eitaa logo
بهار🌱
19.6هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
626 ویدیو
26 فایل
کد شامد1-1-811064-64-0-1 من آسیه‌علی‌کرم هستم‌ودراین‌کانال‌آثار‌من‌رو‌می‌خونید. آثارمن‌👇 بهار فراتر از خسوف سایه و ابریشم خوشه‌های نارس گندم عروس افغان پارازیت(در حال نگارش) راضی به فایل شدنشون و خوندنشون از روی فایل نیستم. تعطیلات‌پارت‌نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ....💔 ❤️ حالِ من... سخٺ وخیم اسٺ ، دوایے بفرسٺ یڪ عیادٺ بڪن .. از نوڪرِ بیمار حرم..😭 .....💔:)
هدایت شده از بهار🌱
سپیده دختری که مورد ظلم روستا قرار میگیره و از خانواده جدا میشه اما تسلیم‌نمیشه و از خونه‌ی ارباب فرار میکنه و میفته تو دام‌یه دیگه که سنش بالاست و خودش زن داره، ولی انقدر سرسخت هست که بازم‌ فرار میکنه و اینبار...💯 https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
بهار🌱
_تو اتاق هم گفتم. من نه با شما میام نه تو مراسم فرداتون شرکت میکنم بی اهمیت به حرف همسرش از روی صندل
سپیده دختری که مورد ظلم روستا قرار میگیره و از خانواده جدا میشه اما تسلیم‌نمیشه و از خونه‌ی ارباب فرار میکنه و میفته تو دام‌یه دیگه که سنش بالاست و خودش زن داره، ولی انقدر سرسخت هست که بازم‌ فرار میکنه و اینبار...💯 https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
بهار🌱
_گل‌باقالی، اونجا وایسنتا به من ذل بزن. یه چاقو بردار جلدی بشین پیاز ها رو پوست بگیر برای من‌که به ز
وارد اتاق شدم. روبند رو بالا زدم و چادرم رو درآوردم.با دیدن که روی تخت دونفرمون نشسته بود کمی هول شدم.‌ آهسته و با آرامش سمتم اومد. دستش رو سمتم دراز کرد و همزمان که گیره‌ی روسریم رو باز میکرد گفت_علیک سلام. عافیت باشه خجالت زده سرم رو پایین انداختم. از خجالتم خنده‌ی صدا داری کرد و سمت در رفت. _باز کن‌اون موهات رو بزار خشک بشن نفس راحتی کشیدم. شوهرم‌هست ولی هنوز ازش خجالت میکشم💯 https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac