هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفاءَ في تُرْبَتِهِ...
سلام بر كسى كه خداوند شفا را در خاك قبرش قرار داد...
#زیارت_ناحیه_مقدسه
»»» آیه ی روز :
**************
(ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی»
دریافت و نصب از https://zenderoid.ir )
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
بقره-128
پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتی که تسلیم فرمانت باشند، به وجود آور! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر، که تو توبهپذیر و مهربانی!
**************
نکته ها:
با آنكه حضرت ابراهیم واسماعیل هر دو در اجراى فرمان ذبح، عالى ترین درجه تسلیم در برابر خدا را به نمایش گذاردند، امّا با این همه در این آیه از خداوند مى خواهند كه مارا تسلیم فرمان خودت قرارده. گویا از خداوند تسلیم بیشتر و یا تداوم روحیّه تسلیم را مى خواهند. كسى كه فقط تسلیم خدا باشد، نه تسلیم عموى بت تراش مى شود و نه در برابر بت ها به زانو مى افتد و نه از طاغوت ها پیروى مى كند.
**************
پیام ها:
- به كمالات امروز خود قانع نشوید، تكامل و تداوم آنرا از خدا بخواهید. «ربنا و اجعلنا مسلمَین لك»
- توجّه به نسل و فرزندان، یك دورنگرى عاقلانه و خداپسندانه است كه حاكى از وسعت نظر و سوز وعشق درونى است وبارها در دعاهاى حضرت ابراهیم آمده است. «ومن ذریّتنا»
- راه و روش بندگى را باید از خدا آموخت وگرنه انسان گرفتار انواع خرافات و انحرافات مى شود. «أرنا مناسكنا»
- تا روح تسلیم نباشد، بیان احكام سودى نخواهد داشت. در اینجا ابراهیم علیه السلام ابتدا از خداوند روح تسلیم تقاضا مى كند، سپس راه و روش عبادت و بندگى را مى خواهد. «واجعلنا مسلمَین لك... ارنا مناسكنا»
- نیاز به توبه وبازگشت الطاف الهى، در هر حال وبراى هر مقامى، ارزش است. «تب [423] علینا»
- یكى از آداب دعا، ستایش پروردگار است كه در این آیه نیز به چشم مى خورد. «التواب الرحیم»
-----
423) در حدیث مى خوانیم: رسول اكرم صلى الله علیه وآله هر روز، هفتاد مرتبه استغفار مى نمود، با اینكه او معصوم بود و هیچ گناهى نداشت.
**************
ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی»
دریافت و نصب از https://zenderoid.ir
هدایت شده از همدلی برای ظهور
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 در دهۀ اولِ ماه محرم، درهایی از عاشورای حقیقی به روی ما باز میشود.
🎙 استاد میرباقری
✳️ @Akhlagh_Et
سلام علیکم
خواهران عزیزم ..
عزاداریها مقبول درگاه احدیت ان شاالله...
لطف کنید برای این مادر شهیدان نماز لیله الدفن وسوره مبارکه یس تلاوت کنید.
اجر کم عندالله.....☘
❤️امام مهدی علیه السلام :
هر صبح و شام بر تو گریه و شیون میکنم و در مصیبت تو به جای اشک ، خون میگریم .
📚بحار ، ج ۱۰۱ ص ۲۳۸
#محرم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢ماجرای #امام_حسین و راهزن کربلا!
🎙حجتالاسلام کاشانی
👌بسیار شنیدنی
✅پیشنهاد دانلود و نشر
#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا
🖤
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 در دهۀ اولِ ماه محرم، درهایی از عاشورای حقیقی به روی ما باز میشود.
🎙 استاد میرباقری
✳️ @Akhlagh_Et
هدایت شده از آل داود
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
5⃣ پنجم | ضَحّاک بن عبدالله مشرقی
※ ضحاک از "گزارشگران" واقعه کربلا در کوفه است. طبری نقل کرده است ضحاک در میانه راه کاروان حسینی به سوی کوفه، با امام حسین(ع) ملاقات کرد.
امام حسین(ع) او را به یاری خود خواند. وقتی ضحاک عذر خواست، امام علیهالسلام علت عدم همراهیاش را جویا شد.
• ضحاک دعوت امام را ✘ #مشروط ✘ قبول کرد و گفت: «من فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم؛ اما اگر به من اجازه دهی، هنگامی که هیچ جنگجویی که از تو دفاع کند - در کنارت - نیافتم، بازگردم و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم». امام علیهالسلام پذیرفت. (اوج رحمت امام برای نجات یک نفر)
• ضحاک در صبح روز عاشورا در حمله اول شرکت کرد و شجاعتهای بسیاری از خود به نمایش گذاشت و نماز ظهر را همراه امام به جای آورد.
او وقتی که دید سپاه بنیامیه به دستور عمر بن سعد اسبهای یاران امام (ع) را هدف قرار داده و با پی کردن از پای درمیآورند، اسب خود را در خیمهای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت.
• ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام علیهالسلام، دو نفر از دشمن را که پیاده میجنگیدند، به قتل رسانده و دست یکی دیگر را از تنش قطع کرده که حضرت هم در حق او دعا کردند و فرمودند: «سست نگردی، دستت بریده نشود. خداوند از اهل بیت پیامبر صلواتاللهعلیه، بهترین پاداشها را به تو ارزانی دارد.»
※ وقتی دیدم یاران امام حسین(ع) کشته شدهاند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی به جز "سوید بن عمرو خثعمی و بشیر بن عمرو حضرمی" باقی نماندهاند، خدمت اباعبدالله آمدم و گفتم: یابن رسول الله! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟
حضرت فرمود: آری، من بیعت خود را از تو برداشتم؛ ولی تو چگونه میتوانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ (رحمت امام به کسی که از میدان میگریزد)
• ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمهای پنهان کردهام و به همین جهت بود که پیاده میجنگیدم.»
پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت.
تسلیم، شرط عشق است!
و عاشق، شرط نمیگذارد!
اگر شرایط اینطور باشد هستم!
و اگر آنطور باشد، من نیستم!
تسلیم، شرط امنیت امام است، و ما در نقطهای، دیگر برای امام خطرناک نیستیم، که به عشق میرسیم!
عاشق چیزی به نام #شرط نمیداند!
اینجا را میتوانم، آنجا را نمیتوانم، ندارد!
عاشق میماند و "ماندن" برایش موضوع اصلی است ... "ماندن" تمامِ شرط است برای او!
من فقـــط میخواهم که باشم زیر سایهات همین!
هر طور که باشد / هر کجا که باشد /
فقـــط باشم ! (فمعکم، معکم، لا مع غیرکم)
اگر اهل شرطیم!
اهل "با این کمبود نمیتوانم"
اهل "با این اوضاع نمیمانم"
اهل "انتخاب نحوهی ماندن"
امام را به چشم سر هم که ببینیم، ضحاک درونمان شرط میگذارد برایش!
و بالاخره از همراهی امام، میگریزیم!
✘ آری #همه_نمیرسند !
فقط آنهایی میرسند که قصدِ رسیدن دارند در هر حال و اوضاع و شرایطی!
@ostad_shojae
هدایت شده از آل داود
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹با سینهای که تنگ بلور است، یا حسین
ما و دلی که سنگ صبور است، یا حسین
🌹چون آب ِچاه از لب تو هر که دور شد
تا روز حشر، زنده به گور است، یا حسین
🌹چندین ستاره سوخته در آفتاب ِتو
نور است این معامله، نور است، یا حسین
🌹نان پاره های سوخته مان را گواه باش
فردا که رستخیز تنور است، یا حسین
🌹چون دودمان ِآتش زرتشت، تا ابد
ما را چه جای شکوه وشیون ، که گفته اند :
🌹«هر جا که قصه، قصه ی زور است،
یا حسین
#شعرعاشورائی
شاعر : عبدالجبار کاکائی
هدایت شده از آل داود
🏴دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را جگرم سوخت علی
🏴ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم
طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی
🏴چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت
مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی
🏴لخته خونی که برون از گلویت آوردم
ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی
🏴باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است
نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی
🏴یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت
ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی
🏴آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است
خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی
🏴داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم
داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی
🏴این همه نیزه میان بدنت گم شده است
با که گویم محنت را جگرم سوخت علی
🏴از همان دور شنیدم رجزت را پسرم
این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی
🏴نعرة حیدری و نالة یا زهرایت
می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی
🏴نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم
چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی
🏴گر نیایند جوانان حرم یاری من
که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی
(محمود ژولیده)
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴