🌸صبح آدینه را متبرک کنیم
💞به ذکر شریف صلوات بر
🌸حضرت محمد(ص) و خاندان مطهرش
🌸اللّهُمَّصَلِّعَلي
💞مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🌸وَعَجِّلفَرَجَهُــم
→🌥💛←@B_rang_khodaa
❣ عشق جانم امام زمانم ❣
ای که دل بردهای ز پیر و جوان
دل عشاق بر رهت نگران
غم هجران تو جگرسوز است
بِاَبی انتَ یا امام زمان
اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 💞
#سلام_جانان_من🌼🌱
→🌥💛←@B_rang_khodaa
🌸سلام صبح بخیر
☘ آدینه تون
🌸پراز معجزه و شادی
☘دعا میکنم امروز
🌸لحظه،لحظه زندگیتون
☘خداوندکنارتون باشه
🌸ودستتون در دست خدا
☘وقدمتون در راه خداباشه
→🌥💛←@B_rang_khodaa
3.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️بیا مهدی(عج) با ترنم باران...
با صدای : فرهمند و فانی
→🌥💛←@B_rang_khodaa
5.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کاش به گونهای زندگی کنیم که در عصر #ظهور اینگونه مخاطب کلام مهربان #امام_زمان عج باشیم.🎙
#استاد_کاشانی
→🌥💛←@B_rang_khodaa
🔴گفتم حاجی رویِ امـــر به معــــروف هم دیگه نمیشه حســـاب کرد، چون تأثیـــر نداره!
گفت ولی دشمن روی سکوت تو حساب ویژهای باز کرده...
#حجاب
→🌥💛←@B_rang_khodaa
غافلیم!
غافل از خدا 💔
وقتی بچه بودیم ، روحمون پاک بود
به خدا نزدیکتر بودیم
نتیجهی نزدیکی به خدا همون حسوحال
وصفنشدنی خندههای بیدلیل کودکی بود
چه بلایی سر خودمون آوردیم ؟
چیکار کردیم با خودمون ؟
آره ...
خیلی غرق شدیم
غرقِ دنیا و گناه و فرعیات
🍃🌺🌸🌺🍃
→🌥💛←@B_rang_khodaa
📚#حکایت
🌴میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید.
🐪روزی قافلهای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند.
🍂منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.
🐪چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر میرسد و امانتی را میدهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان میکند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار میدهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد.
🍃چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمیبیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی میرود.
در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان میکند، دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین میریزد.
✨چون زرگر این را میبیند میگوید:
«ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!»
→🌥💛←@B_rang_khodaa
📚مراقب چشمانت باش
جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند.
رفتی ازدواج کردیم، خیلیها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.»
حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند.»
جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی میگویی؟»
حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.
→🌥💛←@B_rang_khodaa