قدم قدم ز حرم دور گشتنت سخت است به غربت از حرمت دل بریدنت سخت است
تو می روی و دل خـواهـرت به دنبالت برادرم چقدر جبهه رفـتنت سخت است
تـمـام زنـدگـی ام ای هـمـه کـسِ زیـنـب به جان فاطمه بی یار ماندنت سخت است
وداع آخـر و دل بی قـرار جـان بـر لـب شنیده ام که به گودال کُشتنت سخت است
بـپـوش زیـر زره دسـتـبـاف زهــرا را خبر ز غـارت پیراهنِ تنت سخت است
به بند چـادر و معـجـر نـمی رسد دستی ولی اگر برسد دست دشمنت سخت است
چگـونـه صبـر کـنم آخرین نـگـاه تو را وداع دختر و این بوسه چیدنت سخت است
به زیر کعـب نی و ضربه مانـدَنَم آسان به زیر نیزه و شمشیر دیدنت سخت است
تـمـام عـمـر ترا دیـده ام بـه نـدبـه ولـی به زیر دشنه مناجات خواندنت سخت است
چقدر حال تو چون روز آخر مولاست چقدر شیوۀ «لا حول» گفتنت سخت است
اگر چه چـشـم تو ما را رها نمی سـازد ز روی نیزه بما سر کشیدنت سخت است
از آن روزی كه خوردی بی هوا زخم
شده از گــریـه پـلـك چـشــم ما زخـم
نمانــده از تنـت چــیــزی به غیــر از
هــزار و نـهـصــد پــنـجــاه تا زخــم
تــو را ای یــار بــا آزار كــشــتــنــد
نه با ســرنیــزه با مسمــار كـشـتــنـد
مــــرا در گــــودی گـــــودال امـــــا
تــو را بیــن در و دیــوار كــشـتـنــد
تو آن عـشـقـی كه در هر سـر نیایی
تو آن داغــی كه در بــاور نـیــایــی
تو را آن گــونه در گــودال بــردنــد
كه جــز با ســم مــركب در نیــایــی
تو را با خــشــكی لب ذبــح كــردنـد
به پیش چــشــم زیـنب ذبــح كــردند
اگــر مــن را مــرتـب زجــر دادنــد
تـو را هــم نــامــرتب ذبـح كــردنــد
می آید از سمت غربت، اسبی که تـنهای تنهاست
تصویر مردی که رفته ست درچشمهایش هویداست
یالش که هــمـزاد مـوج ست دارد فراز و فرودی
اما فــرازی کـه بـشکـوه، امـا فـرودی که زیـباست
درعمق یادش نهـفـتـه ست خـشمی که پایان ندارد
در زیر خاکـسـتـر او، گـلـهای آتـش شکـوفـاسـت
درجان او ریشه کرده ست عشقی که زخمی ترین سـت زخمی که ازجنس گودال، اما به ژرفای دریاست
درچـشـم او مـی سـراید مـردی کـه شعر رسایش
با آنکه کوتاه و ژرف است اما در اوج بلـندا است
داغی که ازجنس لاله ست درچشم اشکش شکفته ست؟ یــا سرکــشـی هـای آتـش در آب و آیـینـه پیداست؟
هم زین او واژگون ست،هم یال اوغرق خون ست جایی کـه باید بیفـتـد از پای زیـنب، همین جاست!
دارد زبان نگاهــش بـــا خود ســلام و پــیــامـی
گویـی سلامش بـه زیـنـب اما پـیامـش بـه دنـیاست
از پــا ســوار مــن افـتـاد تـا آنکــه مردی بـتازد درصحنه هایی که امروز،درعرصه هایی که فرداست
این اسبی بی صاحب انگار درانتظارسواری ست
تــا کـــاروان را بــرانـد در امـتدادی کـه پـیـداسـت
سیاست تحریم ارمغان خیانت فتنهگران
آثار و تبعات دهگانه فتنه 88 بر جمهوری اسلامی ایران
yun.ir/7v1k6f
@BALAGH69
#دو_خط_روضه
السلام علیک یا زین العابدین
برای مردی ازجنس #غیرت #شهامت #شجاعت و #عزت
خیلی سخته
که در مقابلش به ناموسش هتک حرمت وجسارت شود ونتواند ودستان مبارکش بسته باشد و...
چهارمرد درطول تاریخ خیلی برایشان سخت گذشت
درمقابل چشمان اشکبار ودل غمبارشان به نوامیس محترم شان جسارت شود ودستان شان بسته باشد
امان از دل مولا اول مظلوم عالم امیرالمومنین
امان ازدل مولا غریب وکریم مدینه امام حسن مجتبی
درجلوی دیدگان مبارکشان به همسر ومادری توهین شد وسیلی زده شد و...
درکوچه های مدینه جلوی چشمان فرزندی مادری کتک خورد😭😭😭
اماتاریخ بازهم تکرارشد
وروزی در کربلا
در برابر چشمان
امام سجاد وفرزند بزرگوارشان امام باقر صلوات الله علیهما
عمه جان شان تازیانه بخورد...
وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون...
#غیرت
#عزت
#ناموس
#مقتدر_مظلوم
@BALAGH69
🌀 همت بلند علامه محمدتقی جعفری
📝 اتمام حجت برای طلاب جوان
🖋 آقای مسعودی
🔹 ما افتخار داشتیم چند سال در همسایگی استاد جعفری (ره) واقع در فلکه دوم صادقیه، بلوار آیتالله کاشانی سکونت داشته باشیم. در همسایگی ما و ایشان، پیرمردی آهنگر بود که در منزل خود کار میکرد.
🔹 من در یک روز گرم تابستانی حدود ساعت ۵ بعد از ظهر با هماهنگی قبلی برای طرح موضوعی خدمت استاد رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند.
🔹 در حین طرح سۆالم، صدای پتک همسایه که به آهنگری مشغول بود به گوش میرسید. به ایشان عرض کردم: اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من میتوانم بروم و به ایشان تذکر بدهم تا حال شما را مراعات کند.
✅ در جواب این سخن من گفت: نه، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانهام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی میکنم، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب میزند و به من قدرت میدهد، و با خود میگویم: آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش میزند و خسته نمیشود، اما تو که نشستهای و مطالعه میکنی و مینویسی، خسته شدهای؟
بنابراین ، صدای کار این پیرمرد نه تنها مایه اذیت نیست ، بلکه با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد میگیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن میشوم!
#انگیزه_کار_علمی
@BALAGH69
#سخنرانی_لایو
چرایی دشمنی دشمن؟!
بسیج دانشجویی دانشگاه زابل
ودانشگاه ملی زاهدان
امشب 22مهر
ساعت22:00 👇👇
https://instagram.com/afsaran.tange.ohod?igshid=129d5zma2pirf
instagram.com/balagh1
#جنگ_اقتصادی
یکی از رایج ترین شگردهای همیشگی روی میزدشمن در #نبرد_همیشگی
#حق_و_باطل
#تحریم_وفشار_اقتصادی است
#تحریم_شگرد_فرزندان_ابوسفیان درطول تاریخ است
#تحریم نشانه دهنده اوج درماندگی وذلت دشمن درنبردوتقابل فرهنگی،نظامی وگفتمانی است
تحریم همیشه روی میزدشمن بوده هست وخواهدبود
#فریب_نخوریم
#لغو_تحریم دروغ بزرگی قرن است
تحریم ها لغونخواهدشد
instagram.com/balagh1
@BALAGH69
دشمنی دشمن هیچگاه تمام نخواهدشد
زیرتنهاهدف او ازما برده گی وزیرسلطه او رفتن است
پذیرش هرآنچه اومی خواهد ومی گوید
#آرزوهای_دیرینه_همیشگی_دشمن
ذات دشمن درطول تاریخ تغییرنکرده وهرزمان بتونه ضربات خودش روبه #اسلام_ناب
ونه اسلام رحمانی، ونه اسلام سعودی، ونه اسلام عارفانه_صوفیانه،ونه اسلام داعشی،ونه اسلام کشورهای حاشیه خلیج فارس
خواهد زد
دشمنی او بااسلامی ومسلمانانی است که حاضرنیستند زیربار #استعمار و #استثمار او بروند
باکسانی که حاضرنیستند زیربار تفکرات مبتذل وبی مبنای او بروند
کسانی که قائلندبه
#هیهات_من_الذلة
#مثلی_لایبابع_مثله
به دشمن نبایداعتمادکرد....
@BALAGH69
instagram.com/balagh1
شیوه های دشمنی نظام سلطه(سران قریش)با حضرت خاتم الانبیاء صلوات الله علیه وعلی آله وسلم
@BALAGH69
instagram.com/balagh1
دلواپسی های خاتم الانبیاء صلوات الله علیه نسبت به آینده واحوالات امت اسلام
@instagram.com/balagh1
@BALAGH69
LEADER313:
💠 یاران خائن و صلح تحمیلی
🔺قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم #صلح_تحمیلی بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص #خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود.
🔺آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن #حکمیت تحمیلی که در زمان #امیر_المؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد، ⏪این ما را هدایت می کند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی.
📕صحیفه امام، ج20، ص: 118 و 119
instagram.com/balagh1
@BALAGH69