باند پرواز 🕊
#دست_بوسی_نیابتی مادربزرگوار شهید مدافع امنیت محمد گودرزی ارسالی از کاربر بزرگوار s.m از استان چ
ضمن تشکر از عزیز بزرگوار خانم s.m
برای ارسال عکس و کلیپ دست بوسی مادر شهید گودرزی و قدر دانی از این کار خداپسندانه و بسیار زیباشون، هدیه ای به رسم یاد بود تقدیم شون خواهد شد🌺💐
#طنز_جبهه😃🍃
💬به سلامتی فرمانده
◽️دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر سرعت، حق ندارد رانندگی کند! یک شب داشتم میآمدم كه یکی کنار جاده، دست تکان داد نگه داشتم سوار كه شد،🙂
◽️گاز دادم و راه افتادم من با سرعت میراندم و با هم حرف میزديم! گفت: میگن فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرید!🙄😒 راست میگن؟!🤔
◽️گفتم: فرمانده گفته! زدم دنده چهار و ادامه دادم: اینم به سلامتی فرمانده باحالمان!!!😄 مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش میگيرند!!😟
◽️پرسيدم: کی هستی تو مگه؟! گفت: همون که به افتخارش زدی دنده چهار...😶😰😨😱😂
#فرمانده_مهدی_باکری
#طنز_مذهبی😂😂
https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
خاصیت رفیق شهید رفیق شهید یعنی: تو اوج ناامیدی یه نفر پارتی بین تو و خدا بشه و جوری دستتو بگیره که
عاقبت رفاقت باشهدا
اینگونہ است...🌷
خوش عهد ڪه بودی ؛ همنشین
دوست شهیدت خواهی شد🌷
| شهدا_خوب_دوستی_میڪنند |
شهید مهدی قره محمدی🌷
بر سر مزار دوست شهیدش🕊
شهید علی بریهـی🌷
https://eitaa.com/BandeParvaz
「•°•°」
شهید جهاد مغنیہ:
-امام زمانت را یارۍ کن...!💛✨
و خـودت را بہ گونہاۍ آماده کن
کہ یارۍ کننده امام زمانت باشۍ
#سالگرد_شهادت
https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
「•°•°」 شهید جهاد مغنیہ: -امام زمانت را یارۍ کن...!💛✨ و خـودت را بہ گونہاۍ آماده کن کہ یارۍ کننده
شهـادتاتفاقےنیـست...
_سعادتےاستڪهنصیـبهرڪس
نمےشود🌱
+ بایدشهیــدانهزندگےڪردتاشهیـــدانه
بمیرے…
#شهادتتمبارک🌹❤️🌱
May 11
⭕️ یکی بود همسن ما...
رفت مشهد،
شهادت شو گرفت :)
شهید #جهاد_مغنیه 🕊️
#چهارشنبههایامامرضاجان💚
وقتی به طرز شهادتت فکر میکنم دلم میگیره..
اسلحت کنارت بود ولی از پشت زدنت💔
عمو قاسم میگفتن جهاد کامل سوخت ..
و چیز زیادی ازش نموند💔
این جمله قلب مارو آتیش میزنه...
خوش به سعادتت رفیق :)
چقد قشنگ خدا خریدت...
برای ماهم دعا کن؛
راستی؛ هشتمین سالگرد شهادتت مبارک🕊️
#رفیق_شهیدم
#شهید_جهاد_مغنیه . .💔
https://eitaa.com/BandeParvaz
شهید #جهاد_مغنیه
يك هفته قبل از شهادتش از سوريه به خانه امد ،پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد مي ايد رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان صحبت ميكند .دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم ،وانمود كردم كه چيزي نديدم .
صبح موقعي كه جهاد ميخواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چي ميگفتي؟چرا اينقدر بي قراري ميكردي؟چيشده؟!جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد ،من بخاطره دلهره اي كه داشتم اينبار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم،گفت چيزي نيست مادرمن نماز ميخواندم ديگر!
ديدم اينطوري پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرابوسيد وبغل كرد و رفت …يكشنبه ظهر فهميدم ان شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بينشان چه گذشته و ان لحن پر التماس براي چه بوده است!
راوي مادر شهيد جهاد مغنيه
#سالروز_شهادت🌷
https://eitaa.com/BandeParvaz