#سلام_امام_زمانم🌸
عاقبت نور تـو پهــنـای جـهـان می گیرد
جسم بی جان زمین از تو توان می گیرد
سال ها قلـب من از دوریـتان مـرده ولـی
خبـری از تـو بیـاید ضـربـان می گیرد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
💌 کانال باغ تماشای خدا 💌
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
-
-
#کلامبزرگان / شهید سیدمرتضی آوینی
کسانی به امام زمانشان خواهند رسید
که اهل سرعت باشند، و الا تاریخ کربلا
نشان داده که قافلهی حسینی معطل
کسی نمیماند.
💌 کانال باغ تماشای خدا 💌
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#نیایش 🌞
✍ گاهی آنقدر گره میافتد به کارت،
که تمام قلبت را پنجهای از اندوه، احاطه میکند و آنقدر بدان چنگ میاندازد تا مچالهاش کند!
گاهی آنقدر دنیا برایت تنگ میشود که دلت میخواهد خدا را به چشم ببینی و با دستانت لمس کنی و خود را در آغوشش، غرق کنی ... تا آرام بگیری!
عجب راهبلدِ خِبرهای است؛ علیبن الحسین علیهالسلام !
تمام سیر این دعا را طراحی کرده، دقیـــق برای همین احوالات ما!
ـ اللهم صلّ علیٰ محمدٍ و آلِه
و لا تُشْمِتْ بی عدُوّی / دشمنانم رو به شماتتم راه نده،
ـ وَ لا تَفْجَعْ بی حَمیمی / و دوستان دلسوزم رو داغدارم نکن،
ـ اللهم هَبْ لی لَحظَهً رحیمهً مِن لحظاتک
به من نگاه کن، از اون نگاه های مهربونت/
ـ تَکْشِفُ بها عنّی مَا ابْتَلَیْتَنی بِه
که باهاش، اندوهی که مبتلا هستم رو، ازم دور کنی /
ـ و تردّنی ألی أحسن عاداتک عندی،
و منو برگردونی به بهترین الطافی که بهم داشتی ....
و ...
💌 کانال باغ تماشای خدا 💌
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
🌺مردعرب نگران نزد پیامبر آمد...
🍃حدود دو سال است که خدا فرزند پسری به من داده است، من و همسرم هر دو سفید پوستیم ولی بچه ی ما سیاه به دنیا آمده است.
🍃تا اینکه کسی در دلم نگرانی ای ایجاد کرد و گفت: همسرت به تو خیانت کرده است و این پسر، پسر تو نیست چرا که همرنگ تو به دنیا نیامده است، اکنون این فکر تمام وجودم راه فرا گرفته است که نکند همسرم به من خیانت کرده باشد و این پسر، فرزند من نباشد.
🍃پیامبر فرمودند:
به بیرون از مدینه برو جوانی مشغول به کار است و در حال ساختن خانه ای می باشد، او را پیدا کن و فرزندت را کنار او رها کرده و نظاره گر باش
اگر فرزندت به نزد او رفت بدان حلال زاده است اما اگر پسرت از آن جوان دوری کرد نطفه اش از تو نیست
🍃مرد چنین کرد
🍃بیرون از مدینه رفت و جوان را دید
فرزندش را کنار او رها کرد و خود عقب رفت، کودک کمی به مرد که در حال کار کردن بود نگاه کرد، کمی اطراف او راه رفت و اطرافش را نگاه کرد.
🍃مرد عرب ایستاده بود و از دور تماشا می کرد که کودک چه می کند، در دلش غوغایی بود، دید پسرکش گوشه ی پیراهن جوان را گرفت و تکان داد و دستهایش را باز کرد تا جوان او را بغل کند.
🍃دید که جوان دست از کار شست و کودک را بغل کرد، از دور لبخند کودک و آن مرد جوان را دید دلش آرام گرفت.
به نزد جوان آمده و سلام کرد و کودک را خواست که از آغوش جوان بگیرد، کودک خودش را به آغوش مرد جوان چسبانیده بود.
بالاخره پدر، پسرش را گرفته و از مرد جوان عذر خواست و خداحافظی کرد
به مدینه و مسجد پیامبر آمد و ماجرا تعریف کرد.
رسول گرامی اسلام به او فرمودند:
شک نکن که این پسر فرزند توست و ممکن است در اعقاب تو فردی سیاه بوده باشد که این فرزند به او تمایل پیدا کرده و نطفه به شکل او منعقد شده است
مرد عرب از رسول گرامی اسلام پرسید : می شود آن جوان را به من معرفی کنید
حضرت فرمودند: او برادر و عموزاده ی من علی بن ابیطالب است.
✅سپس رو به عرب فرمودند :
"دروغمیگویدآنکسکهمیگوید حلالزادهاستاما باعلیدشمنیدارد."
📗امالی صدوق، ص ۲۰۹
📗بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۱۴۷
💌 کانال باغ تماشای خدا 💌
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#کلامبزرگان /حضرت آیتالله بهجت
🔹اگر عمل نکردی و میخواهی همش بشنوی، بشنوی و بشنوی، کی عمل میکنی؟
✨ بعد از اینکه پرده برداشته شد آن وقت میخواهی عمل بکنی، پس باید بدانیم اگر نصایح را زیر پا گذاشتیم، نصیحتِ حالا و موعظه حالا را هم زیر پا میگذاریم. و اگر زیر پا گذاشتیم، خاطرجمع باشیم، خبری نیست.
💌 کانال باغ تماشای خدا 💌
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
2.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #استاد_پناهیان:
مردی که به دنبال خانهی #امام_زمان(عج) میگشت!
💌 کانال باغ تماشای خدا 💌
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
✅راز فریاد آیت الله بهجت (ره) هنگام سلام #نماز
فریادهای آقای بهجت (ره) هنگام سلام نماز برای من سئوال شده بود، گفتم اگر ندانم چرا فریاد میکشد دیگر برای نماز به قم نمیروم.
فارس:
«تهران زندگی میکردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیتالله بهجت (ره) میخواندند را دیدم و لذت بردم.
تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیتالله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه میشود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامهام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم.
یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح میرفتم قم نماز میخواندم و برمیگشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه میکرد که چرا از کار و زندگی میزنی و به قم میروی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … .
کم کم نسبت به فریادهای آیتالله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد میکشه؟ چرا داد میزنه؟ چرا با درد سلام میده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلامهای آقا سلام میدادم.
به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد میکشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران میخونم، این هفته هفته آخرمه …
یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطهور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف میزدم، آقا اگر بهم نگی میرم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیتالله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی میگفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟
سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائماً با خودم میگفتم آقا چطور حرفهای من را شنید؟
در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیتالله بهجت (ره) ایستادم و در صف اوّل نماز میخوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلاً نمیتوانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اوّل!
خوشحال بودم و پشت آقا نماز میخواندم، یک دفعه تعجّب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوهای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم.
یعنی من خواب بودم؟
آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد میکشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم میرفتم و سپس به تهران بازمیگشتم تا آقا رحلت کردند.»
این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیتالله العظمی بهجت (ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیتالله بهجت (ره) در مسجد صاحب الزمان (عج) ورامین بازگو شد.
برگرفته از پایگاه :
www.farsnews.com
💌 کانال باغ تماشای خدا 💌
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
👤 #آدم_باشیم
آرزوهای آدمیزادی!
🚙 آرزوها پنج دسته اند!
ولی فقط یک دسته از آرزوها، معروفند به آرزوهای آدمیزادی!
※ چون جایی که قلب رو با خودشون میکشونند؛ تهِ همهی آرزوهاست!
💌 کانال باغ تماشای خدا 💌
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9