eitaa logo
بنام مرد 🇵🇸
245 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
129 فایل
تاریخ شروع کانال :99/10/13 اسم کانال مخفف اسم شهداست ب: بابک ن: نوری ا : احمد م: مشلب م: محمد ر: رضا د : دهقان ادمین ↶ @FB_135_18 تبادل‌و‌مدیر ↶ @Shahidehdahe80
مشاهده در ایتا
دانلود
☺️👇 . یکی از اساتید حوزه نقل میکرد؛ روزی یکی از شاگردانش بهش زنگ میزنه، و درخواست میکنه، که استاد فورا براش یه استخاره بگیره. استاد استخاره میگیره و میگه: بسیار خوبه و معطلش نکن، و سریع انجام بده :) چند روز بعد ، شاگرد اومد پیش استاد، و گفت: استاد، میدونید استخاره را برای چه کاری گرفتم؟ استادگفت؛ نه؟ . شاگردگفت: توی اتوبوس نشسته بودم؛ دیدم نفر جلویی من، پشت گردنش بسیار صاف و باب پس گردنیه !😁😂🤣 خلاصه بدجور هوس کردم یه دونه نثارش کنم 😄😃😅 دلم میگفت بزن :) عقلم میگفت نزن :( چون هیکلش از تو بزرگتره و داغونت میکنه. این شد که تماس گرفتم و استخاره خواستم ☺️ و شما گفتید: فورا انجام بده 🏃‍♂ منم معطل نکردم و شلپ زدمش😳😁 انتظار داشتم، بلند بشه و دعوا راه بیندازه 🙈 اما یه نگاهی به من انداخت؛ و گفت: استغفرالله 😢🍃 تعجب کردم و پرسیدم: ببخشید؛ چرا استغفار ؟! گفت : چند دقیقه قبل از کنار یک امامزاده رد شدیم. یک لحظه به ذهنم خطور کرد؛ که این امامزاده ها الکی هستند؛ و دکان باز کرده اند؛ که پول جمع کنند :/ . به خدا گفتم: ای خدا، اگه اشتباه میکنم؛ یه پس گردنی بهم بزن. تا این درخواستو کردم؛ تو از پشت سر، محکم به من زدی 😂😁
☺️👇 . یکی از اساتید حوزه نقل میکرد؛ روزی یکی از شاگردانش بهش زنگ میزنه، و درخواست میکنه، که استاد فورا براش یه استخاره بگیره. استاد استخاره میگیره و میگه: بسیار خوبه و معطلش نکن، و سریع انجام بده :) چند روز بعد ، شاگرد اومد پیش استاد، و گفت: استاد، میدونید استخاره را برای چه کاری گرفتم؟ استادگفت؛ نه؟ . شاگردگفت: توی اتوبوس نشسته بودم؛ دیدم نفر جلویی من، پشت گردنش بسیار صاف و باب پس گردنیه !😁😂🤣 خلاصه بدجور هوس کردم یه دونه نثارش کنم 😄😃😅 دلم میگفت بزن :) عقلم میگفت نزن :( چون هیکلش از تو بزرگتره و داغونت میکنه. این شد که تماس گرفتم و استخاره خواستم ☺️ و شما گفتید: فورا انجام بده 🏃‍♂ منم معطل نکردم و شلپ زدمش😳😁 انتظار داشتم، بلند بشه و دعوا راه بیندازه 🙈 اما یه نگاهی به من انداخت؛ و گفت: استغفرالله 😢🍃 تعجب کردم و پرسیدم: ببخشید؛ چرا استغفار ؟! گفت : چند دقیقه قبل از کنار یک امامزاده رد شدیم. یک لحظه به ذهنم خطور کرد؛ که این امامزاده ها الکی هستند؛ و دکان باز کرده اند؛ که پول جمع کنند :/ . به خدا گفتم: ای خدا، اگه اشتباه میکنم؛ یه پس گردنی بهم بزن. تا این درخواستو کردم؛ تو از پشت سر، محکم به من زدی 😂😁