eitaa logo
زاینده رود 💖باباشیخعلی💖
2.4هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.3هزار ویدیو
347 فایل
زاینده رود 💖باباشیخعلی💖 کانالی شهری با کلی مطالب متنوع این کانال بهترینه چون شما عضوی ادمین @Farhadram تبلیغات شخصی هزینه دارد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم آزاری جدید رو ببینید تا برای چند لحظه از تهه دل و جان قهقهه بزنید!😂 https://eitaa.com/Babashikhali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احساسات چقدر ماندگاری دارند ؟ 😔 شرم : 30 دقیقه 😰 ترس : 42 دقیقه 😏 تحقیر : 48 دقیقه 😇 مهربانی : 1 ساعت و 18 دقیقه 😡 عصبانیت 2 ساعت 😮 تعجب : 2 ساعت 😤 غرور : 2 ساعت و 36 دقیقه 😍 اشتیاق : 6 ساعت 😊آرامش : 8 ساعت 😒 حسادت : 15 ساعت 😀 امید : 24 ساعت ️😣 ناامیدی : 24 ساعت 😢 اضطراب : 24 ساعت 😁 شادی و لذت : 35 ساعت 😪 نفرت : 60 ساعت 😭 غم : 120 ساعت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‎‌‎‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌           ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌https://eitaa.com/Babashikhali  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌روی کمک هیچ کسی حساب نکن… یادت باشه روی کمک هیچ کسی جز خدا حساب باز نکنی، اوست که بی منت می بخشد، اوست که بی انتها عطا میکند و اوست که عاشقانه و بی توقع حمایتت می کند. https://eitaa.com/Babashikhali
‍            ⚜ دست های دعا کننده ⚜ در یک دهکده کوچک نزدیک نورنبرگ خانواده ای با ۱۸ فرزند زندگی می کردند. برای امرار معاش این خانواده بزرگ، پدر می بایستی ساعتهای طولانی در روز، به هر کار سختی که در آن حوالی پیدا میشد تن می داد. در همان وضعیت اسفباک آلبرشت دورر و برادرش آلبرت (دو تا از ۱۸ فرزند) رویایی را در سر می پروراندند. هر دوشان آرزو می کردند نقاش چیره دستی شوند، اما خیلی خوب می دانستند که پدرشان هرگز نمی تواند آن ها را برای ادامه تحصیل به نورنبرگ بفرستد. یک شب پس از مدت زمان درازی بحث در رختخواب، دو برادر تصمیمی گرفتند. با سکه قرعه انداختند و بازنده می بایست برای کار در معدن به جنوب می رفت و برادر دیگرش را حمایت مالی می کرد تا در آکادمی به فراگیری هنر بپردازد، و پس از آن برادری که تحصیلش تمام شد باید در چهار سال بعد برادرش را از طریق فروختن نقاشی هایش حمایت مالی می کرد تا او هم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهد. آن ها در صبح روز یک شنبه در یک کلیسا سکه انداختند. آلبرشت دورر برنده شد و به نورنبرگ رفت و آلبرت به معدن های خطرناک جنوب رفت و برای چهار سال به طور شبانه روزی کار کرد تا برادرش را که در آکادمی تحصیل می کرد و جزء بهترین هنرجویان بود حمایت کند.        نقاشی های آلبرشت حتی بهتر از اکثر استادانش بود. در زمان فارغ التحصیلی او درآمد زیادی از نقاشی های حرفه ای خودش به دست آورده بود. وقتی هنرمند جوان به دهکده اش برگشت، خانواده دورر برای موفقیت های آلبرشت و برگشت او به کانون خانواده پس از چهار سال یک ضیافت شام برپا کردند. بعد از صرف شام آلبرشت ایستاد و یک نوشیدنی به برادر دوست داشتنی اش برای قدردانی از سال هایی که او را حمایت مالی کرده بود تا آرزویش برآورده شود، تعارف کرد و چنین گفت: آلبرت، برادر بزرگوارم! حالا نوبت توست، تو حالا می توانی به نورنبرگ بروی و آرزویت را تحقق بخشی و من از تو حمایت می کنم. تمام سرها به انتهای میز که آلبرت نشسته بود برگشت. اشک از چشمان او سرازیر شد. سرش را پایین انداخت و به آرامی گفت: نه! از جا برخاست و در حالی که اشک هایش را پاک می کرد به انتهای میز و به چهره هایی که دوستشان داشت، خیره شد و به آرامی گفت: نه برادر، من نمی توانم به نورنبرگ بروم، دیگر خیلی دیر شده، ‌ببین چهار سال کار در معدن چه بر سر دستانم آورده، استخوان انگشتانم چندین بار شکسته و در دست راستم درد شدیدی را حس می کنم، به طوری که حتی نمی توانم یک لیوان را در دستم نگه دارم. من نمی توانم با مداد یا قلم مو کار کنم، نه برادر، برای من دیگر خیلی دیر شده. بیش از ۴۵۰ سال از آن قضیه می گذرد. هم اکنون صدها نقاشی ماهرانه آلبرشت دورر قلمکاری ها و آبرنگ ها و کنده کاری های چوبی او در هر موزه بزرگی در سراسر جهان نگهداری می شود. یک روز آلبرشت دورر برای قدردانی از همه سختی هایی که برادرش به خاطر او متحمل شده بود، دستان پینه بسته برادرش را که به هم چسبیده و انگشتان لاغرش به سمت آسمان بود، به تصویر کشید. او نقاشی استادانه اش را صرفاً دست ها نام گذاری کرد اما جهانیان احساساتش را متوجه این شاهکار کردند و کار بزرگ هنرمندانه او را “دستان دعا کننده” نامیدند. عکس پایین اثر این هنرمنده که به "دستان دعا کننده" معروفه👇 https://eitaa.com/Babashikhali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ميدونستين برای هر بيماری يک آبميوه هست؟ هویج،زنجبیل، زردچوبه و لیمو سیب، تربچه،گریپ فروت،خیار،زنجبیل لبو ،هویج ،سیب ،آناناس سیب زمینی شیرین،سیب،کرفس،زنجبیل،زردچوبه بروکلی،کلم،فلفل سبز،زنجبیل، سیر https://eitaa.com/Babashikhali
آیا قورت دادن آدامس خطرناک است؟ پروفسور گوارش بالینی در دانشگاه آکسفوردِ انگلیس: 🔻 این که آدامس پس از بلعیده شدن، سال‌ها در معده باقی می‌ماند، بیشتر شبیه یک افسانه قدیمی است. 🔻 بلعیدن آدامس تنها در صورتی برای بدن مضر است که بیش از حد انجام شود. 🔻 اگر آدامس را قورت بدهید بدون هیچ تغییری از بدن دفع می‌شود. 🔻 مواردی وجود دارد که آدامس در نوزادان و حتی کودکانی که تعداد زیادی آدامس را قورت داده‌اند، موجب انسداد روده شده است. البته من طی بیش از ۳۰ سالی که طبابت می‌کنم، هرگز به چنین موردی برنخورده‌ام. https://eitaa.com/Babashikhali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 یک نوار چسب خلاقانه برای بستن زخم‌های باز بدون نیاز به بخیه که در موراد اضطراری می‌توان از آن استفاده کرد.👌 https://eitaa.com/Babashikhali
تورگنیف داستان کوچکی نوشته است: در شهری انسان بسیار باهوشی زندگی می کرد و نفوذ بسیاری داشت . در همان شهر یک احمق به تمام معنا نیز زندگی می کرد. یک روز احمق به باهوش رسید و از او خواست که به او راه باهوش شدن را نشان دهد. باهوش از او پرسید که آیا می خواهد که باهوش شود یا باهوش به نظر برسد ؟ زیرا باهوش شدن روندی طولانی است اما باهوش به نظر رسیدن بسیار آسان است. احمق پاسخ داد که راه آسان تر را می خواهد که به اندازه کافی باهوش به نظر برسد. او اهمیتی به هوشمندی نمی دهد. سپس احمق خواستار آموختن حقه شد فرد باهوش چیزی را در گوش او زمزمه کرد و از آن روز به بعد احمق در شهر به فردی باهوش معروف شد . او به احمق گفته بود که هر حرفی را که می شنود فوراً آن را نفی کند . مثلا اگر کسی بگوید که چیزی به نام مراقبه بر مجسمه وجود دارد احمق باید فورا بگوید که چنین چیزی نیست. احمق از باهوش پرسید که آیا وقتی که چیزی در مورد موضوع نمی دانم هم باید چنین چیزی را بگویم ؟ باهوش پاسخ داد اصلا لازم نیست خودت را مشغول دانستن چیزها کنی . فقط هر چیزی که گفتند نفی کن.  به آنها بگو که ثابت کنند ! اگر کسی گفت که موسیقی بتهوون آسمانی است ، از آن شخص بخواه ثابت کند که موسیقی آسمانی شبیه چه چیزی است . فقط همه چیز را انکار کن و اگر کسی با تو به بحث برخاست ، این چالش را ایجاد کن که آنها گفته شان را اثبات کنند . بعد از چند هفته احمق در شهر به هوشمندی معروف شد . مردم می گفتند که او بسیار عمیق است و درک و قضاوت او بسیار دشوار است اگر کسی می گفت که اشعار شکسپیر زیبا هستند او پاسخ می داد که کلا چرندند ، سپس آن شخص به تردید می افتاد زیرا اثبات گفته اش سخت می شد . به گونه ای می توان این قرن را قرن انواع حماقت ها نامید و پایه و اساس حماقت ما نفی کردن است . یک قرن تمام همه چیز را یکی پس از دیگری انکار کرده ایم و وقتی دیگران نیز نتوانستند چیزی را اثبات کنند، آنها نیز به نفی کنندگان پیوستند. اما به یاد بسپار که هرچه در زندگی نفی بیشتر باشد زندگی ناچیز تر می شود  بدون مثبت بودن هیچ حقیقتی را نمی توان شناخت اوشو_ رازهای پنهان ترجمه: حامد مهری https://eitaa.com/Babashikhali
🌹🌷بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند آن چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست که از آن دست که او می‌کشدم می‌رویم دوستان عیب من بی‌دل حیران مکنید گوهری دارم و صاحب نظری می‌جویم گر چه با دلق ملمع می گلگون عیب است مکنم عیب کز او رنگ ریا می‌شویم خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است می‌سرایم به شب و وقت سحر می‌مویم حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی گو مکن عیب که من مشک ختن می‌بویم سلاااااااااااااام بر شما بامداد یکشنبه تان سرشار از موفقیت و شادکامی باد https://eitaa.com/Babashikhali
💚خدایا شکرت به لطف خداست، که حال من عالیست. شکرت برای همه اتفاقات خوب این هفته‌ام. شکرت برای رزق و روزی فراوان این هفته‌ام. شکرت به بدنم سلامتی، به روحم آرامش. به زندگیم برکت و به روابطم صمیمیت می‌بخشی. شکرت آرامم و تحت هدایت نور الهی‌ام. شکرت مرا با لحظه حال آشنا کردی، شکرت در فرکانس عشق الهی‌ام و جهان هستی از من و اهداف آفرینشم حمایت می‌کند . شکرت یادتو در خاطرم هست و دوستت دارم💚 https://eitaa.com/Babashikhali
یه سوال...🤔 چرا وقتی شلوار مشکی میپوشیم ؛خاکی میشه خاکش سفیده ولی وقتی شلوار سفید میپوشیم خاکش سیاهه؟😐 جان من هر کی میدونه بگه😩😩 حامد میخواست ازدواج کنه😜 به مادرش گفت میخوام برام بری خواستگاری ...👰🏼 مادرش گفت خیر باشه... حامد گفت میخوام قشنگ باشه قدشم بلندباشه مادرش گفت: امروز میخوام برم عروسی ودخترا جمع میشن از همه جا . نظرت چیه اگه چادر بپوشی و بیای باهامون🤔 عروسو خودت انتخاب کنی😳 حامد هم چادر پوشید و رفت یه دختر قشنگ وقد بلند رو دید با حجاب که چیزی از اون پیدا نبود... حامد که نمیتونست صبر کنه یواش طرف اون رفت وگفت منم حامد با من ازدواج میکنی دختر جواب داد ساکت باش منم عادل پسر عموت😄😂 ‏دیگه انقد موقع گرفتاری نذر کردم و ندادم این دفعه آخری یه چیزی میخواستم یه فرشته از تو کوه در اومد ۲۰۰میلیون سفته گذاشت جلوم... گفت اول امضا کن بعد به درخواستت رسیدگی کنیم😜😁😂 ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﺪمت ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺭﯾﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺩﻡ ﺩﺭﻩ ﺣﯿﺎﻁ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ! ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻭ! ﻃﺎﻗﺘﺸﻮ ﺩﺍﺭﻡ! ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻦ. ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯿﺮﻭ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﯿﮑﻤﻢ ﺭﯾﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻏﻤﺒﺎﺩﮔﺮﻓﺘﻪ! ﺩﺍﺩﺍﺵ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ! ﺑﺎﺑﺎ ﻃﻮﺭﯾﺶ ﺷﺪﻩ؟ ﺑﮕﻮ، ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻪ، ﺭﻓﺘﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺭﯾﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻏﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﻪ. ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ!!! ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎبا ﻣﺎﻣﺎﻥ ﭼﺶ ﺷﺪﻩ! ﺑﮕﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ، ﺑﺎﺑﺎﻡ ﯾﺪﻓﻌﻪ ﺯﺩ ﺯﯾﺮﻩ ﮔﻮﺷﻤﻮ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﺧﺮ ﺭﻓﺘﯽ ﺧﺪﻣﺖ، ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﯾﺶ ﺗﺮﺍﺷﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﺩﯼ!😕😕😕 😂😂😂 شب عروسی دختره فامیلای عروس میخوندن : نون و پنیر و نعنا.... مادر عروس شد تنها.... پدر عروس از ته خونه داد میزنه میگ نون و پنیر و پونه...پس من خرم توخونه…؟؟؟😂😂 تو عروسي يکي از فاميلا دلار ميريختن رو سر عروس و داماد! حمله به دلارها ۳۰مجروح به جا گذاشت! منم کمرم رگ به رگ شده🤕 فرداش همه رفتيم صرافي😎 يارو گفت دلارا تقلبيه!😩 خير نبينين ايشالا🤕😂😂😂 . دختره فیلتر شکن نداره، پست گذاشته با چی میرید تلگرام و اینستا ؟ اینم از کامنتای پسرا : 1_باصلوات 2_با توکل بر خداوند 3_با رمز وای فای همسایه 4_با تکیه بر باور های ملی 5_با خطوط حمل و نقل عمومی 6_با عرض پوزش 7_با اجازه بزرگترا 8_با نظر خاص مسئولین 9_با نهایت شرمندگی از اوضاع مملکت 10_با دعای خیر پدر و مادرم 11_با آرزوی موفقیت و بهروزی برای همه 12_با اژانس 13-با زیر شلواری 😂😂 ببین نیم وجب دختر چ جوری این همه پسرو سرکار گذاشته، اصلا اگه فیلترشکن نداشت چ طوری پست گذاشته ؟ 😏😂 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️این مملکت از دو سو داره غارت میشه: یکی انگلیسیها و روس ها ، یکی هم خودی ها ، و سوم ساکت ها و بی تفاوت ها! 🎥دیالوگی ماندگار و قابل تامل از فیلم"ستار خان" https://t.me/babashikhali
پرتره ای از جمیله شیخی و آتیلا پسیانی در سالهای کودکی 🔹جمیله شیخی مادر آتیلا پسیانی از بازیگران توانمند سینما و تلویزیون ایران در سال های دور بود. https://t.me/babashikhali
🌺 سه درس مهم زندگي : ١_ اگر میخواهی دروغی نشنوی، اصراری برای شنیدن حقیقت نداشته باش... ٢_ به خاطر داشته باش هرگاه به قله رسیدی همزمان در کنار دره ای عمیق ایستاده اى... ٣_ هرگز با یک آدم نادان مجادله نکنید، تماشاگران ممکن است نتوانند تفاوت بین شما را تشخیص دهند... ‌ ‌https://t.me/babashikhali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حالا که به آن دعوت شده ای، تا می توانی زیبا باش https://t.me/babashikhali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن کس که مرا طلب کند، من را می یابد ... و آن کس که مرا یافت، من را می شناسد ! و آن کس که مرا شناخت، من را دوست می دارد ! و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق می ورزد ! و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می ورزم ! و آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را می کشم ! و آن کس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است ! و آن کس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او می باشم ! ‌ ‌ https://t.me/babashikhali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خود را بفروشی به کسانی به چه قیمت؟ از خوان فلک خوردن نانی به چه قیمت؟ یک روز به این‌سوی دگر روز به آن‌سوی لنگان خرَک خویش برانی به چه قیمت؟ هرجا به چراگاه رسیدی فکنی بار چشم و شکمت را بچرانی به چه قیمت؟ در بند کشی مردم آزاده دوران تاخویشتن از بند برانی به چه قیمت؟ این چرخ فسون کارتر از توست حذر کن مشت تو شود باز زمانی به چه قیمت؟ از آن خودت باش که ارزنده‌ترینی خود را بفروشی به کسانی به چه قیمت؟ ‌ ‌ ‌ https://t.me/babashikhali