#صبح
#آرامش
خندید و گفت:
ای بابا همیشه کاری کن
که اگه خدا تورو دید
خوشش بیاد ، نه مردم!
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#شیطان
⚜ پشت " الحمدلله" سنگر بگیر!
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#هفتم_تیر
بنویسـیددانشـجو
بخوانیدمؤذن..!
وفـرمود:
#دانشــجو مؤذن جامعهاستـــ !
اگـرخواببماند
نمـازامّتقضامیشود✨
🏷 #شهیــددڪتربهشتی
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
🌸همه حالات شما را #خدا و #امام_زمان عج میبینند...
یعنی هر لحظه شما را،
خطورات قلبی،
هر چه در قلبتان وارد بشود،
عملتان را روزانه امام زمان دارند میبینند و متوجه میشوند،
👈لذا چه شایسته میشود که انسان همیشه فکرش معطر و نورانی باشد. عملت نورانی باشد که آقا وقتی میبینند شاد شوند.
🔹 بگویند: این شیعه من است، نگاهش که می کنم غم دلم زایل می شود.
⚠️اما شیعهای که در قلبش کینه و حسد است، دارد فکر گناه میکند، اینها متعفن و بدبوست.
آقا تا نگاهشان میافتد دلشان میگیرد.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#حکیمانه
زمانی بر امت من فرا رسد که به چهار
چیز علاقمند شوند و چهار چیز را فراموش نمایند؛ اینها از من بیزارند و من هم از آنها بیزارم، آنها عبارتند از:
1⃣ به دنیا دل ببندن
و آخرت را فراموش کنند؛
2⃣ به مال علاقهمند شوند
و حساب را از یاد ببرند؛
3⃣ قصرها را دوست بدارند
و قبرها را از یاد ببرند؛
4⃣ خود را دوست دارند
ولی خدا را فراموش کنند
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#حدیث
امام علی ع می فرمایند:
🍃🌸 بادِر شَبابَكَ قَبلَ هَرَمِكَ، وصِحَّتَكَ قَبلَ سُقمِكَ
جوانىات را پيش از پيرى دریاب، وتندرستىات را پيش از بيمارى
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#داستان_کوتاه
#شاید_در_بهشت_بشناسمت!
💠این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پندآموز است که در یک برنامهی تلوزیونی مطرح شد. مجری یک برنامهی تلوزیونی که مهمان او فرد ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید: مهمترین چیزی که شما را #خوشبخت کرد چه بود؟
فرد ثروتمند چنین پاسخ داد: چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی خوشبختی را چشیدم.
در مرحلهی اول گمان میکردم خوشبختی در جمعآوری ثروت و کالاست، اما این چنین نبود.
در مرحلهی دوم چنین به گمانم میرسید که خوشبختی در جمعآوری چیزهای کمیاب و ارزشمند است، ولی تاثیرش موقت بود.
در مرحلهی سوم با خود فکر کردم که خوشبختی در به دست آوردن پروژههای بزرگ مانند خرید یک مکان تفریحی و غیره است، اما باز هم آنطور که فکر میکردم نبود.
در مرحلهی چهارم اما یکی از دوستانم پیشنهادی به من داد. پیشنهاد این بود که برای جمعی از کودکان معلول صندلیهای مخصوص خریده شود، و من هم بیدرنگ این پیشنهاد را قبول کردم.
اما دوستم اصرار کرد با او به جمع کودکان رفته و این هدیه را خود تقدیم آنان کنم. وقتی به جمعشان رفتم و هدیهها را به آنان تحویل دادم، خوشحالی که در صورت آنها نهفته بود واقعا دیدن داشت!
کودکان نشسته بر صندلی خود به شادی و بازی پرداخته و خنده بر لبهایشان نقش بسته بود. اما آن چیزی که طعم حقیقی خوشبختی را با آن حس کردم چیز دیگری بود!
هنگامی که قصد رفتن داشتم ، یکی از آن کودکان آمد و پایم را گرفت! سعی کردم پای خود را با مهربانی از دستانش جدا کنم اما او درحالی که با چشمانش به صورتم خیره شده بود این اجازه را به من نمیداد!
خَم شدم و خیلی آرام از او پرسیدم: آیا قبل از رفتن درخواستی از من داری؟
این جوابش همان چیزی بود که معنای حقیقی خوشبختی را با آن فهمیدم...
او گفت: میخواهم چهرهات را دقیق به یاد داشته باشم تا در لحظهی ملاقات در بهشت ، شما را بشناسم. در آن هنگام جلوی پروردگار جهانیان دوباره از شما تشکر کنم!
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
13.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
💫 فرشتهها رو میبینی؟
※ ویژهی سالروز شهادت" #آیتالله_بهشتی"
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9