۱۸ فروردین ۱۴۰۲
776K
#فایل_صوتی🎙
#دکتر_علی_تقوی
🚨هر ڪلیپ و مطلبـی رو در مورد امـر به معـروف، منتشـر نڪنیـد😱
📣📣📣 بـراۍ اولــین بــار👇👇
🔴 پاسخ به ۳ #شبهه پرتڪرار این روزهـا
۱.رهبر گفته: حجاب درست میشه دیگه😄
۲.شهید مطهری گفته: تو که بلد نیستی امر به معروف نکن😌
۳.آیت الله بهجت به یک راننده تذکر نداده، خب دیگه ما هم راحت شدیم🤓
🌪نشر طوفانی برای تمــام مومنیـن و افرادی که برات مهمه گول این شبهات رو نخورند
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#بی_تفاوت_نباشیم
#حجاب
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
باند پرواز 🕊
💛||•#رمان °• 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_چهل_و_چهارم به دهانه تونل رسیدیم ، همان تونل معرو
💛||•#رمان °•
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_چهل_و_پنجم
آخر سر هم گفت :« به به! عجب چیزی زدیم به بدن!» 😁
زود رفت دستور پخت آن غذا را گرفت ، که بعدا در خانه بپزیم .
نماز مغرب را در مسجد رأس الحسین (ع)خواندیم .
مسجد بزرگی که اسرای کربلا شبی را در آنجا بیتوته کردند ..
این مسجد ، مکانی به عنوان محل نگهداری از سر مبارک امام حسین (ع)بوده.
همان جا نشست به زیارت عاشورا خواندن ، لابه لایش روضه هم می خواند😔
♡《رأس تو می رود بالای نیزه ها
من زار می زنم در پای نیزه ها
آه ای ستاره دنباله دار من
زخمی ترین سر نیزه سوار من
با گریه امدم اطراف قتلگاه
گفتی که خواهر برگرد خیمه گاه
بعد از دقایقی دیدم که پیکرت
در خون فتاده و بر نیزه ها سرت
ای بی کفن چه با این پاره تن کنم ؟
با چادرم تو را باید کفن کنم
من می روم ولی جانم کنا توست
تا سال های شمع مزار توست 》♡
بعد هم دم گرفت:« عمه جانم ، عمه جانم، عمه جان مهربانم! عمه جانم ، عمه جانم ، عمه جان نگرانم! عمه جانم ، عمه جانم ، عمه جان قد کمانم !»💔
موقع برگشت از لبنان رفتیم سوریه .
از هتل تا حرم حضرت رقیه (س) راهی نبود پیاده می رفتیم ..
حرم حضرت زینب (س) را شبیه حرم امام رضا (ع) و امام حسین (ع) دیدم😍
بعد از زیارت ، سر صبر نقطه مکان ها را نشانم داد و معرفی کرد : دروازه ساعات ، مسجد اموی ، خرابه شام ، محل سخنرانی حضرت زینب (س).
هرجا را هم بلد نبود ، از مسئول و اهالی مسجد اموی به عربی می پرسید و به من می گفت .
از محمد حسین سوال کردم
:« کجا به لبای امام حسین چوب خیزران می زدن ؟»🥺
ریخت به هم ..
بحث را عوض کرد و گفت:« من هیچ وقت این طوری نیومده بودم زیارت!»
می خواستم از فضای بازار و زرق و برق های انجا خارج شوم و خودم راببرم به آن زمان ..
تصویر سازی کنم در ذهنم ..
یک دفعه دیدیم حاج محمود کریمی در حال ورود به دروازه ساعات است!
تنها بود ، آستینش را به دهان گرفته بود و برای خودش روضه می خواند .
حال خوشی داشت!
به محمد حسین گفتم :« برو ببین اجازه میدند همراهشون تا حرم بریم؟!»
به قول خودش :« تا آخر بازار ما را بازی داد!»😭
کوتاه بود ولی در معنویت!
به حرم که رسیدیم ، احساس کردیم می خواهد تنها باشد ، از او خداحافظی کردیم ....
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
باند پرواز 🕊
💛||•#رمان °• 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_چهل_و_پنجم آخر سر هم گفت :« به به! عجب چیزی زدیم
💛||•#رمان °•
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_چهل_و_ششم
ماه هفتم در یزد رفتم سونوگرافی.
دکتر گفت: مایع امنیوتیک دور بچه خیلی کمه باید استراحت مطلق داشته باشی.
دوباره در یزد ماندگار شدم..
میرفت و می آمد.
خیلی بهش سخت میگذشت😢
آن موقع میرفت بیابان.
وقتی بیرون محل کار میرفت مانور یا اموزش، میگفت: میرم بیابون..
شرایط خیلی سخت تر از زمانی بود ک میرفت دانشکده!
میگفت: « عذابه من خسته و کوفته برم تو اون خونه سوت و کور...
از صبح برم سرکار، بعد از ظهر هم برم تو خونه ای ک تو نباشی؟!»
دکتر ممنوع سفرم کرده بود.
نمیتوانستم بروم تهران!
سونوگرافی ها بیشتر شد.
یواش یواش ب من فهماندند ک ریه بچه مشکل داره!💔
آب دور بچه که کم میشد مشخص نبود کجا میره.
هر کس نظری میداد:
-آب ب ریش میره
-اصلا هوا ب ریش نمیرسه
- الان باید سزارین بشی
دکترها نظرات متفاوتی داشتند!
دکتری میگفت: شاید وقتی ب دنیا بیاد ظاهر بدی داشته باشه!!
چند تا از پزشکا گفتن: میتونیم نامه بدیم پزشک قانونی ک بچه رو سقط کنی...
اصلا تسلیم همچنین کاری نمیشدم.
فکرش هم عذاب بود..!😭
با علما صحبت کرد ببیند ایا حکم شرعی اجازه چنین کاری را ب ما میدهد یا نه!
اطرافیان تو فشار گذاشتند که:
« اگر دکترها اینجوری میگن و حاکم شرع هم اجازه میده ، بچه رو بنداز!
خودت راحت، بچه هم راحت.»
زیر بار نمیرفتم.
میگفتم: نه پزشک قانونی میام نه پیش حاکم شرع!😭
یکی از دکترا میگفت: اگه من جای تو بودم تسلیم هیچ کدوم از این حرفا نمیشدم. جز تسلیم خود خدا!
چون روح در این بچه دمیده شده بود سقط کردن را قتل میدانستم..
اگر تن ب این کار میدادم تا آخر عمر خودم را نمیبخشیدم😔
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی ام کن سحری گوشه ی بین الحرمین
هوسی جز سفر کرببلا نیست مرا.....🥀
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
شبتون حسینی💚
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
قَبل اَز خواب زِمزِمِه کنیم؛
اَللَّهُمَّ اغـْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ
الَّتی تُحْرِمُنِی الْحُسَیـْنْ ...
خُدایا گُناهانی را که مَرا اَز
حُسین(ع) مَحروم میکنَد.
ببخش!
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین 💟
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
6827819216894.mp3
2.98M
راهو شناختم از بیراهه
آقا تو راه تو...❤️
🎤 کربلایی پیام کیانی
رزق حسینی شبانه ✨
التماس دعا
#ماه_رمضان
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
'♥️𖥸 ჻
- مهدی جان
هرچہکردمبنویسـمزتومدحوسخنـے
یابگـویمزمقامتوکهیابنالحسنـے
اینقلمیارنبودوفقطاینجملہنوشت:
پسرحیدرکرارتواربابمنـے.💛
تعجیـلدرظهـور #امام_زمان (عج) صلوات.....
#شبتون_مهدوی 🌙 ✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
#سلام_امام_زمانم💕
مولای مهربان غزل های من سلام
سمت زلال اشک من آقای من سلام
نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز
آبی ترین بهانه دنیای من سلام
🌤#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌤
#امام_زمان (عج)
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دوباره صبــح دلم تنگِـ آفتـاب شده
هواےبےحرمے بدشده، عذاب شده
نسیم صبح، سلامم رسان بہ اربـابـم
بگو ڪہ قلب من ازدورےِتو آب شده
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی💚🌤
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #پیشنهاد_دانلود
🪴 دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان در یادمان شهدای کربلای ۴🪴
التماس دعا🤲
#ماه_رمضان
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
Tahdir joze17.mp3
3.8M
📖 تندخوانی کلام الله مجید
📢 قاری : استاد معتز آقائی
🔵 جزء هفدهم
#ماه_رمضان
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرف لیسانس داره میگه بهم بگید دکتر،
ولی یه سرداری بود میگفت بهم بگید سرباز.....♥️
#حاج_قاسم_سلیمانی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
📌با این چشم میتونم گریه کنم؟؟!!
❬چشماشمجروحشدو
منتقلشڪردندتھران؛
محسنبعدازمعاینہازدڪترپرسید:
آقا؎دڪترمجرا؎اشڪچشممسالمہ؟
میتونمدوبارھبااینچشمگریہڪنم؟ッ
دڪترپرسید :
برا؎چۍاینسوالرومیپرسۍپسرجون
محسنگفت :
"چشمۍڪہبرا؎امامحسین
گریہنڪنہبہدردمننمیخورھ! . . .シ ❭
📻⃟📞¦⇢ #شھیدمحسندرودی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۱۹ فروردین ۱۴۰۲