🔴 خاطرهای از #بانگ_الله_اکبر ساعت ۲۱
🔹 #حتما_بخونید
یکی از رفقا نوشته بود:
«تو محله ما خدا رو شکر تکبیرها بلند بود
اما دو تا خانواده هم بودن که شعار مخالف میدادن ...
ما هم بلندتر تکبیر میگفتیم، یکیشون سمت ما داد زد که شناساییتون کردیم ...
بعد از اینکه خوب تکبیرمونو گفتیم، گفتم بیا پایین تو کوچه.
رفتم پیشش، گفتم دیکتاتوری اگه اینه که منی که موافق نظامم تهدید میشم که شعار ندم و تویی که مخالفی شعارتو میدی این دیکتاتوری عین آزادیه، قفل کرد بنده خدا و شروع به صحبت کرد و ...
آخراش دیگه میخواست اونم بیاد تکبیر بگه 😂 خلاصه یه رفیق تو همسایههامون پیدا کردیم...»
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794