eitaa logo
باند پرواز 🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
30 فایل
چگونه دربند خاک بماند آنکه پروازآموخته است! اینجا باندپروازشماست وشهداپر پرواز🕊 خوش آمدید💐 کجا گل‌های پرپر می فروشند؟! شهادت را مکرّر می فروشند؟! دلم در حسـرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می فروشند ؟💔 خادم الشهدا @Mohebolhosainam
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 شهید علیرضا کریمی 🕊 سال ۱٣۴۵ مقارن با ایام در محله سیچان اصفهان در خانواده کریمی فرزندی به دنیا آمد که نامش را گذاشتند.🖇 فقط چهار سالش بود که پزشکان به خاطر مشکل کبدی ازش قطع امید کردند و گفتند زیاد زنده نمی ماند.💔 روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید:" کار خوبی کردی که علیرضا را آقا ابالفضل(ع) کردی همین امروز سفره آقا ابالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، ۳ مجلس برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم."😳 علیرضا به طرز معجزه آسایی شفا می یابد تا در رزمنده دفاع از وطنش شود. در عملیات در اثر اصابت گلوله خمپاره، سر و دست و پای او مجروح می شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد.😔 در آخرین دیدار با اش به مادر می گوید: "ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم."😭 درسال ۱۳۶۲ عملیات والفجر ۱منطقه عملیاتی فکه در هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و وقتی فرمانده اش می خواهد به او کمک کند نمی گذارد و می گوید:" شما فرمانده هستین برگردین به عقب و به بچه ها کمک کنین." علیرضای ۱۶ ساله به سختی خودش را روی زمین کشیده تا به سمت تپه ها برود، که ناگهان یکی از تانک های عراقی عقده گشایی کرده و از روی پاهایش رد می شود. 🖤 سال بعد طبق پیش بینی اش، روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا می کنند و در روز تشییع می شود.🥀 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆ #روز_سی_و_نهم #چله_زیارت_عاشورا🌱 🏴 ۲۴مرداد ماه ۱۴۰۳
🕊 🕊 سال ۱٣۴۵ مقارن با ایام در محله سیچان اصفهان در خانواده کریمی فرزندی به دنیا آمد که نامش را گذاشتند.🖇 فقط چهار سالش بود که پزشکان به خاطر مشکل کبدی ازش قطع امید کردند و گفتند زیاد زنده نمی ماند.💔 روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید:" کار خوبی کردی که علیرضا را آقا ابالفضل(ع) کردی همین امروز سفره آقا ابالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، ۳ مجلس برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم."😳 علیرضا به طرز معجزه آسایی شفا می یابد تا در رزمنده دفاع از وطنش شود. در عملیات در اثر اصابت گلوله خمپاره، سر و دست و پای او مجروح می شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد.😔 در آخرین دیدار با اش به مادر می گوید: "ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم."😭 درسال ۱۳۶۲ عملیات والفجر ۱منطقه عملیاتی فکه در هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و وقتی فرمانده اش می خواهد به او کمک کند نمی گذارد و می گوید:" شما فرمانده هستین برگردین به عقب و به بچه ها کمک کنین." علیرضای ۱۶ ساله به سختی خودش را روی زمین کشیده تا به سمت تپه ها برود، که ناگهان یکی از تانک های عراقی عقده گشایی کرده و از روی پاهایش رد می شود. 🖤 سال بعد طبق پیش بینی اش، روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا می کنند و در روز تشییع می شود.🥀 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz
باند پرواز 🕊
"بسم رب الحسین علیه السلام " ♡ زیارت عاشورا به نیابت از شهدا ♡ 🌿یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ 🌿۶ ذی الق
"شهید رضا کارگر برزی "شهیدی که نذر حضرت زینب (س) بود💔🥺 📌شهید رضا کارگر برزی ۱ مرداد سال ۱۳۵۸ در «» به دنیا آمد.رضا که  شهید مدافع حرم استان است، همان مرتبه اول که به سوریه رفته بود در ۱۱ مرداد‌ سال ۹۲ به می‌رسد. خاطره ای از مادر بزرگوار شهید مدافع حرم رضا کارگر برزی : 🔸رضا سال اول دبیرستان بود كه به شدت مریض شد.یک روز نزدیک ‌های ظهر بود كه لرزش شدیدی تمام وجود رضا را گرفت و بیهوشش كرد. 🔹حدود یک ماه در بیمارستان بستری بود تا اینكه بعد از معاینات و آزمایشات فراوان به ما گفتند كه رضا،فلج شده است. ▪️البته این فلجی به گونه‌ای بود كه از سر انگشتان پا آغاز شده و به سمت بالای بدنش در حركت بود.به گونه‌ای كه دكترها معتقد بودند باید صبر كنیم تا این بی‌حسی و فلجی از كمر گذشته و به قلب برسد و در نهایت رضا را شاهد باشیم. ▫️این بیماری به گونه‌ای ناشناخته بود و نام این بیماری " یا همان شَلی یكباره "بود.هركدام از بچه‌ها نذری می‌كردند تا رضا خوب شود. به خانم زینب كبری‌(س) متوسل شدم. [رضا را حضرت زینب‌(س) كردم و خواستم كه خوب شود برای خودشان.] ▫️مدت كوتاهی نگذشته بود كه یک روز در كمال ناباوری و به یكباره دیدیم رضا دست روی دیوار گذاشته وراه می‌رود. شده بود. !! 🔻خانم (س)شفایش را داد،تا چنین روزی سربازی خودش را بكند و در راه دفاع از خیمه زینبی به شهادت برسد.🕊🥀 شادی روح مطهرشون صلوات 🌷 🌱🕊@BandeParvaz .
باند پرواز 🕊
"بسم رب الحسین علیه السلام " ♡ زیارت عاشورا به نیابت از شهدا ♡ 🌿یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ 🌿۵ ذی الحجه
🕊 🕊 سال ۱٣۴۵ مقارن با ایام در محله سیچان اصفهان در خانواده کریمی فرزندی به دنیا آمد که نامش را گذاشتند.🖇 فقط چهار سالش بود که پزشکان به خاطر مشکل کبدی ازش قطع امید کردند و گفتند زیاد زنده نمی ماند.💔 روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید:" کار خوبی کردی که علیرضا را آقا ابالفضل(ع) کردی همین امروز سفره آقا ابالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، ۳ مجلس برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم."😳 علیرضا به طرز معجزه آسایی شفا می یابد تا در رزمنده دفاع از وطنش شود. در عملیات در اثر اصابت گلوله خمپاره، سر و دست و پای او مجروح می شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد.😔 در آخرین دیدار با اش به مادر می گوید: "ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم."😭 درسال ۱۳۶۲ عملیات والفجر ۱منطقه عملیاتی فکه در هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و وقتی فرمانده اش می خواهد به او کمک کند نمی گذارد و می گوید:" شما فرمانده هستین برگردین به عقب و به بچه ها کمک کنین." علیرضای ۱۶ ساله به سختی خودش را روی زمین کشیده تا به سمت تپه ها برود، که ناگهان یکی از تانک های عراقی عقده گشایی کرده و از روی پاهایش رد می شود. 🖤 سال بعد طبق پیش بینی اش، روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا می کنند و در روز تشییع می شود.🥀 ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢https://eitaa.com/BandeParvaz