از ابراهیم پرسیدم :
آروزیِ شما شھادته درسته؟
خندید و گفت: #شهادت ذرهای از آرزویِ من است
من میخواهم چیزی از من نماند مثلِ ارباب بیکفن
قطعه قطعه شوم اصلا دوست ندارم
جنازهام برگردد دلم میخواهد #گمنام بمانم
چون مادر سادات قبر ندارد
نمیخواهم مزار داشته باشیم ...💔🕊
#شهید_ابراهیم_هادی
با شهدا که رفیق شدی
شهید می شوی...
#شهادت
#رفیق_شهید
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@Banat_al_shohada🕊🪴
13.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سالروزشهادت🕊
#شهید_مسعودعسگری🌹
#شهید_سیدمصطفی_موسوی🌹
#شهید_محمدرضادهقان🌹
#شهید_احمداعطایی🌹
شهادت :۱۳۹۴٫۸٫۲۱
بگو کنار رفقای شهیدت خوش میگذره...
#شهادت🥀
#نشر_با_شما
#پیشنهاد_دانلود
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@Banat_al_shohada🕊🪴
سالروز شهادت سردار شهید غلامحسین باقری 🕊
°زندگی نامه°
#حسن_باقری
#غلامحسین_باقری
#زندگینامه
#شهادت
#استوری
#نشر_حداکثری
🪴جهت شادی روح شهید صلوات🪴
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@Banat_al_shohada🕊🪴
سالروز شهادت سردار شهید غلامحسین باقری 🕊
°خاطرات°
#حسن_باقری
#غلامحسین_باقری
#زندگینامه
#شهادت
#استوری
#نشر_حداکثری
🪴جهت شادی روح شهید صلوات🪴
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@Banat_al_shohada🕊🪴
#شهادت مبارکت باشه... افتخارِ دخترایِ دهه هشتادی!( :
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
@Banat_al_shohada🕊🪴
«تو بالاخره از طریق همین چشمهایت شهید میشوی» این را همسر شهید همت گفته بود به او و این روایت ماجرا در کتاب «نیمه پنهان ماه»: چشمهایش زیبا بود و از حرف او در آنها دلواپسیای نشست. خواست سر به سر حاجی بگذارد... اما از دهانش پرید که «تو بالاخره ازطریق همین چشمهایت شهید میشوی». چشمهای حاجی درخشید. پرسید «چرا؟» و در نگاهش چنان انتظاری بود که او دلش نیامد، بگوید:«ولش کن! حرف دیگری بزنیم.»
دلش نیامد، بگوید:«من نماز میخوانم، دعا میکنم که تو بمانی، شهید نشوی». آه کشید. گفت: «چون خدا به این چشمها هم جمال داده هم کمال. این چشمها در راه خدا بیداری زیاد کشیده، اشک هم زیاد ریخته.»
🌷۱۷ اسفندماه سالروز #شهادت شهید محمدابراهیم همت
#نشر
با ما همراه باشید👇
@Banat_al_shohada
⚫️بارها و بارها این #خاطرات را بخوانیم
▪️ #شهید_حسین_لشگری
خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان #حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ #تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد.
وقتی بازگشت از او #پرسیدند: این همه #سال انفرادی را چگونه گذراندی؟
و او گفت: #برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را مرور می کردم.
سالها در سلول های #انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت،
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
#قرآن را کامل #حفظ کرده بود،
زبان انگلیسی می دانست
و برای ۲۶ سال نماز #قضا خوانده بود.
▪️#حسین می گفت:
از هیجده سال #اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "#مارمولک" هم صحبت میشدم!
▫️بهترین #عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک #نصفه لیوان آب یخ بود!
عید سال ۷۴ بود، #سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، #نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله #خوشحال بودم،
این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در #حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ #دقیقه آفتاب را داشتم...
▫️سالروز #شهادت
▪️#شادی روح بلندش صلوات
❖═▩ஜ••🖤🤍🖤••ஜ▩═❖
@Banat_al_shohada