eitaa logo
⚘باقیات الصالحات⚘
86 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
6.7هزار ویدیو
170 فایل
الهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یا الله
یا زهرا: 🔰 تمامی جوانب زندگی ما را کنترل می‌کند؛ از جمله: 🎤 : 🗣 وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ ۚ [لقمان : ۱۹] از صدای خود بکاه. 👣 راه رفتن: 🚶‍♂ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ [الإسراء: ٣٧] و مغرورانه بر زمین راه مرو. 👁 دیدن: 😳 لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ [الحجر : ۸۸] چشمان خود را به چیزی خیره مکن. 👂🏻 شنیدن: ⛔️ وَلَا تَجَسَّسُوا [الحجرات: ١٢] و جاسوسی نکنید. 🍽 : 🥑 وَلَا تُسْرِفُوا ۚ [الأعراف: ٣١] و اسراف و زیاده‌روی نکنید. 🎧 گفتن: 🗣 وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا [البقرة: ٨٣] و به مردم نیک بگوئید. 👥 : 🔥 وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا ۚ [الحجرات: ١٢] و همدیگر را غیبت ننمایید. 🔹تا به وسیله آن ما را در دنیا و آخرت نماید. ✍پورقیومی
هدایت شده از یا الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها برای حاجات بزرگ: اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک. پروردگارا درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی‌اش و فرزندان عزیزش و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد. ☑️
»»» آیه ی روز : ************** (ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی» دریافت و نصب از https://zenderoid.ir ) لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ممتحنه-3 هرگز بستگان و فرزندانتان روز قیامت سودی به حالتان نخواهند داشت؛ میان شما جدایی می‌افکند؛ و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست. ************** نکته ها: از آنجا كه یكى از عوامل برقرارى رابطه با دشمنان، حفظ روابط خانوادگى و خویشاوندى است، قرآن مى فرماید: خانواده و خویشاوند كافر، در قیامت به كار شما نمى آید، پس به خاطر آنها خود را به گناه نیندازید. ناكارآمدى بستگان و بریده شدن اسباب در قیامت، بارها در قرآن مطرح شده است: «فلاانساب بینهم»(20) در آن روز نسبتى میان مردم در كار نیست. «تقطّعت بهم الاسباب»(21) در آن روز سبب ها قطع مى شود. ----- 20) مؤمنون، 101. 21) بقره، 166. ************** پیام ها: - عواطف خویشاوندى، گاهى زمینه تمایل به دشمنان است. «تسرّون الیهم بالمودة... لن تنفعكم ارحامكم» - چه انگیزه اى براى ایجاد رابطه دوستانه با كفّار دارید؟ قلباً كه مایلند شما هم كافر شوید. «ودّوا لو تكفرون» دست و زبانشان كه بر ضدّ شماست. «یبسطوا الیكم ایدیهم و السنتهم» در قیامت هم كه سودى براى شما ندارند. «لن تنفعكم» - از ناكارآمدى تكیه گاه ها و تنهایى خود در قیامت یاد كنید تا از كفّار قطع امید كنید، گرچه از بستگان شما باشند. «لن تنفعكم... یوم القیامة» - در روز قیامت، خدا بستگان منحرف را از مؤمنان جدا مى كند، پس براى چند روز دنیا، خود را به آنان وابسته نكنیم «أولیاء... یفصل بینكم» - ایمان به علم و نظارت خداوند، عامل بازدارنده از گناه است. «و اللّه بما تعملون بصیر» ************** ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی» دریافت و نصب از https://zenderoid.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوای فاطمیه به صدا در می‌آید و مهمانان خصوصی پروردگار سر سفره زهرای مرضیه دعوت می‌شوند.
رعب و وحشتى كه مهاجمين سقيفه پشت درِ خانه به راه انداخته بودند، و فريادهاى بلند و بى ادبانه اى كه سر داده بودند و قصد ورود اجبارى به خانه را داشتند، مى توانست به تنهايى باعث سقط محسن شود. فريادِ «آتش مى زنيم»، و صداى بر زمين انداختن هيزم، و چيدن آنها با خار مغيلان كنار ديوار و درِ خانه و آتش زدن آنها، و دود و شعله هايى كه از زير در و بالاى ديوار خانه ديده مى شد، هر خانم باردارى را نگران مى كرد و به وحشت مى انداخت.
اكنون بانويى پشت در آمده كه از يك سو رحلت پدر مهربانى چون پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بار عظيمى از غم بر قلب او نشانده، و از سوى ديگر جفاى مردم در حق شوهر مظلومش دل او را سخت آزرده است. و احساس مى كند مهاجمين قصد ورود به خانه را دارند و در وضعيت فوق العاده خطرناكى قرار گرفته است. لذا با تمام وجود در را گرفته تا باز نشود.
آتش به چوب در گرفته و شعله ها به صورت او اصابت مى كند. در صاف نيست! چوبهاى ناهموار دارد، ميخ دارد، داغ شده است! بانويى كه محسن عليه السلام همراه اوست چگونه بايد مواظب فرزندش باشد؟!در را با لگد مى شكنند و صداى وحشتناكى ايجاد مى شود، و در به روى بانو مى افتد. درياى عصمت و حيا با مهاجمين بى حيا رو به رو مى شود. بر دستش تازيانه مى زنند تا در را رها كند.
در با ميخش و با ناهمواريش سينه را مى شكافد و خون جارى مى كند. استخوان پهلو از درون مى شكند و خون جارى مى شود! لابد اينها براى كشتن فرزندى كه كنار اين پهلو و سينه به تلاطم افتاده كم است؟!
حمله كنندگان سقيفه يك نفر نيستند. دستور خود را هم از پيش گرفته اند. آن سيلى كه گوشواره را مى شكند، تازيانه اى كه بازو را سياه مى كند، و بر سر و كتفِ بانو مى خورد و بى محابا از هر سو فرود مى آيد و خون جارى مى كند
آيا با همه ى اينها هنوز محسن عليه السلام زنده است؟ بايد بپرسيم هنوز مادر زنده است؟!!با اين همه وحشت و ضربت و جراحت...مادر چه گفت؟ چه كرد؟
فضه چه كمكى توانست نمايد؟ اميرالمؤمنين عليه السلام چه كرد؟ بچه ها چه حالى داشتند؟ محسن عليه السلام كجا رفت؟ تا ريخ، اين داستان جگرسوز را با تمام تلخى هايش حفظ كرده تا معلوم شود فاطمه و محسنش عليهماالسلام با هم و از يك سبب به شهادت رسيدند!!
آتش از كجا آغاز شد و تا كجا پيش رفت؟ بانويى كه درِ خانه را محكم گرفته بود چرا رها كرد؟ درِ خانه چگونه به فاطمه عليهاالسلام اصابت نمود؟ مهاجمين از كجا وارد خانه شدند؟ گوشواره ى بانو كِى شكست؟ كجا گريه و فرياد بهم آميخت؟
اميرالمؤمنين عليه السلام عبايش را كجا روى فاطمه عليهاالسلام انداخت؟ درب شكسته ى نيم سوخته چه شد؟ محسن عليه السلام اين همه مصيبت را نزد كِه به شكايت برد؟ اين همه پرسش را خدمت امام صادق عليه السلام مى بريم.
امام صادق عليه السلام فرمود: آتش به چوب در خانه گرفت. قنفذ با دست فشار مى داد و مى خواست در را باز كند. عمر با تازيانه بر بازوى فاطمه عليهاالسلام چنان زد كه مانند بازوبندِ سياه شد. و نيز چنان با لگد به در زد كه به شكم فاطمه عليهاالسلام اصابت كرد در حاليكه به محسن عليه السلام ششماهه باردار بود، و اين فرزند در معرض سقط قرار گرفت. عمر و قنفذ و خالد به خانه هجوم آوردند.
عمر چنان سيلى بر روى فاطمه عليهاالسلام زد كه چادرش كنار رفت وگوشواره شکست در حاليكه آن حضرت با صداى بلند گريه مى كرد و مى فرمود: «اى پدر، اى رسول خدا! سخن دخترت فاطمه را دروغ پنداشتند و او را زدند و جنين او را كشتند». اميرالمؤمنين عليه السلام در اين حال از داخل خانه با چشمان سرخ شده و آستين بالا زده برخاست، و عباى خود را روى فاطمه عليهاالسلام انداخت و آنحضرت را به سينه چسبانيد... و فرياد زد: «فضه! بانوى خود را درياب كه فرزند او از ضرب لگد در حال سقط است»!
آنكه براى آتش زدن مهبط وحى آستين بالا زده بود، فكر لوازم آن را هم كرده بود. دستور داده بود هيزم بياورند، و براى زود بر پا شدن آتش خار مغيلان هم آورده بود.پشتوانه ى جمعيت مهاجم، اسب سواران و نيزه دارانى بودند كه گوش بفرمان سقيفه آماده ى خراب كردن خانه بر سر اهلش بودند.
اميرالمؤمنين عليه السلام درِ شكسته را به جاى خود باز گردانيد، و در همان حال محسن عليه السلام سقط شد. حضرت فرمود: محسن عليه السلام به جدش ملحق مى شود و نزد آنحضرت شكايت مى نمايد.