم شب بغل ترامپ لاس میزنیم!
✍ما انقلابی ها:
گور پدر جفتشون؛ سگ زرد برادر شغاله ولی ترامپ قاتل رو مناسب تر می دونیم برای جلوتر افتادن وعده نابودی قوم بنی اسرائیل حسب سوره اسرا
#ظریف_ضعیف
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
📸هدیه ویژه سید حسن نصرالله به رهبر انقلاب
🔹مهر منسوب به نخستین نایب خاص امام زمان(ج) اهدایی دبیرکل شهید حزب الله لبنان به رهبر معظم انقلاب در موزه قرآن و هدایای رهبری حرم مطهر رضوی رونمایی شد.
🔹مدیر موزههای حرم مطهر رضوی روز سهشنبه در آیینی که به همین مناسبت برگزار شد گفت:سنگ این مهر از عقیق یمنی و به رنگ سبز است که بر روی آن عبارت«عدتی یوم الوعید عثمان بن سعید»نگاشته شده است.
🔹وی افزود:این انگشتر را سید شهید حسن نصرالله در سال ۱۳۹۳ به رهبر انقلاب اهدا کرد و ایشان نیز در سال ۱۳۹۵ به موزه آستان قدس رضوی اهدا نمودند.
🔹این انگشتر در گنجینه هدایای رهبر معظم انقلاب در معرض نمایش عموم قرار گرفته است.«عثمان بن سعید عمری»نخستین نایب خاص امام دوازدهم بود. پس از رحلت او در سال ۲۶۵ قمری فرزندش »محمد بن عثمان»دومین نایب خاص امام به مردم معرفی شد که ۴۰ سال نیابت خاصه امام مهدی(عج) را برعهده داشت.
«حسین بن روح نوبختی»و«علی بن محمد سمری»نایب سوم و چهارم امام زمان بودند که نیابت هر کدام از آنها به ترتیب ۲۱ و سه سال طول کشید و با پایان یافتن دوران غیبت صغری در ۳۲۹ ق دوران نیابت خاصه نیز به اتمام رسید.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
30.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈بچه حزب اللهی ها حتماً ببینید و هشیار باشید
پیشنهادمیکنم آخر فیلم رو حتما ببینید😭😭😭😭😭
⭕️🖊این فیلم صدای همه ی ماهاست. پس لطفا به هر طریقی پخش کنید انتشارش بدید.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_نود_یکم🎬: مردم شهر سدوم غرق در فساد و فحشایی عجیب شده بودند و
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_نود_دوم🎬:
کاروان ها دیگر رغبتی به گذشتن از شهر سدوم و اقامت در آنجا نداشتند و به نوعی متنفر و گریزان از این شهر شده بودند، از طرفی شهر سدوم در جایی واقع شده بود که محوری حیاتی برای چندین منطقه بود و اگر کاروانی می خواست به شمال یا جنوب و شرق و غرب برود باید از این مکان، می گذشت و اصلا جاده ای که از شهر سدوم رد می شد، حکم یک جاده بین المللی در آن زمان را داشت.
کاروانیان میبایست از این نقطه بگذرند اما علی رغم اینکه مجبور بودند از اینجا بگذرند، به علت فساد عظیم این شهر و بلایی که بر سر مسافران بینوا می آوردند، تصمیم گرفتند از آن شهر نگذرند، آنها حاضر بودند که راهشان را دورتر کنند و از بغل شهر ،از ناهمواری ها و کوه های و سواحل رودها بگذرند اما با مردم شهر سدوم رودر رو نشوند.
و اینچنین شد که بعد از گذشت مدتی، هیچ کاروانی گذارش به این شهر نمی افتاد و راه صاف و مستقیم کاروانیان پیچ در پیچ شد، اما در این بین تک و توک کاروان ها و مسافرینی بودند که نادانسته به این سمت می آمدند.
مردم شهر سدوم که در گناه همجنس بازی گستاخ و البته طماع شده بودند، نگهبانانی از بین خود انتخاب کردند تا در اطراف شهر پرسه بزنند و به محض اینکه مسافران و افراد غریبه در دیدشان قرار می گرفت، با حمله ای غافلگیرانه آنها را در دام خود گرفتار می کردند و چندین روز مسافرین بیچاره در بین مردم دست به دست می شدند و هر شب قرعه کسی برای میزبانی وگناه می افتاد
در این شرایط حضرت لوط و تعداد اندک مومنین دوباره اعتراض کردند و اینبار مردم شهر به مومنین حمله نمودند و آنها را از شهر بیرون کردند، مومنین و حضرت لوط خانه هایشان را در کنار شهر سدوم و درست ورودی شهر بنا کردند و از این کار چند منظور داشتند اول اینکه در بین مردمی که غرق در گناه شده بودند، نبودند و باچشم خود گناهان روزانه انها را نمی دیدند، دوم اینکه حضرت لوط تا آخرین لحظه ای که امید به هدایت مردم بود می بایست در کنار قومش باشد و سوم اینکه حضرت لوط و مریدانش، روزانه و به نوبت نگهبانی می دادند تا مسافرانی که از وضعیت مردم این شهر خبر نداشتند و گذارشان به آنجا می افتاد را آگاه کنند و نگذارند در دام مردم خوشگذران و شیطانی شهر سدوم بیافتند تا مسافران غریب، راهشان را کج کنند و دچار تعرض از جانب سدومیان نشوند.
اوضاع بر همین منوال بود، هر چه حضرت لوط، مردم را موعظه می نمود انگار آب در هاون کوفتن بود، تبشیر و انذار لوط برای آنان هیچ اهمیتی نداشت، تا اینکه حضرت لوط شکایت این قوم را به درگاه خداوند نمود و خداوند به حضرت لوط فرمود که به سمت قومت برو و تلاش کن که از راه ابلیس برگردند و اگر همچنان در گناه لجاجت نمودند، آنها را به عذابی سخت و دردناک وعده بده..
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مجموعه #موشن_گرافیک راه نصرالله
🔸قسمت ۴ : میراث جاودانه
پ.ن: روایتی از دستاورد های شهید سید حسن نصرالله و موفقیت ها و پیروزی های حزب الله با رهبری ایشان
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi