eitaa logo
بنیاد بین‌المللی صحيفه سجادیه
2.4هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
831 ویدیو
91 فایل
رسانه اطلاع رسانی اخبار بنیاد بین المللی صحیفه سجادیه و معارف مرتبط با این کتاب شریف ارتباط با ادمین: @SAHIFEHSAJJADIYH ارتباط با رییس بنیاد: @mortezavafi نشانی:قم.خیابان ۱۵ خرداد.نبش کوچه ۴.پژوهشکده مطالعات تقریبی.طبقه دوم. راه تماس:۰۲۵۳۲۹۲۹۲۰۶
مشاهده در ایتا
دانلود
،🔴 داستان نابغه آلمانی که عاشق صحیفه سجادیه بود پروفسور «آنه ماری شیمل» 🔻پروفسور آنه ماری شیمل یکی از نوابغ آلمانی است که در 29 سالگی دومین مدرک دکترای خود را در رشته «تاریخ ادیان» از دانشگاه برلین دریافت کرد. او از جمله افراد معدودی است که مفتخر به دریافت نشان «صلیب بزرگ لیاقت» در آلمان شده است. 🔻این خانم در سال 1995م، برنده جایزه «صلح» ناشران آلمان گردیده و از 6 دانشگاه معتبر خارجی دارای دکترای افتخاری است. خانم شیمل علاقه و مطالعات زیادی در مسایل معنوی و عرفانی داشته و با ادعیه مذهب شیعه و به ویژه، دعاهای امام سجاد علیه السلام آشنا شده و با اشتیاق فراوان آنها را ترجمه و به اروپاییان معرفی کرد. 🔻او می گوید: من بخشی کوچک از کتاب مبارک صحیفه سجادیه را، به آلمانی ترجمه و منتشر کرده‌ام و از جمله، دعای رؤیت هلال ماه مبارک رمضان و دعای وداع با آن ماه را. وقتی مشغول ترجمه این دعاها بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‌زدم، پس از آنکه او به خواب می‌رفت، در گوشه‌ای از آن اتاق، به کار پاکنویس کردن ترجمه‌ها مشغول می‌شدم. 🔻اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر، خانمی بسیار فاضله بستری بود که کاتولیکی مؤمن و راسخ‌العقیده و حتی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می‌کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان، کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آورده ای؟ 🔻وقتی کتابم چاپ شد، یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد، او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز بعنوان دعا، آن را می خوانم. 🔻بله! واقعا ترجمه ادعیه امامان معصوم، به ویژه صحیفه سجادیه، برای بسیاری از مردم مغرب زمین، کارساز است. 🔻پروفسور آنه ماری شیمل می گوید: اسلام دینی است که می‌تواند به حق ادعا کند تمام جهان را در بر می‌گیرد 🔻شمیل آثار بسیاری پیرامون اسلام به نگارش درآورد که یکی از آخرین نوشته هایش در سال ۲۰۰۲ به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اختصاص یافت. وی این کتاب را "و انّ محمدا رسول الله" نام نهاد و در صدر کتاب یک رباعی به زبان اردو آورد که: شاید کافر باشم شاید هم مومن که علم این امر تنها نزد خداست، اما می خواهم خود را چونان بنده ای پاکباز نذر کنم، نذر آقای بزرگ شهر، محمد رسول الله. 🔻شیمل به جهت این اندیشه ها بسیار مورد هجوم قرار می گرفت اما در پاسخ می گفت که من وی را دوست می دارم. 🔻این بانوی اندیشمند، سرانجام در 26 ژانویه سال 2003م (6 بهمن 1381) در شهر «بُن» آلمان، بدرود حیات گفت. طبق وصیت او، حدیثی از امیر المومنین علیه السلام با خط نستعلیق، زینت بخش سنگ مزارش شد: النّاس نیام، فاذا ماتوا انتبهوا مردم خوابند و چون بمیرند، بیدار می‌شوند. @BONYAD_SAHIFEH https://ssif1.ir
طرح داستان-سریال امام العارفین.docx
حجم: 37.4K
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔺یک پیش طرح داستانی از دوران امامت امام سجاد علیه السلام که ظرفیت تولید رمان یا سریال تلوزیونی را دارد. ⤵️کانال ما در ایتا ، تلگرام ، واتساپ ⚫️ @shia_cultrul ⚫️ https://eitaa.com/joinchat/3525050394C01512cc3d2 @BONYAD_SAHIFEH https://ssif1.ir
🗾در مدینه چند نفر بیمار جذامی بودند.مردم با تنفر و وحشت از آنها دوری می‌کردند. 🥀این بیچارگان بیش از آن اندازه که از لحاظ جسمی از بیماری خود رنج می‌بردند، از لحاظ روحی از تنفر و انزجار مردم رنج می‌کشیدند و چون میدیدند دیگران از آنها تنفر دارند، خودشان با هم نشست و برخاست می‌کردند. 🏕یک روز هنگامی که دور هم نشسته بودند و غذا می‌خوردند، امام سجاد(ع) از آن جا عبور کرد. 🌳آنها امام را بر سر سفره خود دعوت کردند. امام(ع)معذرت خواست و فرمود: من روزه دارم، اگر چنین نبود از مرکب پایین می‌آمدم؛ ولی در عوض از شما تقاضا می‌کنم که فلان روز مهمان من باشید. 🌺حضرت(ع) این را گفت و رفت. 🌻روز موعود فرا رسید؛ امام(ع)دستور فرمود تا در خانه اش غذایی بسیار عالی بپزند. 🍐مهمانان جذامی طبق وعده ی قبلی حاضر شدند. سفرهای محترمانه برایشان گسترده شد. 🫒آنها غذای خود را خوردند و امام سجاد(ع) نیز در کنار همان سفره، غذای خود را صرف کرد و به هر کدام از آنها مقداری پول نیز عنایت کرد. 📙داستان راستان ۲/ ۱۴۰. ۱۴۱؛ به نقل از: وسائل الشیعة ۲/ ۴۵۷. 🔻 عضویت در کانال بنیاد👇👇 🔸https://eitaa.com/joinchat/3525050394C01512cc3d2
⭐️هرشب یک داستان آموزنده(۱۰۵۰)⭐️ امام سجّاد (علیه السلام) میفرمایند: در بنی اسرائیل مردی بود کفن دزد؛ همسایه‌ای داشت که روزی بیمار شد و مرگ خود را نزدیک دید.مرد، همسایه نبّاش و کفن دزدش را خواست و به او گفت: «من چگونه همسایه‌ای بودم»؟ نبّاش گفت: «بهترین همسایه» گفت: «تقاضایی دارم». نبّاش گفت: «خواسته‌ات حتما تامین است». 🌽🌽🌽🌽🌽🌽🌽 مرد همسایه دو عدد کفن در مقابل نبّاش گذاشت و گفت: «دوست دارم بهترین این‌ها را برداری و هنگامی که من مردم، قبر مرا نبش نکنی و کفن مرا ندزدی». نبّاش به ملاحظه آشنایی و همسایگی، از برداشتن کفن خودداری کرد.ولی وقتی همسایه اصرار کرد، بالأخره کفن بهتر را برداشت. اتفاقا در یکی از همان شب‌ها آن شخص فوت کرد. 🌽🌽🌽🌽🌽🌽🌽 پس از اینکه به خاک سپرده شد، نبّاش فکر کرد و با خود گفت: «این شخص که مرده و به خاک سپرده شد.الان چه می‌داند که من کفن او را برداشته‌ام یا رها کرده‌ام».پس طبق عادت همیشگی خود شبانه بر سر قبر آمد. امّا همین که قبر را شکاف، ناگهان صدایی شنید که به او گفت: «چنین نکن»! نبّاش سخت وحشت زده شد و به کلی این عمل ننگین را کنار گذاشت. 🌽🌽🌽🌽🌽🌽🌽 بعداً در مقام وصیّت برآمد و به فرزندانش گفت: «من چگونه پدری بودم برای شما»؟ گفتند: «پدر خوبی بودی». گفت: «من تقاضایی از شما دارم». گفتند: «هر چه می‌خواهی بگو که حتما انجام خواهیم داد، ان شاء الله»! گفت: «من دوست دارم وقتی مردم، بدن مرا با آتش بسوزانید و چون خاکستر شدم، خاکستر بدن مرا به باد دهید و نصفش را در دریا و نصف دیگرش را در بیابان پراکنده سازید». 🌽🌽🌽🌽🌽🌽🌽 پس از مردن نبّاش، یکی از فرزندانش طبق وصیت او عمل کرد و چون خاکسترش را پراکنده ساخت، خداوند متعال به دریا و بیابان فرمان داد که ذرّات بدن مرد را جمع نماید. ناگهان مرد نبّاش زنده شد و ایستاد. خداوند متعال به او خطاب کردو فرمود: «به چه جهت چنین وصیّتی کردی»؟ عرض کرد: «قسم به عزّت و عظمت تو که جز خوف و ترس از عذاب، هیچ عاملی در میان نبود». 🌽🌽🌽🌽🌽🌽🌽 خدای مهربان فرمود: «من هم به پاداش این عمل، تمام دشمنانت را از تو راضی خواهم کرد و خوف و وحشتت را به امن و امان تبدیل کرده و تو را مشمول بخشش و مغفرت خود ساختم». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۴۲۸ 📚الأمالی للصدوق، ص۳۲۸/ بحرالعرفان، ج۳، ص۲۵۰ 🔻 عضویت در کانال بنیاد👇👇 🔸https://eitaa.com/joinchat/3525050394C01512cc3d2